همشهری آنلاین، شقایق عرفینژاد: علیرضا کوشک جلالی در این سفرش به تهران، نمایش باد زرد ونگوگ را بر اساس زندگی ونسان ونگوگ، نقاش نامدار هلندی، در سالن اصلی تئاترشهر روی صحنه برده است. در این نمایش فرهاد آئیش نقش ونگوگ را دارد و شقایق فراهانی، حمید گودرزی، المیرا دهقانی، محسن حسینی، سوگل قلاتیان، محمد معتضدی، عارفه معماریان، علیرضا مؤیدی، رضا یزدانی، فاطمه عطارباشی و عباس علیرضا دیگر بازیگران آن هستند. کوشک جلالی در این سالها که در آلمان کار و تدریس میکند، هر سال در سفرش به ایران ضمن کار با دانشجویان و هنرجویان تئاتر نمایشهایش را در شهرهای مختلف هم اجرا میکند تا غیر از پایتخت نشینان سایرین هم بتوانند این نمایشها را ببینند. باد زرد ونگوگ که از ۱۱ آذر اجراهایش را شروع کرده تا امروز ۳ هزار و ۴۶۲ مخاطب داشته و یک میلیارد و ۴۳۳ میلیون و ۲۵۰ هزارتومان بلیت فروخته است. با فرض قطعیت چنین آماری این نمایش با استقبال خوبی مواجه شده و بیشتر نظرات مخاطبان هم در سایت فروش بلیت این نمایش مثبت است. هرچند نظرات منفی هم کم نیستند.
تجربهای تکرار نشدنی
مخاطبی باد زرد ونگوگ را روایتی دیدنی از زندگی یک نقاش چیرهدست و معروف، با بازیهای جذاب و حرفهای معرفی کرده است. دیگری در یادداشتی بر این نمایش نوشته: «این نمایش از لایههای متعددی برخوردار است. در سطح، با یک لایه مستند روبهرو هستیم که اطلاعاتی کم و بیش آشنا و دست یافتنی را ارائه میدهد اما به شکلی تماشایی و قابل تحسین. دیدن بسیاری از آثار معروف ونسان ونگوگ از طریق پروجکش روی صفحات مختلف (چه به عنوان بومهای نقاشی در آتلیه اش و چه فضا سازی مکانهای مرتبط با نقاش) علاوه بر این که شانس دوباره دیدن و بررسی این آثار را برای تماشاچی مهیا میکند، درک داستان نهفته در این نقاشیها و ارتباطشان با تحولات زندگی ونگوگ را نیز امکان پذیر میسازد.» کاربر دیگری تجربهاش از دیدن این نمایش را اینطور توضیح داده است: «هر ثانیه که میگذشت، بیشتر در تار و پود اجرا حل میشدم. نور و صدا و تصویر مثل نخهایی ظریف همدیگر را دنبال میکردند و نتیجهاش تجربهای بود که نه میشود تکرارش کرد، نه توضیح داد…فقط میشود حسش کرد.»
یکی دیگر از تماشاگران هم نوشته است: «سیر داستان تقریباً برای کسانی که زندگی ونگوگ را میدانند تقریباً قابل پیشبینی بود و خیلی غیرمنتظره پیش نرفت. البته ایرادی هم ندارد.
برای من مواردی در این تئاتر بسیار جالب بود. یکی، گروه حرکات و زمانهایی که در نمایش حضور داشتند. از نظر من تشویش و روانپریشی یک آدم را بسیار خوب تصویر میکردند.» اما مخاطبی بازیها را تکراری ارزیابی کرده است. او نوشته: «آقای آئیش دقیقا تکرار همان اجرای گالیله بود. گالیله حداقل سن و سالش به او میخورد، اما برای ونگوک که در ۳۷ سالگی از دنیا رفته مناسب نیست. حضور شقایق فراهانی و حمید گودرزی هم کار را کاملا بازاری کرده بود. دقیقا مثل همان آدمهایی که نقاشیهای خانهشان را با مبل و رنگ دیوارها ست میکنند.»
در واکنش دیگری اما نوشته شده: «با این که پشت این اجرا تیم بزرگی ایستاده و از نظر نور، صحنه و مپینگ کار تمیز و حرفهای بود، اما نتیجه نهایی برای من بیشتر یک تجربه سنگین و خستهکننده بود تا یک نمایش درگیرکننده.»
تماشاگری هم واکنش منفی به این نمایش داشته است: «رفتم که ونگوگ رو روی صحنه ببینم چون موضوعش همیشه کشنده و غمگینه. پس متن زندگی ونگوگ رو دوست دارم، طراحی صحنه هم با اون تابلوهای معروفش چشمنواز بود. اما خب… برسم به اصل ماجرا: چرا با ونگوگِ ۳۷ ساله و آن روحیات چنین کاری کردید؟
اون ونسان واقعی، یه کوه یخ بود با یه آتشفشان زیرش؛ سرد، تیز، عصبی، گاهی ترسناک، گاهی دلانگیز. انتخاب آییش عزیز برای این نقش بسیار اشتباه بود و اصلا بازی بر روی صحنه شکل نگرفت انگار نه انگار که قرار است گوش خودش رو ببرد یا با کل دنیا دعوا کند!
متاسفانه نقطه قوتی در این نمایش ندیدم جز این که باز هم یادم آمد که چقدر عاشق آن هلندی دیوانهام.»
اجراهای حرفهای
درباره بازیها هم نظرات مختلف است. گرچه تمامیآنها بازی فرهاد آئیش را تحسین کرده اند: «آنچه از توانایی بازیگران، بهخصوص فرهاد آئیش در نقش ونسان ونگوگ میدیدم، باعث درگیر شدن احساسات و تفکرم میشد و در فرازهایی از نمایش، میدیدم که بازی این هنرمند تداعی کننده تنهایی، شکنندگی و بی پناهی هنرمند فارغ از مرزهای تاریخی و جغرافیایی میشود. این نقش به قدری حرفهای توسط جناب آئیش اجرا شد که تصور میکنم از این به بعد ونگوگ را بیشتر با شمایلی به یاد بیاورم که ایشان روی صحنه آوردند.»
دیگری نوشته: «فرهاد آییش طبق انتظار فوقالعاده بود و عملاً همه بار نمایش روی دوش او بود. شقایق فراهانی بازی خوبی داشت و حمید گودرزی هم همان اجرای آشنا و قابلپیشبینی خودش را ارائه داد؛ نه چیز بدی، نه چیز خاصی.»
مخاطب دیگری هم نوشته: بازیها هم عالی بود، بازی آقای آییش و خانم فراهانی و آقای گودرزی ترکیب عالی ساخته بود.»
در یادداشت دیگری میخوانیم: «لحن بیان بازیگران بسیار خوب بود و مفهوم نمایش رو کاملا القا میکرد و مخاطب رو کاملا درگیر موضوع نمایش میکرد و اجرای بازیگران کاملا خوب بود.»