همشهری آنلاین، فاطمه عباسی: این توریست با انتشار مستنداتی از لحظات حضورش در قاهره و مقایسه آن با شهرهای ایران، پرده از واقعیتی برمیدارد که شاید در هیچ کتاب راهنمای سفری نوشته نشده باشد؛ مقایسهای صریح میان «ناامنی در مصر» و «آرامش در ایران». او گفته برخورد شهروندان قاهره با گردشگران «سرد و رسمی» بوده، درحالیکه مردم ایران، بهویژه در شهرهایی مانند شیراز، با رفتار گرم، صمیمانه و مهماننوازانه، تجربهای متفاوت و دلنشین برای او رقم زدهاند.
بخش اول ویدئو که در قاهره میگذرد، تصویری از یک «گردشگری تهاجمی» است. او با کلافگی رو به دوربین میگوید: «این آزاردهندهترین تجربه زندگی من است.» تصاویر نشان میدهند که او نه یک مهمان، بلکه یک «طعمه» است؛ از متصدیانی که با بیتفاوتی پاسخ «نمیدانم» میدهند تا بومیانی که او را تعقیب میکنند و وحشتناکتر از همه، لحظهای که فردی با تکههای شیشه و آجر او را تهدید میکند. در قاهره، او فقط یک اسکناس متحرک است که امنیت روانیاش ذرهذره خراشیده میشود.
اما کاتِ بعدی، ورق را برمیگرداند و اتمسفر ویدئو با ورود به ایران دگرگون میشود. اینجا راننده کنار جاده میایستد برای اینکه با آرامش برای مسافرش چای دم کند. در شیراز، رابطه از حالت «شکار و شکارچی» به «میزبان و دوست» تغییر میکند. توریست استرالیایی با شگفتی اعتراف میکند که در ایران، برخلاف تصورات ساختهشده، مردم به جای اینکه صرفاً او را «توریست» ببینند، با او «حرف میزنند.»
این ویدئو سندی است بر اینکه سرمایه اصلی گردشگری ایران، نه فقط بناهای تاریخی، بلکه «فرهنگ عامه» است. درحالیکه مصر با اهرامش فخر میفروشد اما در کف خیابان امنیت را باخته، ایران با سلاح «لبخند»، «دستدادنهای گرم» و «احترام»، ذهنیت مسموم رسانههای غربی را خنثی میکند. این روایت نشان میدهد که امنترین پناهگاه برای یک غریبه، نه در میان پلیسهای رسمی قاهره، بلکه در میان تعارفهای صمیمانه مردم ایران یافت میشود.