چهارشنبه ۵ مهر ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره ۴۰۹۵ - Sep 27, 2006
بازپرس اصغرزاده خبر داد:
راز زندگي مقتول ساختمان نيمه كاره گشوده شد
بازپرس اصغرزاده
بازپرس جنايي براي تشخيص هويت مقتول جنايت فرمانيه، دستور انجام آزمايش ژنيتكي صادر كرد
000531.jpg
000528.jpg
گروه حوادث- آزاده مختاري: زني با مراجعه به شعبه دوم دادسراي امور جنايي تهران راز زندگي مقتول ناشناس جنايت ساختمان نيمه كاره در خيابان فرمانيه را گشود.
در آخرين ساعات كاري دوشنبه، زني ميانسال درحالي كه تكه اي از صفحه حوادث يك روزنامه را در دست داشت، به شعبه دوم دادسرا جنايي تهران آمد. او عكس دخترش را چند روز پيش در اين روزنامه به عنوان مقتول جنايتي تلخ ديده بود و بعد از شناسايي دختر 28 ساله اش روزهاي زيادي را در فراق او گريسته و درنهايت با پاهاي لرزان به دادسرا آمده بود تا هويت زن جواني را كه تحقيقات گسترده پليس براي يافتن هويت وي نتيجه چنداني نداشت براي بازپرس پرونده فاش كند.
بازپرس حسين اصغرزاده روز گذشته در توضيح اين خبر به همشهري گفت: اين زن روز گذشته با مراجعه به شعبه دوم دادسراي جنايي گفت: عكس زني كه به عنوان مقتول جنايت فرمانيه در روزنامه چاپ شده متعلق به دختر وي به نام مريم است.
اين زن در ادامه گفت: 20 سال قبل از پدر مريم جدا شدم و بعد از آن از يكي از استان هاي غربي كشور به تهران آمدم، مريم پيش پدرش ماند و من نيز بعد از آمدن به تهران ازدواج مجدد كردم و اين مساله باعث شد از دخترم بي خبر بمانم، فقط مي دانستم كه مريم 10 سال قبل خانه پدريش را ترك كرده و به تهران آمده بود.
در طول اين مدت كه در پايتخت زندگي مي كرد، دوبار ازدواج ناموفق داشت كه ثمره ازدواج اولش يك دختر است ولي از سرنوشت او و پدرش بعد از جدايي دخترم از آنان بي خبر بودم. پس از دوبار جدايي، مريم زندگي مستقل خود را آغاز كرد و هر از گاهي با من و خواهرم تماس مي گرفت.
خاله اش آخرين فردي بودكه صدايش را در روزهاي پاياني اسفند سال 84 از پشت تلفن شنيد و پس از آن از مريم خبري نداشتم، اما برايم عجيب بود كه دخترم حتي عيد نوروز را به من تبريك نگفت، روزها در بي خبري و دلهره گذشت تا اينكه عكس فرزندم را در روزنامه ديدم.
بازپرس حسين اصغرزاده روز گذشته با اعلام اين خبر افزود: گفته هاي اين زن با ادعاهاي مرد جواني كه هفته گذشته به عنوان متهم اين پرونده جنايي بازداشت شده بود و در تحقيقات بيان داشت كه مقتوله يك زن خياباني بوده است مشابهت زيادي دارد. در زمان كشف جسد اين زن در چاه ساختمان نيمه كاره در خيابان فرمانيه تهران دستور نمونه برداري از خون وي صادر شده بود و اكنون نيز با بيان گفته هاي اين زن براي قطعي شدن هويت مقتوله دستور آزمايش ژنتيك از اين زن كه خود را مادر وي معرفي كرده صادر شده است.
بر پايه اين گزارش، سه برادر افغاني كه توسط كارآگاهان اداره دهم آگاهي به عنوان عاملان قتل زن ناشناس بازداشت شده اند، هنوز متهمان اصلي قتل اين زن بوده ولي از چگونگي به قتل رسيدنش ابراز بي اطلاعي مي كنند.

خانواده كف زن
با هم سرقت مي كردند
مردي كه با همدستي همسر و مادر زنش اقدام به كف زني مي كرد، در آخرين سرقت خود به دام افتاد.
چندي پيش مردي با مراجعه به ماموران پليس چهارمحال و بختياري اعلام كرد: روز گذشته مقدار قابل توجهي پول از بانك گرفتم. بعد از بيرون آمدن از بانك يك مرد و يك زن با معرفي خود به نام مامور پليس، خواستار بازرسي بدني من شدند. آنها سپس به سراغ پلاستيكي كه پول ها را درون آن گذاشته بودم، رفتند و پس از بررسي آن محل را ترك كردند.
وي ادامه داد: وقتي به خانه رفتم متوجه شدم آن مرد و همدستانش سارق بودند و 2ميليون و 600 هزار تومان از پو ل هاي مرا سرقت كرده اند.
با طرح اين شكايت، ماموران اقدام به چهره نگاري از متهمان كرده و موفق به شناسايي هويت يكي از سارقان به نام احمد شدند.
كارآگاهان در ادامه مخفيگاه اين سارق را در خيابان زينبيه اصفهان، شناسايي و او را همراه همسرش به نام مريم و مادر زنش دستگير كردند.

دستگيري مرد افغان با تلفن همراه و كفش هاي مقتول
000519.jpg
گروه حوادث - پليس جنايي تهران در مسير تحقيقات خود بر روي پرونده كشف جسد در خودرو پيكان به يك تبعه افغان رسيدند.
ساعت 8 صبح روز شنبه گذشته گزارشي از كشف جسد مرد جواني به نام هادي در داخل خودرو پيكان وي به حسيني بازپرس جنايي گزارش شد، با حضور پليس و بازپرس جنايي در صحنه جنايت آنها با جسد مرد جوان كه در صندلي عقب خودرو پيكان در ميان پتو پيچيده شده بود، مواجه شدند. بوي تعفن ناشي از فساد جسد نشانگر اين مطلب بود كه چند روزي از مرگ مقتول مي گذشت. كارآگاهان اداره دهم در بررسي دقيق خودرو با دو چادر زنانه مواجه شدند كه سرنخي براي شناسايي عامل اين جنايت بود. به اين ترتيب تحقيقات براي شناسايي عامل جنايت آغاز شد.
روز گذشته بازپرس شعبه هفتم دادسراي امور جنايي از دستگيري مردي به نام بهرام كه از اتباع افغاني است، در پرونده اين جنايت خبر داد. پليس جنايي بعد از چند ساعت تحقيقات تخصصي اين مرد افغاني را كه تلفن همراه و كفش هاي مقتول نزد وي پيدا شده است، بازداشت كرد.
اين درحالي است كه بازپرس حسيني از پيدا شدن ردپاي يك زن در جريان وقوع اين جنايت خبر داد و گفت: تحقيقات براي شناسايي وي كه مهم ترين مظنون جنايت است، آغاز شده است. حسيني در خاتمه افزود: آمار وقوع جرم و جنايت از سوي اتباع افغاني در سال 85 بسيار بالاتر از آمار ارتكاب جرايم از سوي اين افراد در سال 84 است و وقت آن رسيده كه فكري جدي براي جلوگيري از وقوع اين فجايع صورت گيرد.

مكالمه پزشك با همسرش آدم ربايي را رقم زد
گروه حوادث- عاملان 7 ساعت شكنجه يك دكتر دندانپزشك با دستور بازپرس شعبه پنج دادسراي امور جنايي تهران بازداشت شدند.
زن با صورتي اشك آلود رو به روي بازپرس توكلي در شعبه پنجم دادسراي امور جنايي تهران نشسته بود. او متهم است كه با همدستي همسرش و پنج مرد ديگر، دندانپزشكي را 7 ساعت در منزلشان به قصد اخاذي شكنجه داده اند.
شاكي پرونده كه چند صندلي عقب تر از زن نشسته بود يكي از دندانپزشكان پايتخت است كه داستان 7 ساعت شكنجه خود در خانه آپارتماني را اين گونه تعريف كرد: روز 12 شهريور زن متهم به دليل دندان درد شديدي كه داشت به مطبم در خيابان مالك اشتر آمد. هنگام درمان وي همسرم با مطب تماس گرفت و بين ما گفت وگويي در خصوص خريد يك دستگاه خودرو ماكسيما رد و بدل شد. اين زن بعد از پايان درمان دندان دردش مطب را ترك كرد، يك هفته بعد از اين موضوع فردي با من تماس گرفت و مدعي شد كه مادر پيرش دچار دندان درد شديدي است ولي نمي تواند از خانه بيرون بيايد. او دايم التماس مي كرد براي درمان بيمار به منزل آنها كه فاصله زيادي با مطب نداشت بروم. من نيز با اين كه چند بيمار در مطب حضور داشتند به خانه آنها رفتم. خانه آنها يك واحد آپارتماني بود. وقتي وارد خانه شدم ناگهان خود را در محاصره پنج مرد ديدم. در آنجا بود كه زني كه چند روز قبل براي معالجه دندانش به مطبم مراجعه كرده بود را مشاهده كردم. در حالي كه متوجه شده بودم خطري در كمين است سعي كردم به خود مسلط باشم ولي آنها به سويم حمله ور شده و مرا به زور به داخل اتاقي كشاندند و با فيلمبرداري قصد اخاذي از من را داشتند، سپس با قمه و چاقو به جانم افتادند و 7 ساعت تمام به شيوه هاي مختلف شكنجه ام دادند. با تاريك  شدن هوا مرا داخل خودرويي انداخته و به مطب انتقال دادند. در آنجا بعد از گشودن در صندوق تمام وجوهات نقدي را ربوده و سپس يك چك 5 ميليون توماني نيز از من گرفته و بدن خون آلودم را در مطب رها كرده و متواري شدند. اين مرد 48 ساعت بعد از واقعه در حالي كه به خاطر تهديدهاي 5 مرد حتي حساب بانكي اش را نيز مسدود نكرده بود، به دادسراي امور جنايي مراجعه كرد و با دستور بازپرس پنجم دادسرا به پزشكي قانوني انتقال يافت. پليس آگاهي با دستور بازپرس توكلي زوج زورگير و همدستانش را طي يك عمليات پليسي بازداشت كردند. بر پايه اين گزارش، متهمان اقدام به نقد كردن چكي كه طي اين اخاذي پرماجرا از دكتر دندانپزشك گرفته بودند، كرده اند. تحقيقات تكميلي از متهمان تا فاش  شدن ابعاد واقعي ماجرا ادامه خواهد داشت.

سقوط مرگبار 2 كارگر از ساختمان وزارت كشاورزي
000522.jpg
000525.jpg
گروه حوادث- معاون عمليات سازمان آتش نشاني شهرداري تهران از سقوط مرگبار 2 كارگر از ساختمان وزارت جهاد كشاورزي خبر داد.
پرويز رزميان فر افزود: اين 2 كارگر كه در حال تميز كردن شيشه هاي ساختمان وزارت جهادكشاورزي واقع در بلوار كشاورز بودند، صبح ديروز سقوط كرده و در دم جان باختند. وي علت حادثه را خراب بودن بالابر ساختماني اين كارگران عنوان كرد. به گفته رزميان فر، ماموران ايستگاه 40 سازمان آتش نشاني شهرداري تهران به محل حادثه اعزام شدند، ولي متاسفانه هر 2 كارگر بعد از سقوط در دم جان باخته بودند. همچنين ، محمد تورنگ-رئيس مركز اطلاع رساني فرماندهي انتظامي تهران بزرگ - در اين خصوص، گفت: در بررسي هاي اوليه، پوسيدگي و در نهايت پاره شدن سيم بالابر،علت سقوط بالابر از طبقه 18 بوده است.

وكيل قلابي، ارثيه خانوادگي را به سه نفر فروخت
گروه حوادث - وكيل قلابي كه با سوءاستفاده از آگهي هاي روزنامه، اقدام به كلاهبرداري ارثيه خانوادگي كرده است، با دستور بازپرس شعبه 3 دادسراي خارك تحت تعقيب قرار گرفت.
به گزارش همشهري، رسيدگي به اين پرونده زماني آغاز شد كه زن جواني با مراجعه به شعبه سوم بازپرسي خارك مدعي شد يك وكيل دادگستري ارثيه خانوادگي آنها را كه يك ملك بوده است، با شگردي خاص از دست آنها خارج كرده و بدين روش كلاهبرداري كرده است.اين زن در اظهاراتش گفت: پس از مرگ پدرم يك زمين كشاورزي از وي برايمان به ارث باقي ماند، مدتي قبل براي فروش اين زمين آگهي اي را در يكي از روزنامه ها به چاپ رسانديم. فرداي آن روز، مردي با ما تماس گرفت و خود را وكيل دادگستري معرفي كرد. او مدعي بود كه با توجه به نفوذي كه دارد مي تواند ارثيه خانوادگي ما را با قيمت مناسبي بفروشد. براي ملاقات با وي كه خود را سيامك معرفي كرد به دفتر كارش در خيابان سنايي رفتيم و پس از يك جلسه، ملاقات كليه مداركي را كه براي فروش زمينمان مورد نياز بود، در اختيارش قرار داديم. مدت يكماه چندين بار با او تلفني صحبت كرديم اما او يكباره ناپديد شد و ما كه به غيبت يكباره او مشكوك شده بوديم پيگير ماجرا شديم. مالباخته در ادامه افزود: وقتي به دفتر وكالتش رفتم، متوجه شدم كه وي مدتي است كه از آن جا رفته است چندين مالباخته ديگر نيز كه به شيوه مختلفي وكيل قلابي اقدام به كلاهبرداري از آنها كرده بود آن جا حضور داشتند. همان لحظه بود كه متوجه شدم وكيل قلابي يك كلاهبردار بوده است. پس از مدتي وقتي تصميم به شكايت از اين مرد به اتهام كلاهبرداري را داشتم متوجه شدم كه او ارثيه خانوادگي ما را همزمان به سه نفر فروخته است.
بر پايه اين گزارش، بازپرس شعبه 3 دادسراي خارك با دستور ويژه از پليس خواست تا دستگيري وكيل قلابي را در دستور كار خود قرار دهد.

حوادث
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
زادبوم
بين الملل
فرهنگ و آموزش
سياسي
شهر تماشا
سلامت
شهري
ورزش
يادداشت
صفحه آخر
همشهري ضميمه
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   بين الملل   |  
|  فرهنگ و آموزش   |   سياسي   |   شهر تماشا   |   سلامت   |   شهري   |   ورزش   |   يادداشت   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |