پنجشنبه ۸ بهمن ۱۳۸۳
نگاهي به هنر در
موزه امام علي (ع)
009522.jpg
عكس: مسعود خامسي پور
مرتضي سليماني
مقدمه:
موزه هاي معنوي، موزه هايي هستند كه علاوه بر خصوصيات موزه هاي مدرن داراي بار معنايي خاصي هم مي باشند كه در واقع سعي در القاء مفهوم، نشانه يا موضوع خاصي به مخاطب خود را دارند، در اين ميان يكي از موزه هايي كه در نوع خود بسيار جالب و با وجود تنوع آثار به لحاظ جديد التأسيس بودن تا حدودي ناشناخته مي باشد، موزه معنوي امام علي(ع) مي باشد نظر به اهميت و نوع نگاه جامعه هنري به مسايل مرتبط با موزه و موزه داري و بار معنايي خاص اين موزه (مرتبط با حضرت علي(ع)) اين نوشتار قصد آگاهي بخشي و در عين حال بررسي چالش ها و مشكلات پيش روي اين گونه مراكز را دارد.

از شاخصه هاي مهم قرن جديد رويكرد عيني و مفهومي به مقوله دين و ارتباط آن با ساير مولفه هاي تأثيرگذار بر زندگي انسان هاست. خصوصاً در سال هاي آغازين هزاره سوم و يكي از مهم ترين مولفه هاي تأثيرگذار بر تك تك افراد يك جامعه و به تبع آن شكل دهي افكار و روحيات در كنار بروز خلاقيت هاي فردي و گروهي، مقوله هنر است. تلفيق ۲ عنصر هنر و دين در عين حالي كه توانايي شگرفي به فرد هنرمند مي دهد تا شاخصه هاي يك جامعه دين دار و متعالي و هدفمند در راه تحقق آرمان ها و ايده آل هاي يك ملت را به منصه ظهور برساند، كه در واقع ابزار هنر با كمك معنويت بر گرفته از المان هاي ديني، بسترساز خلق آثاري مي گردد كه خود به تنهايي توان اثرگذاري را بر كل جامعه دارد و در اين ميان از لحاظ سخت افزاري و نرم افزاري اگر بتوان به مكان هايي براي بروز اين خلاقيت ها و اين تلفيق زيبا اشاره نمود، بي گمان موزه امام علي(ع) به عنوان يكي از موزه هاي معنوي دنيا از مهم ترين و در عين حال تخصصي ترين مكان ها مي تواند باشد.
موزه امام علي(ع) به عنوان موزه اي معنوي كه حول يكي از مقدس ترين و پرمعناترين شاه بيت هاي هستي شكل گرفته است، كم كم در حال تبديل شدن به مكاني است كه مفهوم عيني استفاده از ابزار هنر در به تصوير كشيدن آنچه تاكنون ملموس در اين مقوله نبوده است براي تمامي اقشار جامعه را دارد.
ترويج فرهنگ علوي در چارچوب هنرهاي مدرن (گرافيك- نقاشي- حجم سازي و...) و سنتي (قهوه خانه اي،  مينياتور، تذهيب، خوشنويسي و...) بستر سازي فعاليت هاي هنري در راستاي تحقق آرمان هاي ديني، شناسايي و حمايت از هنرمندان مستعد و توانمند، آسيب شناسي حركت ها و فعاليت هاي هنري مدرن در عصر حاضر و توانمند سازي آنها با استفاده از پتانسيل هاي يك جامعه ديني و... را مي توان از مهم ترين اهداف تأسيس اين موزه دانست كه در جاي خود بسيار زيبا و در عين حال حساس است.
اگر موزه هاي آرت مدرن و معاصر و... اين داعيه را دارند كه ميراث دار، آثار متجلي هنرمندان حال و گذشته يك سرزمين مي باشند (مانند اكثر موزه هاي دنيا و ايران) موزه امام علي (ع) اين باور و يقين را دارد كه پاسداري و نگهباني از ايده ها، آرزوها و باورهايي كه در قالب آثار نفيس هنري تجلي يافته اند، در كنار ثبت و به تصوير كشيدن و خلق اين ايده ها و باورها كه در واقع تمامي ميراث معنوي جامعه ديني ما را شامل مي شود مهم تر از همه چيز است و وظيفه زنده نگهداشتن و پويايي و استمرار اين حركات از اصل خود حركت هم مهم تر و مقدس تر است.
اصولاً در نگاه اول آنچه از كلمه موزه در ذهن افراد متبادر مي شود، محلي براي نگهداري و ثبت آثار به جاي مانده از گذشتگان و در معرض ديد قرار دادن آنها براي افراد، اما در موزه امام علي(ع) علاوه بر مندرجات فوق اولويت به تلاش و استمرار نوع نگاهي است كه به آفرينش آثار هنري ملهم از فرهنگ علوي و تشيع شده است و همانگونه كه قبلاً نيز ذكر گرديد بسيار حساس، حساس از اين جنبه كه هر گونه كژ انديشي و كوتاه و سطحي نگري در اين مقوله باعث خسران و عواقب فاجعه باري در اين مورد مي باشد.
009525.jpg
در سطح كشور ما در مجموع بيش از چندين مركز وجود دارد كه به طور تخصصي به ثبت و تأليف و گردآوري آثار مكتوب و غيرمكتوب مرتبط با حضرت علي(ع) و منسوب به آن حضرت همت گماشته اند ولي جاي خالي يك مركز تخصصي هنري كه فصل الخطاب و دايره المعارف هنري و كاركردهاي متنوع آن در زمينه هاي هنرهاي تجسمي، پژوهش هاي هنري مرتبط، تعريف و استانداردسازي حركت فرهنگي و هنري در حوزه تشيع و... كه ويژه شرح و بسط مؤلفه هاي يك جامعه ديني از ديدگاه هنر به طور عام و از ديدگاه اميرالمؤمنين به طور خاص باشد، احساس مي شد كه با راه اندازي اين موزه مي توان خوشبين به قدم هاي ديگر باشيم.
در اين بين نقش نخبگان به عنوان تأثير گذارترين بخش جامعه به ساير افراد بسيار حياتي است .اگر بخواهيم به چالش هايي در اين خصوص به ويژه در حوزه ارتباطي اشاره نمود به نوع ارتباط و نگاه افراد به اين مقوله برمي گردد، اولين نكته حائز اهميت اين كه هدف از تأسيس و راه اندازي اين موزه نه استفاده ابزاري از مقوله دين است و نه استفاده القايي منفي از مقوله هنر، بلكه ايجاد بستر دو سويه اي است كه هم هنرمند با فراق بال در آن به ايفاي نقش خود به عنوان معتمد جامعه بپردازد و هم مفاهيم ديني نقشي را در بروز آفرينش هنري ايجاد نمايد و همانگونه كه اشاره گرديد، ارتباط گيري و مخاطب شناسي دو يا چند سويه اين مركز با ديگر مراكز هنري و فرهنگي است كه بايد نظام مند و هدفمند باشد كه توان تأثير گذاري متقابل و مثبت را بر همديگر داشته باشند و تأثير منفي و يا واكنشي ديگر نكته مهم و با توجه به تجربيات اتفاق افتاده در گذشته دوري جستن موزه با توجه به كاركرد هويتي و حرفه اي خود، از درگيري هاي درون محافل هنري و فرهنگي با خود است كه متأسفانه گاه وجهه تخريبي آن بسيار از وجهه مثبت آن در جامعه جلوه مي نمايد كه بعضاً اصل حركت را به زير سؤال برده و متأسفانه كم هم نيستند! در نحوه ارتباطات موزه چه با اشخاص حقيقي و چه با اشخاص حقوقي موزه نقش حمايتي و نظارتي را همواره در مد نظر بايد قرار دهد.
تأثيرات متقابل بين هنرمندان و موزه داراي چند بعد مي باشد كه يكي ظآن صاحبان فكر و انديشه راهكارها و استراتژي حركت هاي نوين را تبيين نموده و ساير بخش ها اين تفكرات را اجرايي و كاربردي نمايند.
در بعد بين المللي اين موزه به عنوان نمود جلوه اي از هنرهاي اسلامي، ايراني مي تواند با برگزاري جشنواره هاي هنري متنوع نقش خود را تثبيت نمايد، اصولاً در بعد حركت هاي بين المللي وجهه شناخت هنرهاي ايراني آنجايي نمود عيني پيدا مي نمايد كه هنرهاي ايراني و اسلامي با هم تلفيق مي نمايد و از تلفيق اين دو گستره، شاخصه هاي هنر اسلامي بروز پيدا مي كند كه در اين بين دو هنر خوشنويسي و نگاره معنوي و تذهيب قابليت القايي بسيار بالايي را در جهان امروز، تأثيرگذاري وسيع و جذب مخاطب را در سطح كلان دارند و از عمده ترين شاخصه هاي اصيل هنري ويژه ايران زمين هم مي باشند كه اهتمام، بازشناسي و تداوم حركت هاي نو و حمايت از هنرمندان فعال در اين دو رشته اولويت هاي موزه امام علي(ع) مي تواند باشد كه بايد مورد توجه قرار گيرند.
از ديگر الزامات تأسيس اين چنين مراكزي وجود يك پژوهشكده فعال و پويا ويژه شناسايي، شناخت و تدوين خوراك مغزافزاري براي ساير بخش هاي موزه چه در قالب هاي هنري و چه در قالب هاي معنايي آن مي باشد.
يك پژوهشگاه فعال در موزه هاي معنوي اين امكان را به دست اندركاران مجموعه مي دهد كه با تبيين الگوهاي برگرفته شده، رهيافت هاي نويني را براي جاودانه نمودن كاركردهاي خروجي خود پيدا نمايند، تحقيق و تفسير و پژوهش هاي ديني و هنري در كنار كتابخانه اي تخصصي ويژه كتاب هاي مرتبط با اميرالمؤمنين اين ويژگي ممتاز را در موزه امام علي(ع) به وجود مي آورد كه پاسخگوي همه نوع نياز مخاطبان در موزه هنر، عرفان، دين و... باشد.
در پايان همانگونه كه اشاره گرديد، برگزاري جشنواره هاي موضوعي، نمايشگاه هاي تخصصي، فعال نمودن انجمن هاي تخصصي هنري، پويايي بيشتر پژوهشگاه، تقويت كتابخانه تخصصي موزه امام علي(ع) تنها راهكاري است كه كمك مي نمايد به تثبيت نگاه مدرن به هنرهاي اصيل اسلامي و ايراني و اعتلاء آن در جهان امروز و همچنين پويايي هر چه بيشتر فرهنگ علوي و اگر غير از اين باشد به قول بايزيد بسطامي (روشن تر از خاموشي چراغي نديدم و سخني به از بي سخني نشنيدم تا ساكن سراي سكوت شدم!؟)

نگاه امروز
در حديث ديگران
محمد ياسر زفر قندي
۱- هنگامي كه پيامبر (ص) ولايت علي (ع) را حصن امني مي خواند كه با ورود به آن نجات قطعي شخص و رسيدن به سرمنزل براي او مسجل مي شود، بايد به نعمت بلند شيعه بودن خود بباليم.
نعمتي كه حداقل براي بسياري از ما موهبتي است و نه اكتسابي، اما طبق نص صريح قرآن و فرمايشات مكرر خود صاحب ولايت يعني حضرت امير (ع)، اين حصن ا من خود شرايطي را مي طلبد كه ورود به آن براي هر كس و هر جا ميسر نيست و اين دقيقا به همان معنايي است كه لفظ شيعه و داشن ولايت او اين حصن را ايجاد نمي كند، بلكه اينجا حديث ديگري است.
ساده انگاري است كه ولايتي كه ناجي انسان رستگار است و بشارت سعادتمندي دنيا و آخرت را براي او به ارمغان مي آورد، در به زبان آوردن تنها چند كلمه و بدون هيچ گونه التزام عملي و رفتاري تلقي شود.
ولايت به تمام معاني كه ماحصل نگريستن از مراياي مختلف به آن است، در عين داشتن كلي واحد تجليات گوناگوني دارد. از بعد عرفاني، حكمي، اجتماعي و حتي سياسي ولايت اصل اصيلي تلقي مي شود كه التزام به آن نه تنها تعهدي قلبي بلكه رفتار و عملي ولوي نيز مي طلبد.
***
۲- اگر چه در اين سا ليان بسياري از اهل تحقيق و پژوهش به دنبال اينكه سر دلبران را از حديث ديگران بجويند در آراي مذاهب و اديان و مكاتب مختلف به غور پرداخته تا تاييدي بر عقايد خويش البته از (زبان ديگران) بيابند اما بايد گفت، اين كاوش- اگر چه در جاي خود بسي ارزشمند نيز است- اگر به بهترين نحو نيز انجام بپذيرد، تنها نگاه و نظرهاي گوناگون و مختلف را نسبت به مساله ولايت نشان مي دهد.
غافل از آنكه مهمترين ركن پذيرش اين ولا يت كه التزام عملي و رفتاري است را در ميان (آن غير ديگران) نيز كمتر مي توان يا فت كه باور ولايت چيزي ديگر از ولايي بودن است.
خاصه وقتي سخن از ولايت اولياء الهي است كه صاحب ولايت تامه از جانب ولي مطلق هستند. ولايتي كه باجا ن و دل مولي عليه آن كند كه به قول عرفا گر يار گويد بيا، نپرسد كجا... و مطمئناً اين ولايت است كه سعادت سرمدي انسان را رقم مي زند و حصن امن معهود را براي او به ارمغان مي آورد و باز صد البته كه جز جان پاك علوي جو ، هر كسي را بار عام اين ولايت نيست و نخواهد بود.
جان پاكي كه بايد به اقيانوس غدير متصل شود تا بتواند خنك نسيم كوي دوست را با تمام وجود خويش استشمام كند.

ايران
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سياست
فرهنگ
موسيقي
ورزش
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  ايران  |  سياست  |  فرهنگ   |  موسيقي  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |