تاریخ انتشار: ۱۴ اسفند ۱۳۸۹ - ۰۸:۳۸

ترجمه - نسیبه رجبی: گاهی دقیقا کارهایی که در زندگی زناشویی انجام نمی‌دهید، برای بهترشدن زندگی کارساز هستند.

ممکن است رابطه شما با همسرتان رابطه بسیار خوبی باشد اما اگر مانند بسیاری از زن و شوهرها، در اولویت قرار دادن هر چیز و هر کس و بی‌اهمیت جلوه دادن یکدیگر، برایتان بسیار ساده است، نگران نباشید، زیرا با هوشیاری، به راحتی می‌توانید به مسیر اصلی بازگردید.گزارش زیر به شما کمک می‌کند تا زندگی بهتری داشته باشید.

هنگامی که همسرتان برای سومین هفته متوالی نشتی شیر آب را تعمیر نکرد، شما شکایت او را پیش بهترین دوست خود می‌کنید. یا اتفاقا مادر شوهرتان اظهار می‌کند: چرا تو و بن همیشه در مورد برنامه‌ریزی برای تعطیلات با هم مشاجره می‌کنید؟ و در اینجاست که متوجه می‌شوید همسرتان شکایت کرده است.

مشکل چیست؟ بعضی وقت‌ها بیان احساسات نه تنها بسیار خوب، حتی لازم و ضروری است اما عیب‌جویی کردن باعث ایجاد میزان بسیار زیادی انرژی منفی می‌شود. آیا دوست دارید همه فکر کنند که زندگی زناشویی شما یک فاجعه است؟ به چیزهایی که دوست ندارید از یاد ببرید و آنچه سبب پیوند شما در نخستین دیدارتان شد، فکر کنید.

راه حل: از به اشتراک گذاشتن همه جزئیات مسائل خصوصی زندگی زناشویی خود، خودداری کنید. اگر دوست شما شروع به صحبت در مورد عیب‌های شوهرش کرد، با او همدردی کنید اما مسائل خصوصی خودتان را تعریف نکنید؛ مگر اینکه بخواهید شوهرتان را مانند یک فاتح معرفی کنید. به‌علاوه، در جمع‌های خانوادگی به هیچ‌وجه نارضایتی خود را ابراز نکنید و در عوض از هر فرصتی برای تعریف و تمجید آشکارا از یکدیگر استفاده کنید.

سندروم بیچاره من

وقتی برای رفتن به یک میهمانی عجله دارید و شما هنوز آماده نیستید و شوهرتان آه می‌کشد یا به شما چشم غره می‌رود، با خونسردی به کارتان ادامه دهید. لطفا از کارهای غیرضروری صرف‌نظر کرده و از برخورد کردن با همسرتان جدا خودداری کنید.

مشکل چیست؟ همانقدر که شکایت کردن به غریبه‌ها کاری ناپسند است، سکوت کردن و تحمل کردن نیز می‌تواند به همان میزان مخرب باشد. وقتی افراد نقش شخص فداکاری را بازی می‌کنند، هیچ کاری صورت نمی‌دهند به‌جز اینکه با مخفی کردن احساسات واقعی خود و بنا کردن دیوار بلند تنفری که از هم پاشیدن آن کاری بس دشوار است، خود را
به خطر می‌اندازند.

راه حل: چاره کار بسیار ساده است. هر آنچه احساس می‌کنید را بیان کنید. جرالدین کر، متخصص مسائل زناشویی و خانواده در نیوجرسی، می‌گوید: گاهی یکی از زوجین در مورد مشکل خود با همسرش صحبت نمی‌کند، زیرا فکر می‌کند این کار چیزی را تغییر نمی‌دهد که این موضوع هم به‌خودی خود یک مشکل محسوب می‌شود. بنابراین، زمانی را به گفت‌وگو با همسرتان اختصاص دهید اما این زمان باید وقتی باشد که هر دوی شما آرام و خوشحال هستید. شرایط را مانند معمایی مطرح کنید که با کمک یکدیگر بتوانید آن را حل کنید. به‌طور مثال، حالا که ما نمی‌توانیم صبح‌ها سر وقت از خانه خارج شویم، بهتر نیست که من بگذارم که تو اول از حمام استفاده کنی تا کمی زودتر آماده شوی؟

در برخی موارد می‌توانید با نگرشی زیرکانه برخورد کنید. ایمی ساوترلند، نویسنده «آنچه مرا درباره زندگی، عشق و ازدواج به فکر فرو می‌برد»، ابتدا شروع به تعریف و ستایش از همسرش می‌کند و با این کار هر بار تغییری جزئی را که او خواهانش است، در شوهرش می‌بیند. مثلا او به جای اینکه لباس‌های چرکش را روی زمین بیندازد، آنها را در سبد رخت‌های چرک می‌اندازد. می‌توانید یقین داشته باشید که پس از مدتی او شروع به تلاش بیشتری می‌کند تا تعریف‌های بیشتری از طرف همسرش دریافت کند. ساوترلند اظهار می‌کند: این موضوع نه‌تنها باعث ایجاد عشق بیشتری می‌شود، بلکه بسیار هم تأثیرگذار است.

دعوا بر سر موضوعات مختلف

همسرتان به‌طور مداوم از انبوه کتاب‌هایی که کنار قفسه کتاب‌هایتان انباشته کرده‌اید، به شما شکایت می‌کند و شما هم هر بار متقابلا به او جواب می‌دهید که جدا! آیا تو هم به همه آن 7دوربین احتیاج داری؟
راه‌حل: بیشتر وقت‌ها جمع‌آوری وسایل همسرتان نشانه این است که من این عمل تو را دوست ندارم، پس همین حالا تغییرش بده! اما درخواست اینکه کسی همه عادات بخصوص خود را رها کند و انتظارات شما را عملی کند، واقعا ناعادلانه است.

راه‌حل: گاهی موضوع مورد بحث در واقع برای یکی از طرفین از اهمیت خاصی برخوردار است. در همه موارد آن را به‌عنوان موضوعی رنج‌آور بپذیرید. اما اگر هر دوی شما مدام در مورد وسایلتان که در واقع آنقدرها هم ارزش ندارند، مشاجره کنید یا اگر به خاطر نداشتن وقت کافی برای دسته‌بندی و جمع‌آوری آنها و توافق درباره اینکه کدام را باید دور بیندازید، گیج و سردرگم هستید، با کمک یکدیگر راهکاری تازه برای مشکلات خود بیابید. برای نمونه، وسایل اضافه را که شامل مجموعه‌کتاب‌های شما و دوربین‌های اضافه همسرتان می‌شود، فروخته و با پول آن تلویزیونی را که هر دوی شما دوست داشتید، خریداری کنید.

فاصله زیاد

هر دوی شما مشغله‌های زیادی اعم از کار، فرزندان و سرگرمی‌هایی که در طول روز در خلوت‌تان و برای خودتان انجام می‌دهید، دارید. بدون شک زمانی هم برای استراحت و خواب نیاز دارید.
مشکل چیست؟ وقتی کیفیت زمانی را در زندگی زناشویی خود نادیده بگیرید، شما با جدی نگرفتن یا بدتر از آن، وانمود کردن به اینکه اصلا نیازی به کوشش بیشتر برای صمیمی‌کردن ارتباط نیست، روابط زناشویی‌تان را به خطر می‌اندازید. تکرار بیش از حد این کار برای مدتی طولانی می‌تواند منجر به این شود که روزی چشم باز کرده و حتی دلیل ازدواج با هم را به خاطر نخواهید آورد. کریشنباوم در این مورد اظهار می‌کند: افراد با عقب نگهداشتن خود به جدایی پاسخ می‌دهند و این مسئله باعث به انحطاط کشیدن زندگی زناشویی می‌شود.

راه‌حل: افراد به احترام و خوبی نیز با مهربانی پاسخ می‌دهند. بنابراین، پریشانی‌ها را از بین برده برای برقراری ارتباطی دوباره، از فرصت استفاده کنید. گاهی اوقات دور از چشم بچه‌ها با هم به پیاده‌روی بروید. اگر عادت ناپسند میخکوب‌شدن جلوی تلویزیون را دارید، حداقل برای 20 دقیقه آن را خاموش کنید و با همسرتان صحبت کنید یا یک جدول سودوکو را با کمک هم حل کنید.

msn.com