مسعود خشنودزاده: حکیم کامل حاج ملا هادی سبزواری (1212- 1285) میراث‌دار بزرگ فکرواندیشه وحکمت اسلامی و از چهره‌های کم نظیر حکمای الهی پس از عصر صدرالمتألهین از معروف‌ترین شارحان و مفسران حکمت متعالیه و عارفی عامل و کم نظیر است که عمر خویش را صرف تهذیب نفس و تحقیق و تحصیل و تالیف در علوم اسلامی کرد.

او از پرورش یافتگان مکتب حکمی اصفهان است که پس از تحصیل در مشهد به اصفهان می‌رود و از محضر بزرگانی چون ملا علی نوری، ملا اسماعیل اصفهانی واحدالعین و حاج محمدابراهیم کلباسی در فلسفه و حکمت و فقه کسب فیض می‌کند و پس ازمدتی اقامت درمشهد به سبزوار بازگشته و درآنجا به تدریس و تالیف و تربیت شاگردان می‌پردازد و دراندک مدتی دارای چنان شهرت فراگیری می‌شود که اهل علم از اقصی نقاط جهان اسلام به تحصیل نزد او می‌شتابند وحوزه درسی گرم و پویایی با صدها شاگرد تشکیل می‌گردد و شمارشاگردان فاضل ایشان که بعدها به استادان بنامی تبدیل می‌شوند به بیش از هفتاد نفر می‌رسد. (1)

حاج ملا هادی سبزواری طبق سنت سلف، جامع معقول و منقول بوده و درعرفان عملی و تهذیب و طهارت نفس نادره عصرخویش بود. از مهم‌ترین خصایص اخلاقی او می‌توان به اعراض کامل از دنیا و ماسوی‌الله و توجه تام به حق و انجام طاعات و تهجد و توسل و تفکر و نشست و برخاست با فقرا و پیگیری احوال آنان و نیز اغتنام تام فرصت و استفاده از وقت ذکر کرده‌اند. (2)
هانری کربن درتوضیح این جنبه از شخصیت ملاهادی سبزواری می‌گوید: هادی سبزواری نمونه اعلای حکیمی است که سهروردی درآغاز کتاب حکمت اشراق از آن سخن گفته است؛ کسانی که هم در حکمت نظری استادند و هم در تجربه معنوی، هم آگاه به دانش ظاهرند و هم آگاه به علوم باطن... او در طرح مسائل پیچیده فلسفه وجود ملا صدرا و شرح مثنوی مولوی به‌یکسان چیره‌دست است... (3)

نکته مهم دیگر شخصیت حاجی، قدرت تأثیر فراوان و نفوذ کلام کم نظیر ایشان بر مریدان و شاگردان است. ایشان دارای قدرت معنوی فراوانی بود و همین توانایی روحی تأثیر کلام او بر شنوندگان را بسیار بالا می‌برد. داستان‌های فراوانی از تأثیر کلام حاجی برمریدان و شاگردان در تراجم ذکر شده است.

درحکمت نظری حاج ملا هادی سبزواری، فیلسوفی صدرایی است و حکمت متعالیه را حکمت برتر می‌داند. او همه سعی خویش را در توضیح و تبیین و تفسیرحکمت متعالیه به کارمی‌برد.

آثار فلسفی حاج‌ملاهادی سبزواری را می‌توان به دو دسته عمده تقسیم کرد. دسته اول، شامل حاشیه‌ها و تعلیقات ایشان بر کتب ملاصدرا و دیگران است. دسته‌دوم آثار مستقل و تالیفی ایشان است. حواشی ایشان دارای ویژگی‌های منحصربه‌فردی است. مهم‌ترین این حاشیه‌ها بر کتاب شریف اسفار نگاشته شده است و حدود یک‌سوم متن اسفار است و جز طبیعیات، تمام اسفار را شامل می‌شود.

این حواشی دارای کارکردهای متفاوتی است. گاه خلاصه عبارت ملاصدرا است به‌طوری که مباحث طولانی، با سلاست و روانی و درعین دقت خلاصه شده است و خواننده با مراجعه به آنها مطالب را به‌صورت دسته‌بندی شده دریافت می‌کند.
کارکرد دیگر این حواشی توضیحی و تبیینی بودن آنهاست. در موارد فراوانی ما با تعلیقاتی مواجه می‌شویم که مقصود مؤلف را با بیانی شیوا توضیح می‌دهد.

کارکرد مهم دیگر، وجه تدافعی آن است. حاجی اشکالاتی که برحکمت متعالیه وارد شده را تبیین نموده و به دفع آنها می‌پردازد. البته همت حاجی در این بخش در جهت فهم حقیقت است؛ به همین خاطر دربسیاری از مواضع، پس از نقل اقوال حکما، به داوری بین آنها می‌پردازد و درمواضعی که نظری را برنظر ملاصدرا ترجیح می‌دهد بدون هیچ محدودیتی به قضاوت و بیان دیدگاه خویش می‌پردازد. او در این تعلیقات گاهی مدارک و مآخذ اسفار را ذکر می‌کند.

حواشی حاجی بر شواهد الربوبیه از نظرکاربرد همچون حواشی براسفار است با این تفاوت که نسبت به متن کتاب مفصل‌تر است زیرا ملاصدرا درتألیف شواهد جانب ایجاز را گرفته و سخنان عمیق و دقیق را با عبارات کوتاه بیان نموده است و سبزواری در توضیح مطالب، وارد بحث مفصل می‌شود.

آثار تالیفی فلسفی ملا هادی سبزواری شامل کتب مهمی چون اسرار الحکم، منظومه و شرح منظومه، رسائل فلسفی و حکمی، شرح الاسماء در شرح دعای شریف جوشن کبیر، شرح دعای صباح و شرح اسرار برمثنوی مولوی است.
منظومه یک دوره فلسفه و منطق است که برای تحصیل جدی فلسفی تالیف شده است. بیان سبزواری دراین منظومه پرمحتوا و نیز شرح آن، لطیف و به دور از حشو و زواید است. او مبانی فلسفی را در ابیاتی رسا و بسیار موجز بیان کرده است. منظومه حکمت دربردارنده خلاصه کامل و دقیقی از حکمت اسلامی است که در تدوین و باب بندی آن حسن‌سلیقه و عمق دانش مولف نمایان است.

اگر چه ملا هادی سبزواری از پیروان ملاصدر است اما هرگز از سرتعصب استقلال رأی را از دست نمی‌دهد و هرجا که براساس تحقیق به‌نظری مخالف با صدرالمتالهین می‌رسد آن را ابراز می‌کند. به‌طورمثال در برهان صدیقین، صدرالمتألهین برهان شیخ الرئیس را کامل نمی‌داند و معتقد است برهان شیخ نیازمند مقدمات است زیرا درتقریر او مفاهیم مقسم قرارگرفته است و به‌طورکامل از وجود به‌وجود سیر نمی‌کند. ملاصدرا پس از نقد شیخ الرئیس، خود تبیین جدیدی از این برهان ارائه می‌دهد.

سبزواری معتقد است تقریر صدرالمتالهین نیز نیازمند فهم موضوعاتی خارج از تبیین برهان است زیرا مبتنی برچند اصل فلسفی نظیر اصالت و بساطت و تشکیک وجود است. او پس از دفاع ضمنی از شیخ الرئیس و بیان اینکه مفاهیم، ابزاری برای فهم حقیقت است و شیخ مفهوم ماهوی را مقسم قرار نداده است، خود تقریر جدیدی بر پایه فقروجودی ارائه می‌دهد.

اسرارالحکم نیز دیگر اثر تألیفی مهم ملا هادی سبزواری است که به فارسی و در 2جلد، به خواهش ناصرالدین شاه قاجار تالیف شده است. جلد اول کتاب درحکمت نظری و جلد دوم آن درحکمت عملی است. ایشان دراین کتاب به بررسی مهم‌ترین مباحث حکمت از مبدا تا معاد پرداخته و مسائل حکمی و کلامی را از بداهت و اشتراک وجود تا معاد و نبوت و امامت را مورد تحقیق قرار داده است. استشهاد در این کتاب به آیات و اخبار بیش از دیگر آثار سبزواری است و در مباحثی چون امامت و نبوت صبغه کلامی بر صبغه فلسفی ارجحیت دارد.

این کتاب از دو جنبه دارای اهمیت است یکی اینکه در اواخر عمر مؤلف نوشته شده و ایشان پس از سال‌ها تدریس و تألیف وتحقیق، به بیانی رسا و قلمی بسیار استوار دست‌یافته‌اند. دیگر اینکه دربحث حکمت عملی، بحث اسرار عبادات را نیز بیان کرده است. مثلا ایشان درباب تکلیف، وجوب آن از جانب خداوند را لطف می‌دانند و سر آنکه دختر پیش از پسر مکلف می‌شود را به همین لطف بیشتر حق و نیز رسوخ و تمکین ملکه عفت در آنان بازمی‌گرداند.

ملا هادی سبزواری دربحث اسماء‌الله نیز دارای تألیف بسیار مهم شرح دعای جوشن کبیر است. از منظر حکیم، کل هستی مظهر حق و تجلی ذات در آیینه اسماء است و ملاهادی سبزواری نیز برای تبیین چگونگی این مظهریت به سراغ این دعا رفته است زیرا این دعای مأثور یکی از ادعیه مهمی است که به توضیح اسمای حسنی الهی می‌پردازد. روش این کتاب، فلسفی و عرفانی است و جناب مصنف هرجا که برای تبیین مسئله‌ای نیاز به ورود به مباحث عرفانی یا فلسفی یا حتی علم اعداد داشته، از آن اعراض نکرده است.

شرح دعای صباح نیز اثر دیگری است که حکیم اسرار، به همان شیوه شرح دعای جوشن‌کبیر آن را شرح داده است. مجموعه رسائل هفده‌گانه ایشان که غالب آنها را در پاسخ به پرسش‌های عرفانی، فلسفی و کلامی عالمان زمان خویش به زبان فارسی و عربی به رشته تحریر درآمده، دارای نکات بدیعی است. این رسائل در موضوعاتی چون نفس، توحید و معرفت حق، اسما و صفات خداوند به زبان فارسی و عربی به رشته تحریر درآمده است. در رساله‌ای که در جواب شیخ محمد ابراهیم واعظ تهرانی نگاشته است درمورد موضوعاتی چون خلود در جهنم، فلسفه خلقت انواع و اصناف، عدم‌استجابت دعا و... وارد بحث شده و تحقیقات عالمانه‌ای را ارائه کرده است.

شرح اسرار بر اسرارمثنوی مولوی اثر بدیع و لطیف دیگری است که ملاهادی سبزواری در آن به موشکافی و رمزگشایی در اسرارمثنوی پرداخته است. ایشان دراین اثر نکات ناب و بدیع فلسفی و عرفانی را که مولوی به آنها اشاره کرده است به زیبا‌ترین وجه توضیح داده است. نی‌نامه یکی از مهم‌ترین بخش‌های مثنوی است که سبزواری در شرح و توضیح آن سنگ تمام گذاشته است. از ملا هادی سبزواری دیوان اشعاری نیز به جا مانده است که در آن غزل‌های دلپذیر زیادی به چشم می‌خورد.

رشته تسبیح بگسستیم ما     بر میان، زنار بر بستیم ما

جز غمت کاو بود با ما هم‌نفس    در به روی جملگی بستیم ما

پیشه ما رندی و می‌خوارگی است     شیشه ناموس بشکستیم ما

بوالعجب بین بی‌ می ‌و مطرب مدام     همچو چشم مست او مستیم ما

هر که زخــــم کاری اســــرار را       دیده، داند صید آن شستیم ما

 

 

پی‌نوشت‌ها:
1) حکیم سبزواری، غلامحسین رضا نژاد (نوشین)، انتشارات سنایی، چاپ اول 1371، ص137
2) همان 233

3) تاریخ فلسفه اسلامی، هانری کربن، ترجمه دکتر سید‌جواد طباطبایی، انتشارات کویر چاپ اول 1373 ص505