دوشنبه ۳۱ شهريور ۱۳۸۲ - شماره ۳۱۷۴- Sep, 22, 2003
گفتگو با جانشين فرمانده نيروي زميني ارتش درباره دفاع مقدس
كارنامه ارتش
گفتگو از: محمد اميري
011670.jpg

بعد از ۲۳ سال از پايان دوران خدمت سربازي بار ديگر براي گفتگو با يكي از فرماندهان ارتش وارد فضاي نظامي مي شدم. هنوز ۲ ماه از آغاز جنگ تحميلي نمي گذشت كه براي دوره كوتاه آموزشي به خدمت اعزام شدم فضاي آموزشي ارتش، برخورد سربازان با فرماندهان و ساير قضايا به عنوان يك تجربه همچنان با گذشت سال ها در ذهنم باقي مانده است حالا قرار بود اين بار بعد از ۱۵ سال از پايان جنگ تحميلي به ديدار فرماندهي بروم كه خود از همان روزهاي آغازين جنگ، رده هاي فرماندهي را در عرصه هاي نبرد آزموده بود.
اين گفتگو در آخرين روزهاي تابستان در اتاق «امير سرتيپ دادرس»، جانشين فرمانده نيروي زميني ارتش با حضور يكي از افسران سازمان عقيدتي- سياسي ارتش انجام شد، فرصت طرح مصاحبه با او در زمان اندكي اتفاق افتاد، با مرور سال هاي دفاع مقدس در همان زمان اندك مجموعه پرسش هايي را مطرح كردم با اين حال برخي از پرسش ها را بنابه ملاحظاتي پاسخ نداد.
قبل از آنكه به طرح پرسش بپردازم امير نيز مثل ساير شهروندان كنجكاو تهراني، از وضعيت فعلي روزنامه و فضاي حاكم بر آن پرسش هايي را مطرح كرد. دوست داشت بداند كه افراد با نگره هاي سياسي متفاوت در حوزه روزنامه نگاري، به ارتش چگونه نگاه مي كنند، گفتم: «براي هر ايراني وطن پرست، هر نيرويي كه از كيان و باور اين مرز و بوم دفاع كند در قلب آنان جاي دارد.» بعد از سال ها دوري از حوزه ارتش و نگاه سربازي، نظم و انضباط حاكم بر پادگان مرا شگفت زده كرده بود، مي دانستم كه در طول اين سال ها، فرماندهان ارتش توانسته اند بار ديگر ساختار آن را بازسازي كنند. ساختاري كه آن سال ها من نديدم.
متني كه در پي مي آيد خلاصه اي از اين گفتگو پيرامون دفاع مقدس، نقش ارتش و مسائل آتي آن است:
* براي آن دسته از منتقدان جنگ تحميلي كه ادعا مي كنند مي شد جنگ را زودتر از آن خاتمه داد چه پاسخي داريد؟
- فكر مي كنم نگاه ما به جنگ يك نگاه منطقه اي و در قالب كشور ايران و عراق نباشد، وقوع انقلاب اسلامي مبتني بر باورهاي ديني، چارچوب نظام هاي سلطه را به خطر مي انداخت قدرت هاي سلطه گر دست به دست هم دادند تا در مقابل اين نظام فكري بايستند، با پيروزي انقلاب اسلامي، دولت عراق نيات ماجراجويانه اي در دست يابي به جنوب ايران داشت چون به نوعي به انرژي جديد نفت و آبهاي آزاد دسترسي پيدا مي كرد علاوه بر آن آنهايي كه زمينه تهاجم نظامي را فراهم كردند خود صحنه گردان اين مسئله بودند براي آنها تفاوت نمي كرد كه عراق يا كشور ديگري اين تهاجم را انجام دهد، نظام هاي سلطه گر براي اينكه نظام ارزشي ايران را مورد تهديد قرار دهند يا به عبارتي ژئوپليتيك منطقه را به هم بزنند دست به چنين تهاجم گسترده اي زدند، در سال هاي اخير با قدرت يافتن جمهوري خواهان در آمريكا، حركت جدي تري براي اجراي طرح جهاني سازي صورت گرفت به هر حال اگر ما صلح مي كرديم فرصتي را براي دشمن ايجاد مي كرديم، تجربه دهه اخير نشان داد كه نظام جنگ طلب عراق به كشورهاي ديگري نيز حمله كرد، عراق خواسته يا ناخواسته در جهت اهداف كشورهاي سلطه گر حركت مي كرد به عبارتي تهاجم نظامي به كويت، منافع حياتي آمريكا را تأمين كرد، به نظر مي رسد راهبردهاي آمريكا در منطقه با الويت نگاه به انرژي است علاوه بر آن تغيير بافت منطقه نيز در راستاي نظام منظومه اي سياست مداران آمريكايي برنامه ريزي شده است، جداي از اين نگره ها، مگر ما جنگ را راه انداخته بوديم بنابراين تا زماني كه منافع شان تأمين نمي شد دست از سرما برنمي داشتند.
* با توجه به تهديدات نظامي آمريكا، هم اينك ارتش در مرزهاي كشور چه اقداماتي را مدنظر قرار داده است؟
- مأموريت ذاتي ارتش جمهوري اسلامي، حفظ ثغور و حدود مرزهاي جغرافيايي كشور است علاوه بر آن حفاظت از دستاوردهاي انقلاب اسلامي نيز به عنوان يك مأموريت ديگر در قانون اساسي براي آن منظور شده است. بنابراين از ابتداي شكل گيري دفاع مقدس، نيروهاي ارتش در حالت آمادگي مطلوب در مرزهاي جغرافيايي كشور سرگرم مبارزه با دشمن بوده اند. همچنين در شرايط عادي نيز، نيروهاي مسلح ارتش با بالاترين وضعيت آمادگي، در پادگان هاي مرزي كشور همپاي مبارزه با هر نوع تهديد بيروني بوده اند.
011668.jpg

* برخي از فرماندهان نظامي در داخل با توجه به جنگ اخير در منطقه، اينگونه تحليل مي كنند كه ارتش كارآمد بهتر از يك ارتش بزرگ است؟
- به نظر مي رسد ارتش كارآمد، ارتشي است كه يك نظام حكومتي را در وضعيتي قرار مي دهد كه با مجموعه توانمنديهايش هيچ دشمني نتواند تهديدي را براي آن فراهم كند. به عبارت ديگر ارتش كارآمد، توانمنديهاي نظام را به گونه اي به كار مي گيرد تا شرايط بازدارندگي را براي دشمنان فراهم كند، اگر شاخصه هاي بازدارندگي را از منظر غربيها مطرح كنيم. مي توانيم به عوامل محسوس و قابل شمارش در توان نظامي و تجهيزات اشاره كنيم. اگر چه ملاحظات سياسي، اقتصادي و اجتماعي هم در اين مسئله قابل توجه است، ليكن به نظر مي رسد نيروي انساني كارآمد و توانمند به عنوان يك عنصر قدرت نظامي محسوب مي شود. همچنين يك رهبري مطلوب كه با نيروي انساني آن پيوند ناگسستني دارد اين عوامل به تنهايي به عنوان يك عنصر تعيين كننده قدرت به شمار مي آيند به عبارتي كه در شرايط بحراني كشور مي تواند تأثير بسزايي را در صحنه جهاني ايجاد كند مثلاً حضور گسترده مردم در ۲۲ بهمن ۲ سال پيش، خود به خود لحن گفتار سياستمداران آمريكايي را نسبت به كشور ما تغيير داد، پس عنصر مردمي نيز مي تواند به عنوان يك نيروي كارآمد و خلاق در سازوكار نظامي مدنظر قرار گيرد. علاوه بر آن با خروج مستشاران آمريكايي از حوزه هاي ارتش، نيروهاي خلاق توانستند در كوتاه ترين زمان تجهيزات نوين نظامي را به دست بگيرند و نيازهاي دفاعي كشور را مرتفع سازند. امروزه اين نيروهاي خلاق نيز به عنوان يك مولفه قدرت در ارتش جمهوري اسلامي ايران مطرح هستند.
* آيا در زمينه آموزش هاي راهبردي، ارتش توانسته به سطحي از استانداردهاي جهاني دست يابد؟
- در زمينه آموزش نظامي، تلاش هاي خوبي صورت گرفته، ما توانسته ايم شبيه سازهاي پيشرفته اي را تهيه كنيم؛ شبيه ساز، شرايط مطلوبي را در عرصه آموزش فراهم مي كند در عرصه هوانيروز و تخصص هاي مربوط به اين حرفه، نه تنها كارآمد ترين ارتش منطقه هستيم بلكه برخي از كشورهاي مسلمان در منطقه تمايل دارند براي فراگيري و به كارگيري نيروهاي متخصص ارتش در اين زمينه به ما مراجعه كنند. علاوه بر آن در زمينه بهينه سازي و نوسازي ادوات جنگي و سلاح هاي پيشرفته موفق بوده ايم. بنابراين آموزش هاي مورد نياز را از طريق نيروهاي خلاق و كارآمد به نسل جوان ارتش منتقل كرده ايم، اغلب آموزش هاي ما در زمينه نظري از نظر مقبوليت نظامي در مرتبه بالايي قرار دارد به گونه اي كه آن را در طول دفاع مقدس در صحنه هاي عملي به كار گرفته ايم. امروزه آموزش هايي را كه سربازان ما در پادگان ها فرا مي گيرند اغلب توسط استادان نظامي در صحنه هاي رزم ۸ سال دفاع مقدس به كار گرفته اند.
براي اين آموزش ها ما بهاي سنگيني را پرداخت كرده ايم، هم اينك احساس مي كنيم در بالاترين مرحله از آموزش قرار داريم، با توجه به جنگ اخير در منطقه نيز تا حدودي در زمينه آموزش هاي نظامي براساس تجارب حاصله تجديدنظر كرده ايم.
* فكر مي كنيد در آغاز جنگ تحميلي، در چه زمينه اي نقص داشتيم كه دشمن توانست در مرحله آغازين هجوم چند شهر را تصرف كند؟
- در آغاز جنگ تحميلي نظام نوپاي جمهوري اسلامي ايران، در تمامي زمينه ها تجديد ساختار داشت. نظام اداري در كشور دگرگون شده بود شيوه هدايت و رهبري در جامعه متفاوت تر از گذشته بود. علاوه بر آن بدنه ارتش كه تكيه گاه مناسبي براي نظام جمهوري اسلامي بود مورد هجوم دشمنان قرار گرفته بود. البته همانطوري كه مطلع هستيد در قبل از فروپاشي نظام طاغوت، بدنه ارتش و حتي برخي از فرماندهان آن به نوعي با امام «ره» و انقلابيون همكاري گسترده اي داشتند. با اين حال از ابتداي پيروزي انقلاب اسلامي، برخي سعي كردند با هجوم تبليغاتي به ساختار نظامي ارتش آن را از هم بپاشند، حتي زمان خدمت سربازي را تغيير دادند. بالاخره هم توانستند تنها نيروي دفاعي سازمان يافته را متلاشي كنند. از سويي ديگر قدرت هاي سلطه گر تمامي توان خود را در اختيار نيروي نظامي عراق قرار داده بود، تجربه عمليات هاي موفق ايران در سنگرهاي عراقي نشان داد كه قدرت هاي سلطه گر از امكانات تغذيه تا مهمات سلاح هاي پيشرفته را براي آنان فراهم مي كردند. با اين وضعيت انتظار نمي رفت كه در مقابل اين توان نظامي دفاع قابل ملاحظه اي داشته باشيم، ليكن با رهبري امام(ره) و تجديد ساختار پيكر، ارتش و نيروهاي مردمي توانستيم دشمن را از حركت بازداريم، البته ناگفته نماند تجربه بحران هاي ساختگي در مناطق كردستان، تركمن صحرا و ساير نقاط كشور به نوعي تاب و توان را از يك نيروي نظامي كارآمد گرفته بود. اما با اين حال ايثارگران ارتشي توانستند با همياري نيروهاي مردمي توطئه دشمنان انقلاب اسلامي را خنثي كنند.
البته با وجود اتمام دوران جنگ تحميلي، ارتش همچنان در مرزهاي جغرافيايي كشور آماده مبارزه با تهديدات نظامي دشمنان است. درياي عظيم ميادين مين باقي مانده از جنگ تحميلي هر روزه توسط پرسنل ارتش پاكسازي مي شوند، در طول اين مدت صدها هزار هكتار از اراضي كشور را براي مردم بومي منطقه امن كرده ايم و در اين راه هم شهدايي تقديم كشور شده است.
* به عنوان يك سرباز رقيب، از فروپاشي ارتش بعثي در جنگ اخير چه احساسي پيدا كرديد؟
- ما در طول ساليان گذشته از ناحيه ارتش رژيم بعثي لطمات مالي و جاني فراواني خورديم و يا مردم كشورهاي همجوار منطقه تاوان سختي را بابت ماجراجويي هاي آن متحمل شدند. بنابراين حضور نظام ديكتاتوري را در عراق مناسب نمي دانستيم. به عبارتي رژيم صدام عامل ناامني در منطقه به حساب مي آمد ولي اين مهم مي توانست با همياري و همفكري كشورهاي اسلامي منطقه به نوعي حل شود در حالي كه در شرايط جديد جنگ اخير حضور نيروهاي آمريكايي، زمينه ناامني جديدي را فراهم مي كند. لذا ماندن صدام بر اريكه قدرت و آمدن نيروهاي اشغالگر را نامبارك مي دانيم.
* در زمينه خودكفايي نيروهاي نظامي، ارتش چه فعاليت هايي را در طول اين مدت انجام داده است؟
- تحريم هاي صورت گرفته در طول اين سال ها باعث شد كه نيروهاي متعهد و خلاق بتوانند تلاش خود را در عرصه بازسازي و خلاقيت چند برابر كنند، امروزه ناوگان بالگردهاي ما در وضعيت مطلوبي قرار دارند. در عين حال مي توانيم قطعات بالگردها را در داخل توليد كنيم. هم اينك نفربر جديد BTR82 را در ارتش به صورت انبوه توليد مي كنيم، علاوه بر آن سلاح هاي زمين به هوا، انفرادي، تجهيزات مخابراتي پيشرفته و مهمات سلاح هاي نظامي را در داخل كشور به همت دلاورمردان ارتشي تهيه مي كنيم.
دشمن در ابتداي جنگ تحميلي با اجراي تحريم هاي اقتصادي و نظامي مي خواست به نوعي به توان نظامي ما لطمه بزند اما خوشبختانه اين تحريم ها موجب تقويت نيروهاي متخصص و خلاق در عرصه نيازهاي دفاعي كشور شد.
* ارتش در زمينه ثبت وقايع جنگ تحميلي چه اقداماتي در طول اين سال ها انجام داده است؟
- متأسفانه در طول دوران ۸ سال دفاع مقدس به خاطر درگير شدن در عرصه هاي نبرد با دشمن آن چنان تلاش جدي در ثبت وقايع جنگ تحميلي صورت نگرفت. علاوه بر آن سازمان هاي فرهنگي درون ارتش نيز چون نوپا بودند بيشتر درگير نگاههاي دفاعي بودند بنابراين با وجود دهها عمليات و شهداي گرانقدر در ارتش نتوانستيم آن چنان در شرايط دفاعي ۸ ساله از تجارب و ايثارگريهاي پرسنل آثار مكتوب و تصويري تهيه نماييم. اما در سال هاي اخير به همت مسئولان فرهنگي سازمان عقيدتي- سياسي توانسته ايم آثار قابل توجهي را از خاطرات، تجارب و ايثارگريهاي دلاورمردان ارتشي چاپ كنيم. لبته اميدواريم اين تجارب ۸ ساله دفاع مقدس از طريق بدنه ارتش و نهاد خانواده به نسل هاي جديد منتقل شود، امروزه دشمن نظام سنتي خانواده را نشانه رفته است بنابراين لازم است با برنامه ريزي مناسب فرهنگي به فكر نسل هاي آينده اين مرز و بوم بود.
* يك خاطره از جنگ تحميلي؟
- شهيد نياكي فرمانده لشگر ۹۲ زرهي يار خوبي براي شهيد صياد شيرازي در سال هاي جنگ تحميلي بود، در آغاز يكي از عمليات هاي جنگي جنوب، همسرش از شهر اهواز با ايشان در منطقه جنگي تماس گرفته و مي  گويند دختر جوانش به خاطر بيماري سرطان در بيمارستان بستري هستند. لذا از ايشان تقاضا مي كنند براي ادامه معالجه به بيمارستان مراجعه كنند. ايشان در پاسخ به همسرش مي گويند: در منطقه جنگي دهها هزار سرباز بدون پدر هستند بنابراين ايشان نمي توانند براي عيادت فرزندش از منطقه به اهواز بيايد تا اينكه فرزندش به خاطر بيماري فوت مي كند. اين بار همسرش از او درخواست مي كند تا در تشييع جنازه او شركت كند اما او باز هم به خاطر هزاران سرباز در منطقه از آمدن به مراسم تشييع جنازه امتناع مي كند.

يادمان ۸ سال دفاع مقدس
حماسه هويزه
هفته دفاع مقدس فرصتي است تا گوشه اي از ناگفته هاي جنگ تحميلي براي مردم مطرح شده و تاريخ درخشان اين حماسه ماندگار مورد بازبيني قرار گيرد. «عمليات نصر» در منطقه هويزه كه از آن با نام هاي «كرخه كور» يا «حماسه هويزه» ياد مي شود، از جمله عملياتي است كه به طور كامل مورد بازشناسي و ارائه قرار نگرفته است، مطلبي كه در پي مي آيد سعي دارد كلياتي از اين عمليات را تقديم دوستداران تاريخ جنگ نمايد.
وضعيت عمومي: تهاجم نيروهاي ارتش بعث عراق در اوايل آبان ماه ۱۳۵۹ در تمام جبهه ها متوقف گرديد. در اواخر آبان ماه ارتش بعث عراق مبادرت به حمله در منطقه سوسنگرد نمود كه با عكس العمل نيروهاي خودي مجبور به عقب نشيني شد و پس از آن تقريباً در همه مناطق، جبهه ها به صورت غيرفعال درآمد و مبادله آتش و نبرد توپخانه ادامه داشت.
براساس فرمان صادره از سوي فرماندهي كل قوا به ارتش تأكيد مي شد كه صحنه نبرد را فعال نگه دارند.
هماهنگ با اين تدبير، در تاريخ ۲۶/۹/۱۳۵۹ طبق فرماني كه به نيروي زميني ابلاغ شد، اين نيرو مأموريت يافت در منطقه عمومي اهواز عمليات تعرضي را هدايت و دشمن را در منطقه عمومي كرخه كور و دب حردان منهدم نموده و سپس برابر طرحهاي تنظيمي خط مرزي را ترميم نمايد.
متعاقب اين فرمان، نيروي زميني برابر طرح عملياتي نصر مأموريت قرارگاه مقدم نزاجا در جنوب را به شرح زير ابلاغ نمود:
«قرارگاه مقدم نزاجا با عناصري از لشگرهاي ۱۶ و ۹۲ زرهي در منطقه اهواز حمله مي كند، پادگان حميد را در جنوب اهواز تصرف و بنا به دستور حمله را به سمت جنوب ادامه مي دهد.»
استعداد پرسنلي و تجهيزاتي و توان رزمي هيچ يك از يگانهاي نيروي زميني در حدي نبود كه هر يك از آنها بتوانند مأموريت مستقلي را عهده دار و اجرا نمايند. لذا با توجه به وضعيت و استعداد نيروهاي خودي و دشمن و از طرفي موقعيت بس حياتي منطقه عملياتي دزفول كه در صورت سقوط انديمشك و دزفول تمام خوزستان سقوط مي كرد در تدبير دفاعي خوزستان به منطقه دزفول تقدم داده و تيپ ۲ لشگر ۱۶ زرهي و تيپ ۵۵ هوابرد به عنوان احتياط نيروي زميني در اين منطقه نگهداري شد تا در صورت تعرض جدي دشمن بتوان يك پدافند قابل اعتماد و اطمينان را اجرا نمود و بقيه لشگر ۱۶ زرهي شامل تيپ ۳ زرهي و ساير عناصر لشگر از تاريخ ۲۹/۹/۱۳۵۹ از منطقه دزفول به منطقه تجمعي در حوالي اهواز تغيير مكان يافت (تيپ ۱ لشگر ۱۶ زرهي قبلاً به منطقه اهواز اعزام شده و احتياط نيروي زميني را در جبهه اهواز تشكيل مي داد).
با اين وضع براي عمليات نصر در جبهه اهواز و سوسنگرد لشگر ۱۶ زرهي با تيپ ۱ و ۳ و تيپ ۲ لشگر ۹۲ زرهي، لشگر ۹۲ زرهي با تيپ ۱ زرهي و گروه رزمي ۲۹۱ تانك لشگر ۷۷ پياده، يك گردان سپاه پاسداران و عناصري از گروه نامنظم دكتر چمران در نظر گرفته شد.
در روز ۱۵ دي ماه ۱۳۵۹ عمليات نيروهاي خودي آغاز شد و مرحله يكم عمليات لشگر ۱۶ زرهي با موفقيت كامل تيپهاي ۳۵ و ۴۵ دشمن مستقر در طرفين رودخانه كرخه كور را به كلي متلاشي نمود و بيش از ۸۰۰ نفر به اسارت درآمدند. در منطقه عملياتي لشگر ۹۲ زرهي با توجه به باز بودن زمين منطقه و شيب زمين كه ميدان ديد و تير مناسبي را براي دشمن فراهم مي ساخت، در همان ساعات اوليه عمليات تعداد هشت دستگاه تانك خودي در حال پيشروي به وسيله دشمن منهدم شد و اين لشگر در مواضع خود متوقف گرديد. در روز ۱۵ دي ماه كليه رزمندگان با روحيه بسيار عالي جنگيدند و با حداقل تلفات كرانه شمالي و جنوبي كرخه كور را تصرف كردند؛ به لشگر ۹۲ زرهي دستور داده شد از پيام نظام و يگانهاي سبك براي درگير كردن دشمن از سمت شرق استفاده نموده و از قبول تلفات زياد تانك خودداري نمايد.
دشمن در روز ۱۷ ديماه با يگانهاي تازه نفس كه از جبهه خرمشهر به منطقه عملياتي كرخه كور انتقال داده بود اقدام به حمله كرد و لشگر ۱۶ زرهي در مواضع نامناسب با دشمن درگير گرديد و به علت اينكه هيچ يگان احتياطي در دسترس نبود و صرفاً از پشتيباني هوايي و هوانيروز براي كمك به لشگر ۱۶ زرهي استفاده شد. به علت شرايط بحراني تيپ ۳ لشگر ۱۶ زرهي، گروه رزمي ۲۹۱ تانك از زير امر لشگر ۹۲ زرهي خارج و زير امر آن تيپ قرار گرفت و در روز ۱۷ دي ماه عليرغم تلفات سنگين، نيروهاي خودي با مقاومت سرسختانه مواضع خود را حفظ كردند. فشار دشمن در روز ۱۸ دي ماه و كمبود وسايل سنگين مهندسي مانع تحكيم مواضع دفاعي در شمال رودخانه گرديده و چون سرسختي بيش از حد براي قبول تلفات با توجه به شرايط روز خطرات جبران ناپذيري را تحمل مي كرد لشگر ۱۶ زرهي در شب ۱۸ به ۱۹ دي ماه ۱۳۵۹ به مواضع قبل از شروع عمليات نصر (مواضع تيپ ۲ لشگر ۹۲ زرهي) عقب نشني نيروهاي دشمن نيز در ۱۹ ديماه از كرخه كور عبور و به اشغال مواضع از دست داده قبلي خود در حوالي آبادي سعدون حمودي اكتفا و از ادامه پيشروي خودداري نمودند و بدين ترتيب عمليات آفندي نصر (كرخه كور) كه در آغاز با موفقيت شروع شده بود در طول اجرا به عمليات تأخيري و سپس پدافندي تبديل گرديد.
از نگاهي ديگر:
اين عمليات از ديدگاههاي مختلف مورد تحليل و بررسي قرار گرفته و به واسطه حضور تعدادي از دانشجويان مسلمان پيرو خط امام در گردان شركت كننده سپاه پاسداران و شهادت آنان نسبت به عمليات هاي مشابه بيشتر مورد توجه بوده است. عمده اين تحليلها در اين رابطه به شرح زير است:
رئيس جمهور وقت و فرمانده كل قوا عمداً به نيروهاي ارتش دستور عقب نشيني داده و نيروهاي سپاه در منطقه جامانده و به شهادت رسيدند.
نيروهاي ارتش بدون هماهنگي عقب نشيني نموده و دانشجويان به شهادت رسيدند.دانشجويان بدون هماهنگي در محل مانده و به شهادت رسيده اند.
بدون در نظر گرفتن صحت يا سقم تحليل هاي فوق آنچه در واقع عمل مهم بوده است كمبود نيروهاي بسيار اندك حمله كننده خودي در مقابله با پاتك سنگين و بسيار عظيم دشمن است و با فرض باقي ماندن نيروي خودي در مواضع تصرفي و احتمال انهدام كامل آنها در پاتك، فاجعه ادامه يافتن پاتك عراق در حالي كه هيچ نيرويي مقابل او وجود نداشت قابل تحمل نمي بود.
در اين عمليات علاوه بر حدود ۷۰ دانشجوي مسلمان خط امام كه به شهادت رسيدند ۱۴۶ نفر تنها از لشگر ۱۶ ارتش شهيد شدند كه متأ سفانه در تمامي متون چاپ شده در اين زمينه مظلوميت اين شهداء و گمنامي آنان بسيار آشكار است.
دايره تدوين تاريخ جنگ نيروي زميني

بازخواني يك عمليات نظامي
ضربت ذوالفقار
011672.jpg
منطقه كوهستاني ميمك از نظر سياسي داراي پيچيدگي خاصي است كه آن را از ديگر مناطق عملياتي به كلي متمايز مي كند. بخشي از منطقه ميمك در زمان حكومت پهلوي دوم طبق قرار داد ۱۹۷۵ به عراق واگذار شد اما با توافق دو طرف زمان اشغال به تعويق افتاد. پس از پيروزي انقلاب اسلامي نيز حكومت عراق باب مذاكره را مسدود نگه داشته و نامه هاي طرف ايراني را بدون پاسخ گذاشت و تجاوزات مرزي خود را شروع كرد.
اين ارتفاع حساس مرزي با شيب تند به طرف شرق و ملايمتر به سمت غرب و با در بر داشتن مزيت و برتري كنترل معابر و مناطق اطراف خود، خصوصاً محور مندلي- دو شيخ- ترساق- زرباطيه در استان ايلام واقع گرديده و قسمت عمده عمق اين ارتفاع در غرب خط الرأس جغرافيايي قرار داشته به طوري كه دامنه هاي غربي آن به تدريج با شيب ملايم به زمينهاي پست داخل خاك عراق متصل مي گردد. دو پاسگاه مرزي قديمي حلاله و ني خزر در منتهي اليه شيب غربي آن واقع بوده كه در جريان جنگ تحميلي منهدم شد.
وضعيت نظامي مناطق جنگي:
در زمان انجام عمليات خوارزم (ضربت ذوالفقار) حدود سه ماه و نيم از شروع تجاوز گسترده دشمن گذشته است. ارتش جمهوري اسلامي ايران تنها سازمان منسجم موجود در سطح گسترده علي رغم اتفاقات و حوادثي كه باعث كاهش توان رزمي آن شده بود با اعزام يگانهاي نيروي زميني و استقرار در مقابل دشمن توانست نقش سرنوشت ساز خود را ايفا نموده و ضمن جلوگيري از ادامه پيشرفت دشمن آن را در مواضع نامناسبي متوقف و وادار به پدافند نمايد.
طراحي عمليات:
امام امت(ره) در ديدار با رئيس جمهور وقت نماينده مردم در شوراي عالي دفاع (مقام معظم رهبري) و فرماندهان نظامي به صورت قاطع مي فرمايند: «شما تعرض كنيد، امت مسلمان ايران پشتيبان شماست و من هم پشتيبان ارتش هستم.»
متعاقب ابلاغ طرح لشگر، تيپ ۱ زرهي طرح عملياتي خوارزم- ۶ (ميمك) را در ۲۲ آذرماه ۱۳۵۹ تهيه نموده و اقدامات شناسايي از منطقه و وضعيت استقرار و استعداد دشمن را با استفاده از عشاير ايل خزل «خزعل» توسعه داد.
عشاير ايل خزعل ارتفاع ميمك و دامنه هاي غربي آن را جزو سرزمين آبا و اجدادي خود دانسته و با توجه به مرغوبيت علفها و گياهان منطقه از آن براي علف چر دامهاي خود استفاده نموده و تعلقات و پيوستگي عميقي نسبت به زمين منطقه داشته اند، بهره برداري از اين انگيزه رواني مردم منطقه و استفاده صحيح از مشاركت آنان در عمليات خصوصاً در شناسايي ها و سازماندهي منطقي همراه با يگانهاي ارتشي و هدايت كنترل آنان، نقش بسزايي در پيروزي عمليات داشته است.
چگونگي اجراي عمليات:
عمليات در تاريخ ۱۹ دي ماه ۱۳۵۹ آغاز گرديد و مدت ۷ روز به طول انجاميد و سرانجام در تاريخ ۲۶ دي ماه ۱۳۵۹ با تثبيت خطوط و منطقه تصرف شده پايان يافت.
قرارگاه هدايت كننده عمليات خوارزم لشگر ۸۱ زرهي به فرماندهي سرهنگ سهرابي بود كه هم اكنون از مشاوران نظامي فرماندهي معظم كل قوا است.
يگانهاي عملياتي خودي:
(۱) - قرارگاه تيپ ۱ لشگر ۸۱ زرهي (گروه رزمي ۱۹۵ پياده مكانيزه، گروه رزمي ۲۱۷ تانك، گروه رزمي ۲۲۲ تانك)
(۲) گردان ۷ ستاد مشترك ارتش.
(۳) عناصري از نيروهاي ويژه.
(۴) بسيج عشايري ايل خزعل.
يگانهاي عملياتي دشمن:
(۱) تيپ ۲ پياده كوهستاني لشگر ۲ پياده كوهستاني.
(۲) تيپ ۴ پياده كوهستاني لشگر۲ پياده كوهستاني.
(۳) گردان ۷ تانك لشگر ۲ پياده كوهستاني.
(۴) عناصر شناخته نشده اي از لشگر ۲ پياده كوهستاني.
در برآورد كلي در مقابل حداكثر يك لشگر از جمهوري اسلامي ايران كه حمله را به دشمن آغاز مي كند نيرويي در حد سه لشگر مي ايستند و سرانجام با شكست سنگين متواري مي شوند.
نتايج عمليات:
از نظر ابعاد عملياتي قسمتهاي عمده و حساس ارتفاعات ميمك مانند ارتفاعات كله قندي و ۶۰۲ در محور شمالي و ارتفاعات ۵۲۵ و ۵۴۰ در محور جنوبي به تصرف يگانهاي خودي درآمد و درنتيجه مي توان عمليات خوارزم را اولين عمليات آفندي موفقيت آميز نيروي زميني دانست كه منجر به تأمين نسبي مرز بين المللي و تأمين سرزمينهاي مورد ادعاي اراضي عراق شد. بعداز هفت روز نبرد سنگين و تثبيت مواضع به دست آمده پاتك هاي عراق تا يك ماه ادامه داشت ولي هرگز موفق نشد مواضع از دست داده را دوباره تصرف نمايد.
۲۰۰۰ نفر كشته و مجروح و ۱۶۴ نفر اسير از دشمن، انهدام ۶۰ تانك و نفربر، ۵۰ دستگاه خودروهاي مختلف، سرنگوني ۲ فروند هواپيما و ۳ فروند هلي كوپتر، انهدام تيپ ۲ پياده كوهستاني و گردان ۷ تانك به ميزان ۷۰ درصد.
نكته قابل توجه اين عمليات رعايت اصل غافلگيري توسط نيروهاي خودي بود كه طبق گفته فرماندهي عمليات نيروهاي عراقي با توجه به حمله انجام شده در ۱۵/۱۰/۱۳۵۹ در هويزه به مدت يك هفته قبل از آن آماده باش كامل داده بودند ولي بعداز انجام عمليات ضمن لغو آماده باش، نفرات خود را به مرخصي اعزام كرده و اسارت اسراي عراقي با وضعيت بسيار نامرتب از نظر پوشش لباس به خوبي نشان مي  داد كه اين عمليات تا چه حدي غافلگيرانه صورت پذيرفته است.
دايره تدوين تاريخ جنگ نيروي زميني ارتش - سرهنگ مجتبي جعفري

سايه روشن سياست
پيام اروپا
انگليس، فرانسه و آلمان از ايران خواسته اند بخش هايي از برنامه هسته اي اش را كه به توليد بمب اتمي منجر مي شود متوقف كند. سايت اينترنتي اسكاتمن با اعلام اين خبر افزود: ابتدا آلمان و فرانسه چنين درخواستي از ايران كرده اند آنگاه انگليس پس از مشورت با آمريكا به آنها پيوسته است.
اين سايت خبري به نقل از منابع انگليس نوشت: اين پيام ماه گذشته براي كمال خرازي وزير خارجه ايران ارسال شده است.
در پيام اروپايي ها اگرچه نوعي همسويي ظاهري با آمريكا ديده مي شود روش هاي پيشنهادي آن با روشي كه رهبران كاخ سفيد در برابر ايران پيش گرفته اند، تفاوت دارد.متن اين پيام به گونه اي تنظيم شده است كه ايران را به فرايند مذاكره و همكاري دعوت مي كند و با سياست واشنگتن مبني بر منزوي كردن تهران منافات دارد.
در نامه اتحاديه اروپا از سويي بر لزوم توقف فرايند غني سازي اورانيوم ايران تاكيد شده و از سوي ديگر به ايران تضمين داده شده است كه از دانش هسته اي بهره مند خواهد شد.
روسها ميان ايران و آمريكا
وزير انرژي روسيه گفته است گفت وگوهاي همكاري هسته اي با ايران كه موجب خشم آمريكايي ها شده است، به مدت زمان زيادي نياز دارد كه نتيجه آن براي آمريكايي ها خوشايند و آرام كننده خواهد بود.اشاره رومانيستف به گفت وگوهاي دوجانبه ايران روسيه بر سر توافقنامه ورود سوخت هاي هسته اي به پايگاه بوشهر به ارزش هزار مگاوات برق است.
روزنامه القدس العربي با اعلام اين خبر افزود: واشنگتن كه ايران را در كنار عراق و كره شمالي در ليست محور شرارت قرار داده، معتقد است كه ايران از پايگاه هاي بوشهر به عنوان سرپوشي بر فعاليت هاي هسته اي و سلاح هاي اتمي استفاده مي كند.
اين در حالي است كه وزير انرژي روسيه اعلام كرد، آمريكا به روسيه فشار مي آورد تا از طرح ۸۰۰ ميليون دلاري روسيه در قبال ايران، شانه خالي كند، اما مسكو به رغم نگراني از گسترش سلاح هاي هسته اي ايران، بر اين باور است كه شك و ترديد آمريكايي ها، هيچ دليل و مدركي ندارد.
رومانيتسف گفت:  ما نمي توانيم براي خشنود كردن آمريكا، از تعهدات خود در قبال ايران شانه خالي كنيم، ولي براي آرام كردن ترس و نگراني آمريكايي ها در همكاري خود با ايران تلاش مي كنيم.
وزير انرژي هسته اي روسيه اعلام كرد، مسكو و تهران هيچ تاريخي را براي عقد توافقنامه هايي مبني بر بازپس گيري سوخت هسته اي از پايگاه هسته اي بوشهر مشخص نكرده اند.
الكساندر رومانيتسف در حاشيه ديدار با اسپنسر آبراهام، وزير انرژي آمريكا گفت: ما نمي توانيم هيچ تاريخي را براي امضاي توافقنامه بازپس گيري سوخت هسته اي استفاده شده در پايگاه هسته اي بوشهر ـ كه مسكو در ايران بنا كرده است ـ  مشخص كنيم.
به موجب توافقنامه ۸۰۰ ميليون دلاري ايران و روسيه بر سر فرستادن سوخت هسته اي از مسكو به بوشهر، ايران متعهد شده بود كه سوخت هاي مصرف شده را پيش از تبديل شدن به اورانيوم غني شده به روسيه بازپس دهد.
اتهام موفاز به ايران و عرفات
وزير امنيت رژيم اسراييل با تكرار تهديدهاي خشن خود عليه ياسر عرفات (رييس تشكيلات خودگردان فلسطين) اعلام كرد، عرفات منتظر تكميل شدن ساخت سلاح هاي هسته اي ايران است تا با همياري ايران، جنگ تمام عيار با اسراييل را از سر بگيرند.
شائول موفاز در گفت وگو با روزنامه معاريو اسراييل گفت: حذف عرفات از صحنه قدرت الزامي است، چرا كه اگر فرصت عمل بيشتري پيدا كند با بهره گيري از بمب هاي هسته اي ايران، اسراييل را نابود خواهد كرد.
مفسر روزنامه معاريو به نقل از موفاز نوشت، به تازگي رييس تشكيلات خودگردان براي نابودي اسراييل، توافقنامه هاي استراتژيك مهمي را با ايران، امضا كرده است.
موفاز تأكيد كرد، ما مطمئن هستيم كه عرفات، ايران را بزرگ ترين پشتوانه خود براي نابودي اسراييل مي داند، چرا كه پيشنهادهاي وسوسه انگيز ايهود باراك در خلال كنفرانس كمپ ديويد سال ۲۰۰۰ ميلادي، او را از موضع ضداسراييلي منع كرد.
موفاز افزود، عرفات به سلاح هاي هسته اي ايران بسيار خوشبين است و همين امر او را از دستيابي به صلح پايدار با اسراييل دور كرده است. اين ادعاي روزنامه اسرائيلي در حالي مطرح مي شود كه روابط تهران و عرفات از زمان امضاي قرارداد اسلو تيره است و ايران و عرفات اكنون منتقدان جدي يكديگرند. ايران بارها رسما اعلام كرده است كه در امور داخلي فلسطيني ها مداخله نمي كند اما اين را حق طبيعي خود مي داند كه از مبارزه فلسطيني ها براي آزادي سرزمين هاي خود حمايت معنوي كند.
پرونده سازي براي سعودي ها
روزنامه آمريكايي نيويورك تايمز نوشت: خالد مشعل، از رهبران حماس، حدود يك سال پيش در يك كنفرانس جمع آوري كمك هاي خيريه در رياض شركت و امير عبدالله وليعهد عربستان سعودي و حاكم آينده اين كشور را بسيار ستايش كرد.
بنا بر گزارشي كه به وسيله يك مقام حماس از كنفرانس نوشته شد، مشعل و ديگر نمايندگان حماس از ميزباني سعودي ها براي ادامه ارسال كمك به مردم فلسطين از طريق كانال هاي مدني و مردمي ـ كه با وجود فشارهاي آمريكاييان بر سعودي ها انجام مي شود ـ تشكر كردند. بنا بر گزارش مزبور، مقامات حماس گفتند: اين كنفرانس در حقيقت اقدامي شجاعانه است كه سزاوار تشكر و تقدير نيز مي باشد.نيويورك تايمز نوشت، مشعل كه نام وي به تازگي به فهرست وزارت خزانه داري آمريكا در خصوص كمك دهندگان مالي به تروريسم اضافه شد، هم اينك كنترل يك جناح از حماس را بر عهده دارد كه طرفدار مقابله قاطع با اسراييل و عمليات بمب گذاري انتحاري است. به موازات استمرار وخامت اوضاع در روابط بين اسراييلي ها و فلسطيني ها و حملات و عمليات بمب گذاري انتحاري اخير اعضاي حماس، رفتار سعودي ها، كاملا زير نظر آمريكاييان و اروپاييان مستقر در عربستان و اسراييل قرار گرفته و دليل اين امر، حمايت سياسي و مالي سعودي ها از گروه حماس است.
بنا بر اظهارات مقامات ذيربط، كمك هاي مالي اهدايي عربستان سعودي به گروه حماس، تقريبا ۵ ميليون دلار در سال است كه در نوع خود، مبلغ چشمگيري است، اما در مقايسه با صدها ميليون دلار كمك هاي خيريه سعودي ها در سال، مبلغ كمي است. همه كمك ها تقريبا نقدا پرداخت مي شود، لذا رديابي اين كمك ها به حماس بسيار دشوار است.
عبدل الجابر، مشاور امور خارجي امير عبدالله گفت: اگر گفته شود هيچ پولي از طرف دولت سعودي به طور مستقيم يا غيرمستقيم به حماس داده نمي شود، ادعاي تمسخرآميزي است.
چرا ما بايد اين نوع سرمايه گذاري را متوقف كنيم؟ چرا بايد وليعهد ما بگويد، ما نمي خواهيم از حماس دفاع كنيم؟ و بعد موجب شويم كه مردم به طور پنهاني به حماس كمك كنند.
مقامات سعودي مي گويند كه حمايت دولت آنان از اهداف فلسطيني، تنها منحصر به دولت خودمختار فلسطيني مي شود و شامل حدود ۸۰ تا ۱۰۰ ميليون دلار در سال است.
سعود الفيصل، وزير خارجه عربستان سعودي، كمك هاي مالي يا خيريه دولت متبوعش به حماس ـ كه در خدمت گروه هاي خط مقدم حماس قرار مي گيرند ـ را تكذيب كرده است. شاهزاده سعود الفيصل گفته است كه دولت او به دولت خودمختار فلسطين كمك مي كند زيرا تنها نماينده مردم فلسطين است
جان اسنو وزير خزانه داري آمريكا كه در خلال سفرش به خاورميانه و آسياي مركزي، فردا به رياض مي رود تا در مورد حمايت مالي از تروريسم و توسعه اقتصادي صحبت كند گفت: موضوع عمده، در واقع فشار بر مقامات فلسطيني و سعودي است تا با بستن حساب هاي مالي حماس، آن را محدود سازند.

سياست
ادبيات
اقتصاد
سفر و طبيعت
علم
ورزش
هنر
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  سفر و طبيعت  |  سياست  |  علم  |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |