دوشنبه ۲۷ آذر ۱۳۸۵
مروري بر تاريخ مصرف سيگار در بين زنان
مصرف غير اخلاقي سيگار
007977.jpg
عكس: راهب هماوندي
ميركبير موسويان پور / حميده سرمست
برخي آمار و گزارش هاي جديد در جامعه ما حكايت از شيوع مصرف سيگار در بين زنان و دختران جوان دارد. اين روند جديد به ويژه با تبليغ سيگارهاي لايت يا ملايم، شدت بيشتري به خود گرفته است. اما روندي كه به تازگي در كشور ما سر به گشودن آغاز كرده، سال هاست در غرب تجربه شده و نتايج زيان بار آن اكنون موضوع طرح و برنامه هاي دولت ها و انجمن هاي مردم نهاد براي كنترل مصرف دخانيات در اين كشورهاست. در مقاله زير كه از سوي انجمن ارتقاي سلامت و شيوه زندگي سالم تدوين شده، تجربه مصرف سيگار در بين زنان غربي مرور شده است.
* * *
وقتي كه لولا مونتز -زن افسونگر آمريكايي تبار زاده ايرلند- در سال۱۸۵۱ اجازه داد تا در استوديويي در بوستون عكسش را بگيرند، نه او و نه هيچ كس ديگر نمي توانست پيش بيني كند كه در آينده، سيگار به يك سمبل ارزش به عنوان نشاني از رهايي زنان و توسعه تبديل شود؛ توسعه فاجعه آميزي كه امروزه ما را با اپيدمي سيگار در زنان، به عنوان موج ديگري از اپيدمي سيگار مواجه كرده است. اگر هم به خاطر سيگاري كه به طور تأثيرگذاري در سياهي دستكش وي مي درخشيد، نبود، به خاطر لباس و مدل  موهايي كه در عكس به خود گرفته بود، لولا مونتز مي توانست به عنوان يك زن نجيب زاده مطرح شود. در اين عكس، از سيگار كه مركز توجه آن است، بسان ابزاري محرك استفاده شده بود. در سال،۱۸۵۱ زنان سيگار نمي كشيدند و اين عقيده كه زنان و دختران مي توانستند سيگار را تجربه كنند، از نظر افكار عمومي كاملاً مطرود بود. حقيقت اين بود كه در شمال آمريكا و اروپا، استفاده از سيگار توسط زنان، به ميزان زيادي با ضعف اخلاقي در ارتباط بود. در قرن هفدهم، نقاشان آلماني از سيگار و دخانيات براي به تصوير كشيدن آدم هاي ابله استفاده مي كردند. در اين نقاشي ها تنها زناني را در حال كشيدن سيگار به تصوير درمي آوردند كه بدكاره  بودند. در قرن نوزدهم نيز به زنان سيگاري به چشم افراد منحط نگاه مي كردند؛ به طوري كه استعمال سيگار را به عنوان نمادي از بدكارگي در نظر مي گرفتند.
تنها افراد شورشي و روشنفكران برهميايي نظير جورج ساندز جرأت مبارزه با اين آداب و رسوم اجتماعي را به خود مي دادند. اين لكه ننگي كه منتسب به زنان سيگاري بود، خيلي شايع و قدرتمند بود؛ به طوري كه در سال،۱۹۰۸ در نيويورك زني را به جرم كشيدن سيگار دستگير كردند. در همين زمينه، در سال۱۹۲۱ لايحه اي را به كنگره ايالات متحده تسليم كردند كه به موجب آن، سيگاركشيدن زنان در منطقه كلمبيا ممنوع اعلام شد.
بنابراين جالب توجه است كه به فاصله 50سال از توليد انبوه سيگار، استعمال سيگار در ميان زنان آمريكاي شمالي و شمال اروپا از نظر اجتماعي به امري قابل قبول و حتي محبوب تبديل شده است! اين امر از يك طرف به تغييرات بنيادي در موقعيت اجتماعي و اقتصادي زنان در طي اين مدت مربوط مي شود و از طرف ديگر به روش سرمايه گذاري صنعت دخانيات در زمينه تغيير نگرش هاي اجتماعي نسبت به زنان مربوط مي شود كه اين كار را با تبليغ سيگار به عنوان سمبلي از رهايي زنان به عبارت ديگر مشعل آزادي انجام داده است. اين شعار هنوز هم توسط صنعت دخانيات در تمام دنيا تبليغ مي شود؛ به خصوص در كشورهايي كه اخيراً تغييرات اجتماعي سريعي در آنها روي داده و يا در حال حاضر روي مي دهد.
پيشرفتي كه در توليد انبوه سيگار در قرن نوزدهم صورت گرفت، تأثير شگرفي بر مصرف سيگار و جايگاه اجتماعي دخانيات گذاشت. در مقايسه با روش هاي سنتي مصرف سيگار، استفاده از سيگارهاي جديد آسان تر و بسيار ارزان  بود اما با وجود اين كه در اواخر قرن، استفاده از سيگار مي رفت كه در ميان مردان شايع تر شود، هنوز مخالفت هاي چشمگيري نسبت به سيگار وجود داشت و به كشيدن سيگار بسان عادت زشتي نگاه مي كردند كه آلوده كننده هر دو گروه مردان و زنان بود. در همين زمان در ايالات متحده و كانادا، گروه هايي از زنان نقش مهمي در جنبش هاي ضدسيگار بازي كردند ليكن شركت هاي دخانيات با به كارگيري شيوه هاي جديد بازاريابي كه آنها را در گسترش تبليغاتشان ياري مي كرد، به همين جنبش ها نيز پاسخ دادند.
شواهد بسيار كمي در اين زمينه وجود دارد كه در آن زمان كمپاني هاي دخانيات به ميزان چشم گيري زنان را به طور مستقيم مورد هدف قرار داده باشند يا با ننگ اجتماعي بزرگ توأم با سيگاركشيدن زنان، به مبارزه برخاسته باشند.
ثابت شده است كه جنگ جهاني اول آغاز گسترش مصرف سيگار در ميان زنان است. در طول اين جنگ، اكثر زنان نه تنها شغل هاي مردانه   اي را تقبل كردند بلكه شروع به پوشيدن شلوار، ورزش كردن، كوتاه  كردن موها و مصرف سيگار كردند. متعاقب اين امر، نگرش ها نسبت به سيگاركشيدن زنان تغيير كرد و زنان بيشتر و بيشتر شروع به استعمال سيگار كردند كه براي آنها حكم سلاحي را داشت كه در جهت مبارزات پيش رونده خود با عقايد سنتي موجود در مورد رفتار زنان، به كار مي گرفتند.
در آرايشگاه ها و آسايشگاه ها، اكثر زنان به دنبال يك نفر بودند كه مشتاق به از ميان برداشتن محدوديت هاي جاافتاده رسوم اجتماعي باشد و با آنها هم سيگار شود. به زودي سيگار به سمبلي از نقش ها و توقعات جديدي در زمينه رفتار زنان تبديل گرديد. اما سؤالي كه مطرح مي شود اين است كه اگر كمپاني هاي دخانيات در دهه۱۹۲۰ و دهه۱۹۳۰ از فرصت استفاده نمي كردند و از عقايد آزادي خواهانه و قدرت طلبانه زنان و ارزش  هاي ديگري كه براي زنان مهم بود، در جهت ايجاد يك بازار فروش براي سيگار، سوءاستفاده نمي كردند، آيا در آن صورت باز هم كشيدن سيگار در ميان زنان به همان ميزاني كه شايع شد، مي توانست رونق پيدا كند؟ اين شركت ها به خصوص نياز به خلق تصويرها و معني هاي جديدي براي سيگاركشيدن زنان داشتند تا بتوانند به ارتباطي كه در اذهان مردم در رابطه با كشيدن سيگار و اخلاق و رفتارهاي جنسي وجود داشت، غلبه نمايند. آنها مجبور بودند كه سيگاركشيدن را نه تنها امري قابل احترام، بلكه رفتاري اجتماعي، شيك، مد روز و زنانه جلوه بدهند و بدين ترتيب يك جايگاه جديد براي آن تعريف كنند. هدف نهايي شركت ها اين بود كه بازار فروش را به طور بالقوه دو برابر كنند؛ به طوري كه در سال۱۹۲۸ هيل -رئيس دخانيات آمريكا- اين موضوع را چنين توصيف كرد: فروش سيگار به زنان، مثل كشف معدن جديدي از طلا، درست در حياط خانه خودمان است .
رئيس دخانيات آمريكا متوجه شد كه فروش سيگار به زنان، يك راه بدون چربي براي از بين بردن گرسنگي مي باشد. فعاليت تبليغاتي لاكي استرايك در سال۱۹۲۵ با اين مضمون كه تناسب اندام يا شيريني يكي از اولين فعاليت هاي تبليغاتي رسانه اي بود كه زنان را مورد هدف قرار داده بود. اين پيام به شدت موثر واقع شد به طوري كه سهم فروش لاكي استرايك را تا بيش از 200درصد افزايش داد. به كمك ادوارد بارنيز - پدر روابط عمومي- دخانيات آمريكا به مدت دو سال، لاكي استرايك را به پرفروش ترين مارك سيگار تبديل كرد.
يك عنصر مهم ديگر در فعاليت تبليغاتي اين شركت در راستاي تغيير دادن تصوير سيگار كشيدن در اذهان عمومي، عبارت بود از مبارزه با تحريم اجتماعي موجود بر عليه سيگار كشيدن زنان در ملأ عام در سال 1929. يك كار بسيار تبليغي در مراسم رژه استرساندي (يكشنبه شرقي) در نيويورك صورت گرفت كه طي آن، دخانيات با عظمت آمريكا تعدادي زن جوان را اجير كرد تا به همراه استعمال مشعل آزادي خود يعني سيگار لاكي استرايك، در حالي كه به سمت پايين خيابان پنجاهم حركت مي كردند، عليه نابرابري هاي اعمال شده در مورد زنان اعتراض كنند.
اين حركت بيشتر روزنامه ها را تحت پوشش قرار داد و بناي يك مذاكره كشوري را پايه ريزي كرد. به طوري كه برنايز بعد از مدتها در اين رابطه گفت: من آموختم كه مي توان رسوم كهنه و قديمي را بوسيله جذب شديدي كه توسط شبكه هاي رسانه اي تبليغ مي شود، در هم شكست. كمپاني هاي دخانيات همچنين نيازمند آن بودند كه زنان در موقع سيگار كشيدن در ملأ عام احساس راحتي بكنند و خطراتي از قبيل مسخره شدن آنها را تهديد نكند. از جمله اين اقدامات تمسخر آميز مي توان به اين گفته يك مدير هتل در سال 1919 خطاب به خبرنگار نيويورك تايمز اشاره كرد كه گفته بود زنان واقعا بلد نيستند كه چطور سيگارهايشان را درست در دستشان بگيرند. در واقع آنها خيلي ناشيانه عمل مي كنند. كمپاني هاي دخانيات اين مشكل را نيز تا حدودي با به كار گرفتن تصاوير زنان سيگار به دست در آگهي هاي تبليغاتي سيگار برطرف كرده و از طرف ديگر با كسب اطمينان از اينكه ستاره هاي سينمايي هاليوود كاملاً از بابت سيگار تامين هستند و نيز اغلب با پرداخت مبالغي به آنها، توافق آنها را در زمينه آگهي هاي تبليغاتي جلب كردند.
فليپ موريس حتي پا را فراتر نهاده و يك سخنراني سيار در ايالات متحده درباره ارائه درس هايي در زمينه سيگار كشيدن براي زنان ترتيب داد. به طوري كه به فاصله 20 سال از شروع هدف قراردادن زنان، بيش از نصف زنان جوان (35 - 16ساله) انگليس، سيگاري شدند.
از زمان شروع به هدف قرار دادن زنان در آمريكاي شمالي و شمال اروپا در دهه 20 و 30ميلادي، شيوه هاي بازاريابي صنعت دخانيات را بسيار پيچيده تر كرده اند تا با خلق شعارهاي تبليغاتي متنوع و توليد محصولات و مارك هاي متنوع و گسترده براي محصولات خود در قسمت هاي مختلف بازار فروش زنان، گيرايي و جذابيت بدست آورند. همانطور كه لورين گريوز گفته است، چنين شعارهاي تبليغاتي براي بازاريابي كمتري در ميزان استعمال ملاحظه شد. علاوه بر اين در طول همين دوره، رغبت به ترك سيگار در سنين 25- 12 سال، از 62 درصد به 42درصد كاهش پيدا كرد.
در اغلب كشورهاي جهان، به ويژه در كشورهاي كمتر توسعه يافته، عوامل فرهنگي و اقتصادي مانع از آلوده شدن وسيع زنان به سيگار شده است. اما در كشورهايي از اروپا كه پيشرفت هايي در موقعيت اجتماعي، اقتصادي و آموزشي زنان در حال وقوع است، با تبليغ انواع سيگار به عنوان مجوز آزادي و سمبل رهايي، استقلال و موفقيت، شروع به هدف قرار دادن زنان كرده اند. در سال 1990، در سرمقاله اي در مجله توباكو ريپورتر (گزارشگر دخانيات) اين مضمون آمد كه زنان در حال كسب استقلال هستند و در نتيجه سبك هاي سنتي زندگي را ديگر در پيش نمي گيرند و سيگار را مي توان يكي از آزادي هاي تازه كسب شده آنها به حساب آورد. در واقع اين سرمقاله به فرصت هاي رشدي اشاره كرده كه براي زنان مطرح است. اخيراً سرمقاله ديگري در همين نشريه به خوانندگان خود تاكيد كرده كه در جست وجوي جنبه هاي مثبت آسيا باشند؛ جايي كه در ميان سير طبيعي ساير موضوعات، پذيرش رو به  رشد سيگاركشيدن زنان، به خلق نيازهاي جديد مي انجامد.
بدين ترتيب ملاحظه مي كنيم كه در ژاپن، تبليغات مربوط به سيگار ويرجينيا اسليمز به زنان اصرار مي كند كه خودتان باشيد و به زنان هنگ كنگي مي گويد به راه خودتان باشيد و در همين زمان تبليغات سيگار كاپري زنان را تشويق كرده كه طبق نظر خود عمل نمايند.
در ژاپن همچنين، آگهي هاي تبليغاتي مربوط به سيگار كاپري، الگوي زن اروپايي را تحت عنوان زندگي واقعي بسان يك طراح لباس مطرح كرد و چنين تبليغ كرد لباسي كه من طراحي مي كنم نمايانگر راهي است كه خودم در زندگي انتخاب كرده ام و ويرجينيا اسليمز نيز در تبليغ خود در يك پوستر سيگار، يك بازيكن راگبي مرد و يك بازيكن زن را در كنار هم به تصوير كشيد. يك بررسي كه اخيراً وزارت بهداشت و رفاه ژاپن انجام داده نشان داد كه مصرف سيگار در ميان زنان 20 تا 29 ساله در فاصله سالهاي 1986 تا 1999 بيش از دو برابر شده و از 5/10درصد به 2/32 درصد افزايش يافته است(سازمان بهداشت جهاني، ارتباطات شخصي، 1999).
زنان، دومين موج همه گيري مصرف سيگار
طبق برآورد سازمان بهداشت جهاني، تعداد زنان سيگاري در ميان نسل بعدي تقريباً سه برابر خواهد شد و از مرز 500 ميليون نفر خواهد گذشت (WHO، ارتباطات شخصي، 1999). از اين تعداد، بيش از 200 ميليون نفرشان بر اثر مرگ زودرس ناشي از بيماري هاي وابسته به سيگار، قرباني خواهند شد. بيشترين افزايش در مصرف سيگار توسط زنان، در كشورهاي كمتر توسعه يافته روي خواهد داد و از حدود 7 درصد در حال حاضر به 20 درصد در سال 2025 افزايش خواهد يافت. در اروپا، كه در اغلب كشورهاي آن ميزان مصرف سيگار در دخترها بيشتر از پسرهاست، شكاف بين ميزان هاي سيگار در مردان و زنان به كاهش خود ادامه خواهد داد. حتي احتمال دارد در برخي از كشورها ميزان مصرف سيگار در زنان، گوي سبقت را از دست مردان بربايد. همچنان كه اخيراً در كشور سوئد اين وضع پيش آمده است.
جهت غلبه بر اين موج دوم همه گيري دخانيات، اساسي ترين نيازها، اجراي ممنوعيت هاي جامع در زمينه تبليغ و فروش دخانيات در تمام دنياست. همچنين در همه سطوح نياز به اطلاع رساني در زمينه اينكه مصرف دخانيات توسط زنان يك معضل بزرگ عليه بهداشت و سلامتي است و نيز نياز به رسيدن به يك توافق كشوري و بين المللي در رابطه با اين موضوع، احساس مي شود. حمايت از زناني كه هدف برنامه هاي كنترل دخانيات هستند، از طريق دخالت دادن آنها، يك امر حياتي در رسيدن به موفقيت در اين برنامه هاست. كار كردن با سازمان هاي مربوط به زنان كه تاكنون علاقه كمتري به اين موضوع نشان داده اند و دخالت دادن آنها در اين زمينه، نياز ويژه اي است كه احساس مي شود.

سعي هفتم و عبور از مانع خود
007980.jpg
عكس: عطا طاهركناره
فخرالسادات كهنداني
تصور عاميانه هنوز در جامعه ما به چشم مي خورد، بسياري بر اين باور بودند و هستند كه درمان بسياري از بيماريها با مصرف مواد ميسر است، و همين طرز فكر، براي زني چون سيمين گران تمام شد. او به پيشنهاد پدرش به خاطر درد شديدي كه در ناحيه كمر داشت و توان عمل جراحي را در خود نمي ديد به ترياك روي آورد. در همين دوران همسرش را براثر بيماري سرطان از دست داد و نيز متحمل مخارج زندگي 3 فرزند پسر خود شد، پسران او بزرگ مي شدند و او روزبه روز معتادتر!
با ديدن پاكت سيگار در جيب پسر بزرگ اش احساس خطر شديدي كرد و همين امر موجب شد تا با پرس و جو با برنامه دوازده قدم و انجمن معتادان گمنام (NA) آشنا شود، امروز او در سن 48 سالگي 2سال و 3 ماه است كه پاك ماندن از اعتياد را تجربه مي كند.
***
* به نظر من هفت عدد خوش قدمي است! مثل هفت شهر عشق عطار نيشابوري، هفت روز هفته، هفت نماد پيروزي، هفت سين سفره نوروزي، هفت آسمان و هفت عجايب دنيا، هفت گام در بهبودي بيماري اعتياد. شما به عنوان يك زن كه در اين گام با برنامه انجمن پيش رفتيد و براي بهبودي تان كار مي كنيد چه تعريفي از آن داريد؟
- من از خدا 48 سال عمر گرفته ام، اما اعتراف مي كنم، هرگز و هرگز مفهوم خدايي كه فراتر از تصورات من است را درك نكرده بودم. من در اين قدم با فروتني از او مي خواهم كه كمبودها، نواقص و ضعفهايم را برطرف كند. واقعيت اين است كه ظريف ترين و به قولي حساس ترين خط و مرز در همين نقطه است.
* در اين مرحله چه درخواستي داريد و چه كمكي مي خواهيد به شما بشود؟
- من با كلمه درخواست موافق نيستم، ما در گامهاي قبل تلاش زيادي كرديم تا نواقص مان برطرف شود، اما در اين مرحله به مفهوم بالاتري مي رسيم، يعني تمرين اصول روحاني به جاي نواقص اخلاقي كه داشتيم.
*آنگونه كه من درك كردم گام چهارم نواقص شخصيتي اساسي كساني كه برنامه بهبودي را طي مي كنند را آشكار مي سازد، در قدم پنجم بيمار به وجود آنها اعتراف مي كند و در قدم ششم كاملاً آمادگي پيدا مي كنيد تا آنها برطرف شوند، حال اشاره داريد به اينكه در قدم هفت به يك اصل روحاني مي رسيد، مي توانيد بيشتر توضيح بدهيد؟
- اين اصل روحاني در تمام مراحل هست، آنچه كه مسلم است ما در نتيجه انجام قدمهاي قبل متوجه شديم كه اگر بخواهيم در مسيري روحاني پيش برويم و پاك بمانيم، بايد فروتني و تواضع بيابيم ما توجه دقيق داريم كه فروتني و شكسته نفسي با حقير شمردن و ناچيز دانستن خود تفاوت بسياري دارد.
* اين تواضع و فروتني به چه معناست؟ يعني چگونه اين صفت را كسب مي كنيد و مي پذيريد اشكالات يا نواقصي داشته ايد؟
- بگذاريد پاسخ شما را اينگونه بدهم، من ياد گرفتم كه بطور واقع بينانه به جايگاهي كه در اجتماع دارم آگاه شوم و معني آن اين نيست كه من خود را حقير، ناچيز و كم ارزش به حساب آورم. بلكه برعكس، نكات مثبت و نيرومند خود را شناسايي مي كنم و بايد براي انجام قدم هفت خود قبلي ام را از سر راه بر دارم!
* چه جمله جالبي! خودم را از سر راهم كنار بكشم، خوب به فرض كه اين كار را انجام داديد چه كمكي به شما مي كند، در واقع چرا چنين احساسي را تجربه مي كنيد، كه خودتان مانعي براي خود به حساب مي آييد؟
- اولاً فرض نيست، واقعيت است، چون هميشه من براي خودم مانعي بودم تا خدا را نبينم و حتي نگذارم كه آنچه او مصلحت مي داند برايم رقم بخورد و اين همان احساسي است كه شما گفتيد تجربه مي شود، احساس اينكه بگذارم خدا كار خودش را بكند!! و من با فروتني از او بخواهم كه براي برطرف كردن مشكلاتم، نواقص و كمبودهايم كمكم نمايد. در همين جا متذكر شوم كه بسياري از ما با لغت فروتني دچار مشكل مي شويم. خود من، مدتها نمي توانستم تفاوت اين واژه را در مقاطع زندگيم درك كنم.
مدتها فكر مي كردم اگر از خدا بخواهم او تمام مشكلات مرا حل كند، در جايي كه به خواسته ام نمي رسيدم فكر مي كردم حتماً، برنامه اي كه من به واسطه آن دارم روي بهبودي ام كار مي كنم اشكال دارد! من از دست خودم خسته شده بودم، اما كم كم فهميدم كه اگر روحيه فروتني و تواضع را داشته باشم راحت تر به شكست اعتراف مي كنم و فهميدم من محدوديت دارم و بايد صبر كنم و خداوند آنچه كه به صلاح من باشد سر راهم قرار مي دهد.
* اشتباه نمي كنم اگر بگويم شما در اين قدم به تمامي تسليم مي شويد؟
- كاملاً درست فكر مي كنيد، در اين قدم به اين درجه از تعقل رسيدم كه نه برترم نه كمتر... و تسليم شدن تنها در معناي مسير شكل قوي تري مي يابد. ما در قدم سوم اراده زندگيمان را به خداوند كه مي شناسيم وامي گذاريم؛ من به تدريج به اعتمادي رسيدم كه نياز به افزايش و گسترش اين اعتماد دارم تا بتوانم در قدم هفت به بهترين نحو و به گونه اي شايسته عمل كنم.
* فروتني و تواضع كه در قدم هفت بدان بسيار تاكيد شده چگونه بر بهبودي شما تاثير گذاشته است؟
- فروتني احساس اينكه من يك انسان هستم را ايجاد مي كند، من حالا با خودم مهربانم، اينكه به عنوان يك انسان، در جايي اشتباه و در جايي ديگر درست رفتار مي كنم. ديگر سعي نمي كنم خودم را خوب جلوه بدهم و مهمتر از همه من هم مثل تمام آدمهاي ديگر در معرض شكست و ناكامي قرار دارم.
* چگونه مي خواهيد كمبودهاي خود را ساماندهي كنيد؟
- من از خداوند مي خواهم همانگونه كه او را درك مي كنم، كمك كند تا كمبودهايم را برطرف نمايم حال پاسخي كه خداوند به من مي دهد بسته به نوع درك من از خدا دارد. من از خداوند بارها و بارها مي خواهم تا روزي كه زنده ام به من كمك كند. در اينجاست كه در اين قدم من بايستي بيشتر با دعا كردن براي برطرف شدن كمبودهايم كار كنم، من در اين قدم تمام تلاشم اين است كه از خدا فاصله نگيرم و به او اعتماد كنم چرا كه تنها اوست كه مرا ياري مي دهد.
* اعتماد، اعتقاد و توكل به خدا، و اين تنها كليد موفقيت شما بوده و هست؟
- بله، اما با صبر و حوصله بايد تمرين كنم و به خود فرصت بدهم تا بتدريج اين كمبودها رفع شوند.
* كار در اين قدم چه احساسي را در شما بوجود مي آورد.
- آرامش و جستجو براي رشد روحاني كه در تمام طول مدت با ماست و نيز قدرتي كه توسط آن، ابراز عشق نيروي برترم را نسبت به خود احساس مي كنم. و اينكه در طول زندگي ام بايستي به مرحله فروتني و كمال برسم.
* شما از يك سلوك دروني صحبت مي كنيد؟
- ما در حال تغيير يافتن هستيم، من خودم را يك مثال زنده و مجسم از آنچه كه قدرت تغيير خداوند است مي دانم و اين همان معجزه است. من خواستار بهبودي مداوم و آزادي ام هستم و اين راهي است براي گامهاي بلند بعدي.

جدول اعداد (سودوكو) 242
007968.jpg
اعداد 1 تا 9 را در هر يك از سطرها و ستون ها و مربع هاي كوچك 3 در 3 طوري قرار دهيد كه فقط يك بار نوشته شود. پاسخ جدول را فردا در روزنامه ملاحظه خواهيد كرد.

اجتماعي
اقتصاد
انديشه
سياست
شهرآرا
هنر
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  شهرآرا  |  هنر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |