حسین حسین نژاد قندی: همزمان با گزارش بانک جهانی در خصوص افزایش نرخ بیکاری در ایران، مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی نیز تعداد بیکاران کشور در سال 1385 را حدود 3 میلیون نفر اعلام کرد.

 همچنین بنا به اظهار معاون اجتماعی شهرداری تهران، پایتخت تعداد 400 هزار نفر متقاضی کار دارد. از طرفی معاون آموزشی وزارت علوم از رشد 25 درصدی پذیرش دانشجو در کنکور سال 86 خبر می‌دهد و تعداد پذیرفته‌شدگان سال آینده را حدودیک میلیون و دویست هزار نفراعلام می‌کند.

با مروری بر دفترچه‌های ثبت‌نام دانشگاه آزاد و همچنین دفترچه شماره 2 سازمان سنجش و تعداد مورد پذیرش جهت رشته‌های مختلف دانشگاهی به این واقعیت تلخ می‌رسیم که بین پذیرش دانشجو با نیازهای جامعه هیچ‌گونه هماهنگی وجود ندارد. به عنوان مثال در دفترچه‌ شماره 2 سال 85 سازمان سنجش حدود 6000 دانشجو در رشته مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی مورد پذیرش قرار گرفته است که اگر تعداد 7500 نفر پذیرش در دانشگاه آزاد را نیز اضافه کنیم، سالیانه حدود 13500 نفر فارغ‌التحصیل با عنوان «مهندس کشاورزی» وجود خواهد داشت، در صورتی که چنین بازار کاری جهت این رشته در جامعه وجود ندارد.

مسلماً حذف کنکور دوره کارشناسی در دانشگاه آزاد نیز که اخیراً توسط رئیس این دانشگاه اعلام شده، نرخ بیکاری را تشدید خواهد کرد و معضل جدیدی به نام لیسانسیه‌های بیکار را پدید خواهد آورد.

 امروزه یکی از معضلات قشر جوان به خصوص فارغ‌التحصیلان دانشگاهی مشکل اشتغال است، به طوری که عده زیادی از آنها در رشته تخصصی خود جذب بازار کار نمی‌شوند و در نهایت در رشته‌ای غیر از رشته تخصصی به کار گرفته می‌شوند. مثال‌هایی که ذیلاً می‌آید، «مشتی است از نمونه خروار»  که من شخصاً شاهد آن بوده‌ام.


* جوانی که جهت تعمیر کامپیوتر شخصی مراجعه کرده بود، مهندس معدن بود و چون نتوانسته بود با دریافت وام در اکتشاف معدن مشغول شود، به این کار روی آورده بود.


* در سازمان انتقال خون، جوانی را دیدم که در خون‌گیری نامطمئن عمل می‌کرد. زمانی که رشته تحصیلی‌اش را سؤال کردم، دانشجوی حسابداری بود که توسط شرکتی به این سازمان معرفی شده بود.


* جوان مؤدبی که با پراید یکی از بستگانش مسافرکشی می‌کرد، فارغ‌التحصیل جغرافیای انسانی بود.


* لیسانس ادبیاتی که جهت تدریس به مدرسه غیرانتفاعی مراجعه کرده بود، به علت عدم وجود ساعت خالی برای تدریس، حاضر شده بود کارهای دفتری را انجام دهد.


* مهندس کشاورزی که منتظر بود تا پذیرش با دریافت وام از بانک کشاورزی در کار تولید پوشاک وارد شود، در کار روزنامه‌نگاری فعالیت می‌کرد.


* دهها دختر خانمی که پس از فراغ از تحصیلات دانشگاهی، حاضرند در شرکتی به عنوان منشی مشغول به کار شوند.


* نمونه‌های دیگری نیز که شما مطمئناً در میان اطرافیان و بستگان خود سراغ دارید.
آیا مسئولان جهت جذب حدود یک میلیون و دویست هزار دانشجویی که در سال 86 مورد پذیرش قرار خواهند گرفت و در سال 90 فارغ‌التحصیل خواهند شد، برنامه‌ریزی کرده‌اند؟


با یک حساب سرانگشتی، می‌توان هزینه‌هایی را که تحصیلات دانشگاهی برای بودجه کشور و یا خانواده‌ها تحمیل می‌کند، محاسبه کرد. اگر هزینه یک دانشجو در طول 8 ترم حداقل یک میلیون تومان باشد و از یک میلیون و دویست هزار دانشجوی فارغ‌التحصیل 700 هزار نفر آن جذب و 500 هزار نفر بیکار شوند مبلغ 500 میلیارد تومان از بودجه بیت‌المال و یا خانواده‌ها به هدر رفته است (و البته در این میان می‌گذریم از مشکلات مختلف حاشیه‌ای در زمان کنکور و مسائل روانی اوقات بیکاری.)


سؤالی که مطرح می‌شود و انتظار این است که مسئولان پاسخگو باشند، این است که تعداد پذیرش دانشجو در هر رشته را وزارت علوم و دانشگاه آزاد بر چه اساسی اعلام می‌کنند؟ آیا این محاسبه براساس فضاها و ظرفیت‌های دانشگاه‌ها صورت می‌گیرد که با گسترش آنها این تعداد نیز افزایش می‌یابد و یا سازمان برنامه و بودجه و یا سایر ارگان‌ها بر اساس نیازهای جامعه و برنامه‌های توسعه اعلام می‌کنند. با این که سرشماری سال 75 می‌توانست راهنمای خوبی جهت برنامه‌‌ریزی پذیرش دانشجو و میزان اشتغال برای مسئولان باشد، ولی متأسفانه این گونه نشده است و امیدواریم که سرشماری سال 85 کمک مؤثری به تدوین یک برنامه کلان جهت پذیرش دانشجو با توجه به نیازهای جامعه بنماید.


بر اساس بخش دیگری از گزارش‌ مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی با توجه به رشد 9/3 درصدی جمعیت در دهه اول انقلاب طی 10 سال آینده 22 میلیون نفر به جمعیت بالای 15سال کشور اضافه خواهد شد. بنابر این در سال 95 نیازمند ایجاد 12 میلیون فرصت شغلی جدید در کشور هستیم. یعنی باید سالیانه یک میلیون و 200 هزار شغل جدید ایجاد شود تا در جامعه، بیکاری وجود نداشته باشد.


امید است مسئولان با عنایت به آمار ارائه شده توسط مرکز پژوهش‌های مجلس، با برنامه‌ریزی جهت رونق تولید و سرمایه‌گذاری، موجبات ایجاد اشتغال پایدار را در سال‌های آتی فراهم آورند و مسئولان دانشگاه‌های دولتی و آزاد نیز با استعلام از سازمان‌های ذی‌ربط بر اساس تعداد و نوع رشته‌های دانشگاهی مورد نیاز جامعه اعلام پذیرش دانشجو نمایند.