ارسلان مرشدی: با ناکام ماندن تحریم ایران توسط غرب، پروژه جنگ روانی و رسانه‌ای غرب علیه ایران وارد فاز تازه‌ای شده است.


لیندسی گراهام، سناتور جمهوریخواه، اوایل هفته گذشته و در جریان یک کنفرانس امنیتی در هالیفاکس کانادا در ادامه جنگ روانی علیه ایران گفت که ایران باید باور کند که آمریکا توانایی و امکان حمله به این کشور را دارد.

وی مدعی شد که اگر باراک اوباما تصمیمی جسورانه‌تر در مورد برنامه هسته‌ای ایران بگیرد، از حمایت جمهوریخواهانی برخوردار خواهد بود که اخیراً اکثریت مجلس نمایندگان این کشور را به دست آورده‌اند.

این سناتور جمهوریخواه آمریکایی تأکید کرد که فکر می‌کنم به جایی رسیده‌ایم که مجبوریم به جای حمله محدود به زیرساخت‌های هسته‌ای ایران، توانایی این رژیم برای آغاز جنگی علیه ما و متحدانمان را از میان ببریم.

پاسخ ایران به این تهدیدات از سویی و نتیجه انتخابات آمریکا از سوی دیگر همچون همیشه بر ناتوانی دشمن از ضربه‌زدن به تهران حکایت دارد.

منوچهر متکی، وزیر امور خارجه ایران در یک کنفرانس مشترک خبری با همتای سنگاپوری خود در تهران در پاسخ به این اظهارات گفت که نباید حرف سناتور گراهام را جدی گرفت، او خواسته شوخی کند.

متکی البته در پاسخ به وی گفت که شما اگر با عملی کردن تهدیدتان در افغانستان و عراق کاری از پیش نبردید، امروز به‌صرف تهدید چه می‌خواهید بکنید؟ بر دولتمردان آمریکاست که از گذشته‌ها درس بگیرند و به آسیب‌شناسی نسبت به سیاست‌هایشان بپردازند و در مسیر تصحیح این سیاست‌ها گام بردارند.

اظهارات گراهام، البته تنها گفته‌های جنجال‌برانگیز این کنفرانس نبود. مارک اودال، عضو دمکرات مجلس سنای آمریکا هم که در این نشست حضور داشت، اگر چه خواهان ادامه تحریم‌ها علیه ایران شد اما او نیز تلویحاً گفته‌های گراهام را تأیید کرد.
این گفته‌ها از سوی دیگر عضو حاضر در کنفرانس با صراحت بیشتری مورد تأکید قرار گرفت.

پیش از این نیز و در ماه گذشته مایک مولن، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا، در گفت‌وگو با شبکه تلویزیونی ABC در پاسخ به این پرسش که آیا ایالات متحده طرحی برای حمله به ایران دارد، گفته بود که درصورت نیاز چنین طرحی وجود دارد.

این اظهارات مقامات آمریکایی پس از آن صورت می‌گیرد که شورای امنیت سازمان ملل 5‌ماه قبل طی قطعنامه مصوب‌1929 تحریم‌هایی را علیه برنامه هسته‌ای ایران درنظر گرفت. پس از آن نیز ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپایی تحریم‌های مضاعفی را علیه ایران اعمال کردند.

اما تازه‌ترین موج تهدیدها علیه برنامه هسته‌ای ایران تنها چند روز پس از سفر آسیایی باراک اوباما و انتخابات میان‌دوره‌ای سنا و کنگره آمریکا صورت می‌گیرد؛ انتخاباتی که در آن جمهوریخواهان در مجلس نمایندگان اکثریت را به‌دست آوردند.

از نوامبر‌2003 و مطرح شدن پرونده هسته‌ای ایران، غرب با وجود گزارش‌های مکرر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی درباره عدم‌انحراف برنامه هسته‌ای ایران، احتمال انحراف آن به سمت نظامی شدن را بدون هیچ سند و مدرکی عنوان کرده است و از این‌رو و به‌ اعتقاد خود برای جلوگیری از نظامی شدن برنامه هسته‌ای ایران، تمامی گزینه‌ها را روی میز دارد.

این موضع‌گیری‌های غرب البته با پاسخ تند مقامات ایران مواجه شده است؛ چنان که رهبر معظم انقلاب اسلامی اواخر مرداد ماه اظهار داشتند که درصورت هرگونه اقدام احتمالی نظامی علیه ایران، عرصه مقابله با چنین اقدامی محدود به مرزهای ایران نخواهد بود و میدان گسترده‌‌تری را در بر خواهد گرفت.

با این حال، اصرار بر ماندن گزینه نظامی روی میز پرونده هسته‌ای ایران از سوی آمریکا، بار دیگر احتمالات پیرامون حمله از سوی آمریکا و رژیم صهیونیستی به تأسیسات هسته‌ای ایران و راهبردهای دفاعی ایران، گمانه‌زنی‌های سیاسی و امنیتی را در این باره داغ کرده است.

هم‌راستایی منتقدان و مخالفان

رئیس ستاد اطلاعاتی ارتش رژیم صهیونیستی چند روز پس از نشست امنیت بین‌المللی در کانادا گفت که ذخیره اورانیوم ایران در حال حاضر برای ساخت یک بمب کافی است و این کشور به‌زودی اورانیوم لازم برای ساخت دومین بمب را نیز در اختیار خواهد داشت.

عاموس یادلین، در نشست کمیته امور خارجی و دفاعی پارلمان رژیم صهیونیستی این مطلب را عنوان کرد؛ مطلبی که پیش از این از سوی سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا- سیا- نیز انعکاس یافته بود.

این سخنان جنجال‌آمیز درحالی از سوی مخالفان دیرینه برنامه هسته‌ای ایران اعلام می‌شود که همراستایی محسوسی با گزارش‌ها و موضع‌گیری‌های نهاد ناظر هسته‌ای بین‌المللی دارد.

آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که به باور بسیاری از کارشناسان در دوره ریاست آمانو صرفا گزارش‌های مغرضانه و ضد ایرانی منتشر کرده است، شهریورماه سال‌جاری نسبت به فعالیت‌های احتمالی ایران هشدار داده و از تهران خواسته بود تا اجازه دسترسی به مکان‌‌ها، تجهیزات و پرسنل مرتبط با برنامه هسته‌‌ای ایران را به بازرسان آژانس بدهد.

این در حالی است که اولی هاینونن، رئیس اسبق گروه بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، پیش از این گفته بود که ایران ذخیره کافی اورانیوم غنی‌شده برای ساخت یک یا دو بمب اتمی را دارد اما منطقی به‌نظر نمی‌‌رسد که تهران با چنین مقدار ذخیره‌ای بخواهد وارد مرحله ساخت بمب اتمی شود. در جدیدترین اظهارنظر هم یوکیا آمانو، مدیرکل آژانس در گزارش سالانه خود از عدم‌همکاری ایران با آژانس خبر داده بود.

آسیب‌پذیری آمریکا مقابل ایران

به‌نظر می‌رسد روند تحولات امنیتی و آماده‌سازی‌ عملیات سیاسی و نظامی آمریکا در آسیای شرقی و مرکزی و خاورمیانه، اقدام نهایی را علیه ایران اجرایی‌تر کرده است اما این اقدام نهایی تاکنون به‌واسطه دلایل چندی با تردید مواجه شده است.
در مورد ایران سابقه یک جنگ 8‌ساله با عراق، توانایی خاصی در ادامه جنگ‌های طولانی بااستفاده از نیروی زمینی به ایران بخشیده است.

نیروی دریایی آمریکا نیز با دراختیار داشتن ناوها و کشتی‌های جنگی پیشرفته به‌عنوان قدرت برتر دریایی در خلیج‌فارس مطرح است اما نکته قابل تأملی که باعث نگرانی آمریکا شده است، قدرت قایق‌های تندرو ایرانی است. در رزمایش شبیه‌سازی‌ شده‌ای، قایق‌های تندروی ایرانی می‌توانند در عرض 5 الی 10دقیقه، 11ناو آمریکایی در این منطقه را غرق کنند. علاوه بر اینکه ایران از ناوچه جماران و زیردریایی ایرانی غدیر بهره‌برداری کرده و سریع‌ترین اژدر زیردریایی دنیا را نیز با موفقیت کامل مورد آزمایش قرار داده است.

با این همه نوک پیکان تهاجمی ارتش آمریکا توان موشکی و هوایی آن است؛ موضوعی که باعث احساس خطر آمریکا شده است. پیشرفت‌های اخیر ایران در ساخت و تولید انبوه موشک با کاربرد و برد مختلف و همچنین خریداری سامانه‌های موشکی هدایت‌شونده و سیستم‌های راداری و ضدراداری و تجهیزات جنگ الکترونیک و ضدالکترونیک بسیار پیشرفته است.
بر این مبنا نقطه اتکای آمریکا، توان هسته‌ای و نیروی هوایی این کشور و نقطه قوت نظامی ایران، قدرت موشکی و نیروی زمینی است که سابقه 8‌سال جنگ با عراق را در پرونده خود دارد.

بدون احتساب جنگ ویتنام، جنگ‌های طولانی در عراق و افغانستان- که به‌ترتیب وارد سال‌های ششم و هشتم خود می‌شوند- طولانی‌ترین پیکارهای نظامی آمریکا در قرن اخیر هستند.

با وجود اینکه آمریکا با 2 کشور نابسامان و بی‌انسجام نظامی وارد نبرد شده اما ارتش ضربه‌پذیر آمریکا در این منازعه بیش از 30 هزار زخمی و 5 هزار کشته داده است و هر روز تابوت نظامیان آمریکایی تحویل خانواده‌هایشان می‌شود.