پنجشنبه ۱۴ مهر ۱۳۸۴
محبوب جزيره
002040.jpg
مريم دري منش
جان تري در نوجواني به دليل رفتار خشن خود نزديك بود از تيم چلسي اخراج شود. اما پس از آن متوجه اشتباهاتي كه انجام داده بود شد و تمام انرژي خود را روي فوتبال متمركز كرد. در هر حال مدافع مياني قدرتمند چلسي از معدود بازيكناني است كه هر هفته در تركيب اصلي تيم حضور دارد و يكي از استعدادهاي دفاعي در فوتبال انگليس است.
اين بازيكن متولد لندن ابتدا وارد تيم جوانان چلسي شد و سپس توانست در اكتبر ۱۹۹۸ در تيم تحت رهبري جان لوكاويالي حاضر شود، اما در زمان كلوديو رانيه ري مبدل به يك بازيكن بزرگ شد. سال ۲۰۰۱ عنوان بهترين بازيكن چلسي را بدست آورد و فصل بعد مجموعاً در ۵۰ بازي حضور پيدا كرد و در يك چهارم نهايي و نيز در نيمه نهايي جام اتحاديه گل پيروزي بخش تيمش را زد، البته قبل از اين كه آبي ها ديدار فينال مقابل آرسنال را واگذار كنند، فصل بعد هم بازيهاي خوبي از خود به نمايش گذاشت و با چلسي مكان چهارم جدول را تصاحب كرد. در شروع فصل ۲۰۰۴ - ۲۰۰۳ كاپيتان تيم شد. در ۳۳ ديدار از ليگ برتر سه گل زده و با اين تيم نايب قهرمان ليگ شد، اما در جام قهرمانان اروپا نتوانست از حذف تيمش در مقابل موناكو در مرحله نيمه نهايي ممانعت به عمل آورد.

در مارس ۲۰۰۳ براي بازي هاي مقدماتي جام ملتهاي ۲۰۰۴ اروپا مقابل ليختن اشتاين و تركيه به دعوت اسون گوران اريكسون به كادر تيم ملي ملحق شد، اما در ماه ژوئن در ديدار دوستانه برابر صربستان و مونته نگرو براي اولين بار وارد زمين شد. در مرحله مقدماتي جام ملتهاي ۲۰۰۴ در مقابل مقدونيه به جاي ريوفرديناند كه مصدوم بود وارد زمين شده و يك بازي رسمي رويايي را تجربه كرد.
در يكي از سه ديدار رسمي اول خود برابر تركيه كه تساوي سرنوشت ساز با اين تيم، انگليس را راهي جام ملتهاي پرتغال كرد، تري به عنوان بهترين بازيكن ميدان انتخاب شد. از آنجايي كه فرديناند با محروميت مواجه شد، وي به همراه سول كمپل در جام ملتها، زوج دفاع مياني را تشكيل دادند. قبل از اينكه در پيروزي بر سوئيس و كرواسي و نيز در ديدار يك چهارم نهايي كه در ضربات پنالتي مغلوب ميزبان بازيها (پرتغال) شدند، حضور داشته باشد، هنگام شكست در اولين ديدار مقابل فرانسه مجبور شد به دليل آسيب ديدگي فقط تماشاگر بازي باشد.
استعداد و توانايي اين سرزن قوي و مدافع مطمئن آينده اي درخشان در چلسي و تيم ملي را برايش رقم خواهد زد. انگليسي ها او را شجاع دل مي خوانند و اهالي چلسي به او چون يك قهرمان ملي مي نگرند.
* آقاي تري، براي شما كاپيتان يك تيم فوتبال بودن هميشه راحت است؟
- در زماني كه در تيم جوانان هم بازي مي كردم كاپيتاني تيم را دراختيار داشته و سپس در تيم بزرگسالان چلسي. اين پست يك جورهايي متعلق به شخصيت من شده است، وقتي كلوديو رانيه ري هم به عنوان مربي به اينجا آمد متوجه اين موضوع شد. همانطور كه همه مي دانند خوزه مورينيو هم كه فصل قبل به تيم ما آمد اين موضوع را مدنظر قرار داد و من از اين بابت از او ممنون هستم. او انتظارات و خواسته هاي زيادي دارد و من هم بالاترين توانم را به كار مي گيرم تا او و نيز باشگاه را مأيوس و دلسرد نكنم.
* آيا موضوع فقط حضور در زمين قبل از سوت آغاز و پرتاب سكه است؟
- نه مطلقاً نه. خارج از زمين من فردي آرام و راحت هستم، ولي به محض آن كه از خط سفيد رد مي شوم تغيير مي كنم و وقتي يك نفر كاملاً وارد جو بازي نمي شود به او تذكر مي دهم. چيزي در وجود من هست كه در اين موقعيتها وارد مي شود و مرا تبديل به انساني كاملاً متفاوت از بيرون ميدان مسابقه مي كند.
002037.jpg
* با مربي تان خوزه مورينيو چگونه كنار مي آييد؟
- خيلي خوب، او فوق العاده است. همه احترام بسياري براي او قائل هستند، هم براي موفقيتهايش و هم براي نوع تفسيري كه از كارش دارد. او مراقب همه چيز است و در اتاقش به روي تك تك افراد باز است. سعي مي كند روابطش با بازيكنان دوستانه باشد. به زبان ساده يك تيپ خاص و فوق العاده است. از آنجايي كه ما همزمان هم او را دوست داريم و هم برايش احترام قائل هستيم، آماده ايم تا هرچه سخت تر برايش كار و مبارزه كنيم. همچنين آنچه را كه مربوط به تاكتيك بازي مي شود تحت رهبري وي بهتر از قبل متوجه شده و به كار مي گيريم و خود را آماده مي كنيم.
* اين آماده سازي چه مفهومي دارد؟
- مفهومش اين است كه وقتي وارد چمن مسابقه مي شويم براي هر احتمالي آمادگي داريم. مثلاً وقتي در دقيقه ۸۰ يا ۹۰ يك بازي به كنار خط مي آيد و چيزي را به ما مي گويد، آن وقت هر بازيكن فوراً مي داند كه چه نوع بازي از او خواسته مي شود و چگونه بايد بقيه زمان بازي را ادامه دهيم. خلاصه اين كه ما براي هر اتفاقي كه ممكن است در زمين بيفتد خود را آماده كرده ايم.
* اما هميشه هم كه آسمان آفتابي نيست. گاهي هم شرايط بر وفق مراد نمي باشد. مثلاً در مورد نارضايتي و گله مندي ريكاردو كارواليو كه از اول فصل در تركيب اوليه تيم قرار نگرفته چه مي گوييد؟
- همه مي توانند موقعيتي را كه ما در چلسي داريم درك كنند. ما در تيممان تعداد زيادي بازيكن واقعا خوب داريم كه البته به نظر من براي ايجاد رقابت داخلي خيلي هم خوب و مفيد است. هركس مي داند كه با انجام چند بازي بد بايد از تيم برود و براي بازگشت دوباره بايد زحمت زيادي را متحمل شود تا بتواند شانس ديگري را كسب كند. من تصور نمي كنم كه اين حرف كه يك بازي بد براي بيرون گذاشته شدن از تيم كافي است صحيح باشد. مربي هم مي داند كه هركس مي تواند يك روز بد داشته باشد. بنا بر اين هيچكس با يك بازي بد جايگاهش را در تيم از دست نمي دهد. اما وقتي كسي ناگهان سه بار پي درپي بد بازي مي كند، روشن است كه شخص ديگري جاي او را مي گيرد.
* نظرتان راجع به رومن آبراموويچ چيست؟ با او سروكاري هم داريد؟
- هميشه بعد از مسابقه به رختكن مي آيد تا حمايت و تشويقمان كند، فرقي هم نمي كند كه بازي را برده و يا واگذار كرده باشيم. شكي نيست كه او كاملا با فوتبال آشنايي دارد. رفتارش هميشه خيلي دوستانه است و از بازيكنان فاصله نمي گيرد مثل آنچه كه در رؤساي ديگر باشگاه ها مي بينيم.
002073.jpg
* صحت دارد كه شما تعطيلات تابستاني خود را روي قايق تفريحي آبراموويچ سپري كرده ايد؟
- بله، اين پاداش قهرماني براي من و فرانك لمپارد بود. من يك هفته ماندم. اين زيباترين تعطيلات زندگي ام بود. يك نفر بيست وچهار ساعت در خدمتم بود. چند تا جت اسكي هم پشت قايق بود. خلاصه همه چيز بود. ما در سن تروپه پياده شديم و اگر مي خواستيم يكبار چيز ديگري را ببينيم فقط بايد شب اطلاع مي داديم. ساعت ۱۰ صبح روز بعد آنجا بوديم. چنين چيزي را هرگز تجربه نكرده بودم.
* چه اهدافي براي اين فصل داريد؟
- كاري كه مي خواهيم انجام دهيم اين است كه در يك فصل بدون شكست باقي بمانيم. البته كار بسيار سختي خواهد بود. آرسنال در فصل ۲۰۰۴-۲۰۰۳ موفق به انجام اين كار شد، ما هم فصل گذشته فقط نتيجه يك ديدار را واگذار كرديم. نزديك بود موفق به انجام آن شويم و نشان داديم كه اين كار شدني است. مسلما تمام بازي ها براي ما خيلي مشكل است چون همه تيم هايي كه مقابل ما قرار مي گيرند بسيار باانگيزه بازي مي كنند چون همه مي خواهند قهرمان را شكست دهند، كاري كه غيرممكن هم نيست. ما بازيكنان مورد نياز را داريم و تاكنون هم نمايش خيلي خوبي داشته ايم.
* با برتري مطلق چلسي خيلي زود ليگ برتر كسالت آور مي شود و تعداد تماشاگران هم كم مي شود.
- اينها حرف هاي تيم هاي رده هاي پايين تر است. اما براي من هرگز پيروز شدن كسل كننده نيست.
* بازيكن تازه وارد تيم، ميشائيل اسين را چگونه ارزيابي مي كنيد و نظرتان درمورد ركورد مبلغ ۳۶ ميليون يورويي كه باشگاه براي خريد او پرداخت كرده چيست؟
- در اين كه او بازيكن خوبي است شكي نيست. خودش مي گويد كه ارزش اين همه پول را ندارد ولي من فكر مي كنم كه اگر او به شرايط اينجا عادت كند، ثابت خواهد كرد كه ارزش هر سنت از قراردادش را دارد. او در ليون بازي هاي خوبي را ارائه داده است و در مدت كوتاهي كه اينجاست واقعاً خوب و سريع با شرايط اينجا هماهنگ شده است. او جوان خوبي است.
* آيا در چلسي مراسم خاصي هنگام ورود بازيكن جديد به تيم وجود دارد؟
- چرا. بازيكن تازه وارد بايد روبه روي بازيكنان تيم بايستد و يك ترانه بخواند. اين مراسمي است كه از زماني كه من اينجا بودم كاملا بايد انجام شود و هر بار هم باعث تفريح زيادي مي شود. خيلي عجيب است كه بازيكنان حرفه اي و باتجربه كه دربرابر ۵۰ هزارتماشاگر بازي مي كنند چقدر اين كار برايشان مشكل است. ترانه اي كه شون رايت فيليپس خواند از همه فاجعه آميزتر بود.
002076.jpg
* بزرگترين الگوهاي شما چه كساني هستند؟
- اولين نفر مطمئنا توني آدامز، كاپيتان دهه نود آرسنال است. چون يك رهبر خط دفاعي و يك برنامه ريز عالي بود و مي توانست تيم را به دنبال خود بكشد. پس از او پل گاسكوئين، خيلي ساده است چون او استعداد فراواني داشت و در چلسي نهايتا دنيس وايس و مارسل دزايي، چون اين دو هيچگاه تسليم شرايط سخت نشده و تحت تأثير فشارهاي بيروني قرار نمي گرفتند. آنها بازيكنان شايسته و برتري بودند.
* مايل هستيد پس از اتمام دوران فعاليتتان مربي شويد؟
- فكر مي كنم اين روند طبيعي پيشرفت است. براي مربي شدن بايد قدرت رهبري داشت. براي همين از كاپيتان ها انتظار مربي شدن بيشتر است. من دلم مي خواهد بقيه عمر فعاليتم به عنوان بازيكن را در چلسي بمانم و بلافاصله پس از آن امكان مربي شدن برايم ايجاد شود. اين چيزي است كه به آن علاقه دارم. الان مدت زيادي است كه در دنياي فوتبال هستم و دلم نمي خواهد هيچ وقت به كلي از آن كنار بكشم. اگر امكان مربي شدن باشد و يا حداقل به نوعي با سرپرستي يك تيم سروكار داشته باشم برايم بسيار مطلوب خواهد بود.
* مربيان متعددي بوده اند كه شما تاكنون زير نظر آنها كار كرده ايد. چه چيزهايي را از آنها ياد گرفته ايد؟
- بله دقيقا. و اولين چيزي كه ياد گرفتم اين است كه هنوز راهي طولاني پيش رو دارم. به علاوه طبعاً اين مزيت بزرگي براي من است كه توانسته ام زير نظر چنين نام هاي بزرگي مثل جان لوكا ويالي، كلوديو رانيه ري و خوزه مورينيو كار كرده و چيزي ياد بگيرم. اگر از چنين مربياني كه حالا واقعاً مظهر حرفه اي گري در فوتبال مي باشند هيچ چيز ياد نگيرم، يك جاي كار بايد ايراد داشته باشد. من اميدوارم كه بتوانم تمام اطلاعات آنها را كه با آنها روي بازيكنان كار مي كنند كسب نموده و بتوانم جايي در مغزم ذخيره كنم تا دوباره زماني كه احتياج بود از آنها استفاده نمايم.

روي كين كفش ها را مي آويزد
آواز قو
002034.jpg
اشكان نعمت پور
«خطر زياد ماندن هميشه تو را تهديد مي كند و شايد يكي دو نفري باشند كه فكر مي كنند من اينجا يكي دو سالي است كه زياد مانده ام.» پي گرفتن آنچه قلبت به تو مي گويد يك پارادوكس است. قلبت مي گويد بمان و ادامه بده اما بايد به مغزت نيز گوش فرا بسپاري و به جسمت كه مي گويد ديگر ناي دويدن نداري. روي كين چنين پيام هايي را به گوش شنيد. روزگار او در اولدترافورد به عنوان يك بازيكن سرآمده و كاپيتان منچستريونايتد مي خواهد كفش ها را بياويزد. او اعلام كرده در پايان اين فصل ليگ ديگر در منچستريونايتد بازي نمي كند. اما خداحافظي او كمتر شوكه كننده است. مدتهاست هافبك شياطين سرخ قصد سردادن آواي قو را دارد.
گروهي از آناني كه تمرينات منچستر را تعقيب مي كنند معتقدند باشگاه حاضر است قرارداد كين را با شرايط معمول تمديد كند و حقوق گزافي را بابت ادامه كار به او بپردازد. به خصوص حالا كه باشگاه قرارداد رايان گيگز را هم تمديد كرده. گيگز تنها بازيكن منچستر است كه سابقه اي بيش از هافبك ايرلندي دارد، از اين رو گمان مي رود گليزرها در تمديد قرارداد كين هم امساكي به خرج ندهند.
از سوي ديگر منچستر بايد به فكر يافتن جانشيني براي كاپيتان خود باشد. مايكل اسي ين با پيراهن چلسي به ميدان مي رود. پاتريك ويه را در يوونتوس است و ميشائيل بالاك در بايرن مانده. بيش از همه كاپيتان ژرمن ها است كه گفته مي شود روانه اولدترافورد خواهد شد و نبض حركتي من يو را در دست خواهد گرفت. خريد او اگر روي دهد يك خريد آزاد خواهد بود. باشگاه كه تا چندي پيش با خريدهاي گراني مثل خوان سباستين ورون و ريو فرديناند قراردادهاي گرانقيمتي مي بست حالا چشم به نقل و انتقالاتي ارزان دارد. در حال حاضر آلن اسميت است كه به جاي بازي در خط آتش تيمش نقش هافبك را ايفا مي كند تا خلأ روي كين پر شود. اما او بيشتر به درد خط حمله مي خورد تا مبارزه با هافبك هاي جسور حريف.
فرگوسن كه دوران مربي گري اش در ۲۰۰۷ تمام مي شود، روي كين را بهترين بازيكن خوانده كه ۱۹ سال نيمكت منچستر را در اختيار داشته و شايد اسميت قادر باشد با انرژي كاپيتان برابري كند، اما مثل او اثرگذار و پرتأثير نيست. روي كين را به خاطر دستمزد زيادي كه مي گيرد مورد انتقاد قرار دادند اما او در طول ساليان بارها بدن خود را فداي منچستر كرده و دفعات فراواني بوده  كه در زمين آسيب هاي سنگيني ديده ازاين رو كمتر مي توان بر تعهد و وفاداري او خرده گرفت. نتايجي هم كه تيم بدون شماره ۱۶ آشناي خود گرفته ضعيف تر از هنگامي بوده كه او در زمين مي دويده است. اما زمان آن فرارسيده كه منچستريونايتد يك كاپيتان ديگر را هم به روي جايگاه (يا نيمكت مربيگري) بفرستد همانطور كه بازي بدون برايان رابسون يا اريك كانتونا را تجربه كرده اند، حالا بايد كين را هم به تالار مشاهير خود بفرستند.
در سي وچهارسالگي او ديگر تكاپوي سابق خود را كه باعث شده بود مانند ۲ بازيكن باشد را ندارد، مردي كه يك گام جلوتر از خط دفاعي مي ايستاد و اجازه حركت به مهاجمان حريف را نمي داد و در تبلور ديگر قابليت هايش تيم را به جلو پيش مي راند.وجه ديگر آنچه روي كين را از ديگران متمايز مي ساخت خصلت هاي اخلاقي او بود. مردي مبارزه جو و سرشار از انگيزه و روحيه، درست مثل فرگوسن كه تنها پيروزي عطش او را فرومي نشاند و به هنگام عقب افتادن تيم با فريادهايش بازيكنان را روحيه اي دوباره مي بخشد.او در اولدترافورد طليعه دار بازيكنان است.با افزايش سن هرچه فرگوسن و كين پيرتر مي شوند موفقيت هاي تيم هم كمرنگ تر مي گردد. كين ديگر آن قهرمان ۱۹۹۹ نيست و فرگوسن هم از مربي خوش فكري كه در آن سال سه گانه اي ماندگار را براي شياطين سرخ به ارمغان آورد فاصله مي گيرد.
به هر حال كين سرسلسله نسل طلايي منچستر در دهه ۹۰ است كه افتخارات فراواني رادر كلكسيون خود گردآورده اما هر امپراتوري دوران ظهور، اوج و سقوط را مي آزمايد و كين سردار عصر طلايي منچستريونايتد به دوران افول خود (در عرصه بازيگري و شايد ظهور يك مربي بزرگ) نزديك شده، از ديگر سو فرگوسن هم اصرار زيادي براي حفظ او ندارد. سيستم هاي ۳-۳-۴ و ۱-۵-۴ كه در هريك، يك هافبك مثل دارن فلچر در كنار كين مي ايستد تا كاستي هاي او را بپوشاند در جلب توجه هواداران موفق نبوده و در زمين هم كارا نشان نداده است. بازگشت به روش ديرآشناي ۲-۴-۴ راه حل مناسبي است. اما براي آن بايد كين را روي نيمكت نشاند و به يك هافبك با دوندگي بيشتر كه مثل روزهاي جواني شماره ۱۶چاره ساز باشد فرصت دهد. «زندگي بدون من هم در منچستر به راه خود ادامه مي دهد.»
002028.jpg
حرفهاي كين در پاسخ به سئوالات ما خواندني است
*پس از مصدوميت چگونه اي؟
- احساس خوبي دارم، اما به سختي مي توانم بگويم مثل هميشه ام چون ديگر به ياد ندارم پنج يا ده سال پيش، چگونه بوده ام و چه احساسي در وجودم جلوه مي يافته. به هر روي هيچ گاه هم مراقب سلامت جسماني ام نبوده ام. مي توانيد اثر سالها تمرين سخت و برخوردهايي كه در طي آن پيش مي آورد را روي بدنم ببينيد. اين _ درگيري ها- لازمه منطقه اي است كه در آن بازي مي كنم.
* از اثرات بلندمدت اين حوادث واهمه نداري؟
- نه، وقتي پاي در اين راه گذاردم مي دانستم راه برگشتي وجود ندارد. وقتي پس از آسيب ديدگي با جراحم سخن مي گفتم و او درباره انجام بازي هاي زياد به من هشدار داد اصلاً نگران نشدم. نمي توانيد يك حرفه اي در اين سطح باشيد و بيش از حد به اين مسائل فكر كنيد.
* گاهي اوقات از شيوه بازي در يونايتد يا ميزان آمادگي ات انتقاد مي شد؟
- در حقيقت اين انتقادات در قياس با آن چه پاره اي اوقات خودم درباره بازي ام مي انديشم، هيچ هستند.دو سال پيش كمي دچار افت شده بودم اما امسال وضع به مراتب بهتر شده، با اين وجود اگر احساس كنم من را تنها با خاطره سالهاي دور مي شناسند و ديگر كارايي گذشته را ندارم، قطعاً تصميمي جدي براي آينده ام خواهم گرفت وگرفته ام.
* اما اين مسئله دست كم درباره انگيزه ات صدق پيدا نمي كند. به هنگام كسب يك نتيجه ضعيف، چهره ات ديدني است؟
- خوب، اگر ببازيم و خشمگين نشوم، حتماً اتفاق خاصي افتاده! شكست باعث مي شود فكر كنم خودم، مربي و هواداران را به بازي گرفته ايم. هميشه در چنين مواقعي به عملكرد خودم فكر مي كنم و مي پرسم آيا به اندازه كافي تلاش كرده ام؟ بازيكنان ديگر چطور، نمي توانستيم در قالب يك تيم، بهتر دفاع كنيم؟ آيا مردان ذخيره نمي توانستند سزاوارانه تر از ما بجنگند؟ البته مي دانم برخي از اينها به مربي برمي گردد، اما خب، اين تفكر جزيي از وجودم است.
* بيش از ۱۲ سال از اولين حضورت در اولدترافورد گذشته؛ هنوز هم همان انگيزه سابق را داري؟
- وقتي اولين بار در عرصه فوتبال حاضر مي شويد، انگيزه هايتان بيشتر جنبه مادي دارند. البته دوست داريد موفق باشيد اما تمناي كسب درآمد زياد، خريد ماشين هاي گرانقيمت و خانه بزرگ،  وسوسه هاي قدرتمندتري هستند. از اين لحاظ، فوتبال بر مراد من پيش رفته و بخت ياري ام كرده. اما زماني كه به همه اينها رسيديد، چيزهاي ديگري اهميت مي يابند. آن وقت است كه غرور رخ عيان مي كند. بايد تلاش كنيد تا برتري تان را نه تنها در عملكرد شخصي كه در سياق تأثير بر تيم، به نمايش بگذاريد. به هر جهت حالا ديگر خودم را تنها براساس نمايشم در زمين ارزيابي مي كنم، همين.
* در يونايتد به افتخارات زيادي رسيده اي، كدام يك برايت جلوه بيشتري دارد؟
- پرسش دشواري است. هر يك از آنها برايم ارزش زيادي دارند اما به سرعت اين افتخارات را فراموش مي كنم. احتمالاً بيشتر به ناكامي هايم مي انديشم تا به تمام آن روزهاي رويايي، همين هاست كه باعث پيشرفتم مي شود. شايد وقتي پيرتر شدم، زمان مرور خاطرات دوران پرفروغ هم برسد.
* پس زياد مدال هاي گذشته ات را ورانداز نمي كني؟
- هيچ وقت. البته آنها برايم خاطره انگيز و مهم هستند اما هيچ گاه گوشه اي كز نمي كنم تا آنها را به سينه ام بزنم و به گذشته ام ببالم.
همه آنها را در جاي امني در منچستر نگه داشته ام. بيشتر زماني كه موفق هستم و به پيروزي مي رسم، راضي ام. هنگامي كه به جام زريني مي رسيم، براي خودم، بازيكنان، مربي، هواداران و هر كه اينجا حاضر است، خوشحال مي شوم. اين خشنودي واقعي است.
002031.jpg
* در ۱۲ سال گذشته از بازي برابر كدام بازيكن بيش از سايرين لذت برده اي؟
- واقعاً تك تك شان. ليگ برتر دشوارترين مسابقات در جهان است و هر تيمي برابر شما، با انگيزه برتري گام به زمين مي گذارد و به همين دليل است كه براي همه بازيكنان حاضر در آن احترام قايل هستم. هرگز با اين انديشه كه حريف، تيم كوچكي است، بنا بر اين كارمان ساده است، پاي به زمين نگذاشته ام. برابر همه بازيكنان، با تمام توان تلاش مي كنم و از آن لذت مي برم.
* چه دورنمايي پيش روي يونايتد در اين فصل ترسيم مي كني؟
- هميشه اطمينان داشته ام قادر به دستيابي به موفقيت هستيم، دوسال پيش در ليگ عالي بوديم و قهرمان شديم اما اين فصل زمان آن رسيده تا در اروپا بهتر عمل كنيم. براي ديدن بازي نهايي سال قبل جام قهرمانان به اولدترافورد رفتم و... واقعاً به بازيكنان درون زمين رشك بردم.
* ... اما به نظر مي رسد يونايتد دچار برخي كاستي ها است؟
- اميدوارم، فقط اميدوارم براي رودون نيستلروي اتفاقي نيفتد. چون در خط حمله آن قدرها هم كه ديگران گمان مي كنند، قدرتمند نيستيم.شايد روحيه بازيكنان جو حاكم بر تيم فوق العاده باشد اما خيال مي كنم بايد يكي دو چهره جديد را به خدمت بگيريم.
* مربيگري درجه A يوفا را شروع كرده اي، شايد به زودي روي كين مربي بزرگي شود.
- خيلي ها گمان مي برند با پايان گرفتن دوران بازيگري، به عرصه مربيگري روي مي آورم اما لزوماً به اين كار نخواهم پرداخت. اين كلاسها را دنبال مي كنم چون مي خواهم بعد از بازنشستگي، گزينه هاي زيادي پيش رو داشته باشم. قابليت آن را دارم كه براي هميشه فوتبال را، به رغم تمام لذتي كه از آن مي برم، كنار بگذارم.من آماده مربيگري هستم.

ورزش
ادبيات
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سياست
علم
|  ادبيات  |  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  علم  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |