به گزارش هشمهری آنلاین،وطن امروز نوشت: ایران به رغم همه تحریمها، حالا به مرجعی تبدیل شده که قدرتهای نظامی جهان همزمان یک محصولش را کپی میکنند. در سالهای اخیر، پهپادهای انتحاری کمهزینه به یکی از مؤثرترین و تعیینکنندهترین ابزارها در جنگهای مدرن تبدیل شدهاند و ایران با طراحی و تولید پهپاد «شاهد ۱۳۶»، جایگاه پیشرو و الهامبخشی در این حوزه به دست آورده است. این پهپاد نهتنها در میدانهای نبرد واقعی اثربخشی بالای خود را ثابت کرده، بلکه حتی ایالات متحده که زمانی خود را پیشگام فناوری پهپادی میدانست، برای جبران عقبماندگیاش به مهندسی معکوس مستقیم از این فناوری ایرانی رو آورده است.
چندی قبل پنتاگون پهپاد «لوکاس» را رونمایی کرد که مستقیما از پهپاد «شاهد ۱۳۶» مهندسی معکوس شده اما بررسی دقیق مشخصات و البته گزارشهای رسانههای ایالات متحده نشان میدهد نسخه آمریکایی در بسیاری جنبههای کلیدی به پای نمونه اصلی ایرانی نمیرسد و حتی در برخی موارد به طور قابل توجهی ضعیفتر هم عمل میکند.
این کپیبرداری آمریکایی خود گواهی روشن بر برتری مهندسی و فناوری ایران در تولید سلاحهای ارزان، مؤثر و قابل تولید انبوه است، بویژه در شرایطی که ایران دههها تحت شدیدترین تحریمهای غرب قرار داشته و با وجود محدودیتهای گسترده، توانسته فناوریای خلق کند که قدرتهای بزرگ جهان را به تقلید وادارد.
اما نسخه کپیشده آمریکایی نهتنها نتوانسته برتری ایجاد کند، بلکه به دلیل هزینههای بالای تولید و محدودیتهای فنی و اقتصادی، از قابلیتهای نسخه اصلی فاصله گرفته است. برای مثال، «شاهد ۱۳۶» ایرانی برد پروازی چشمگیر بین ۱۰۰۰ تا ۲۵۰۰ کیلومتر (بیش از ۱۲۰۰ مایل) دارد، کلاهک جنگی سنگین بین ۴۰ تا ۹۰ کیلوگرم حمل میکند، سرعت حداکثر حدود ۱۸۵ کیلومتر در ساعت (۱۱۵ مایل در ساعت) ارائه میدهد و با موتور پیستونی ساده اما کارآمد، استقامت بالایی برای حملات دوربرد و انبوه دارد. در مقابل، «لوکاس» آمریکایی برد محدودتری حدود ۶۵۰ تا ۸۰۰ کیلومتر (۴۰۰ تا ۴۵۰ مایل)، قابلیت حمل کلاهک سبکتر حدود ۱۸ کیلوگرم و سرعت پایینتری دارد که آن را در مقایسه با نمونه اصلی، به کسری از قابلیتهای «شاهد ۱۳۶» تبدیل میکند. این تفاوتها باعث میشود قدرت نفوذ، تخریب و تأثیرگذاری «شاهد ۱۳۶» در حملات انبوه بسیار بالاتر باشد، در حالی که نسخه آمریکایی بیشتر به عنوان یک شبیهساز تهدید یا پهپاد نمایشی عمل میکند.
نکته دیگر آنکه قیمت تمامشده «شاهد ۱۳۶» حدود ۲۰ هزار دلار است، در حالی که «لوکاس» بیش از ۳۵ هزار دلار برای آمریکاییها آب میخورد. البته این قیمت نزدیک، به معنای برابری نیست. رسانه آمریکایی «جالوپنیک» به این موضوع به طور صریح اذعان دارد و تأکید میکند «لوکاس» ممکن است بخوبی نسخه اصلی ایرانی نباشد، زیرا هزینههای تولید بالا در آمریکا، پنتاگون را مجبور کرده از قابلیتها کم کند تا قیمت نسبتا ارزان حفظ شود. جالوپنیک مینویسد اگر «لوکاس» مشخصات «شاهد ۱۳۶» را داشته باشد، فقط کسری از قابلیتهای آن را دارد و این را به اقتصاد ساده نسبت میدهد: ساخت چیزها در آمریکا گران است، پس برای تطبیق قیمت، باید از برد و قدرت کلاهک کم کرد.
این رسانه حتی تلاش آمریکا را به «کپی کردن جوابهای دیگران در امتحان» تشبیه کرده و آن را پذیرش ضمنی عقبماندگی پنتاگون در سازگاری با جنگ مدرن توصیف میکند؛ جایی که دشمنان آمریکا مانند ایران بهتر عمل کردهاند و روسیه با نسخههای شاهد، آسمان اوکراین را تاریک میکند.
علاوه بر این تفاوتهای فنی، وضعیت عملیاتی «لوکاس» حتی چالشبرانگیزتر و نمایشیتر هم است. در همین رابطه رسانه آمریکایی «فوربز» در گزارشی که هفته گذشته منتشر کرد، به وضوح نشان داد این پهپاد هنوز فاصله زیادی با آمادگی واقعی برای عملیات جنگی دارد و بسیاری از ادعاهای پنتاگون بیشتر تبلیغاتی است. فوربز این موضوع را برجسته میکند که تستهای انجام شده در میدان آزمایش یوما، فقط با کلاهکهای ساختگی و بیاثر بوده و کلاهک جنگی واقعیای برای «لوکاس» هنوز ساخته نشده است.
فوربز با استناد به بیانیه رسمی ارتش آمریکا تأکید میکند «کلاهک جنگی که در نهایت روی «لوکاس» قرار خواهد گرفت، هنوز ساخته نشده است و ارزیابها در حال حاضر محمولههای بیاثر را تست میکنند».
این یعنی پهپادهای «لوکاس» مستقر شده آمریکا در غرب آسیا - که اخیرا انجام شد- فعلا بدون قدرت انفجاری واقعی هستند و بیشتر برای نمایش و عکسهای تبلیغاتی استفاده میشوند. فوربز همچنین اشاره میکند «لوکاس» در واقع بیشتر شبیه نسخه کوچکتر خانواده شاهد، یعنی «شاهد ۱۳۱» (با برد حدود ۵۰۰ مایل و کلاهک ۴۰ پوند) است تا مدل اصلی و قدرتمند «شاهد ۱۳۶». به اذعان فوربز، قدرت آمریکا برای تولید هم محدود است و قرارداد فعلی حدود ۸۵۰ عدد با بودجه ۳۰ میلیون دلار را پیشبینی میکند.
رسانه آمریکایی جالوپنیک نیز به این جنبه پرداخته و تاکید دارد استقرار «لوکاس» در غرب آسیا، احتمالا بیشتر برای نمایش است تا تهدید واقعی و امید پنتاگون به آغاز کوچک یک تغییر بزرگتر است اما فعلا تعداد نیروها و پهپادها زیاد نیست. این رسانه تأکید میکند هدف تولید انبوه توسط چندین شرکت است اما ذهنیت تاریخی ارتش آمریکا به سمت پروژههای بزرگ و گرانقیمت است و تغییر آن به سمت استفاده از فناوریهای ارزانقیمت، همچنان بحثبرانگیز باقی مانده است.
با همه اینها، نکته کلیدیتر در ارتباط با کپیبرداری آمریکا از شاهد ایرانی، این است که پنتاگون احتمالا مهندسی معکوس را از نسخههای اولیه «شاهد ۱۳۶» انجام داده که مربوط به چند سال قبل است. در این مدت، ایران مطمئنا پیشرفتهای چشمگیری داشته و نسخههای ارتقایافتهای تولید کرده که فاصله فنی را به طور قابل توجهی افزایش داده است. برای نمونه، نسخههای جدید «شاهد ۱۳۶» با برد تا ۴۰۰۰ کیلومتر، موتورهای پیشرفتهتر، کلاهکهای بزرگتر و متنوع، سیستمهای هدایت هوشمند مقاوم در برابر جنگ الکترونیک و حتی مدلهای جتدار مانند «شاهد ۲۳۸» با سرعت بسیار بالاتر، در اختیار نیروهای نظامی ایران قرار گرفته است.
در نهایت، تلاش ایالات متحده برای کپیبرداری از «شاهد ۱۳۶» نهتنها نتوانسته فاصله تاکتیکی و فناوری در جنگ پهپادی را جبران کند، بلکه خود تأییدی بر موفقیت استراتژیک ایران در حوزه پهپادهای راهبردی و کمهزینه است. این پهپاد ایرانی الگویی جهانی شده و همچنان پیشتاز باقی مانده، طوری که حتی قدرتهای بزرگ را مجبور به تقلید کرده اما بدون دستیابی به عمق، اثربخشی و آمادگی عملیاتی نسخهای که در اختیار ایران قرار دارد.
این واقعیت، در شرایطی که جنگهای مدرن به سمت استفاده انبوه از ابزارهای ارزان و مؤثر حرکت کرده، برتری ایران در جنگ نامتقارن را بیش از پیش برجسته میکند؛ واقعیتی که رسانههای آمریکایی مانند فوربز و جالوپنیک با اذعان به ضعفهای نسخههای کپی شده از شاهد در پنتاگون، ناخواسته بر آن مهر تأیید میزنند.