عليرضا رحيمي نژاد
دوستي با ديدن تيتر اين گزارش گفت: «چقدر سر منوچهري بلا  ميآيد» نظر شما چيست ؟ آيا شما موافقيد؟
« سه نفر بودند.» اين را فروشنده مغازه كيف فروشي مي گويد و تمام ماجراي سرقت را شرح مي دهد؛ از همان لحظه اي كه ۲ مرد جوان با صورت هاي پوشيده وارد فروشگاه شدند تا ۷ دقيقه بعد كه با سرقت يك ميليون و ۱۰۰ هزار تومان پول نقد سوار بر يك دستگاه موتورسيكلت «سي.جي هوندا» فرار كردند.
خيابان منوچهري در ۲ هفته گذشته روزهاي التهاب آور و پرحادثه اي را پشت سر گذاشته است. ۴ سرقت در طول ۳ روز براي مغازه داران و اهالي محل كافي است تا احساس كنند آنطور كه بايد امنيت ندارند.
آنان هم اكنون منتظر هستند تا ماموران نيروي انتظامي و كارآگاهان اداره مبارزه با سرقت آگاهي تهران ردپايي از دزدان ناشناس به دست آورند و از دستگيري آنها خبر دهند ولي هنوز تحقيقات پليسي به هيچ نتيجه روشني نرسيده است.
حوالي ظهر روز چهارشنبه ۹ ارديبهشت ماه زماني بود كه سرقت هاي زنجيره اي خيابان منوچهري كليد خورد. در اين ماجرا ۲ موتورسوار جوان مبلغي بيش از ۳ ميليون تومان از مردي كه سوار بر يك بنز متعلق به سفارتخانه هاي خارجي بود،  دزديدند.
يكي از مغازه داران خيابان منوچهري كه از نزديك شاهد اين سرقت بود و هنگام دزدي در چند قدمي موتورسواران قرار داشت، مي گويد: «حدود ظهر مردي به مغازه من آمد و مقداري رنگ ساختماني خريد و پس از آنكه از مغازه خارج شد موبايلش زنگ زد. آن مرد درحالي كه كنار خودرواش ايستاده و يك دستش را روي سقف آن تكيه داده بود شروع به حرف زدن با تلفن همراه كرد كه يكدفعه ۲ موتورسوار به بنز او نزديك شدند و چون شيشه ماشين پايين بود در حركتي سريع و ناگهاني كيفدستي آن مرد را از داخل اتومبيل دزديدند و فرار كردند ما هرچه دنبال آنها دويديم نتوانستيم دستگيرشان كنيم.
سرقت كيف دستي در طول چند ثانيه روي داد و علي رغم شلوغي خيابان در آن ساعت روز هيچ كس موفق نشد مانع كار دزدان شود و همين موضوع نشان مي دهد سارقان كاملاً حرفه اي بودند و از پيش طعمه خود را شناسايي كرده بودند.
يك روزبعد در شرايطي كه اين سرقت هنوز بحث داغ كسبه خيابان منوچهري بود، اتفاق ديگري رخ داد و اينبار سارقان ناشناس به سراغ مردي مسن رفتند.
اين سرقت در فاصله ۲۰۰ متري دزدي اول اتفاق افتاد و موتورسواران جوان اينبار از پيرمردي كه دقايقي قبل از بانك صادرات شعبه منوچهري پول گرفته بود حدود يك ميليون تومان سرقت كردند و متواري شدند.
«شهاب »- يكي از كيف فروشان منوچهري - كه شاهد اين سرقت بود، مي گويد: «از تاكسي پياده شده بودم و داشتم دنبال كليدم مي گشتم تا در مغازه را باز كنم كه يكدفعه موتورسواران با سرعت برق از كنارم رد شدند چون روز قبلش نيز يك سرقت انجام شده بود بلافاصله فهميدم آنها هم دزد هستند براي همين سعي كردم راهشان را ببندم اما وقتي موفق نشدم كيف دستي ام را به طرفشان پرت كردم ولي بازهم فايده اي نداشت.»
البته چندمتر دورتر يكي ديگر از حاضران در محل سرقت نيز سعي كرد دزدان را متوقف كند. او كه در آن لحظه مشغول خوردن نوشابه بود شيشه نوشابه را به سر يكي از سارقان كوبيد و او را مجروح كرد اما با اين وجود بازهم آنها توانستند فرار كنند.
مرد ميانسالي كه درست روبه روي بانك صادرات دكه مطبوعاتي دارد، درباره اين سرقت توضيح مي دهد: «آنها خيلي حرفه اي و نترس بودند. موتور را وسط خيابان نگه داشتند يك نفرشان پياده شد كيف را از دست پيرمرد قاپيد يك سيلي هم به گوشش زد و دوباره سوار موتور شد و دزدان فرار كردند.»
حرفه اي بودن سارقان و انجام سرقت در مدت زمان كوتاه ويژگي بود كه در سرقت قبلي نيز وجود داشت و دزدان در هر ۲ مورد موفق شدند با به چنگ آوردن مبالغ كلان از مهلكه بگريزند اما روز جمعه ۱۱ ارديبهشت ماه روز پرحادثه تري بود.
هر چند سارقان در ۲ روز قبل نيز با وجود شلوغي خيابان در اجراي نقشه هاي خود موفق بودند اما خلوتي خيابان در روز جمعه اين فرصت را به دزدان داد تا بيشتر ريسك كنند و اين بار به سراغ مغازه داران بروند.
يك فروشنده لوازم آرايشي كه در ابتداي خيابان منوچهري و در محلي كه سرقت هاي زنجيره اي روزهاي پاياني هفته در همان محدوده روي داد، مغازه دارد، مي گويد: «ساعت ۵/۹ شب بود كه يك موتورسيكلت با سه سرنشين مقابل در مغازه توقف كرد و دو نفر از آنها كه صورت خود را پوشانده و هر كدام يك قمه به كمرشان بسته بودند و يك قمه هم در دست داشتند وارد شدند و با فرياد به من و همكارم گفتند سريع پشت دخل برويد و به طرف ديوار برگرديد. ما خيلي ترسيده بوديم چون هر لحظه احتمال داشت آنها ما را بكشند اما با اين وجود نمي توانستيم در برابرشان تسليم شويم و اجازه بدهيم دارايي و اموال مان را به يغما ببرند. براي همين سعي كرديم وقت را تلف كنيم. شروع كرديم با سارقان حرف زدن كه چرا بايد به پشت دخل برويم و از ما چه مي خواهند و ...»
اين شگرد دو فروشنده لوازم آرايشي پس از چند لحظه نتيجه داد و آنها موفق شدند سارقان را فراري دهند.
مرد فروشنده توضيح مي دهد: «در همان شرايط كه مشغول كشمكش با دزدان بوديم مرد جواني از مقابل مغازه عبور كرد و ما با ديدن او شروع به فرياد زدن و آي دزد! آي دزد! گفتن كرديم و همين باعث شد مرد رهگذر وارد مغازه شود سارقان وقتي او را ديدند، ترسيدند.»
مردان موتورسوار كه از شناسايي شدن و دستگيري هراس داشتند با ديدن رهگذر جوان با اين بهانه كه موضوع يك مساله ناموسي بوده و سوءتفاهمي رخ داده و آنها مغازه را اشتباه آمده اند، بدون آنكه موفق شوند پول به چنگ بياورند از آنجا فرار كردند.
فروشنده لوازم آرايشي مي گويد: «چند لحظه قبل از اينكه آنها وارد مغازه شوند ماشين گشت كلانتري ۱۰۹ از مقابل مغازه مان رد شد و دزدان خيلي شانس آوردند كه دستگير نشدند.»
به اين ترتيب دو جوان قمه به دست همراه همدستشان كه سوارموتور بوده از محل گريختند و از خيابان منوچهري وارد لاله زار شدند. آنها نه تنها در اين سرقت موفق نبودند، بلكه يك سرنخ مهم نيز از خود به جا گذاشتند و فروشندگان لوازم آرايشي با تعقيب موتورسواران توانستند بخشي از شماره پلاك موتور آنان را به خاطر بسپارند.
اكنون كارآگاهان براي دستگيري مردان ناشناس بايد به دنبال صاحب يك دستگاه موتورسيكلت «سي.جي» با مدل تهران - ۲۲ و با شماره پلاكي كه با عدد ۳۵ آغاز مي شود، بگردند. به هر حال آن روز دزدان پس از ناكامي در سرقت از فروشگاه لوازم آرايشي تصميم گرفتند بخت خود را يك بار ديگر آزمايش كنند. سارقان بدون اينكه از احتمال باخبر شدن ماموران و احتمال حضور آنها در خيابان منوچهري ترسي به خود راه دارند، بار ديگر به خيابان پرحادثه بازگشتند و اين بار به سراغ يك كيف فروشي رفتند.
فروشنده اين مغازه مي گويد: «همين كه ۲ مرد با صورت پوشيده شده وارد مغازه شدند در دخل را قفل كردم و كليدش را برداشتم. آنها با سرعت به طرفم آمدند و از من خواستند به سمت ديوار برگردم، ولي وقتي فهميدند در دخل قفل است عصباني شدند و با فرياد گفتند كليد را به آنها بدهم، ولي من گفتم كليد ندارم، اما وقتي مرا تهديد به مرگ كردند به ناچار تسليم شدم و آنها پول ها را از دخل برداشتند، اما ناگهان پارچه  اي كه يكي از دزدان روي صورتش كشيده بود. افتاد و من چهره اش را ديدم.»
مردي با پوست سياه، كوتاه قد و لاغر، حدودا ۳۵ -۳۴ساله و بدون لهجه. اين مشخصات يكي از سارقان قمه به دست است.
جوان فروشنده مي گويد: «يكي از دزدان وقتي داشت از مغازه بيرون مي رفت، يك كيف خلباني هم برداشت و گفت آن را براي خواهرش مي خواهد. از طرفي همدست ديگرشان كه سوار بر موتور بيرون مغازه بود مرتب فرياد مي زد و به دوستانش مي گفت ما را با قمه بزنند، اما آنها اين كار را نكردند و پس از ۷ دقيقه از مغازه بيرون رفتند.»
بعد از اين جريان، ماموران پليس ۱۱۰ از ماجراي سرقت باخبر شدند و ظرف ۱۵ دقيقه خود را به محل حادثه رساندند و به اين ترتيب تحقيقات ماموران كلانتري بهارستان و پليس آگاهي آغاز شد، اما اين كاوش هاي پليسي فعلا بي نتيجه مانده است.
«سرابي» صاحب مغازه كيف فروشي مي گويد: «با اين اتفاق هايي كه در خيابان منوچهري رخ داده، ما ديگر احساس امنيت نمي كنيم. در حال حاضر بخش عظيمي از توان نيروي انتظامي صرف كارهايي مانند توقيف موتورسيكلت ها و مسايل اين چنيني مي شود و به نظر مي رسد همين موضوع توانايي و امكانات پليس را براي مبارزه و مقابله با چنين سرقت هايي تا حدودي كم كرده است.»

كشف جسد مرد ۴۹ ساله اي در خانه اش ماموران پليس آگاهي اصفهان را در برابر معماي قتل ديگري قرار داد.
اعضاي خانواده اين مرد هنگامي كه از ميهماني به خانه خود در روستاي جوهرستان اصفهان بازگشتند متوجه لكه هاي خون در خانه شدند كه به اين موضوع مشكوك شده و اقدام به جست وجوي اتاق ها كردند كه در يكي از اتاق ها با جسد غرق در خون بهرام بهرامي(پدر خانواده) رو به رو شدند. آنها بلافاصله ماموران را در جريان اين جنايت قرار دادند و گروهي از كارآگاهان پليس آگاهي و قاضي كشيك جنايي اصفهان در محل كشف جسد حاضر شدند و تحقيقات اوليه خود را آغاز كردند.
در بررسي اوليه مشخص شد عامل يا عاملان احتمالي اين جنايت با بريدن سر مقتول اقدام به قتل او كرده اند كه با دستور قاضي كشيك جنايي جسد براي تشخيص علت اصلي مرگ به پزشكي قانوني منتقل شد.
همچنين ماموران با توجه به اينكه هيچ آثاري از شكستگي بر روي قفل در ورودي وجود نداشت و نحوه قتل در فرضيات خود احتمال مي دهند كه عامل اين جنايت با مقتول آشنايي داشته و با طرح يك نقشه قبلي و بدون هيچ مزاحتمي وارد خانه شده و براي انتقام مرتكب قتل بهرام شده است.
ماموران با اين فرضيه اقدام به بازجويي از بستگان مقتول كردند كه در تحقيقات به برادر مقتول ظنين شده و او را بازداشت كردند.
فرد دستگير شده در بازجويي ها منكر هر گونه اطلاعي از قتل شد و ادعا كرد من و برادرم با هم اختلاف داشتيم و اين اختلاف در حدي نبود كه بخواهم به خاطر آن دست به قتل بزنم.
هم اكنون گروهي از ماموران در حال تحقيق در خصوص شناسايي عامل يا عاملان اين جنايت هستند.
به گفته يك مقام آگاه، آمار كشفيات قتل در سال ۸۲ نسبت به سال ۸۱ در استان اصفهان بيش از ۳۰ درصد افزايش داشته است و با توجه به سرنخ هاي به دست آمده احتمال مي رود عامل يا عاملان اين قتل تا چند روز آينده شناسايي و دستگير شوند.

ماموران نيروي انتظامي اصفهان سه نفر از اعضاي يك شبكه سارقان منازل را كه اقدام به ۸ فقره سرقت منزل كرده بودند دستگير كردند.
تحقيقات براي دستگيري دزدان از زماني آغاز شد كه ۸ نفر از مالباختگان با مراجعه به اداره آگاهي عليه سارقان ناشناس شكايت كردند.
يكي از آنها به ماموران گفت: «چند روز پيش براي انجام كاري به همراه اعضاي خانواده ام از خانه بيرون رفته بوديم اما وقتي برگشتيم ناگهان ديديم تمام اسباب و اثاثيه خانه به هم ريخته است. وقتي خوب جست و جو كرديم فهميديم افراد ناشناس به منزلمان دستبرد زده و اشياي باارزش را دزيده اند.»
پس از طرح اين شكايت باتوجه به اينكه ۷ شاكي ديگر نيز منزلشان به همين شيوه سرقت شده بود،  ماموران پي بردند با يك باند كاملاً حرفه اي مواجه هستند. براي همين با تشكيل يك گروه ويژه، تجسس هاي خود را براي يافتن سرنخ هايي از اين باند آغاز كردند.
ماموران در نخستين گام به بررسي ردپاهاي موجود پرداختند و سپس اماكني را كه احتمال داشت دزدان براي فروش اموال مسروقه به آنجا رفت و آمد داشته باشند تحت نظر گرفتند.
به اين ترتيب تحقيقات ماموران ادامه يافت تا اينكه پس از مدتي آنها با به دست آوردن چند سرنخ مهم توانستند محل اختفاي سه سارق حرفه اي را شناسايي و در يك عمليات غافلگيرانه آنها را دستگير كنند.
پس از دستگيري اين متهمان، ماموران در بازرسي از محل اختفاي آنها مقداري اموال مسروقه كشف و متهمان را براي بازجويي هاي فني و تحقيقات تكميلي به اداره آگاهي منتقل كردند.
سه سارق پس از آنكه با ماموران مواجه شدند در اعترافات خود ۸ فقره سرقت از منازل را به گردن گرفتند و گفتند: «ما از سارقان سابقه دار هستيم كه تابه حال بارها به جرم دزدي دستگير شده ايم.»
يكي از اين سارقان در ادامه گفت: «شيوه كار ما به اين شكل بود كه اول خانه طعمه مان را زيرنظر مي گرفتيم و پس از مدتي در يك فرصت مناسب كه كسي در منزل نبود وارد آنجا مي شديم و دست به سرقت مي زديم و سپس اموال مسروقه را با قيمت پايين به فروش مي رسانديم و پول آن را بين خودمان تقسيم مي كرديم.
پس از اعترافات اين متهمان پرونده آنها به مراجع قضايي ارجاع شد و قاضي دادگاه آنها را با قرار قانوني روانه زندان كرد.
بنابراين گزارش حكم سارقان منازل به زودي صادر خواهد شد.

شما براي ازدواج چه شرط و شروطي داريد؟
پول، ثروت، شهرت و.... دزدي؟!
اين باور كردني نيست؟! البته حتما بعد از خواندن اين خبر نظرتان عوض مي شود.
يك دختر ۱۸ ساله براي ازدواج با پسر مورد علاقه اش تنها شرط او را كه سرقت از يك طلافروشي بود قبول كرد.
«راحله» و «جواد» قرار گذاشتند پس از كشيدن نقشه دقيقي از طلافروشي دايي يكي از دوستان جواد سرقت كنند.
قرار بود راحله شكم بند ببندد و وانمود كند كه باردار است و هنگامي كه براي خريد وارد مي شوند، پس از پنج دقيقه راحله سروصدا كند كه درد دارد. جواد هم از فرصت استفاده و سرقت كند.
آن دو با خودرو يكي از دوستان جواد به طلافروشي موردنظر رفتند. منتظر ماندند تا آنجا خلوت شود. وارد شدند. سر انتخاب دو انگشتر با هم بحث مي كردند كه راحله دستش را روي شكمش گذاشت و شروع به داد و فرياد كرد.
چند خانم از بيرون مغازه به داخل آمدند و دور راحله جمع شدند. جواد از فرصت استفاده و مشغول سرقت طلاها شد كه صاحب طلافروشي متوجه شد و او را دستگير كرد.
خانم ها قصد بردن راحله به بيمارستان را داشتند كه متوجه شدند او باردار نيست و همه اينها نقشه بوده است.
بعد از تماس با پليس ۱۱۰ ماموران پليس در محل حاضر شدند و آنها را با خود به كلانتري بردند، راحله در بازجويي ها اعتراف كرد كه به خاطر علاقه اي كه به جواد داشته دست به اين كار زده است. متهمان در حال حاضر تا اقدام بعدي در بازداشت به سر مي برند.

شما فكر مي كنيد فقط دانشجويان مراسم فارغ التحصيلي دارند؟ كاملاً در اشتباهيد. طي نزديك به دو سال است كه مركز اجتماع درمان مدار خراسان با نام اختصاريTC فعال است و در اين مدت اين مركز توانسته از ميان ۳۵۰ نفر بيمار معتادي كه پذيرفته، ۱۱۰ نفر را فارغ التحصيل كند!
درحال حاضر البته تعداد مقيمان اين مركز ۹۷ نفر است كه بيشترشان هروئين به صورت تزريقي و كريستال مصرف مي كرده اند. جالب اينجاست درحالي كه استاندارد جهاني براي كليه مراكزTC در سراسر دنيا، ۲۵ درصد است در اين مركز ۵۰ درصد افراد ترك اعتياد شده، ديگر مراجعه نمي كنند.
البته نبايد فراموش كنيد كه سم زدايي تنها ۳ درصد از فرايند بازپروري معتادان است درحالي كه نوع و كيفيت درمان ۹۷ درصد از اين فرايند را به خود اختصاص مي دهد.

هر كس توانست هزار و ۱۴ بطري را در يك ماشين جا بدهد يك جايزه پيش ما دارد، معلوم نيست اين آدم هاي خلافكار چطوري بعضي كارهاي عجيب و غريب را انجام مي دهند.
يك هزار و ۱۴ بطري انواع مشروبات الكلي ازيك دستگاه خودرو سواري در شهرستان سراب كشف شد.
اين خودرو در مسير شهرستان سراب به طرف اردبيل مورد سوءظن ماموران انتظامي شهرستان سراب قرار گرفت و در بازرسي از آن، اين تعداد بطري مشروبات كشف شد.
پس از دستگيري سرنشينان اين خودرو كه يك زن و شوهر بودند، پرونده آنها به مراجع قضايي در شهرستان سراب ارسال شد.
دادگاه شعبه سوم عمومي سراب پس از رسيدگي به پرونده اين متهمان، آنها را به تحمل پنج ماه حبس و يك ميليون و ۵۰۰ هزار ريال جزاي نقدي محكوم كرد.

دانشجوي قلابي كه ۴۱ بسته هروئين همراه داشت توسط ماموران كلانتري ۱۲۰ سيدخندان بازداشت شد. چند روز پيش حوالي ساعت ۵ صبح، هنگامي كه ماموران تجسس كلانتري ۱۲۰ در حال گشت زني بودند فرد مشكوكي را كه چند بسته گز و شيريني در دست داشت در خيابان مشاهده مي كنند.
پس از بازجويي هاي اوليه، وي خود را دانشجو معرفي مي كند، اما چند دقيقه بعد مي گويد كه برادرزاده اش دانشجو است. ماموران كه به اين مرد مشكوك شده بودند او را بازرسي بدني مي كنند. در هنگام بازرسي بدني، فرد مظنون بسته اي را به سمت جوي پرتاب مي كند.
ماموران متوجه اين امر شده و بسته اي كه حامل ۴۱ بسته هروئين بود را كشف مي كنند. متهم پس از انجام بازجويي تحويل مقامات قضايي داده شد تا به جرم وي رسيدگي شود.

بهار البته فصل بسيار خوبي است.
اما گاهي آنقدرها هم كه شعرا و من و شما فكر مي كنيم خوب خوب نيست. باور نمي كنيد؟ خودتان اين خبر را بخوانيد.
اصابت رعد و برق جان يك چوپان را در روستاي اسدآباد كامياران گرفت.
تازه اگربه كامياران رفته باشيد مي دانيد كه بهار واقعي و باران بهاري يعني چه.
اما از قديم گفتند هر گلي خار داره و هر بهاري هم سيل و رعد و برق! فردي كه در اثر رعد و برق در اين روستا درگذشته است «حبيب الله اسكندري» نام دارد و هنگامي كه او قصد نجات گوسفندانش را از باد و بوران داشته به اين حادثه دچار شده است.
در اين ماجرا ۱۱ راس گوسفند هم تلف شده اند.

آن خبر بهار و رعد و برق را كه يادتان هست. با خواندن اين خبر مطمئنا ادله ما را در خصوص هر گلي خاري دارد و هر فصلي مضراتي را تاييد خواهيد فرمود.
۱۲ نفر از اهالي شهرستان مشكين شهر بر اثر بارش تگرگ و باران زخمي شدند. هشت نفر از اين تعداد دانش آموز يكي از آموزشگاه هاي مشكين شهر بودند كه به هنگام تلاش براي خروج اضطراري از كلاس هاي درس زخمي شدند.
لابد مي پرسيد آنها از چي فرار مي كردند؟ سوال بجايي است آنها از ترس تخريب سقف آموزشگاه و به خاطر ازدحام به هنگام خروج از كلاس هاي درس زخمي شده اند.
بد نيست بدانيد كه در جريان بارش تگرگ و باران در اين شهر هشت باب مدرسه تخريب يا آسيب جدي ديده اند.

بر اثر ريزش يك ساختمان در شهر «جنگ جو» استان «خدنان» چين ۱۵ كارگر ساختماني كشته و ۱۹ نفر ديگر مجروح شده اند.
اين حادثه زماني رخ داد كه كارگران مشغول مرمت بخش هايي از اين ساختمان بودند.
اين ساختمان كه يك فروشگاه خريد بوده به طور كامل فروريخته و شماري از خريداران آن نيز زير آوار ماند ه اند.
قابل توجه عزيران قانونگذار اينكه پليس در پي اين حادثه «جانگ» مالك ساختمان را دستگير كرده است و بررسي براي يافتن علت حادثه ادامه دارد.
ساختمان بانك صادرات كه يادتان هست؟ چند نفر دستگير شدند؟!

انگار قرار نيست اخبار مربوط به دستگيري مهاجران غيرقانوني به كشورهاي ديگر تمامي داشته باشد. از الجزاير خبر مي رسد ۷۰ نفر كه به طور غيرقانوني وارد اين كشور شده بودند، دستگير شدند.
جالب اينكه با دستگيري اين افراد شمار خارجيان دستگير شده از روز ۲۴ آوريل (۵ ارديبهشت) تاكنون در الجزاير به ۱۴۳ نفر رسيده است.
۲۰ نفر آفريقايي از كشورهاي مختلف اين قاره و ۲۴ نفر ديگر از ساير كشورهاي جهان در بين دستگيرشده ها ديده مي شود.
از طرف ديگر ۴ نفر نيجريه اي هم كه به طور غيرقانوني وارد الجزاير شده بودند نيز دستگير شدند.
داشت يادمان مي رفت كه ۲۲ نفر هم از كشور مالي چندي پيش در منطقه اي در ۴۰۰كيلومتري جنوب الجزاير پس از اينكه با رواديد قلابي وارد اين كشور شده بودند دستگير و اخراج شدند.

از اوكراين يك خبر داغ داريم و آن اينكه علي رغم وقوع انفجارهاي شديد در انبارهاي مهمات وزارت دفاع اين كشور در استان زاپاروژنايا، امكان خاموش سازي سريع آنها وجود ندارد.
اين آتش سوزي به قدري گسترده بود كه ساكنان مناطق مسكوني تا شعاع ۷۰ كيلومتري به مناطق امن تر منتقل شده اند و اين مناطق محدوده خطر اعلام شده است.
از طرف ديگر براثر اين حادثه يك انبار نفت كه در فاصله ۲ كيلومتري محل وقوع آن قرار گرفته بوده طعمه آتش شده است. اوج بدشانسي اينجاست كه باتوجه به فاصله كم نيروگاه اتمي زاپاروژنايا از محل حادثه در اين استان وضعيت فوق العاده اعلام شده و تدابير فوري براي مقابله با حوادث احتمالي به مورد اجرا گذاشته شده است.
ظاهراً عامل اشتباه انساني علت وقوع اين حادثه است. امكان دارد در اين ماجرا بمب هاي خوشه اي كه در اين مجتمع نظامي قرار دارد هم منفجر شوند.

پليس فيليپين از دستگيري شماري مظنون به اتهام دخالت در چهار فقره قتل در يك ويلا در ۳۰۰ كيلومتري جنوب مانيل خبر داد. مقتولان كه سه شهروند خارجي و يك مستخدم فيليپيني هستند، شب هنگام در حين خواب در اين ويلا كه در جزيره تفريحي «بوراكاي» واقع است، با ضربات متعدد چاقوي افراد ناشناس، از پاي درآمدند. پليس فيليپين با اعلام خبر دستگيري متهمان به قتل اين چهار نفر، مقتولان اين حادثه را شهرونداني از كشورهاي سوئيس، آلمان، انگليس و فيليپين عنوان كرد. پليس فيليپين جسد افراد مقتول را در اتاق هاي خود در طبقات مختلف ويلاي ساحلي كشف كرد. «ريموس كانيسو» سرپرست گروه بخش جنايي پليس جزيره ياد شده، انگيزه قاتلان از كشتن اين چهار نفر را «دزدي» تلقي كرده و دستگيرشدگان در اين رابطه را شامل ۵ نفر از كاركنان ويلا و دوست پسر مستخدمه مقتول فيليپين اعلام كرد.چرنوبيل كوچك 
از اوكراين يك خبر داغ داريم و آن اينكه علي رغم وقوع انفجارهاي شديد در انبارهاي مهمات وزارت دفاع اين كشور در استان زاپاروژنايا، امكان خاموش سازي سريع آنها وجود ندارد.
اين آتش سوزي به قدري گسترده بود كه ساكنان مناطق مسكوني تا شعاع ۷۰ كيلومتري به مناطق امن تر منتقل شده اند و اين مناطق محدوده خطر اعلام شده است.
از طرف ديگر براثر اين حادثه يك انبار نفت كه در فاصله ۲ كيلومتري محل وقوع آن قرار گرفته بوده طعمه آتش شده است. اوج بدشانسي اينجاست كه باتوجه به فاصله كم نيروگاه اتمي زاپاروژنايا از محل حادثه در اين استان وضعيت فوق العاده اعلام شده و تدابير فوري براي مقابله با حوادث احتمالي به مورد اجرا گذاشته شده است.
ظاهراً عامل اشتباه انساني علت وقوع اين حادثه است. امكان دارد در اين ماجرا بمب هاي خوشه اي كه در اين مجتمع نظامي قرار دارد هم منفجر شوند.

شما خودتان قضاوت كنيد كه آيا اين ماجرا معجزه هست يا نه؟ يك زن روس مقيم مسكو بعد از آنكه خودش را از طبقه چهاردهم يك ساختمان پرتاب كرد زنده ماند و نمرد! باورتان مي شود. چهارده طبقه. اين خانم كه نامش ظاهراً يلنا پولوفيناست به دليل سقوط بر روي يك خودرو پارك شده در خيابان جان سالم بدر برد. جالب اينجاست كه خانم براي سومين بار است كه دست به خودكشي زده و تلاش هاي او در گذشته ازجمله پرتاب خود از طبقه چهارم يك ساختمان و همچنين بر روي خطوط قطار زيرزميني بي نتيجه ماند. بد نيست بدانيد كه اولين بار اطمينان داشته كه با انتخاب طبقه ۱۴ ساختمان به آرزوي ديرينه خود در ترك اين جهان خواهد رسيد. ماجراي خودكشي اين خانم درحالي رخ داده كه بيشتر مردم در خواب بودند و اتفاق مذكور باعث بيداري كسي هم نشده است و او مدت ها روي سقف اتومبيل افتاده بوده است. جالب تر اينكه خسارت واردشده به سواري پارك شده بيش از خسارتي است كه اين خانم در اثر اين سقوط دچارش شده!