سيامك قليچ خاني-راه افتخار را بايد شناخت تا بدون دغدغه و دردسر بتوان به مقصد رسيد، هيچ موفقيتي آسان و به طور فردي به دست نمي آيد، آنكه دچار ذهنيت غلط فردي خود است زودتر زمين مي خورد. در حركتهاي گروهي و در كارهاي دست جمعي در مبارزه و جنگ هيچ نوع تفكر فردي وجود ندارد، به ويژه در فوتبال نيز اين مسئله كاملاً مصداق پيدا مي كند چون تنها در سايه روح گروهي و كار جمعي است كه مي توان يك توپ را با كمك يكديگر به هدف كه همانا گل زدن است رساند. ورزشهاي گروهي اين روحيه را بيشتر طلب مي كند.درواقع بدون اين تفكر نمي توان وارد اين رشته ها شد و به موفقيت رسيد، راه افتخار را بايد شناخت، تدبير و انديشه بايد داشت وگرنه در شرايط كنوني ورزش پيشرفته جهان نمي توان به موفقيت رسيد. در رشته هايي چون فوتبال آنچه مهم تر جلوه مي كند تفكر گروهي است. مسئول فوتبال، مدير، سرمربي، مربي، بدنساز، بازيكن همه درنتيجه نقش دارند و بدون يكي از اين عوامل همه چيز نقش بر آب مي شود.
موفقيتي در حركت تمام عوامل يك تيم به دست مي آيد و اين مسئله نه فرضيه خودساخته ذهن است و نه خواسته تجربه نشده فردي. تئوريهاي فوتبال در زماني متبلور مي شود كه به آن عينيت بخشيد و عملي بودن آن را تجربه كرد. فوتبال ما نيز جدا از اين قواعد نيست. ادعاي مستثني بودن هم هيچ كس روي آن ندارد وگرنه بايد به گونه اي ديگر درباره آن قضاوت كرد.
بچه هاي كنوني، فوتبال را خوب مي فهمند، طريق و روش بازي را خوب مي شناسند، معني هماهنگي و گذشت را درك مي كنند و از هوش نسبتاً بالايي برخوردارند. به تحليل هاي غيرواقعي در اين مورد نيز نبايد اهميت داد اما همين نفرات در قالب بزرگسالان و اميد جوانان به طور گسسته و منفعل از يكديگر عمل مي كنند، راحت تر بگوئيم تمام حركتهاي تيمي در مرور زمان با فرصت كافي، انرژي متمركز، فكري واحدي در زمينه اي صاف و آماده پياده مي شود آيا براي اين سه تيم كه هيچ كدام برتري نسبت به ديگري ندارد اين زمينه ها مهيا شده است.
ما نيز مثل همه معتقديم هر سه رده سني فوتبال توانايي بزرگي دارند. تيم ملي بزرگسالان مي تواند تا فتح آسيا در چين پيش رود و زمينه صعود به جام جهاني ۲۰۰۶ را براي خود ايجاد كند. هيچ گاه تا اين حد به اميدهايمان اميدوار نبوديم و انگار ازهم اكنون حضوردر المپيك را لمس كرده ايم و تيم جوانان نيز آنقدر پاك و قوي شده اند تا از همه جمع آنها مدال هايي به ارزش طلا استخراج شود و باز معتقديم كه مي توان بدون تنش و ايجاد حواشي منفي مشكلات و اختلاف نظرها حل شود تا تيم هاي ملي در هر سه رده سني با اقتدار به هدف خود برسد. فوتبال ما طي پنجاه سال اخير با مشكلات بسيار و حتي مشابهي روبه رو بوده است. المپيك ۶۴ را به خاطر بياوريم و محروميت شش بازيكن از باشگاه شاهين را و يا تصميم گيري پرويز دهداري در مورد كنار گذاشتن ۱۴ بازيكن ملي پوش و محروميت براي آنها، تضاد دايي با مايلي كهن و هم اكنون مسئله هدايت تيم هاي ملي و حركت آنها، مشغله هاي مربيان تيم ملي، سايه حضور مربي خارجي و وضعيت نگران كننده تيم بزرگسالان كه بايد حل شود.مجيد جلالي علناً مي گويد از نظر اصولي صحيح نيست كه يك مربي به طور همزمان هدايت دو تيم را به عهده داشته باشد من مخالفم اما كل جامعه اين گونه است. از بالا بگيريد تا پايين همه چندين شغل دارند. جلالي به جز سرمربيگري پاس و تيم ملي جوانان از عضويت كميته فوتبال راه آهن، مدير مدارس فوتبال خارجي و... چيزي نگفت.
در اين ميان اصول گرايي را چطور بايد معنا كنيم، با كدام برداشت و ارزيابي انساني بايد با اين معضل برخورد كرد.
منافع و حيثيت كشورمان مهم تر از تمام ذهنيتهاي فردي است و بايد قبل از حادثه اخطار كرد تا هيچ گونه ندامت و پشيماني در بر نداشته باشد، پس وظيفه تمامي اهالي فوتبال است كه در رفع اين مشكلات تمام كوشش خود را خرج كنند. از مربي و خبرنگار گرفته و از باتجربه و جوان شرايط سني هم فرقي نمي كند. شايد نوع نگارش ها و نوع بيانها خام هم باشد اما اصل قضيه تفاوتي ندارد. مهم اعتلاي فوتبال است و دغدغه هاي آن را نمي توان براساس سلايق و حس هاي شخصي متركرد.
قبول داريم در عرصه هاي رفتاري، نوشتاري و گفتارهاي انساني بايد توانمندي  فكري و حقيقت ورزشي را به درستي نشان دهيم. فوتبال را با هيچ قدرت و حربه اي نمي توان پنهان كرد. بايد بپذيريم كه فوتبال معيارهاي خاص يك پديده اجتماعي را دارد و از راه و مسير اصولي مي توان به طرف روي ديگر آن رفت كه تمام ارزشها در آن نهفته است.
بحث يك نفر نيست، بحث شخص خاصي هم نيست، بحث ملت است و تمام ايرانيهايي كه منتظرند اميدهايشان را در المپيك ببينند، تيم ملي ناكامي  ۲۰۰۲ را فراموش كند و...
اين بحث هيچ گونه ارتباطي هم با متشنجان ندارد و هيچ گونه مستمسكي نيز به دست آنان نمي دهد.
آقاي رئيس فوتبال باور كنيد در زمينه فوتبال ملي اشتباهاتي رخ داده است. باور كنيد اين تيم ملي بزرگسالان، اميد و جوانان مي توانند بهترين در تاريخ فوتبال ما باشند. باور كنيد در فوتبال خيلي از مسائل را بايد دانست. فوتبال تنها در درون يك جامعه به موفقيت نمي رسد و نيازمند ارتباطات جهاني، علم و دانش روز است، هيچ فردي مادرزاد عالم به دنيا نمي آيد و هيچ مديري بدون كسب دانش و تجربه مدير نمي شود و همچنين هيچ معلمي، معلم واقعي و هيچ بازيكني، بازيكن واقعي نمي شود مگر در سايه تجربه و دانش.
فوتبال در پشت ظاهر پرهياهويش، پيچيدگي هاي خاص اجتماعي خود را دارد كه بايد آن را شناخت، پس ما نيز بايد واقعيت اين پديده را درك كنيم تا بتوانيم جوابگوي خواست هاي مردم باشيم. همانطور كه گفتيم بحث شخصي را نداريم، مگر روزي كه به مايلي كهن حكم داديد و جلالي مسئول هدايت جوانان شد، مقاومتي ديديد كدام با تجربه و كدام جوان در مقابل حركت فوتبال مشاهده شد.
اتفاقاً بهترين گزينه ها بودند. هفت سال پيش با مايلي كهن مشكل فكري داشتيم. معتقد بوديم در آن زمان حضور مايلي كهن با آن سن و سال و تجربه در تيم ملي بزرگسالان نه كمك به خود اوست و نه كمك به فوتبال ايران و در نهايت به آن نظريه رسيديم. اما مايلي كهن امروز با هفت سال پيش بسيار متفاوت است و سر مربيگري تيم اميد نه به طور مطلق اما حق او و همكارانش است.
ولي مشكل چيز ديگري است. ليگ در بهترين زمان وقفه شد تا تيم اميد بدون هيچ بازي تداركاتي مقابل ازبكستان دست به شاهكار بزند. حالا كه فوتبال تعطيل است چرا اميدها به خواب رفته اند. تا بازيهاي اميد ۵ ماه زمان باقي است. اين زمان بايد فنا شود تا مايلي كهن و فرياد شيران به لحاظ تعهد به سايپا به باشگاه خود برسند و باز روزي برسد كه كمبود وقت، كمبود بازيهاي تداركاتي بهانه شود. اولين بازيهاي مقدماتي جوانان آسيا مصادف است با هفته هاي آغازين ليگ برتر و مجيد جلالي در آن روزها باز هم مي تواند توجيه كند در جامعه اي كه همه چند شغله اند من هم همرنگ جماعتم، پس آرزوهاي مردم چه مي شود. آرزوي درخشش جوانان و حضور اميدها در المپيك حق مسلم ماست. مثال واضحي مي زنم تا در روز واقعه سندي باشد در مقابل توجيه هاي هميشگي:
در فاصله شش ماه به آغاز جام ملتهاي آسيا ۲۰۰۰ لبنان جلال طالبي كه قبل از آن هم ارتباط نزديكي با تيم ملي داشت، سرمربي تيم ملي شد. از همان روز به او اعلام شد برنامه هاي مكتوب خود را اعلام كند اما برنامه اي ديده نشد، روزها گذشت، نه برنامه  مشخص و تمرين منظمي تا اينكه بازيها رسيد و بهانه ها آغاز شد،لژيونرها را نداريم، بازيهاي تداركاتي انجام نشده، نفرات اصلي را در آخرين روز تحويل گرفتيم،  حتي وقتي در شرايط سخت اردوي آلمان وبازيهاي دوستانه ترتيب داده شد هم بدون بازدهي بي اثر شد. در روز واقعه كساني بازي كردند كه اصلاً در اردو نبودند، تيم شكست خورد و بهانه ها رديف.
بازيكنان را دير گرفتيم، زمان نداشتيم، تيم اصلي را در جريان مسابقه شناختيم و...
نمي خواهم شرايط كنوني را با آن زمان مقايسه كنم اما حالا كه زمان داريم چرا به فكر روز واقعه نيستيم. ما كمترين درخواست را داريم. آقاي مهرعليزاده، آقاي كفاشيان و رئيس فوتبال از كمترين حق ما به سادگي نگذريد آقاي مايلي كهن و جلالي اگر سايپا و پاس حق مادي شما را پرداخت مي كنند پس حق ۷۰ ميليون ايراني چه مي شود.

ليلا مصلح صدري - يك سرمايه دار ناشناس از آمريكاي جنوبي به دنبال به دست آوردن سهام عمده باشگاه قديمي آستون ويلاست. بعد از رومن آبراموويچ كه مالك عمده باشگاه چلسي شد، حالا تمام دوستداران فوتبال انگليس چشم به وكيل اين جناب سرمايه دار دوخته اند.
مل گلدبرگ با قاطعيت مي گويد كه صحبت هاي اوليه با داگلاس آليس مدير باشگاه آستون ويلا صورت گرفته است. ما به دنبال به دست آوردن ۹/۲۹ درصد از سهام باشگاه هستيم. به محض بازگشت آليس ۷۹ ساله از سفر اين معامله صورت خواهد گرفت.
مل گلدبرگ كه دوست نداشت نام موكل خود يعني خريدار باشگاه آستون ويلا را اعلام كند،گفت: ما ابتدا قصد داشتيم سهام باشگاه چلسي را بخريم، اما آبرموويچ زودتر از ما اقدام كرد.
موكل جناب گلدبرگ كه حالا جزو سرمايه دارهاي بزرگ آمريكاي جنوبي است از داوران برجسته فوتبال در كشور ونزوئلا بوده است كه فيفا بارها از وي به عنوان يك داور سرشناس استفاده نموده است. او ميليونها دلار از طريق سرمايه گذاري هاي مختلف در زمينه خريد و فروش املاك براي خود ذخيره نموده است.
گلدبرگ صراحتاً اعلام مي كند كه رئيس يا موكل او هرگز قصد ندارد در بخش هاي مختلف اين باشگاه تغييراتي ايجاد كند. آستون ويلا بايد با همان سيستم مديريتي در سطوح مختلف به كار خود ادامه دهد، حتي داگلاس آليس نيز در بخش مديريتي مي تواند به كار خود ادامه دهد.
گلدبرگ وكيل اين سرمايه دار بزرگ ونزوئلايي و داور سابق فيفا مي گويد: ما در مزايده خريد باشگاه چلسي بسيار تلاش كرديم، اما پيشنهاد آبراموويچ روسي از ما بالاتر بود، ضمن اينكه او تمام بدهكاري هاي باشگاه را پرداخت نمود. به ناچار به دليل علاقه موكل من به خريد يك باشگاه انگليسي انگشت روي آستون ويلا گذاشتيم. اجازه بدهيد من نام موكلم را بنا به دلايل امنيتي فعلاً فاش نكنم، او يكي از عاشقان با دانش فوتبال است.
باشگاههاي زيادي را در نظر داشتيم، اما او دوست داشت يك باشگاه انگليسي را بخرد كه سرانجام اين قرعه به نام آستون ويلا اصابت كرد. به سابقه آستون ويلا نگاه كنيد، اين باشگاه پايه و اساس محكمي دارد و سيستم مالي حاكم بر آن بسيار ارزنده و دقيق است، آستون ويلا تاريخچه پرافتخاري را يدك مي كشد. براي به قدرت رساندن اين باشگاه نمي دانم چه مقدار پول بايد تزريق كنيم، شايد ۱۰۰ ميليون پوند، مسلماً قصد نداريم رونالدو را به آستون ويلا بياوريم، اما قول مي دهيم كه آن را به يك قدرت بزرگي تبديل كنيم.
در اين چند سال باشگاه آستون ويلا شرايط خوبي نداشته و بايد آن  را نجات دهيم. فعلاً آقاي آليس در سفرند، اما تلفني صحبت هاي اوليه را انجام داده ايم و خوب هم پيش رفته ايم، ما اين باشگاه را خواهيم خريد. در فصل جديد موكل من در آستون ويلا خواهد بود. او جانشين كسي نخواهد شد، آقاي آليس مي ماند، ما هم كمك خواهيم كرد ، شايد در هيأت مديره باشگاه. موكل من كمتر در انگليس خواهد بود و من به عنوان وكيل و نماينده ايشان با پست رئيس هيأت مديره حضور خواهم داشت.
به نظر مي رسد موكل اين جناب گلدبرگ كه از داوران برجسته ونزوئلا و عضو فيفا هم هست آقاي «لوئيز سولور زانوتورس» باشد شايد هم اين شخصيت متمول يك داور معمولي باشد.
آرسنال  با بحران  مالي  روبه روست
 برنامه  ساخت  ورزشگاه  جديد، باشگاه  فوتبال  آرسنال  را دچار بحران  مالي شديدي  كرده  است .
«آرسن  ونگر» سرمربي  فرانسوي  تيم  آرسنال  در شرايطي  نخستين  تمرين  تيمش را   به منظور حضور آماده سازي بدني در فصل آينده رقابت هاي  فوتبال  قهرماني باشگاه هاي  برتر انگليس  آغاز كرد كه  مشغله هاي  فراوان  ديگري  به  جز رساندن  بازيكنان  به  وضع  مطلوب  فني  و جسمي  ذهن  او را به  خود مشغول  ساخته است .در طول  هفت  سالي  كه  ونگر رهبري  بازيكنان  آرسنال  را بر عهده  دارد، اين نخستين  باري  است  كه  اين  تيم  با چنين مشكلات  جدي  مالي  دست  به  گريبان بوده  است . مخارج  ۴۰۰ ميليون  پوندي  احداث  ورزشگاه  جديد آرسنال  در شمال  لندن  موجب شده  كه  عملاً ونگر قادر به  افزودن  هيچ  بازيكن  جديدي  به  تركيب  تيمش نباشد،چرا كه  خريد هر بازيكن  جديدي  نخست  بايد دست  كم  به  فروش  يك  بازيكن  ديگر دست  زند. مشكلات مالي  موجود در باشگاه   آرسنال  علاوه  بر بستن  دستان  ونگر براي  خريد بازيكنان جديد موجب  شده  تا تجديد قرارداد بازيكنان  ارزشمند و كليدي  اين  تيم  همچون  پاتريك  ويه را، كانو و دنيس  برگ كمپ  نيز همچنان  در بوته  ابهام  و بلاتكليفي باقي  بماند. آرسنال  در حالي  درگير ساخت  ورزشگاه  جديد ۴۰۰ ميليون  پوندي  «اشبورتون گرو» است  كه  حتي  بدون  احتساب  اين  پروژه  نيز اين  باشگاه  ثروتمند در حال حاضر داراي  ۴۳ ميليون  پوند بدهي  است . «كيت  ادلمن » مدير عامل  و چند تن  ديگر از مسئولان  اصلي  باشگاه  آرسنال  با برگزاري  يك  نشست  اضطراري  با «سر رابرت  مك  آلپاين » مدير عامل   شركت  «مولتي پكس» مقاطعه  كار ورزشگاه  جديد آرسنال  از آنان  خواستند تا با حذف  موارد غيرضروري  مخارج  ساخت  اشبررتون  گرو را به  ۳۰۰ ميليون  پوند تقليل  دهند. كاهش  هزينه هاي  اين  ورزشگاه  جديد به  منزله  پايين  آوردن  برخي  ضرايب  امنيتي  و همچنين  به  تعويق  افتادن  زمان  افتتاح  آن  از سال  ۲۰۰۵ ميلادي  به سال  ۲۰۰۶ خواهد شد.

از آثار تاريخي و رواياتي كه در كتب مختلفه مشاهده مي شود معلوم مي گردد كه ايرانيان از قديم الايام به ورزش و نيرومندي تن توجه داشته و به اخلاق و رفتار نيك و صفات خوب و جوانمردانه اهميت خاصي داده و جوانان را براي رسيدن به مقام مردي و دارا شدن شايستگي دخول در زندگي اجتماعي به انجام عمليات ورزش هاي گوناگون و در عين حال سخت و دشوار تشويق و تربيت مي نمودند و براي آنكه آنها را زنان و مرداني مجهز براي خدمت به ميهن و مفيد در زندگي اجتماعي بارآورند به كارهاي سخت و طاقت فرسا و خستگي و گرسنگي و بي خوابي عادتشان مي دادند و پيوسته مي كوشيدند كه زنان و مردان ايراني داراي صفات عاليه انساني باشند. از بيشتر آيات اوستا و گفتار و نوشتجات مورخين و جهانگردان خارجي نسبت به تندرستي و سلامت جسم و روح كه ايرانيان قديم به آن اهميت فوق العاده مي دادند معلوم مي شود كه ايرانيان قديم مردماني بشر دوست و نيك كردار و نيرومند بوده اند. پيغمبر ايران قديم آشور زرتشت ضمن تعاليم علمي و سودمند خود عقايد باطل و خرافاتي دانشمندان زمان را كه عبارت از ترك دنيا نمودن و كنج عزلت انتخاب كردن بود با كياست و تهور و زبردستي و پشتكار كامل به كنار زده و دنيا را چنين معرفي كرد كه دنيا ميدان رزم و ستيز بين بد و نيك است و بشر از اين جهت به دنيا آمد تا بر عليه زشتي و دروغ و ناپاكي ستيزه و مبارزه كرده و به قدري فداكاري نمايد تا بدي و دروغ و ظلم و ستم از جهان برافتد و به جاي آن نيكي و راستي و نوع دوستي تمام گيتي را زيور بخشد تا در تمام دنيا بشري سعادتمند و كامياب زندگي كند و براي رسيدن به اين هدف عالي معتقد بود كه ابتدا هر كس بايد ضعف و ناتواني- رنج و بيماري - گدائي و ناداني - اسارت و بندگي را از خود دور سازد و اين صفات بد بشري را دشمن آرايش و صفاي گيتي مي دانست.
در قديم هر جواني پس از گذشتن از آزمايشهاي حقيقي اجازه داشت و مي توانست مبادرت به زناشويي نموده و تشكيل عائله دهد.
ورزش هايي كه بيش از همه در ايران قديم اهميت خاصي داشته و تاكنون هم در بين مردم ايران حتي ده نشينان به يادگار باقي مانده (كشتي گيري - چوگان بازي - اسب سواري - تيراندازي - شكار حيوانات وحشي و رقص هاي مختلف) است كه در ايام عيد و روزهاي عروسي هنوز هم مردم از پير و جوان و زن و مرد خود را با آنها مشغول ساخته و قدرت و همت و تهور جوانان را آزمايش مي نمايند.
در سراسر شاهنامه اشعاري درج است كه حاكي از آن مي باشد كه عمليات زورآزمائي - تيراندازي - زوبين افكني - چابك سواري - شمشيربازي - و كشتي گيري در ايران قديم معمول و متداول عمومي بوده و كراراً پادشاهاني را نام مي برد كه در هنگام بزم و شكار رزم براي سرگرمي خود و مشاهده قدرت و مهارت شاهزادگان و درباريان و همراهان مسابقه هايي قسمت ها تشكيل و برندگان را به اخذ جوايز شاهانه مفتخر مي كردند.
بازي چوگان كه ايجادكننده آن ايرانيان بوده و بعداً از ايران به هندوستان و انگلستان رفته براي چالاك و جسور شدن جوانان و ايجاد حس همكاري و تربيت اسبان اصيل بوده كه مورد توجه عموم ايرانيان به خصوص سلاطين قرار گرفته.
بازي كريكت وگلف كه در انگلستان و اسكاتلند پيدا شده ريشه آن از بازي چوگان گرفته شده است.
آثار و مدارك موجود در موزه ها و كتابخانه هاي بزرگ دنيا اين ادعاي ما را ثابت مي كند. نويسنده دو تابلو زيباي چوگان بازي را در كتابخانه واشنگتن ملاحظه كرده كه متعلق به قرن شانزدهم مي باشد. شرح مسابقه گوي و چوگان بين دسته ايران كه به سردستگي سياوش و افراسياب انجام شد و اشعاري كه به اين شرح گفته شده يكي ديگر از مدارك ادعاي ما است.
همان روز گردان به ميدان شدند
گرازان و باروي خندان شدند
چنين گفت پس شاه توران بدوي
كه ياران گزينم در زخم گوي
سياوش چنين گفت با شهريار
كه كي با شدم دست چوگان بكار
برابر نيارم زدن با تو گوي
هميدان هماورد ديگر بجوي
يكي از رشته  ورزش هايي كه در ايران قديم معمول بوده و هر ايراني به خوبي آن را مي آموخته زوبين افكني است.
اين ورزش براي افراد پياده و سواره به كار مي رفته و مهارت در آن بوده كه با يك حركت دشمن را از پاي درآورد.
مورخين گفته و نوشته اند كه ايرانيان به قدري در هدف گيري با زوبين مهارت داشته اند كه از فاصله زياد دشمن را ناكار مي نمودند مخصوصاً  در جنگ بين مصر و ايران غلبه ايرانيان در اثر فن زوبين افكني بوده كه مصريان از وجود آن بي اطلاع بودند زوبين را از چوب نخل و به اندازه يك متر درست مي كردند. تيراندازي با كمان نيز يكي از ورزش هاي قديم در ايران بوده كه به گفته گزنوفون به اطفال كوچك تا شانزده سالگي تعليم داده مي شد. شرح راجع به جنگ رستم و اشكبوس در شاهنامه ادعاي ديگر ما را ثابت مي كند.
در اغلب ورزش ها بانوان نيز اشتغال مي ورزند و عده اي از آنها يافت شده اندكه داراي استعداد كافي بوده و موقع آزمايش در كشتي و سواري و تيراندازي و رقص در مقابل مردان لياقت كامل از خود نشان داده اند.
ايرانيان قديم معتقد بودند كه ورزش براي زن و مرد لازم و هر جامعه با داشتن زنان و مردان سالم و ورزيده و با قدرت مي تواند افراد لايق و مفيد براي كشور تهيه نمايد. از اين رو موقع ازدواج يكي از شرايط مهم، سلامت زن و مرد را مي دانستند. ايرانيان قديم به قدرت بدن و قوت بازو اهميت مي دادند. حكايات و اغراق گويي هايي كه از زور و بازوي پهلوان نامي  ما رستم كه بيشتر به افسانه شبيه است گفته و شنيده مي شود نشانه اي از وجود افراد قوي در اين سرزمين بوده و نمونه اي از علاقه ايرانيان به زور و قوت مي باشد و بايد قبول كرد كه عموماً  افسانه هاي ملي نمونه اي است . ادامه دارد

وعده هاي معاون فني ورزش چه شد؟
نقش كفاشيان معاونت فني سازمان تربيت بدني در پيشبرد و برنامه ريزي اصولي بر هيچكس پنهان نيست. انصافاً كه در مسأله و حادثه اي كه براي ورزش پيش مي آيد ايشان از همه زودتر حاضرند. در مورد سرمربيگري تيم ملي فوتبال هم بارها تأكيد كرده اند كه حتماً سرمربي تيم ملي خارجي خواهد بود. مربي ايراني در كنارش با احترام حفظ خواهد شد. در مديريت و دانش همايون شاهرخي هيچ گونه شكي وجود ندارد، اما خود ايشان از جمله انسان هاي وارسته اي هستند كه هميشه به علم روز فوتبال اعتقاد داشتند و دارند. چند ماهي از صحبت هاي كفاشيان و تأكيد وي براي به استخدام در آوردن مربي خارجي گذشته است اما هنوز خبري نيست. اين تيم با اين چهره ها بايد با مربي خود زودتر از اينها آشنا شود. آن وعده ها و تأكيدها جناب كفاشيان كجا رفت. مي خواهيد فوتبال را به سي سال پيش برگردانيد. تا حادثه اي پيش نيامده و شرمندگي آن بر چهره فوتبال نشسته است آن را دريابيد. در شرايط فعلي اكثر فدراسيون هاي ما از مربي خارجي بهره مي برند جز فوتبال. يك نفر بايد زودتر تصميم  بگيرد.

مشكلات سد راه تيم واليبال جوانان
تيم واليبال جوانان ايران در مقطع حساسي از دوران  آماده سازي خود در راه شركت در مسابقات جهاني تهران به سر مي برد. در دوراني كه توقع از واليبال به دليل كسب موفقيت هاي بزرگ در دهه اخير بسيار بالا رفته است، تيم جوانان ما با دو مشكل بزرگ مواجه است. نخست اينكه اين تيم تاكنون نتوانسته است مسائل سد راه حضور در مسابقات تداركاتي بيرون از خانه را به دليل مشكل سربازي چند بازيكن حل كند و ديگر آنكه نمي تواند با توجه به در پيش بودن مسابقات فوتسال قهرماني آسيا در سالن ۱۲ هزار نفري تمرينات خود را جهت آشنايي بيشتر با محيط در اين محل انجام دهد.
در حال حاضر مهم ترين دغدغه  مصطفي كارخانه سرمربي اين تيم حل اين دو مشكل است كه باعث شده تا او چندان آرام و قرار نداشته باشد. از سوي ديگر رئيس فدراسيون واليبال اعتقاد دارد كه در رده نوجوانان و جوانان چندان نيازي به انجام بازيهاي تداركاتي در خارج از كشور نيست و مي توان با برگزاري چند ديدار با تيم هاي خارجي در تهران بر مشكلات فائق آمد.
البته او دوري راه به كانادا و خستگي بازيكنان راهم چندان به صلاح تيم نمي داند و اعتقاد دارد كه به دليل دير رسيدن تني چند از اعضاي تيم نوجوانان از تايلند مهيا كردن سفر كار چندان آساني نيست.
دغدغه هاي تازه
در استقلال و پرسپوليس اتفاقات تلخي در حال شكل گيري است. در استقلال آنهايي كه نيستند حركت خود را براي تضعيف كردن اين تيم آغاز كرده اند. روز گذشته رسول خطيبي را از استقلال جدا كرده اند و همانهايي كه فصل گذشته در درون استقلال بودند و مي گفتند نيكخت قابل انتقال نيست مي گويند وي راهي فنر باغچه مي شود در حاليكه خبرگزاري رسمي تركيه اعلام كرد، ۸ بازيكن خارجي اين فصل فنرباغچه تكميل شده اند كه آخرين آنها خان هويدونگ هلندي و لوسيو برزيلي بوده است. شنيديم مي خواهند از طريق كخ و به اسم فنرباغچه نيكبخت را به يك تيم درجه دومي تركيه وصل كنند. خبرهاي ديگر هم شنيده مي شود از جمله نشستهاي محرمانه با نفراتي مانند طباطبايي، بختياري زاده، همداني، منصوريان و ... تا استقلال با تنش دچار بحران شود.
در پرسپوليس هم موضع گيري بازيكنان با سرپرست تيم قابل تامل است و جالب اينكه گرداننده اين موضوع در چند روز گذشته بارها قصد داشت با مهرعليزاده مذاكره مستقيم داشته باشد اما موفق نبوده است در پرسپوليس علي پروين يك سمبل است و در جايگاه مدير فني نيز قدرت واقعي خود را خواهد داشت اما بعضي ها كه جايگاه خود را از دست داده اند اين تيم مردمي را به بحران كشانده اند.
پرسپوليس و استقلال در اين مدت دوستداران واقعي خود را شناخته اند و بايد با پاك كردن آنها در مسير واقعي قرار گيرند. آيا خواهند گذاشت؟

تيم فوتبال اميد و اميدواري ها
تيم اميد چه زماني آغاز مي كند؟ تيمي كه همه چشم و اميد دوستداران ورزش به آن است. تيمي كه پر از استعدادهاي ناب و استثنايي است. مايلي كهن با جديت تمام قصد دارد تا اين تيم را چون تيم هاي دهه شصت و هفتاد به المپيك ببرد. توكيو، مونيخ، مونترال و ديگر سالهاي دور.يادمان باشد كه يكي از بهترين تيم هاي ما در زمان داريوش مصطفوي با بهترين ستاره هاي فوتبال ايران در آخرين لحظه و با يك تساوي مقابل امارات از صعود بازماند. نكيسا، باقري، همداني، حلالي، مهابادي، مهدوي كيا، يزداني، بزيك، سرژيك و... در آن تيم بازي مي كردند. بايد محتاط بود و با جديت پيش رفت. مايلي كهن اين خصيصه را دارد، اما به شرطي كه مسأله حضور او در سايپا به نوعي منتفي شود. با مسئولين ورزش است كه در اين وانفسا از هم اكنون تيم اميد با تمام نفرات و قوا يكجا داشته باشند. مايلي كهن را در بست به اميد بدهيد و براي سايپا فكر ديگري كنيد.