محسن اصغری: تابستان گذشته میهمانانی از ترکیه داشتم. آنها طرف‌های دادوستد تجاری من بودند و به پیشنهاد خودشان، آ‌مده بودند از نزدیک جاهای دیدنی مملکت ما را ببینند.

 از بناهای تاریخی اصفهان، شیراز، کرمان و یزد دیدن کردند. آنها را کنار دریا هم بردم، که خیلی خوششان آمد، اما از وجود آن همه زباله در ساحل دچار شگفتی شدند و البته، این برای من که میزبان آنها بودم اسباب خجالت بود. ساحل دریای خزر را با ساحل دریای مدیترانه مقایسه می‌کردند و می‌گفتند، اگر دریایی به این زیبایی را پاکیزه نگه‌دارید، جاذبه‌های توریستی مناطق شمالی شما در جهان، مانند کمتری خواهد داشت.

یک هفته‌ای که در شمال بودیم از این بابت خودخوری می‌کردم که چرا ما قدر مواهب طبیعی و الطاف بیکران خداوند را که به شکل جنگل‌ها و دریای زیبا به ما هدیه شده نمی‌دانیم و بر آن بودم تا نامه‌ای برای همشهری بنویسم و از مسئولان و هموطنان بخواهم که بیشتر مراقب زیبایی‌های طبیعی شمال کشورمان باشند و به‌خصوص ساحل دریای خزر را آلوده نکنند.

وقتی به تهران برگشتیم، نوبت به دیدنی‌های شهر تهران رسید. خودشان پیشنهاد کردند با مترو هم سفر کنند. آنها وقتی قدم به اولین ایستگاه مترو در میدان هفت‌تیر گذاشتند، از پاکیزگی و فضای مطلوب آن ابراز رضایت کردند و هنگامی که سفرشان با مترو آغاز شد، لب به تحسین گشودند و مدام می‌گفتند که هرگز به ذهنشان خطور نمی‌کرده که تهران یک متروی زیبا داشته باشد. اما سوال اساسی‌شان این بود که چرا خط‌های متروی تهران کم و محدود است تا مردم مجبور باشند در یک ترافیک سنگین و گاهی طاقت‌فرسا با اتومبیل خودشان به این سو یا آن سوی شهر بروند.

به آنها توضیح دادم که متروی ما یک شبکه ریلی نوپاست و تازه شکل گرفته و در طرح‌های آینده، توسعه خطوط، تجهیز بیشتر و مدرن‌تر ایستگاه‌ها و به‌کارگیری واگن‌های بیشتر برای سرعت‌بخشیدن به جابه‌جایی مسافران پیش‌بینی شده است.
احساس خوب میهمانان من از سفر با مترو و تحسین‌هایشان احساس بدی را که بابت آلودگی ساحل دریای خزر داشتم از ذهن‌ام پاک کرد و به واقع خدا را شکر کردم و زبانم آن‌قدر باز شد که به آنها بگویم در هر جای دنیا ممکن است این وضعیت وجود داشته باشد.

اکنون ماه‌ها از سفر آنها گذشته است اما آنچه حالا باعث ناراحتی من شده، مشکلاتی است که شبکه متروی تهران با آن روبه‌رو است و وقتی در جراید می‌خوانم که بودجه مورد نیاز مترو از سوی دستگاه‌های مسئول پرداخت نمی‌شود و شهرداری تهران ناچار است با سختی و در واقع نوعی ریاضت، این شبکه‌ها را اداره کند، می‌پرسم که خدای ناکرده مگر مسائل تهران از مسائل مملکتی جداست؟ چرا مصوبه قانونی مجلس برای تأمین اعتبارات مورد احتیاج مترو اجرا نمی‌شود؟

از آن طرف دولت طرح‌هایی را برای کاهش بار ترافیک مطرح می‌کند، در حالی که یکی از بهترین راه‌ها برای کاهش ترافیک و آلودگی هوای شهر تهران که امسال مسئله‌ساز شد، احداث و راه‌اندازی خط‌های جدید مترو است. در حالی که شهرداری تهران با عزمی راسخ برای این کار مهم فعالیت دارد، چرا آنها که باید با شهرداری همکاری کنند، این کار را انجام نمی‌دهند؟

آرزوی من به عنوان یک ایرانی و یک هموطن شما این است که هر چه زودتر با تأمین اعتبارات و بودجه مورد نیاز مترو، گسترش مترو را شاهد باشیم تا در آینده نزدیک، میهمانانی که از خارج برای من یا دیگر هموطنانم به تهران می‌آیند، راه‌آهن زیرزمینی تهران را بهتر و کارآمدتر از گذشته ببینند و این برای همه ما افتخارآمیز خواهد بود.