سه شنبه ۱۶ خرداد ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره ۴۰۰۲ - Jun 6, 2006
گفت وگو با جلال نصيريان درباره وضعيت آموزش جهانگردي در ايران
آموزش؛ بدون كتاب، بدون مدرس ، بدون هدف
000072.jpg
چشم انداز
هزاران اثر تاريخي و جاذبه طبيعي؛ قابليتي شگرف است كه مي تواند ايران را به يكي از قطب هاي عمده گردشگري جهان تبديل كند.
اينكه چرا به رغم اين همه توانمندي هنوز تعداد مدرسان صنعت گردشگري از انگشتان يك  دست تجاوز نمي كند، يكي از صدها پرسشي است كه اگر مسئولان بدان پاسخ دهند، مشخص مي شود كه چرا ارزآوري صنعت توريسم در پايين ترين مرتبه درآمد زايي كشور قرار گرفته است .

گروه شهري- اسدالله افلاكي: به رغم گذشت 23سال از تأسيس نخستين مركز آموزش خدمات جهانگردي در ايران، آموزش صنعت توريسم در نقطه صفر قرار دارد.
رونق بخشي به صنعت گردشگري، پيش از هر چيز نيازمند آموزش و نيروهاي مجرب و كارآزموده است، اينكه آموزش گردشگري در كشور در چه وضعيتي قراردارد محور اصلي گفت وگويي است با جلال نصيريان، مدرس پيشكسوت صنعت گردشگري كه در حين گفت وگو هرازگاهي لب به شكوه مي گشايد تا مگر گلايه هاي خود را به گوش مسئولان امر برساند. گوش هايي كه سالهاست مجال شنيدن ندارند.

***
* چند درصد از شاغلان توريسم در ايران، آموزش هاي لازم را فراگرفته اند؟
براي پاسخ به اين پرسش بايد به تاريخچه آموزش در صنعت توريسم بازگرديم. به طور كلي آموزش در رشته هاي مرتبط با جهانگردي در كشور ما از سال 1352 با تأسيس مركز آموزش خدمات جهانگردي سازمان سياحان زيرنظر كارشناسان خارجي و همكاران ايراني آغاز شد. در آن زمان، علاوه بر 5 آموزشگاه ثابتي كه در تهران، تبريز، شيراز، اصفهان و مشهد داير بود در بقيه مناطق كشور نيز اين آموزشها به صورت سيار و گاه در مكان هاي مرتبط با گردشگري نظير هتل ها و آژانس ها صورت مي گرفت. افزون بر اين، با توجه به بورس هاي تحصيلي و كارآموزي كه از سوي سازمان جهاني جهانگردي و سازمان جهاني كار(اي.ال.ا) در اختيار سازمان قرار مي گرفت، كارشناسان و كارمنداني كه در استخدام سازمان بودند به كشورهاي مختلف اعزام مي شدند و پس از فراگيري آموزش  به كشور باز مي گشتند و در بازگشت با برگزاري سمينار، آموخته هاي خود را به ساير همكاران منتقل مي كردند. مثل الان نبود كه فقط مدير برود. الان به گونه اي است كه براي حضور در هر دوره آموزشي، مدير خود را كانديد مي كند و نتيجه اين مي شود كه اين آموزش ها هرگز در جايي به كار برده نمي شود. امروز هم حرف اول را كساني مي زنند كه در گذشته اين آموزش ها را فرا گرفته اند و به رغم آنكه اين افراد كهنسالند ولي از نظر توانمندي باز هم در تأسيسات جهانگردي كشور كسي هم پايه و هم تراز آنها نيست.
در سال 1353، مدرسه عالي خدمات جهانگردي و اطلاعات تشكيل شد و در رشته هاي مختلف دانشجو جذب كرد اين روند ادامه داشت اما بعد از انقلاب اين دانشكده تعطيل شد. سپس براي نخستين بار با همكاري سازمان ايرانگردي و جهانگردي و دانشگاه جامع علمي كاربردي، اولين مركز آموزش عالي در ميگون برپا شد و متعاقب آن به رغم همه مشكلات اين مركز به تهران منتقل گرديد. داخل پرانتز عرض كنم سازمان ايرانگردي و جهانگردي و تشكيلات وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي با همه امكاناتي كه در اختيار داشتند حتي 4 اتاق براي آموزش دانشجويان در اختيار ما نگذاشت. اينقدر در مضيقه بوديم كه حتي پول كاغذ كپي دانشجويان را از جيب خودمان پرداخت مي كرديم.
* آيا برگزاري اين دوره ها همچنان ادامه دارد؟
- اين دوره ها بعداً از سوي بنياد مستضعفان و جانبازان دنبال شد و هنوز هم اين بنياد اين دوره را برگزار مي كند.
اما اتفاق مباركي كه در اين زمينه افتاد اينكه دانشگاه علامه طباطبايي دوره هاي مديريت جهانگردي و هتلداري را در مقطع كارشناسي و كارشناسي ارشد داير كرد و خوشبختانه مديريت اين گروه بر عهده يكي از فارغ التحصيلان همان مدرسه عالي اطلاعات و جهانگردي است. البته دانشگاه آزاد هم چنين دوره هايي را برگزار مي كند منتها با اين وصف كه نه استاد دارد نه امكانات. در كنار اين دو،  مؤسسات خصوصي آموزش خدمات جهانگردي و هتلداري، دوره هاي كوتاه مدت برگزار مي كنند و در حال حاضر 15مؤسسه از اين دست در تهران مشغول فعاليت اند كه بعضي از آنها كار آمدند و محصولات و بازدهي آنها مناسب است اما برخي نه آموزش هايشان هدفمند است و نه بازدهي مناسبي دارند. فعاليت همه اين مؤسسات هم زير نظر دفتر برنامه ريزي آموزش سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري و صنايع دستي انجام مي گيرد. علاوه بر اين پنج واحد از واحدهاي تابع دانشگاه جامع علمي كاربردي در تهران، دوره هايي در مقطع كارداني به صورت ترميك يا پودماني برگزار مي كنند، اما آمار دقيقي از تعداد آموزش ديده ها در دست نيست، ولي آنچه كاملاً مشهود است اينكه اين نوع آموزش ها ناكافي است.
*شيوه برگزاري دوره هاي آموزشي در ساير كشورها چگونه است؟
- در تمام كشورها اين نوع آموزش ها با حمايت مالي دولت ها و با همكاري تنگاتنگ صنعت صورت مي گيرد، ولي در ايران، متاسفانه حمايت و همكاري اتحاديه هتلداران و انجمن صنفي دفاتر خدماتي مسافرتي و جهانگردي در زمينه آموزش بسيار اندك و نارساست. دولت هم هيچ نوع يارانه اي براي آموزش نمي پردازد.
برگزاري دوره ها توسط بخش خصوصي به صرفه نيست، حتي ساختمان هايي كه مراكز بخش خصوصي در اختيار دارند استاندارد نيست، چرا كه توانايي پرداخت اجاره بهاي سنگين براي در اختيار داشتن ساختمان هاي مناسب را ندارند.
* يعني مسئولان حمايت نمي كنند؟
- مسئولان از رئيس سازمان گرفته تا مديركل حرف زياد مي زنند، اما در عمل تاكنون به هيچ موسسه اي اعتباري داده نشده. هيچ موسسه اي هم موفق به گذر از هزار توي مشكلات نشده است. مراجعه به بانك براي گرفتن وام هزار نوع گرفتاري دارد. در اين ميان بازار دلالي و دلالان بسيار گرم است تا آنجا كه دلالان ادعا مي كنند هر ميزان وام ميليارد به بالا بخواهيد برايتان مي گيرند منتهي مبلغ قابل توجهي از وام را براي خودشان در نظر مي گيرند.ماليات بر اين موسسات هم حديث ديگري دارد.
* آموزش گردشگري در ايران از نظر منابع مكتوب و مدرس در چه وضعيتي قرار دارد؟
- وضعيت آموزش از نظر منبع و مدرس بسيار اسفبار است. در كل كشور بيش از 2 يا 3 نفر مدرس مجرب و تحصيلكرده در زمينه خانه داري نداريم. شمار مدرس هتلداري هم كه به آموزش هاي روز اشراف داشته باشد و بتواند آن را به دانشجو منتقل كند از 3 نفر تجاوز نمي كند. اين ميزان را به رشته هاي ديگر هم مي توان تعميم داد.
منابع هم بسيار محدود است و همين منابع محدود هم روزآمد نيست، چرا كه تاليف، گردآوري و ترجمه و انطباق آن با نيازهاي امروز جامعه، بسيار هزينه بر است. سازمان متولي هم كمترين توجهي به اين مقوله ندارد. وقتي رماني چاپ مي شود بازار هدف آن گسترده است، اما كتاب هتلداري شمارگان آن بسيار محدود است، زيرا مخاطب آن محدود است. از همين رو، اقدام به اين كار توسط موسسه يا مدرس مقرون به صرفه نيست، اما در تمام دنيا، اين وظيفه بر عهده DMO ها يعني سازمان هاي بازاريابي و مديريت مقصد است، در ايران هم بايد سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري و انجمن هاي وابسته به آن مثل انجمن صنفي يا اتحاديه هتلداران در اين زمينه فعاليت كنند كه متاسفانه هيچ گونه كمكي نمي كنند.
* چند دوره آموزش مرتبط با صنعت گردشگري در كشور برگزار شده و چه تعداد افراد در رشته هاي مختلف گردشگري اعم از تور ليدري (راهنماي تور)، هتلداري و نظاير آن فارغ التحصيل شده اند؟
- در حال حاضر، سي و يكمين دوره راهنمايان ايرانگردي يا تور ليدر را شروع كرده ايم. اگر در هر دوره به طور متوسط 150 نفر آموزش ديده باشند نزديك به 5 هزار نفر تاكنون موفق به گذراندن دوره هاي آموزشي شده اند، به همين تعداد هم تقريباً دوره هاي مديريت فني را گذرانده اند، اما بايد اينها دوره هاي تكميلي را طي كنند كه متاسفانه هيچ گاه اين كار انجام نشده است.

برج مراقبت
آموزش ديدگان ؛ فقط 15 درصد!
دكتر ناصر كرمي
توريسم را صنعت منابع انساني مي نامند. اين صنعت بيش از آنكه به تكنولوژي و ابزارهاي پيچيده، منابع مادي و طبيعي و سرمايه گذاري هاي سنگين متكي باشد، نيازمند نيروهاي انساني آموزش ديده و مجرب است. تجربه توسعه توريسم در كشورهايي همچون امارات و... نيز نشان داده كه برخلاف تصورات پيشين، اين صنعت چندان وابسته به مزيت هاي تاريخي و اكولوژيكي نيست و در صورت وجود برنامه ريزي مدون و فراگير هر گمدره   اي را مي توان به يك قطب جذب گردشگر تبديل كرد.براين مبنا، چندان عجيب نيست كه توريسم در ايران با وجود اين همه مزيت هاي تاريخي و طبيعي، صنعتي فقير و عقب مانده است. از كل شاغلان اين صنعت در ايران كمتر از 15 درصد داراي مدرك آموزش حرفه اي مرتبط هستند. كيفيت آموزشي كه اين 15درصد فرا گرفته اند البته جاي وا  اسفا دارد، اما اسفناك تر اين است كه تقريباً 85 درصد شاغلان اين صنعت در ايران بدون هيچ آموزشي به اين حرفه مشغولند. عدم آموزش ديدگي به ويژه در سطوح بالاتر و مديريتي رخ مي نماياند، آنچنان كه نگارنده سال ها پيش كه در دوره كوتاهي مديريت هيأت علمي مركز آموزش جهانگردي را به عهده داشت، كشف كرد كه در ايران يك نفر مدير هتل 5 ستاره وجود دارد كه اولين بار در زندگي خود به عنوان مدير پا به يك هتل 5 ستاره گذاشته است، يعني قبل از تفويض اين سمت به ايشان، وي نه تنها هيچ آموزشي در زمينه هتلداري نديده است، بلكه به عنوان مسافر هم در طول زندگي خود هرگز پا به يك هتل 5 ستاره نگذاشته بوده است! در سال هاي گذشته تلاش هايي براي توسعه آكادميك دانش جهانگردي در ايران انجام شده كه از جمله آنها مي توان به راه اندازي مقاطع كارشناسي و كارشناسي ارشد در برخي دانشگاه هاي سراسري و دولتي اشاره كرد. اما فارغ التحصيلان اين دانشگاه ها يا جذب صنعت توريسم نشده اند و يا پس از جذب چندان كارايي نداشته اند. دلايل آن هم بسيار آشكار است: توريسم اساسا يك صنعت خدماتي است و پيش از آنكه به ليسانس و فوق  ليسانس و دكتر احتياج داشته باشد، نيازمند خدمتكاران مجرب است، از اين نظر آموزش ها بايد بر دوره هاي تخصصي كوتاه مدت براي انبوه شاغلان بخش هاي خدماتي (يعني بيش از 90درصد شاغلان صنعت توريسم) متمركز باشد، نه در دوره  هاي عالي و آكادميك كه قاعدتا فارغ التحصيلان آنها فقط انتظار فعاليت در بخش هاي كارشناسي و مديريتي را دارند. نكته بعد، اينكه اغلب عناوين درسي ارائه شده (به خاطر عدم بهره گيري از الگوهاي روزآمد جهان و نيز ايراني نشدن الگوي مورد استفاده) انطباقي با فضاي واقعي صنعت توريسم ندارند، يعني حتي فارغ التحصيل باهوش و شاگرد اول اين دوره  ها هم چندان آموزه قابل اجرا در عرصه حرفه اي اين صنعت در ذهن ندارد. او پاسخ هايي را فراگرفته كه عرصه توريسم اصلا پرسشگر آنها نيست. و نكته آخر، نبود مدرس و منبع مكتوب مطلوب براي اغلب عناوين درس هاست. متاسفانه در انتخاب مدرسان سهل انگاري و آسان گيري كاملا مشهود است. همچنين اين نكته نيز قابل اشاره است كه به هر حال جهانگردي در ايران دانش فقيري است و چندان كارشناس و مدرس و كتاب و تحقيق قابل اعتنايي در آن وجود ندارد. البته ناگفته نماند كه اوضاع در دوره  هاي آموزشي كوتاه مدت قدري بهتر است و به ويژه عناوين دروس ارائه شده انطباق افزون تري با عنوان دوره دارد.كل اين وجيزه بدان قصد نگاشته شد كه اشاره شود به اينكه اگرچه نيامدن توريست ها به ايران چندان جاي تعجب ندارد، اما كشاندن آنها به كشور نيز چندان دشوار نيست.

زادبوم
اجتماعي
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
حوادث
خارجي
فرهنگ و آموزش
سياسي
شهر تماشا
سلامت
شهري
علمي فرهنگي
راهنما
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   خارجي   |   فرهنگ و آموزش   |  
|  سياسي   |   شهر تماشا   |   سلامت   |   شهري   |   علمي فرهنگي   |   راهنما   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |