گروه ادب و هنر- مایا شرفی: کیمیا و خاک آخرین ساخته عباس رافعی این روزها در سینماهای کشور در شرایطی نه چندان مناسب (همچون دیگر آثار سینمایی این روزها) در حال اکران است و همین بهانه‌ای می‌شود تا گفت‌وگویی با این کارگردان داشته باشیم.

  • سوژه کیمیا و خاک چه جذابیتی برایتان داشت که تصمیم به ساخت آن گرفتید؟

در ابتدا از طرف بنیاد سینمایی فارابی پیشنهاد شد که من به مناسبت سی‌امین سالگرد انقلاب این فیلم را بسازم. علتش هم این بود که من در سال‌های گذشته طرح‌ها و مطالعات فراوانی در مورد وقایعی که قبل از انقلاب 57 به وقوع پیوسته بود، داشتم. حتی نخستین فیلم سینمایی‌ام به نام «راز مینا» را که در سال75 ساختم، قصه‌اش به گوشه‌ای از تاریخ معاصر می‌پرداخت. وقتی پیشنهاد این کار به من شد از بین خاطراتی که در مورد زندگی اشخاص مختلف آن زمان خوانده بودم، چند خاطره را انتخاب کردم. موضوعی که در آن‌بین توجه من را به‌خود جلب کرد هواپیمایی بود که 10آبان‌ماه از پاریس به تهران آمده و دستور داده بودند پس از آن فرودگاه بسته شود. در واقع آن هواپیما آخرین پروازی بود که به سمت خارج از ایران می‌رفت.

گروه‌ها و آدم‌های مختلفی تلاش کردند خودشان را به آن پرواز برسانند؛ چه کسانی که قرار بود فرار کنند و چه افرادی که در جست‌وجوی این بودند به پاریس بروند و به ملاقات انقلابیون بشتابند و همینطور افرادی که پیام‌های خاصی برای خارج از ایران داشتند. بنابراین فکر کردم اگر من از بین این شخصیت‌ها پنج نفر را انتخاب کنم و داستان زندگی‌شان را با هم گره بزنم، باید فیلم ساختارگرایانه قابل توجهی شود. این عوامل باعث شد تا نگارش فیلمنامه و بعد هم ساخت کیمیا و خاک را شروع کنم.

  • مهم‌ترین قسمت این قصه برای شما به‌عنوان نویسنده فیلمنامه در کجا بود؟

در واقع این آدم‌های آبان‌ماه سال57 بودند که برایم اهمیت داشتند تا خود ماجرا. آدم‌هایی که خاک ایران را تبدیل به کیمیا کردند، بر مبنای آن شعر حافظ که می‌فرماید: «آنان که خاک را به‌نظر کیمیا کنند/آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند.»

  • مطالعاتی که از پیش داشتید در فضاسازی فیلم چقدر به شما کمک کرد؟ با توجه به اینکه حافظه تاریخی بسیاری از مردم هنوز حوادث و فضای آن روزها را به خوبی در خود نگه داشته است.

خیلی هنگام ساخت فیلم برایم کمک بود. هم من، هم دستیارم و هم فیلمبردار فیلم، آقای محمدآلادپوش، که آن روزها در فضای انقلاب عکاسی می‌کرده و هم آقای اصغر نژادایمانی، طراح صحنه و لباس سعی می‌کردیم آن فضایی را که به چشم دیده‌ایم به تصویر بکشیم. امروز هم که مخاطبان فیلم را می‌بینند حتی آنهایی که فیلم را دوست نداشتند اذعان می‌کنند که فیلم در فضاسازی موفق بوده است.

  • زمانی که قرار است فیلمی تاریخی ساخته شود غالبا با مشکلاتی بیشتر از سایر آثار سینمایی مواجه است. کیمیا وخاک در مراحل ساخت با چه مشکلاتی دست به گریبان بود؟

کسانی که فیلم‌های تاریخی می‌سازند اگر در مورد تاریخ صفویه، قاجاریه، مغول و... باشد خیلی کمتر با مشکل مواجه می‌شوند زیرا مردم آن سال‌ها را ندیده‌اند و یا عکس‌های معتبری از آنها وجود ندارد بنابراین تصویرسازی راحت‌تر است. اما برای ساخت فیلم تاریخی معاصر کار خیلی مشکل‌تر است. به‌دلیل اینکه ایران امروز را نسبت به 10سال قبل نمی‌توانیم مقایسه کنیم. تمام ماشین‌ها ، ساختار خیابان‌ها، نوع آرایش‌ها، نوع پوششی که مردم دارند و... همه تغییر کرده و ما باید همه آنها را می‌ساختیم و جلوی دوربین می‌بردیم. چنان که در فیلم کیمیا و خاک تیم ما در سطح شهر گشتند، ماشین‌های آن سال‌ها را پیدا کردند و برای صاحبان‌شان یادداشت گذاشتند و از آنها خواستند در فیلم حضور پیدا کنند. یا سه‌ماه قبل از فیلمبرداری دکورهایی ساخته شد تا با معماری واقعی تلفیق شود که براساس آن روی تمام علمک‌‌های گاز پوشیده شد، دیش‌های ماهواره از روی پشت بام‌ها محو شدند، آنتن‌های تلویزیونی که بعد از انقلاب آمده‌اند جابه‌جا یا محو شدند و... در واقع برای ساخت چنین آثاری گروه صحنه و لباس باید زحمت مضاعفی به نسبت فیلم‌های دیگر بکشند.

  • با توجه به توضیحاتی که به آنها اشاره داشتید، پروسه ساخت فیلم چقدر طول کشید؟

زمان زیادی صرف این کار شد و به همین دلیل فیلم اصلا به سی امین سالگرد انقلاب نرسید. زمان فیلمبرداری بسیار کوتاه بود؛ حدود 45روز. اما پیش تولیدمان حدود 4‌ماه طول کشید.

  • انتخاب بازیگران فیلم به چه شکل صورت گرفت؟

همه بازیگران انتخاب‌های اصلی و اول ما بودند و تلاش فراوانی نکردیم تا افراد دیگری را انتخاب کنیم.

  • انتخاب‌ها بر چه اساسی شکل گرفتند؟

حامد بهداد را انتخاب کردیم به‌دلیل اینکه گفته می‌شد جوانی برون گراست و بازی‌های جوانان عصیانگرا را دارد. من با انتخاب بهداد می‌خواستم به‌خودم و او ثابت کنم که می‌تواند شخصیت یک فرد درون گرا و روحانی را نیز بازی کند. در حقیقت دوست داشتیم که تنوع خاصی در نوع بازی‌ها به‌دست بیاوریم.

  • با توجه به اینکه تجربه کار در حوزه تاریخ معاصر را دارید، علاقه‌مندید که یک‌بار دیگر این سبک فیلمسازی را تجربه کنید؟

بله، دوست دارم و حتی موضوعات کاملا کلیدی در تاریخ معاصر دارم که برای امروز ایران می‌تواند مفید باشد. فکر می‌کنم اینکه ما به عقب برمی‌گردیم و فیلمی تاریخی می‌سازیم حتما باید دلیل امروزی داشته باشد. ما برای عبرت تاریخی است که به سراغ تاریخ می‌رویم و معتقدیم که تاریخ تکرار می‌شود و برای اینکه افراد متوجه این تکرار شوند و خطا نکنند فیلم تاریخی می‌سازیم. قصد داشتم با ساخت کیمیا و خاک بگویم ما نسلی بودیم که برای آزادی از همه‌‌چیزمان گذشتیم و محافظه کار نبودیم و به‌شدت آرمان خواه بودیم. وقتی که روی پرده سینما دیده شود که ما چه کسانی بوده‌ایم و اکنون کجا ایستاده‌ایم به یک غیرت ملی دست می‌یابیم که احساس کنیم برای رسیدن به آرمان‌های انقلاب باید تلاشی دیگر داشته باشیم.

  • از شرایط اکران و تبلیغات آن رضایت دارید؟

خیر، خیلی بد است. فیلم به‌دلیل اینکه متعلق به بنیاد سینمایی فارابی است و این بنیاد به‌عنوان یک نهاد دولتی به بازگشت سرمایه فکر نمی‌کند بدون هیچ‌گونه تبلیغات میدانی، بیلبورد و حتی تیزرهای فراگیر اکران شد.فارابی فقط می‌خواست رفع تکلیف کند و فیلم را از سر خود باز کند. متأسفانه آنها با این کار نشان دادند هیچ سنخیتی با آدم‌های کیمیا و خاک ندارند.

  • چند سینما در حال حاضر فیلم را در اکران دارد؟

در حال حاضر 9سینما فیلم را نمایش می‌دهند.

  • در جریان آمار فروش هم هستید؟

بله، حدودا روزی یک و نیم میلیون تومان فروش می‌کند.

  • با توجه به این موضوع فکر می‌کنید مدت زمان اکران کیمیا و خاک چقدر طول بکشد؟

فکر می‌کنم سه هفته اکران داشته باشد. من اعتقاد دارم فیلم‌هایی هستند که در طول تاریخ مدام دیده می‌شوند و فیلم‌هایی نیز ساخته می‌شوند که تاریخ مصرف دارند و عمرشان تمام می‌شود. این فیلم تاریخ نگاری کرده و تماشاگرانی که می‌خواهند بدانند آدم‌های سال 57 چه افرادی بودند و چه روزگاری داشتند، قطعا به این اثر رجوع می‌کنند و این فیلم در طول تاریخ دیده خواهد شد.