گروه حوادث: روز گذشته اولين جلسه بازپرسي متهم حادثه دلگشا در دادسراي امور جنايي تهران زير نظر بازپرس هنرمند برگزار شد.
به گزارش خبرنگار ما، ساعت ۹ و ۱۰ دقيقه روز گذشته محسن متهم پرونده حادثه دلگشا همراه يك سرباز و سربازي كه رانندگي خودرو پليس را در روز حادثه برعهده داشت، وارد دادسراي امور جنايي تهران شد . وكلاي سيد مصطفي كه در اين حادثه با شليك پنج گلوله جان سپرده بود نيز به همراه متهم كه از بازپرسي ناجا به دادسرا انتقال يافته بود، وارد راهروي دادسراي امور جنايي تهران شدند.
بازپرس هنرمند به خبرنگار ما گفت: «جلسه رسيدگي بر روي اين پرونده محرمانه بوده و به صورت غيرعلني برگزار خواهد شد.»
بازپرس مذكور در ادامه گفت: «هنوز نظريه پزشكي قانوني و نظريه كارشناسان اسلحه شناسي را كه تحقيقات خود را بر روي اين پرونده انجام داده اند مطالعه نكرده ام.»
متهم در پاسخ به خبرنگار ما تنها گفت: «بدون حضور وكيلم حرفي نخواهم زد» اما با آغاز جلسه دادرسي وكيل متهم در دادسرا حاضر نشد.
خاله سيد مصطفي كه نماينده خانواده مقتول در دادسرا بود به خبرنگار ما گفت: «سردار طلايي فرمانده نيروي انتظامي تهران بزرگ در زمان حضورشان در منزل مقتول به والدين سيد مصطفي گفتند: وقتي خبر وقوع اين حادثه را شنيدم به شدت متأثر شدم و حتم داشته باشيد رسيدگي به پرونده با عدالت پيش خواهد رفت. «سردار طلايي به همراه رئيس كلانتري ۱۳۲ در شب ۲۱ ماه رمضان به خانواده داغدار سيد مصطفي تسليت گفت و مسئولين ناجا در مراسم خاكسپاري و مراسم ختم سيد مصطفي حضور داشتند و اين خود نشانه متأثر بودن آنان از مرگ عزيزمان بود. حال چگونه است كه جرايد عنوان كرده اند سيد مصطفي يك شرور بود كه توسط پليس طي يك عمليات تعقيب و گريز كشته شده است. باور اين مطلب سخت است كه مسئولين ناجا در مراسم ختم يك شرور كه توسط مأمور آنان كشته شده است حضور يابند و تاج گل بفرستند». خاله سيد مصطفي در پاسخ به سؤال خبرنگار ما مبني بر اينكه آيا سيد مصطفي قبل از مرگش داراي سابقه كيفري بوده يا خير گفت:« خير، ولي يك ماه قبل از وقوع اين حادثه سيد مصطفي به قصد آشتي دادن شوهر خواهرش با يكي از اقوامشان به خانه خواهرش رفته بود كه موجب درگيري خانوادگي شد. اين دعوا به كلانتري ۱۳۲ كه متهم نيز از افسران آن كلانتري است كشيده شد و سيد مصطفي دو روز در حبس بود و اين تنها حضور سيد مصطفي در مراكز انتظامي در طول ۲۲ سال زندگي اش بود».
وي افزود: «در بازسازي صحنه اجازه كافي به شاهدان داده نشد تا مشاهدات خود را بيان كنند و حضور نداشتن بازپرس پرونده نيز براي ما جاي تعجب داشت.»
خاله مقتول در مورد اينكه چرا سيد مصطفي به دستور اوليه پليس براي متوقف شدن خودرواش توجه نكرده است گفت: «گويا سيد مصطفي در ابتدا خودرو را متوقف كرده بود ولي برخورد خشن متهم باعث درگيري آنان شده و در نهايت سيد مصطفي بار ديگر سوار خودرو شده و گريخته بود كه بعد از يك تعقيب و گريز در نهايت مقابل مدرسه باهنر سيد مصطفي متوقف شده و متهم كه مي توانست او را بازداشت كند با شليك پنج گلوله او را به شدت مجروح كرد».
به گفته شاهدان بدن نيمه جان سيد مصطفي ۲۰ دقيقه بر روي زمين افتاده بود و متهم به دنبال جك در داخل خودروي سيد مصطفي مي گشت تا طبق گفته خودش بعد از پنچري گرفتن خودرو، مجروح را با خودروي خودش به بيمارستان ببرد.
وي ادامه داد: «در ابتدا سيد مصطفي را به زايشگاه مردم انتقال داده بودند ولي آنجا امكانات لازم وجود نداشت، سپس او را به بيمارستان ناجا رساندند. والدين سيد مصطفي او را زنده در بيمارستان ديده بودند و حتي صدايش را كه بلند درخواست آب مي كرد شنيده بودند ولي دير رسيدن سيد مصطفي تلاشهاي پزشكي براي نجات جان خواهرزاده ام را بي ثمر كرد. سيد مصطفي ۳ ساعت بعد از مجروحيت به بيمارستان ناجا برده شده بود و اين مدت زمان باعث وخيم تر شدن وضعيت جسمي اش شده بود كه منجر به مرگش شد.
اين زن كه به شدت از مرگ خواهرزاده اش ناراحت بود گفت:« علت آغاز عمليات تعقيب و گريز پليسي كه در نهايت به مرگ سيد مصطفي ختم شده بود طبق گفته متهم اعلام مركز فوريتهاي پليسي در مورد روزه خواري چند نفر داخل يك خودرو بود كه اكنون ثابت شده است در آن زمان سيد مصطفي تنها در خودرو حضور داشت و اثري از روزه خواري وي نيز به دست نيامده است.»
در جلسه ديروز اولين بازجوئيها توسط بازپرس هنرمند از متهم صورت گرفت و ادامه تحقيقات به جلسه امروز موكول شد.

گروه حوادث: صبح ديروز رسيدگي به پرونده حادثه تيراندازي در متروي تهران ، با حضور طرفين اين پرونده پشت درهاي بسته شعبه ۵ دادگاه ويژه روحانيت برگزار شد.
به گزارش خبرنگار ما، در حالي كه قرار بود جلسه رسيدگي به حادثه تيراندازي در متروي تهران به شكل علني در شعبه ۵ دادگاه ويژه روحانيت برگزار شود، خبرنگاران پشت درهاي بسته دادگاه، منتظر اظهارنظر خانواده مقتول و متهم به قتل حادثه ماندند.
پرونده اين حادثه زماني شكل گرفت كه در خرداد ماه امسال، يك پسر جوان در ايستگاه متروي تهران مورد هدف گلوله شخص ضارب قرار گرفت.اين پرونده پس از رسيدگي تحقيقاتي در بازپرسي دادسراي ويژه روحانيت، با صدور قرار مجرميت براي متهم به قتل، راهي دادگاه ويژه روحانيت شد.بنابر اين گزارش صبح شنبه يك مقام آگاه در شعبه ۵ دادگاه ويژه روحانيت گفت: اين جلسه تنها به قصد معارفه اولياء دم با قاضي پرونده تعيين شده است. ضمن آن كه متهم اين پرونده نيز در اين جلسه حضور ندارد.

گروه حوادث:شناسايي سردسته باند سرقت نوزادان توسط يك مرد ناشناس صورت گرفت.
به گزارش خبرنگار ما، صبح روز گذشته مردي با دادسراي امور جنايي تهران تماس گرفت و خواستار صحبت با بازپرس قيصري شد. اين مرد عكس زني را كه متهم به سرقت نوزادان است در جرايد ديده و وي را شناسايي كرده بود. تحقيقات براي بررسي ادعاي اين مرد به دستور بازپرس قيصري آغاز شد.
تعداد زيادي از همدستان اين متهم فراري توسط پليس بازداشت شده اند و يكي از  آنان كه پرستار متهم فراري است در جريان تحقيقات به ۶۰ فقره سرقت نوزادان و فروش آنان اعتراف كرده است. جستجو براي دستگيري اين زن ادامه خواهد يافت.

دو مرد ايراني در دو كشور خارجي به قتل رسيده اند. يك مهندس ايراني در آمريكا توسط يك مرد آمريكايي و پسر جوان ايراني در پاكستان در حالي كشته شد كه هنوز ردي از قاتل يا قاتلان آنها به دست نيامده است.
دكتر حسين عسگري راد، حقوقدان در مورد دادگاه صالح رسيدگي به اين پرونده ها مي گويد: اصولاً صلاحيت اوليه با دادگاه محل و نوع جرم است. قانون مجازات اسلامي نيز مواردي را پيش بيني كرده كه براساس آن اگر فردي در كشور ديگر جرمي مرتكب شود و در ايران دستگير گردد، در اين صورت محاكم جمهوري اسلامي ايران صالح به رسيدگي به پرونده هستند.
اين حقوقدان در خصوص وقوع جرم توسط فرد ايراني در خارج از مرزهاي رسمي كشور و دستگيري وي در ايران دو راه را محتمل دانست. اول اين كه تحقيقات مقدماتي در ايران آغاز شود و پس از تشكيل پرونده، تقاضاي ارسال پرونده اصلي از محل وقوع جرم صورت گيرد.
راه دوم اين است كه متهم به همراه تحقيقات صورت گرفته به محل وقوع جرم مسترد شود.
وي تأكيد مي كند: اگر وقوع جرم و دستگيري متهم خارجي در كشور ديگري صورت گيرد، تنها دادگاه محل، صلاحيت رسيدگي به پرونده را دارد و دادگاه هاي ايران نمي توانند كاري  كنند.
دكتر عسگري راد در مورد جرم قتل توضيح مي دهد: در صورتي كه وقوع جرم و دستگيري متهم در كشور ديگري صورت گيرد، با شكايت اولياي دم پرونده غيابي در ايران تشكيل مي شود و پس از تحقيقات مقدماتي تا زمان بازگشت متهم به ايران مفتوح مي ماند. در صورت بازداشت متهم و يا استرداد متهم به قتل توسط كشور خارجي، بحث تعارض قوانين مطرح مي شود. از منظر اصول حقوقي هر متهم براي انجام يك جرم تنها بايد يك بار محاكمه و مجازات شود. اما مجازات قتل در كشور ما و ساير كشورها متفاوت است. در اكثر كشورهاي جهان متهم به قتل به حبس هاي طولاني محكوم مي شود. در اين كشورها جرم جنبه عمومي دارد و دادستان آن را پيگيري مي كند و در صورت گذشت اولياي دم، تنها موجبات تخفيف فراهم مي شود.
در حالي كه در ايران شرايط كاملاً متفاوت است. براساس قانون مجازات اسلامي قتل يك دعواي خصوصي محسوب مي شود و اولياي دم حق تقاضاي قصاص متهم را دارند و يا مي توانند گذشت كنند. در صورت گذشت اولياي دم آن گاه دادگاه مي تواند از جنبه عمومي جرم متهم را به دو تا ۱۰ سال حبس محكوم كند.
بدين ترتيب اگر متهم به قتل پس از مجازات در كشور محل وقوع جرم به ايران بازگردد امكان محاكمه مجدد و صدور حكم قصاص براي وي وجود دارد.

گروه حوادث: پرونده حادثه خيابان شوش غربي كه در آن كارمند اخراجي يك كارگاه طلاسازي به انگيزه سرقت، نگهبان آن را به قتل رسانده بود، پس از تكميل تحقيقات و صدور كيفرخواست به دادگاه كيفري استان ارجاع شد.
به گزارش خبرنگار ما، وقوع اين حادثه دلخراش در تاريخ ۴ تيرماه امسال به اطلاع پليس انتظامي رسيد. با حضور مأموران در صحنه حادثه كه كارگاه طلاسازي در خيابان شوش غربي بود، تحقيقات آغاز شد. در نخستين بررسي ها از صحنه حادثه مشخص شد كه جسد متعلق به نگهبان كارگاه به نام غلامحسين (۲۵ ساله) است كه ظاهراً با چندين ضربه چاقو در حالي كه پاهايش بسته بود، به قتل رسيده است.
در ادامه رديابي ها كارآگاهان متوجه شدند كه عامل يا عاملان جنايت، با توجه به آشنايي كه با محيط داشتند به راحتي وارد كارگاه شده اند و در فرصتي مناسب اقدام به قتل كرده اند. سپس گاوصندوق كارگاه را باز كرده و پس از سرقت وجوه داخل گاوصندوق از محل متواري شده اند.
به اين ترتيب، فرضيه اين كه قاتل يك فرد آشنا است قوت گرفت بنابراين كارآگاهان با بررسي هاي تكميلي كليه كساني را كه از شركت به دلايلي اخراج شده بودند را تحت شناسايي قرار دادند و هريك از آنها را به دايره ۱۰ اداره آگاهي تهران احضار كردند.بازجويي از اين افراد ادامه داشت تا اين كه مأموران به فردي به نام محسن مظنون شدند و با توجه به تناقض گويي هاي وي او را بازداشت كردند.
محسن در نخستين بازجويي هاي فني به قتل غلامحسين اعتراف كرد و تنها انگيزه خود را نزد بازپرس هنرمند چنين عنوان كرد: من از كارگاه اخراج شده بودم و رئيس كارگاه حاضر به پرداخت پولم نمي شد. تا اين كه تصميم به سرقت از آن جا را گرفتم و از طريق يكي از دوستانم به نام وحيد متوجه شدم كه آن شب فقط غلامحسين در كارگاه است به اين ترتيب بعد از بازي فوتبال شبانه وارد كارگاه شدم و پس از كشتن غلامحسين پاهايش را با طناب بستم. سپس به طبقه بالا رفتم و پس از باز كردن گاوصندوق پول ها را برداشتم و متواري شدم.برپايه اين گزارش، بازپرس هنرمند پس از اخذ اظهارات متهم قرار بازداشت وي را صادر كرد و چندي قبل كيفرخواست در خصوص پرونده، توسط خاكي نماينده دادستان صادر شد.

گروه حوادث: دو تن از سه سارقي كه چندي پيش يك دستگاه خودروي ۲۰۶ را به سرقت برده بودند توسط مأموران اداره آگاهي شناسايي و دستگير شدند.
به گزارش خبرنگار ما روز گذشته پسر و دختري جوان به نام هاي آرميك و شبنم ۱۸ ساله به اتهام سرقت يك دستگاه خودروي ۲۰۶ دستگير و به اداره آگاهي منتقل شدند.
در بازجويي هايي كه از اين دختر صورت گرفت وي مدعي شد: چندي پيش با پسري به نام ماني نامزد كردم. پس از گذشت مدتي از طرف آرميك به يك ميهماني شبانه دعوت شديم.در آن ميهماني مردي حضور داشت كه براي آشنايي بيشتر شماره تماسي به من داد.
زماني كه اين جريان را با ماني در ميان گذاشتم، او بسيار عصباني شد و تصميم گرفت به طريقي از وي انتقام بگيرد.
ماني از من خواست با آن مرد تماس گرفته و قرار ملاقاتي با او بگذارم.
اين دختر جوان همچنين مدعي شد: پس از اين كه بر سر قرار حاضر شدم آن مرد با آرميك تماس گرفت و از او خواست ما براي چند ساعت به خانه او برويم. پس از رسيدن به خانه آرميك، من به همراه ماني و آرميك خودروي آن مرد را به سرقت برديم.
پس از وقوع اين حادثه، مرد با مراجعه به اداره آگاهي سرقت خودروي ۲۰۶ را در حالي به اطلاع مأموران اين اداره رساند كه خودروي مذكور را از شخص ديگري به امانت گرفته بود.
چندي بعد آرميك سوار بر خودروي ،۲۰۶ در خيابان ايران زمين با خودروي ديگري تصادف كرد كه پس از رسيدن پليس، وي توسط مأموران شناسايي و بازداشت شد.همچنين مأموران دايره يكم آگاهي موفق به دستگيري شبنم شدند اما ماني همچنان متواري است.تحقيقات لازم بر روي اين پرونده زير نظر بازپرس توكلي در دادسراي امور جنايي همچنان ادامه دارد و دستور بازداشت ماني نيز صادر شده است.

آسوشيتدپرس: پليس ايالت نيويورك روز گذشته مردي را كه با مراجعه به منزل مادرش وي را مورد ضرب و شتم شديد قرار داده و سپس سگ خانوادگي خود را از طبقه پنجم به پايين پرتاب كرده بود، بازداشت كرد. اين سگ ۵۵ ساله بر اثر ضربه مغزي جان خود را از دست داد.
به گفته بازپرس تحقيق پرونده، آلان دي كاستا ۳۱ ساله در روز حادثه به منزل مادر ۸۴ ساله خود رفته و وي را مورد ضرب و شتم شديد قرار مي دهد.
زماني كه عابري در حال گذر از پايين پنجره پايين اتاق خواب مادر متهم بوده، سگي مقابل پاي وي روي زمين مي افتد و بلافاصله با پليس تماس گرفته و آنها را در جريان قرار مي دهد.
پليس در حال حاضر متهم را با قرار وثيقه در بازداشتگاه نگاه داشته است. وي تاكنون هيچ اظهار نظري در خصوص انگيزه خود از حمله به مادرش نكرده است.

آسوشيتدپرس: جواني كه در سال ۱۹۹۰ با حمله به منزل مادر خود، ناپدري و مادر خود را به قتل رسانده بود، روز گذشته با تزريق آمپول مرگ و به دنبال صدور حكم اعدام براي وي در دادگاه عالي ايالت كاروليناي شمالي اعدام شد.
استون مك هون كه زمان اعدام ۳۵ سال سن داشت، پيش از اعدام هيچ صحبتي نكرده و تنها خطاب به برادر ناتني اش كه براي تماشاي اجراي حكم آمده بود، گفت: من بسيار متاسفم. برادر ناتني متهم كه خود از طرفداران صدور حكم اعدام براي برادرش بود در پايان و پس از مرگ متهم در اين خصوص گفت: من براي تمامي كساني كه با مرگ استيو ناراحت و پريشان خاطر مي شوند متاسفم. اما حقيقت اين است كه او نيز روزي درد بسياري را متوجه من و خانواده ام كرده بود. اعدام سرنوشتي است كه استيو خود با عمل وحشيانه اش براي خود رقم زد و البته اين اتفاق براي بسياري در طول تاريخ رقم خورده است. به گفته بازپرس تحقيق پرونده، متهم در روز حادثه به دنبال مشاجره اي بر سر پول، مادر خود را تعقيب كرده و سپس با ميله اي كه در اختيار داشته بر سر وي مي كوبد. زماني كه ناپدري وي براي كمك به همسرش به دنبال او مي رود، استيو وي را نيز به قتل مي رساند. پس از صدور حكم اعدام، متهم تقاضاي تجديدنظر كرده بود كه اين درخواست مورد پذيرش قرار نگرفته و متهم به اعدام محكوم شد. متهم در دادگاه چندين بار ادعا كرده بود كه در لحظه ارتكاب قتل به شدت مست بوده و به همين دليل توانايي تشخيص خوب از بد را نداشته است.

گروه حوادث: مردي جوان كه پس از واردشدن به يك مغازه قنادي با تهديد اسلحه قصد سرقت از اين مغازه را داشت بازداشت شد.
به گزارش خبرنگار ما، ساعت ۱۸:۲۰ روز جمعه ۲۰ آبان ماه فردي به نام يوسف ۳۰ ساله پس از واردشدن به يك مغازه قنادي واقع در خيابان شريعتي با تهديد اسلحه از كاركنان قنادي درخواست پول كرد.
اما صاحب قنادي خواسته سارق را نپذيرفت و همين امر موجب درگيري بين صاحب قنادي و يوسف شد.يوسف در حالي كه اسلحه در دستش بود، آن را به سمت سرش نشانه گرفت و دو گلوله به سر خود شليك كرد.
بلافاصله مأموران كلانتري ۱۰۴ عباس آباد در محل حادثه حاضر و با پيكر مجروح يوسف روبه رو شدند و او را به سرعت به نزديكترين بيمارستان منتقل كردند.
اين سارق پس از بهبود حالش ديروز در مقابل بازپرس توكلي قرار گرفت و ادعا نمود اسلحه را در ميان شمشادهاي اتوبان آهنگ پيدا كرده است.
تحقيقات لازم بر روي اين پرونده زير نظر بازپرس توكلي در دادسراي امور جنايي همچنان ادامه دارد.

گروه حوادث: اولياي دم مردي كه براي گرفتن ويزا به پاكستان سفر كرده و همان جا به قتل رسيده بود با حضور در شعبه هفتم بازپرسي دادسراي امور جنايي تهران، خواستار رسيدگي به اين پرونده شدند.
به گزارش خبرنگار ما، صبح ديروز مرد ميانسالي با مراجعه به شعبه هفتم دادسراي امور جنايي تهران مدعي شد كه پسرش در تاريخ ۳۰ مهر ماه سال ۸۴ توسط دو نفر در كشور پاكستان به قتل رسيده است.
پدر مقتول در حالي كه بسيار نگران به نظر مي رسيد مدعي شد: پسرم احمد چند ماه قبل از رفتنش به پاكستان با دو نفر كه خود را استاد دانشگاه معرفي كرده بودند، آشنا شد.
پس از مدتي پسرم تصميم گرفت تا براي گرفتن ويزاي اروپا به همراه اين دو مرد به اين كشور سفر كند. احمد هفتم فوريه به پاكستان رفت. اما پس از مدتي به ما اطلاع دادند كه پسرم در تاريخ ۳۰ مهر ماه امسال در داخل محل سكونتش با شليك گلوله به قتل رسيده است. شاكي نزد بازپرس حسيني ادامه داد: با حضور پليس، دو مرد ايراني دستگير شدند اما آنها در بازجويي مدعي شدند كه تروريست ضد جمهوري اسلامي هستند و به همين خاطر پسرم را به قتل رسانده اند.
پسرم اصلا كارهاي سياسي انجام نمي داد و من مطمئن هستم عاملان اين جنايت فقط براي تهيه ويزا اين كار را كرده اند.
پدر احمد در ادامه اظهاراتش گفت: حالا من مي خواهم تا عاملان اين حادثه را به ايران انتقال و در دادگاه محاكمه شوند.
اين گزارش حاكي است، بازپرس حسيني با طرح شكايت شاكي، پرونده اين حادثه را براي بررسي بيشتر در اختيار كارآگاهان دايره ۱۰ اداره آگاهي تهران قرارداد تا متهمان اين حادثه تحت پيگرد قانوني قرار گيرند.اين در حالي است كه به گفته بازپرس حسيني، در تاريخ ۲ ارديبهشت ماه نيز پرونده مشابهي به اين شعبه ارجاع شد. جزئيات پرونده خبر از قتل يك مهندس ايراني به نام فرزين داشت. اين مهندس جوان كه ساكن ايالات ميسوري آمريكا بود در خانه اش توسط فردي به نام جيسون با شليك گلوله به قتل رسيده بود.جيسون بلافاصله پس از وقوع حادثه توسط پليس ايالات ميسوري دستگير و در آن جا به حبس محكوم شد.
پدر مهندس جوان با مراجعه به دادسراي امور جنايي مدعي شد، در سال ۱۳۵۵ پسرم براي تحصيل در رشته راه و ساختمان به آمريكا رفت و تنها يك مرتبه در سال ۵۷ به ايران آمد و دوباره بازگشت. در آن جا با فردي به نام جيسون آشنا شد و به او مبلغي را قرض داده بود. ظاهرا پس از مدتي جيسون مجددا به سراغ پسرم آمده و از او طلب پول كرده است اما فرزين به او مي گويد چون طلب قبلي ات را نداده اي، ديگر به تو پول نمي دهم. به همين خاطر جيسون هم عصباني شده و فرزندم را با شليك گلوله به قتل رسانده است. هم اكنون نيز جيسون در زندان ايالت ميسوري دوران محكوميت خود را مي گذراند. اما من مي خواهم تا پرونده به ايران بيايد و وي مجددا محاكمه شود.
برپايه اين گزارش، پس از تحقيقات در دايره ۱۰ و اثبات صحت ادعاهاي شاكي، پرونده طبق قانون مختومه شد چرا كه قاتل خارجي بوده و متوفي ايراني است.