همشهری آنلاین: تا پیش از دهه ۱۹۸۰، سلاح‌های دوربرد درصد کمی از جنگ افزارهای مورد استفاده در هواپیماهای رزمی را تشکیل می‌دانند.

یکی از دلایل این رویکرد، برد کم اغلب سامانه‌های تشخیص اهداف و اطمینان کم از اصابت به هدف بود و سلاح‌های با این قابلیت، قیمت‌های بالایی داشتند.

ویژگی‌های اصلی اینگونه از بمب‌ها و موشک‌ها، برد بالا، قابلیت هدفگیری از برد زیاد، هدایت خودکار تا هدف و حتی هدفگیری هوشمندانه و خودکار است.

بیشینه برد این گونه از موشک‌ها به بیش از ۱۰۰ کیلومتر برای موشک‌های تاکتیکی و تا چند هزار کیلومتر برای گونه‌ای از موشک‌های کروز رسیده بود. بمب های دورایستا به جای رها شدن از بردهای چند کیلومتری، امکان رها شدن از مسافت بیش از ۷۰ کیلومتری و پرواز به سمت آن را پیدا نمودند.

این تسلیحات امکان حمله به چندین هدف در یک سورتی پرواز (یک پرواز عملیاتی از ابتدای برخاستن تا فرود، یک سورتی نامیده می‌شود)، توسط یک فروند هواپیما را ممکن می‌سازد که به معنی استفاده بهینه تر از دارایی فعلی نیروی هوایی است.

توانمندی بزن و دررو (یا شلیک کن و فراموش کن) در سلاح‌های دورایستا که معنی هدایت خودکار بمب یا موشک پس از شلیک می‌باشد، این امکان را به هواپیمای کابر این نوع تسلیحات می‌دهد که به محض رها کردن سلاح، گردش کرده و به سوی مواضع خودی بازگردد و در نتیجه خطر فعالیت پدافند دشمن بر ضد خود را به طور کامل از بین برده و یا از خطر رهگیری و تعقیب شدن بوسیله جنگنده‌های نیروی مدافع، به میزان زیادی بکاهد.

این درحالی است که سلاح های دقیقی مانند بمب‌های لیزری که از احتمال اصابت به هدف بیش از ۹۰ تا ۹۵ درصد نیز در گونه‌های مختلف برخوردارند، نیاز به هدایت از خارج، تا آخرین لحظات پیش از برخورد به هدف دارند که در صورت اجرای این فرایند بوسیله جنگنده مهاجم، این هواپیما به صورت فلج درآمده و هدف آسانی برای سامانه‌های دفاعی می‌شوند و در غیر اینصورت باید هدایت توسط یک هواگرد دیگر (سرنشین‌دار یا بی‌سرنشین و در مسافتی دورتر) یا نیروهای زمینی نفوذ کرده در محدوده هدف اجرا شود.

از دیگر مزایای موشک‌های دورایستای هوشمند و دقیق، امکان تحقق ایده یک موشک برای یک هدف است. همانطور که پیشتر اشاره شد، در نبردهای هوایی گذشته برای انهدام اهداف، به تعداد زیادی بمب نیاز بود و این تعداد در اوائل دهه ۱۹۹۰ به یک تا دو بمب کاهش یافت.
بدین ترتیب هواپیمایی که مثلاً ۶ بمب حمل می‌کند توان حمله به ۶ هدف را یافت که به معنی انهدام اهداف بیشتر در یک سورتی پرواز توسط یک جنگنده است که به کاهش بار کاری نیروی هوایی، امکان افزایش گستره نبرد، صرفه جویی در مصرف مهمات و دوام بیشتر نیروی عمل کننده در یک نبرد فرسایشی است.

حال با ترکیب این دقت بالا با هوشمند شدن و قابلیت بزن و در رو، یک جنگنده بمب افکن، امکان حمله به چندین هدف متمایز در یک بازه زمانی چند ثانیه‌ای را می‌یابد که جهش چشمگیری در تأثیر گذاری نیروی هوایی محسوب می‌شود. خصوصاً سرعت عمل نیروی هوایی به عنوان یک نیروی نظامی واکنش سریع با بکارگیری چنین سلاحی بالاتر می‌رود.

افزایش گستره نبرد نیز به این معناست که محدوده‌ای که توسط یک هواپیمای جنگی با موشک میانبرد زیر پوشش قرار می‌گیرد، در صورت استفاده از موشک با برد دو برابر، به ۴ برابر افزایش خواهد یافت که بدین ترتیب با استفاده از همان تعداد جنگنده بمب افکن، امکان ضربه زدن به منطقه‌ای با مساحت ۴ برابر خواهد بود. به بیان دیگر برای گسترش محدوده قابل دسترس، به تعداد ۵۰ تا ۷۵ درصد، هواپیماهای کمتری نیاز خواهد بود.

بنابراین با تعداد کمتری پرواز، با تعداد کمتری جنگنده، به تعداد بیشتری هدف، در گستره‌ای وسیع تر و با احتمال اصابت بالا و بسیار دقیق (خطای در حد چند متر) می‌توان یورش برد.

منبع مورد استفاده برای این مدخل

منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها