شنبه ۲۲ مهر ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره ۴۱۰۹ - Oct 14, 2006
علائم كمبود اعتماد به نفس
003249.jpg
زهرا عليا- اعتماد به نفس به درجه توجه افراد نسبت به خويش يا احترامي كه به خود مي گذارند اشاره دارد و مقدار ارزشي است كه افراد براي توانايي ها و عقايدشان قائل مي شوند.
وارن (1991) مي گويد: اعتماد به نفس به دو بخش تقسيم مي شود:
بخش اول: توانايي گفتن اينكه من مهم هستم ، من به حساب مي آيم
بخش دوم: توانايي گفتن اينكه من با كفايت هستم ، من چيزي براي عرضه كردن به ديگران و دنيا دارم. همه ما به نوعي با مسأله اعتماد به نفس و نقش و اهميت آن در جريان زندگي مواجه هستيم بنابراين مي توانيم با استناد به علائم علمي و مستند كاهش اعتماد به نفس در متن ذيل ميزان اعتماد به نفس خويش را محك بزنيم و مورد ارزيابي قرار دهيم.
علائم كمبود اعتماد به نفس:
۱ - از دست دادن وزن و اشتها۲ - پرخوري۳ - يبوست و اسهال۴ - اختلالات خواب (بي خوابي يا مشكل در به خواب رفتن يا بيدار خوابي)5 - پرخوابي۶ - شكايت از خستگي۷ - كناره گيري از فعاليت ها۸ - شركت نكردن در بحث ها و گفت وگوها (تمايل به بودن در حاشيه)، بيشتر شنونده بودن تا شركت كننده۹ - كاهش ميل جنسي۱۰ - كاهش رفتارهاي خودانگيخته۱۱ - حالت نامناسب بدني۱۲- حالت اضطراب،غمگيني و نااميدي، درماندگي وعجز
13 - ترس از عصباني كردن ديگران
۱۴ - احساس تنهايي، احساس اينكه ديگران شخص را دوست ندارند و قادر نبودن به بيان احساس خود و ضعف در مواجه يا چيرگي بر مشكلات
۱۵ - اجتناب از موقعيت هايي كه شخص بايد در معرض عموم قرار گيرد و خود را افشا كند.16 - ناتواني در انجام دادن كارها به نحو مطلوب يا ثمربخش۱۷ - حساسيت به انتقاد، كمرويي۱۸ - شكايت هاي فراوان از دردهاي جسماني۱۹ - احساس بي ارزشي و بي لياقتي
۲۰ - حالاتي از ملامت خود، تنفر از خود و راضي نبودن از خود۲۱ - انكار موفقيت ها و دستاوردهاي گذشته و انكار موفقيت در فعاليت هاي جاري
۲۲ - احساس اينكه هر كاري كه شخص انجام مي دهد با شكست مواجه مي شود و يا بي معني است۲۳ - نشخوار مسائل۲۴ - در جست وجو و طالب تشويق از سوي ديگران، تلاش براي به دست آوردن محبت اما ناتواني در انجام نثار مقابل محبت به ديگران۲۵ - خود را سربار ديگران ديدن.

گرايش هاي روان رنجورانه در افراد مبتلا به اختلالات شخصيتي
سه تيپ رنجور
تهيه و تنظيم: سميه شرافتي
003237.jpg
شخصيت روان رنجورانه را تا چه اندازه مي شناسيد؟ تا چه حد با نگرش ها و رفتارهايي اين افراد آشنا هستيد؟ نگرش ها و رفتارهايي كه بيانگر تمايل به سوي مردم است، عليه مردم حركت مي كند و يا اين كه از آنها فاصله مي گيرد. كارن هورناي ، يكي از روان تحليلگران و كسي كه سال هاي اوليه كودكي را در شكل گيري شخصيت انسان بسيار مهم مي داند معتقد است: نيروهاي اجتماعي در كودكي بر رشد شخصيت تأثير دارند نه نيروهاي زيستي. به نظر هورناي، مردم نه به وسيله پرخاشگري بلكه به وسيله نياز به ايمني و محبت برانگيخته مي شوند.
نظريه شخصيت او شرح مي دهد كه چگونه كمبود محبت در دوران كودكي، اضطراب و خصومت را پرورش مي دهد. اين كه كودك احساس امنيت و فقدان ترس كند، در تعيين بهنجار بودن رشد شخصيت او با اهميت است. هورناي، تصور مي كرد كه نياز ايمني بر كودك حاكم است. منظور او، نياز به امنيت و رهايي از ترس بود. امنيت كودك كاملاً بستگي به اين دارد كه والدين چگونه با او برخورد كنند و اين كه كودك را دوست بدارند و او را بخواهند.
هنگامي كه امنيت تضعيف شود، خصومت به وجود مي آيد. ممكن است كودك به خاطر احساس درماندگي، ترس از والدين، نياز به محبت والدين و يا احساس گناه ناشي از نشان دادن خصومت، آن را سركوب كند. سركوب كردن خصومت منجر به اضطراب بنيادي مي شود به نوعي كه فرد احساس مي كند در دنياي خصمانه، تنها و درمانده است.
اين اضطراب پايه اي است براي به وجود آمدن روان رنجوري هاي بعدي. با اين مقدمه حال مي توانيم به انواع گرايش هاي روان رنجوري مثل اختلال شخصيت وابسته، شخصيت پرخاشگر و شخصيت منزوي بيشتر بپردازيم.
شخصيت مطيع
مهم ترين ويژگي اختلال شخصيت وابسته، نداشتن اطمينان برخود، وابستگي كامل به ديگران، رفتار تسليم جويانه، كمرويي و ترديد و پرهيز از مسئوليت ها است. نياز بيش از حد شخصيت وابسته براي اين كه تحت حمايت و حراست قرار بگيرد، سبب مي شود تسلط ديگران را به راحتي بپذيرد. ترس وي از جدايي موجب مي گردد رفتاري تسليم جويانه و مقاومت آميز در برابر ديگران پيش گيرد. اين رفتارها از ابتداي جواني ظاهر مي شود و در زمينه هاي گوناگون تجلي پيدا مي كند.
شخصيت وابسته در تصميم گيري هاي معمولي روزانه هم مشكل دارد، قادر به نه گفتن نيست و در هيچ مورد نمي تواند مخالفت خود را با نظر ديگران بيان كند. اين افراد ديدي منفي، بدبينانه و مردد نسبت به خويش دارند و توانايي هاي خود و حتي آنچه را كه مالك آن هستند را ناچيز مي شمارند. روابط اجتماعي آنها محدود به افراد معدودي مي شود كه فرد به آنها وابسته است.
اين افراد معمولاً به يك شخصيت سلطه گر (دوست يا همسر) نياز دارند كه آنها را سرپرستي و راهنمايي نموده و از آنها حفاظت كند. همچنين براي رسيدن به اهدافشان مقابل ديگران مخصوصاً والدين به گونه اي رفتار مي كنند كه ديگران آنها را جالب يا دلنشين بيابند.
شخصيت هاي مطيع آشتي جو هستند و اميال شخصي خود را تابع اميال ديگران مي كنند. هرگز جسور، انتقادي و يا پرتوقع نيستند و نسبت بر خودشان همواره نگرش ضعف و درماندگي  دارند. هر گونه نشانه طرد (واقعي يا خيالي) براي آنها وحشتناك است و به افزايش تلاش براي به دست آوردن محبت مجدد شخصي كه آنها را طرد كرده، منجر مي شود البته منشأ اين رفتارها برمي گردد به خصومت، احساس عميق نافرماني و انتقام جويي سركوب شده كه فرد وابسته آنها را به صورت وارونه نشان مي دهد.
اين اختلال مي تواند ناشي از رفتار والديني باشد كه بيش از اندازه حمايتي و خودكامه هستند. اين والدين وابستگي را در فرزندان خود ترغيب مي كنند و اين رفتار وابسته، حس مراقبت تسلي بخشي را براي والدين به ارمغان مي آورد.
در صورت پايان يافتن يك رابطه نزديك، افراد مبتلا به اختلال شخصيت وابسته ممكن است به سرعت در پي رابطه ديگري باشند كه نياز به مراقبت و حمايت آنها را ترغيب كند. اعتقاد آنها مبني بر اين كه قادر نيستند در غياب رابطه اي نزديك كاركرد مناسبي داشته باشند موجب مي شود به سرعت به شخص ديگري دلبسته شوند.
اختلال شخصيت وابسته با ديگر اختلالات شخصيت به ويژه اختلالات شخصيت مرزي، اجتنابي و نمايشي همراه است. بيماري فيزيكي مزمن نيز ممكن است فرد را براي ظهور اين اختلال مستعد كند.
اين اختلال در زنان بيشتر از مردان است. همچنين در فرزندان كوچك تر خانواده، احتمال آسيب پذيري بيشتري براي ابتلا به آن وجود دارد. بنياد درمان شخصيت هاي وابسته نيز متكي به روان درماني و دارو درماني است. رفتار درماني، خانواده درماني و گروه درماني نيز تاكنون نتايج موفقيت آميزي داشته اند.
شخصيت  پرخاشگر
اين افراد عليه مردم حركت مي كنند. آنها به گونه اي خشن و آمرانه، بدون توجه به ديگران عمل كرده و براي به دست آوردن كنترل و برتري كه بسيار براي زندگي شان حياتي است، بايد همواره در سطح بالا عمل كنند و به وسيله ممتاز بودن و به دست آوردن شهرت از اين كه برتري آنها را تأييد مي كنند، ارضا مي شوند. اين افراد براي پيش افتادن از ديگران برانگيخته مي شوند و درباره هر كس برحسب استفاده اي كه از رابطه با آنها مي برند، قضاوت مي كنند. آنها براي خشنودي ديگران تلاش نمي كنند بلكه جروبحث، انتقاد و پافشاري مي كنند و هر كاري كه براي به دست آوردن و حفظ برتري و قدرت لازم باشد انجام مي دهند. آنها براي اين كه بهترين باشند سخت خود را تحريك مي كنند بنابر اين در شغلشان ممكن است موفق باشند. آنها از توانايي هاي خود مطمئن هستند و در نشان دادن و دفاع از خود بي پروا هستند.
شخصيت اجتنابي
افراد مبتلا به اين اختلال از تماس بين فردي به دليل ترس از انتقاد، عدم تأييد و يا طرد شدن دوري مي كنند و براي اين جدايي مي كوشند تا خود بسنده شوند.
براي همين بر امكانات خودشان متكي شده و اعلام بي نيازي مي كنند. برعكس افراد مبتلا به شخصيت وابسته، اين افراد از برقراري ارتباط جديد امتناع مي كنند مگر اين كه كاملاً مطمئن باشند بدون هيچ انتقادي مورد محبت و پذيرش آنها قرار خواهند گرفت.
ميل زياد به تنهايي باعث مي شود كه تجربه اي مثل گوش دادن به موسيقي نيز اين افراد را آشفته كند. آنها بايد از هر گونه قيد و بند مثل جدول زماني، برنامه زمان بندي شده، تعهدات طولاني مدت و گاهي حتي فشارهاي بسيار كوچك در زندگي اجتناب كنند. آنها نياز به برتري دارند، اما نه به شيوه شخصيت پرخاشگر. چون نمي توانند به طور فعال باديگران رقابت كنند. يكي از جلوه هاي اين حس برتري، احساس بي نظير و مجزا بودن و فرق داشتن است آنها جلوي تمام احساسات خود نسبت به ديگران، مخصوصاً عشق و نفرت را مي گيرند يا اين كه آنها را انكار مي كنند.
اين افراد به خاطر محدوديت عواطفشان، تأكيد زيادي بر عقل، منطق و هوش دارند. رفتار اجتنابي اغلب در نوزادي يا كودكي همراه با خجالتي بودن، منزوي بودن و ترس از غريبه ها و موقعيت هاي جديد شروع مي شود. اگر چه خجالتي بودن كودك يك پيش سير براي اين اختلال است، در بيشتر افراد با بالا رفتن سن به تدريج ناپديد مي شود.
برعكس افرادي كه در شرف بروز اختلال شخصيت اجتنابي هستند ممكن است در خلال بزرگسالي و اوايل كودكي، زماني كه روابط اجتماعي با افراد جديد از اهميت خاصي برخوردار است به طور فزاينده اي خجالتي و دوري گزين شوند.
ديگر اختلالاتي كه معمولاً همراه با اختلال شخصيت اجتنابي هستند عبارتند از: اختلالات خلقي و اضطرابي. اين اختلال اغلب همراه اختلال شخصيت وابسته تشخيص داده مي شود به دليل اين كه افراد مبتلا به شخصيت اجتنابي به قليل دوستان خود خيلي دلبسته و وابسته مي شوند.
به طور كلي مي توان گفت فرد روان رنجور براي كنترل اضطراب بنيادي خود، به وسيله اين گرايش ها فكر و عمل مي كند. هر سه اين گرايش ها به نظر هورناي در فرد وجود دارد منتهي هميشه يكي از آنها غالب است و دو گرايش ديگر با شدت كمتري وجود دارند.

معمول اما پيچيده
فرزانه فخريان
003246.jpg
كودكان در همه سنين سردرد را تجربه مي كنند، اما به علل مختلف. بچه ها معمولا جوش مي زنند و دل درد مي گيرند.
بيشتر كودكاني كه در سنين مدرسه هستند، به دليل عودكننده اي سردرد مي گيرند. حتي قبل از ورود به مدرسه، تقريبا يك سوم كودكان دچار نوعي سردرد مي شوند.
شما مي توانيد بفهميد سردرد فرزندتان چطور آغاز مي شود و تشخيص دهيد چه اقداماتي براي كمك به او مي توانيد به عمل آوريد.
دلايل بروز سردرد
عوامل بسياري، به تنهايي يا در كنار هم، مي تواند فرزندتان را مستعد ابتلا به سردرد كند؛ كه عبارتند از:
* استعداد ژنتيكي:
سردردها، به خصوص ميگرن، در خانواده ها به ارث مي رسند. اگر سابقه سردرد در فاميل و خانواده تان داريد، خطر ابتلاي فرزندتان به آن نيز بيشتر خواهد بود.
* آسيب جمجمه:
كوفتگي و ضربه ناشي از تصادف مي تواند موجب سردرد شود. اگر چه بسياري از جراحات سر مختصر است، اما اگر فرزندتان به سختي با سر به زمين خورد، فورا به دنبال مراقبت پزشكي براي او باشيد.
* بيماري و عفونت:
سردرد، نشانه كثيرالوقوع بسياري از بيماري هاي معمول كودكان است. عفونت گوش، عفونت سينوس، سرماخوردگي و آنفلوانزا غالبا سردرد نيز به همراه دارند.
* عوامل محيطي:
شرايط محيط، شامل تغييرات آب و هوا، بو، صداي بلند و نور زياد مي تواند سردرد ايجاد كند.
* عوامل احساسي:
مقايسه شدن با ديگران، مشكلات مدرسه و توقعات والدين مي توانند استرس و اضطراب زيادي ايجاد كنند. كودكان افسرده معمولا از سردرد شكايت مي كنند، خصوصا اگر در تشخيص احساس ناراحتي و تنهايي دچار مشكل باشند.
* غذا و نوشيدني هاي خاص:
مواد افزودني كه در بعضي غذاها مانند هات داگ يافت مي شوند، به عنوان محرك سردرد شناخته شده اند. علاوه بر اين، كافئين موجود در سودا، شكلات، قهوه و چاي نيز موجب سردرد مي شود.
* كمبود خواب:
خستگي بيش از حد نيز در كودكان ايجاد سردرد مي كند.
انواع سردرد
توصيف سردردها خصوصا در مورد كودكان دشوار است. بعضي سردردها مربوط به اضطراب هستند و برخي ديگر ريشه در بيماري يا جراحت دارند. با اين حال همه سردردها به دو دسته اصلي و فرعي تقسيم مي شوند.
سردردهاي اصلي
سردردهاي اصلي خود به خود پيشرفت مي كنند و به ندرت نتيجه يك بيماري يا جراحت هستند. اين نوع سردردها عبارتند از:
* سردرد هيجاني:
اين نوع سردرد كه ناشي از اضطراب است، در اكثر كودكان ديده مي شود. اگر كودك شما چنين سردردي داشته باشد، معمولا از سفت شدن و فشار در گيج گاه، گردن و ماهيچه هاي جمجمه گله مي كند.
* ميگرن:
تقريبا ده درصد كودكاني كه به مدرسه مي روند ميگرن را تجربه مي كنند. قبل از رسيدن به سن بلوغ، ميزان بروز ميگرن در دختران و پسران يكسان است، اما در سنين نوجواني، دختران بيشتر به ميگرن مبتلا مي شوند.
اگر چنين سردردي طولاني شود، ناتوان كننده هم خواهد بود زيرا تهوع، استفراغ و حساسيت شديد به نور و صدا را به همراه دارد. برخلاف سردردهاي هيجاني، ميگرن معمولا در اوقات تفريحي و بدون استرس بروز مي كند.
* سردردهاي خوشه اي:
اين نوع سردرد در كودكان به ندرت ديده مي شود. سردرد خوشه اي معمولا ناتوان كننده و همراه با درد خنجري و شديد در يك سمت سر است.
سردردهاي فرعي
سردردهاي فرعي از بعضي شرايط خاص نشأت مي گيرند مانند:
* تب
* كوفتگي سر
* سرماخوردگي
* عفونت سينوس
* عفونت گوش
* مننژيت
* عوارض جانبي دارويي
آيا سردرد كودك شما مزمن است؟
از آنجايي كه دلايل سردرد كودكان بسيار زياد است، هر كودكي نياز به ارزيابي فردي دارد. براساس يك قاعده تجربي، اگر كودك شما سردردهاي هفتگي و يا مرتب دارد،  همين كافي ست تا او را از مدرسه رفتن و فعاليت هاي ديگر بازداريد و او را فوراً نزد پزشك ببريد. اگر فرزندتان براي توصيف مشكلش خيلي كم سن و سال است، ممكن است گريه كند و با نگه داشتن سرش در دست ها، درد شديد را به شما نشان دهد.
پيشگيري از سردرد كودكان
اقداماتي نيز براي پيشگيري از سردردهاي گاه به گاه كودكان وجود دارد:
به استراحت كافي اصرار كنيد:
كودكان و نوجوانان به خواب زياد – هشت تا ده ساعت در روز – نياز دارند. از سوي ديگر، خواب بيش از حد نيز مي تواند ايجاد سردرد كند، بنابراين اجازه ندهيد فرزندتان روز را به خواب بگذراند.
رژيم غذايي سالمي فراهم كنيد:
مطمئن شويد كه فرزندتان صبحانه،  ناهار و شام مي خورد و خوراكي هاي سالمي براي انتخاب در طول روز، در اختيار دارد. علاوه بر اين، اطمينان حاصل كنيد فرزندتان به مقدار كافي آب مي نوشد – خصوصا در هواي گرم و بعد از فعاليت هاي سنگين.
با اولين علايم سردرد اقدامات لازم را به عمل آوريد:
اگر احساس كرديد فرزندتان در آستانه ابتلا به سردرد است، او را تشويق كنيد در يك اتاق تاريك و ساكت كمي استراحت كند.
زمان سردردها را يادداشت كنيد:
زمان و مكان سردردها را يادداشت كنيد. هر عقيده، رفتار يا اتفاقي را نيز در زمان سردرد، ذكر كنيد. از اين اطلاعات براي كمك به فرزندتان استفاده كنيد تا از محرك هاي سردرد دوري كند.
از استرس جلوگيري كنيد:
در مورد عواملي كه ممكن است موجب اضطراب شوند، هوشيار باشيد؛ مانند سختي انجام تكاليف مدرسه و يا روابط تيره با دوستان
اگر سردرد فرزندتان مربوط به اضطراب يا افسردگي است، با يك مشاور صحبت كنيد.
درمان  سردردهاي كودكان
معالجه، به نوع سردرد بستگي دارد كه مي تواند شامل موارد زير باشد:
* رفتار درماني
سردردهاي مربوط به استرس و اضطراب غالبا اوج عوامل احساسي و فيزيكي را همراهي مي كنند. اگر در كودكتان نشانه اي از اضطراب، مانند تغييرات رفتاري، اختلالات خواب و خوراك و عدم تمايل به انجام فعاليت هاي مورد علاقه، مي بينيد مشاوره حرفه اي مي تواند به او كمك كند.
* درمان سرپايي
مسكن هاي درد مانند استامينوفن و ايبوپروفن نشانه هاي سردردهاي متوسط را از بين مي برند و فرزندتان را آرام مي كنند. اين دو قرص تب را نيز پايين مي آورند. اما به فرزند زير شانزده سالتان آسپرين ندهيد.
* درمان نسخه اي
ارگوتامين و داروهاي دسته تريتپان، حتي ميگرن پيشرفت كرده را تسكين مي دهند. داروهاي ضدتشنج و ضدافسردگي نيز مي توانند از ميگرن مكرر و ناتوان كننده جلوگيري كنند.

يادداشت
به بهانه روز جهاني عصاي سفيد
003243.jpg
گروه اجتماعي- در سال 1950 سازمان ملل متحد و شوراي جهاني نابينايان قانون عصاي سفيد را بررسي و تصويب كردند و روز 15 اكتبر برابر با 23 مهرماه را روز جهاني عصاي سفيد يا روز جهاني ايمني نابينايان اعلام نمودند.
قانون عصاي سفيد تصويري جديد از نابينايان را در جامعه ترسيم مي كند و از افراد نابينا مي خواهد كه به منظور حمايت از منافع خود از تمام مفاد اين قانون آگاه باشند. در ميان وسايل كمك حركتي نابينايان مي توان عصاي سفيد را به عنوان پرچم استقلال آنان قلمداد كرد. البته اين ابزار حركتي سودمند در صورتي از كارايي برخوردار خواهد بود كه نارسايي هاي فيزيكي محيط زندگي افراد نابينا تقليل يابديا يا به طور كلي حذف شود. بنابراين علاوه بر توجيه به مسايل عاطفي و احساسي، كمترين هزينه و لحاظ كردن عوامل لازم، ضروري است زمينه اي را براي تردد آسان آنان فراهم سازيم و كمك شاياني به استقلال حركتي نابينايان بكنيم.
نابينايي هرگز مانع رشد و ترقي نمي شود. اگر فرد نابينا خود را باور داشته باشد و بداند كه مي تواند با وجود نابينايي به موفقيت هاي فراواني نايل شود.
براساس آمارهاي سازمان بهداشت جهاني هر ثانيه يك نفر و هر دقيقه يك كودك در جهان نابينا مي شود و براساس آخرين آمار موجود 37 ميليون نفر نابيناي مطلق و 124 ميليون كم بينا هم اكنون در جهان زندگي مي كنند. حدود 60 درصد اختلالات بينايي قابل درمان و 20 درصد آنها قابل پيشگيري هستند آب مرواريد مهم ترين اختلال بينايي است كه علت 48 درصد اختلالات بينايي نيز مي باشد. در كشور ما براساس آمارهاي جهاني پيش بيني مي شود حدود 400 هزار نفر دچار كم بينايي و يا نابينايي باشند اما تاكنون 76 هزار و 707 نفر نابينا و كم بينا در ايران شناسايي شده اند. در صورتي كه اختلالات بينايي بخصوص تنبلي چشم به موقع تشخيص داده نشود از سن 8 سالگي به بعد تقريباً هيچ كاري براي درمان آن نمي توان انجام داد و فرد حتماً نابينا مي شود و يا اينكه با اختلالات شديد بينايي در آينده مواجه خواهد بود. يكي از اساسي ترين مشكلات نابينايان مسأ له اشتغال است زيرا در ميان آنها تعدادي افراد با تحصيلات بالا وجود دارد كه متأسفانه كارفرمايان از به كارگيري آنها طفره مي روند در حالي كه نابينايان حق استفاده از كليه امكانات رفاهي معمول در جامعه را دارند و به بهانه نابينا بودن (درحالي كه آنها هم هزينه بيشتر آدم هاي سالم را دارند) از حقوق طبيعي خود محروم بمانند. ارائه وسايل كمك توان بخشي مانند عصا، لوح و قلم براي نوشتن و خواندن به خط بريل و ارائه خدمات آموزشي ويژه نابينايان و اقدامات بينايي سنجي و درمان هاي تخصصي و فوق تخصصي به موقع براي پيشگيري از نابينايي كودكان در آينده از جمله اقدامات مؤثري است كه براي پيشگيري و توان بخشي نابينايان بايد در سرلوحه اقدامات هر دولت و نهادي قرار گيرد.

دريچه
پوستي بدون چروك با 10 ماده غذايي
رزيتا شاهرخ- بسياري از مردم ويتامين A را پيام آور بينايي بهتر مي دانند. توجه كنيد كه سلامت پوست ما نيز مستقيماً به ميزان ويتامين A غذاي ما مرتبط است. ويتامين A براي خنثي كردن عناصر مضر پوست نقش آنتي اكسيدان را بازي كرده و از تشكيل چين و چروك در آن جلوگيري مي كند. به علاوه پيشرفت آن را به تأخير مي اندازد و پوست ما را جوان نگاه مي دارد. دوسوم ويتامين A مصرفي ما از بتاكاروتن تأمين مي شود كه توليدكننده رنگ زرد و نارنجي در ميوه ها و سبزي هاست. بدن ما بتاكاروتن را به ويتامين A كه براي سلامت پوست الزامي است تبديل مي كند و به مصرف مي رساند. سيب زميني، هويج و زردآلو منبع غني بتاكاروتن است.ويتامين A نوسازي پوست را افزايش مي دهد و از تشكيل چين و چروك در آن جلوگيري مي كند.ويتامين A محلول در چربي بوده و به راحتي در بافت بدن ما ذخيره مي شود، در حالي كه قابليت ذخيره شدن در هيچ گياهي را ندارد. مصرف آن بيش از ميزان مجاز روزانه تأثير سمي دارد، بنابراين عاقلانه نيست كه قرص ويتامين A را به غذاي خود بيفزاييد.
10 راه ساده براي افزودن بتاكاروتن به سبد غذايي شما وجود دارد.
۱ - هويج رنده شده به سس ماكاروني يا لازانياي خود بيفزاييد. در مزه غذا تأثير چنداني ندارد،  اما كاروتن آن پوست شما را تغذيه مي كند.2 - برگ تازه اسفناج را به سبزيجات سالاد خود بيفزاييد. اسفناج نسبت به ساير سبزيجات گروه خود بتاكاروتن بيشتري دارد.3- روزانه يك ماده لبني با طعم ميوه مصرف كنيد، مثل ماست و ميوه تازه. زردآلو، هلو و انبه را به آن بيفزاييد تا ميزان كاروتن غذاي شما افزايش چشمگيري داشته باشد. 4 - برش هاي كوچكي از هندوانه را همراه با نعناع به نوشيدني خود بيفزاييد، تأثير بسيار مطلوبي بر پوست شما خواهد گذاشت.منابع غني از ويتامين A عبارتند از: جگر، شير، زرده تخم مرغ، پنير چدار، ماهي،  سيب زميني شيرين، هويج، كدو حلوايي،  طالبي، زردآلو، هلو، كلم بروكلي، گريپ فروت، اسفناج و ساير سبزيجات سبز تيره و برگي شكل.5 - هميشه برگ كلم تازه داشته باشيد و به عنوان پيش غذا آن را ميل كنيد.6 - به شام خود ميوه بيفزاييد. كمپوت هلو و زردآلو يا هلو و زردآلو تازه را در دسترس نگه داريد تا به سالاد ميوه شبانه خود بيفزاييد.7- ميوه هاي گرمسيري را انتخاب كنيد. اگر از ميوه هاي عادي خسته شده ايد به ميوه هاي مناطق حاره مانند انبه روي آوريد.8 - گل كلم يا اسفناج تازه را به ماكاروني با سالاد گوجه فرنگي بيفزاييد. موجب شادابي پوست شما خواهد شد.9 - انبه را در سس تند جانشين گوجه فرنگي كنيد كه نه تنها گيرنده هاي چشايي شما به وجد درمي آيند بلكه ميزان زيادي كاروتن نيز به سبد غذايي شما افزوده شده است.10 - آب ميوه هاي غني از كاروتن را بنوشيد، مثل آب طالبي و آب هويج.

درمانگاه
استرس هاي شغلي
003240.jpg
مسعود صابري- در بررسي هاي اخير آمريكايي ها، شغل را مهم ترين عامل بروز استرس معرفي كرده اند. همچنين عدم فعاليت هاي ورزشي اجتماعي باعث ايجاد استرس در افراد است. يك سوم آمريكايي ها اذعان داشته اند كه همواره براي رسيدن به محل كار خود عجله دارند و نيمي از اين كه هزينه بسياري را صرف روزهاي تعطيل مي كنند، ناراحتند. نگراني در باره شغل هاي اجرايي، حقوق، امنيت شغلي، ازدياد سرگروه هاي شغلي، سركارگران و مشتريان عامل مؤثري در ايجاد استرس است. استرس بيش از حد شغلي باعث مي شود تا افراد نتوانند در موقع لزوم تصميمات درستي را در ارتباط با شغلشان اتخاذ نمايند.
فراهم آمدن فرصت هاي لازم براي رسيدن به امور كاري و زندگي روزمره و احساس رضايت شغلي، سطح كاري كارگران را بالا مي برد و استرس را به حداقل مي رساند. اگر استرس مربوط به شغل باشد، نتايج تخريب كننده اي از لحاظ فيزيكي، ذهني و يا هيجاني به همراه خواهد داشت. اين گونه استرس ها زماني رخ مي دهد كه فرد احساس رضايت و انگيزه كامل از كار و تلاش خود نداشته و براين باور است كه اهداف شخصي را در اين باره به دست نخواهد آورد. افرادي كه داراي شغل هاي امدادي و ياري رساننده در جامعه هستند نظير معلم ها، كارگران، متصديان، افسران پليس و غيره، بيشتر در معرض ابتلا به اين نوع افسردگي هستند. افرادي كه از افسردگي هاي رواني رنج مي برند كليه تفريحات و اهداف مهم زندگي خود را ترك مي كنند. براي بعضي از افراد نيز اين بيماري انگيزه هاي شغلي را كاهش داده و يا تحت الشعاع قرار مي دهد كه براي جلوگيري از اين نوع افسردگي ها نيازمند اصلاح مهارت هاي زماني در مديريت هستيم.البته ممكن است كه حالت هاي استرس زا براي هر شخصي رخ دهد و برخي موارد استرس زا غيرقابل اجتناب هستند. تحمل افسردگي هاي ناشي از عوامل بيروني در افراد بستگي به خود شخص دارد. شما مي توانيد روش هاي درستي را اتخاذ كرده تا بر افسردگي خود غلبه كنيد و آن را از بين ببريد.
نكاتي در باره فعاليت هاي روزانه
۱ - بر روي صندلي راحتي خود به مدت 10-5 دقيقه نشسته و چند نفس عميق بكشيد.2 - به خود آرامش داده و تصور كنيد كه تا حد امكان با نشاط هستيد و نسيم ملايمي پوستتان را نوازش مي دهد و يا صداي آبشار را مي شنويد.
۳ - بايستيد و بعضي از تمرينات كششي و انعطافي را انجام دهيد. با يك حركت آرام سرتان را از يك طرف به طرف ديگر بچرخانيد. دستانتان را جلوي صورت قرار داده و بالاي سرتان ببريد. به آرامي آن را خم نموده، سپس آنها را آزادانه رها كنيد.4 - برنامه  زماني خاصي را تنظيم كنيد و در آن فعاليت هاي روزانه خود را ثبت كنيد. به عنوان مثال زماني را براي قدم زدن و صحبت كردن با يك دوست اختصاص دهيد و يا طوري برنامه ريزي كنيد كه 15 دقيقه زودتر از گذشته به رختخواب برويد.

سلامت
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
زادبوم
حوادث
بين الملل
فرهنگ و آموزش
سياسي
شهر تماشا
شهري
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   بين الملل   |  
|  فرهنگ و آموزش   |   سياسي   |   شهر تماشا   |   سلامت   |   شهري   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |