سه شنبه ۱۵ شهريور ۱۳۸۴ - - ۳۷۹۳
شهري زنده است كه تبلور تجربه ها ي فرهنگي و اجتماعي شهروندانش باشد
ارزش اجتماعي فضاهاي عمومي
001065.jpg
كمال يوسف پور
در فضاهاي عمومي انواع فعاليت هاي فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و سياسي جريان مييابد و بيشترين ارتباط و تعامل ميان انسانها رخ ميدهد. اين عرصه ها تمام بخشهاي بافت شهري را كه مردم به آن دسترسي فيزيكي و بصري دارند، دربرمي گيرند
شهر بارزترين نمود تمايل و نياز بشر به حيات مدني و زندگي اجتماعي است، حياتي كه از مجموعه برخوردها و روابط رودرروي مردم با محيط عيني پيرامون، با خود و با ديگران شكل ميگيرد، حياتي كه سبب ميشود شهر چون موجودي زنده در گفت وگويي چندسويه با ساكنان و بينندگانش قرار گيرد. اصولا شهري زنده است كه تجربه ها و انباشت هاي فرهنگي و اجتماعي ساكنانش، در آن موقعيت ها و مكانهايي براي تجلي بيابند؛ در اين موقعيت ها و مكانهاست كه احساس و ادراك شهري شكل ميگيرد، ملاقات ها صورت مي پذيرند، واقعه ها و حادثه ها رخ ميدهند و شهروند در يك زمان ايفاگر نقش بازيگر و تماشاگر ميشود. فضاهاي عمومي شهرها مهمترين اين موقعيتها و مكانها هستند؛ اين فضاها بستري فراهم مي كنند كه روابط اجتماعي و حيات مدني در آن جريان مييابد.
فضاها و عرصه هاي عمومي يكي از عناصر ضروري و اساسي زندگي روزمره شهري و مهمترين بخش شهرها به شمار ميروند. در چنين عرصه هايي انواع فعاليت هاي فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و سياسي جريان مييابد و بيشترين تماس، ارتباط و تعامل ميان انسانها رخ ميدهد. اين عرصه ها تمام بخشهاي بافت شهري را كه مردم به آن دسترسي فيزيكي و بصري دارند، دربرمي گيرند و با نگاهي به اطراف خود ميتوانيم نمونه هاي زيادي از آنها را نام ببريم: خيابان هايي كه بر سر راه مدرسه يا كار از آنها عبور مي كنيم، مكانهايي كه كودكان در آنها بازي ميكنند يا جاهايي كه در آنها با طبيعت و حيات وحش روبه رو مي شويم، پاركهاي محلي كه در آنها از ورزشكردن لذت مي بريم، قدم ميزنيم و موقع ناهار مي نشينيم و استراحت مي كنيم يا به زبان ساده هر جاي آرامي كه در آن براي لحظه اي از شلوغي زندگي روزانه دور مي شويم.
فضاهاي عمومي شهرها، از ديرباز بستر كالبدي حيات مدني و تعاملات اجتماعي شهروندان بوده اند، بطوريكه رابطه ميان فضاهاي عمومي و شكل هاي حيات مدني قدمتي به درازاي تاريخ شهر دارد. تجربه هاي تاريخي بيانگر تاثير فضاهاي عمومي در شكل زندگي اجتماعي، توجه و علاقه شهروندان به محيط زندگي و آرامش و آسايش شهروندان است. تاريخ نشان داده است كه توجه و دقت به طراحي فضاهاي عمومي و مناسب كردن آنها براي جشن و سرور، در كنار رويدادهاي اجتماعي روزمره و فعاليت هاي شغلي، در تمام ساكنان شهر حس شهروند بودن را القا مي كند و آثار و پيامدهاي اجتماعي ـ فرهنگي بسيار مثبتي از خود بر جاي ميگذارد.
فضاهاي عمومي محيط هايي براي تبادل فرهنگي، لذت، تفريح، گذران فراغت، زندگي اجتماعي و تبادل افكار، ديدگاه ها، عقايد و نظرات هستند. اين فضاها به بهترين وجهي نقش مراكز زندگي روزمره را ايفا كرده و منعكس كننده بسياري از همان ويژگيها در مقياس كوچكترند. به بيان ديگر فضاهاي عمومي فضاي زندگي روزمره شهروندان هستند كه هر روز بصورت آگاهانه يا ناآگاهانه در طول راه از منزل تا محل كار ادراك ميشوند. اين فضاها كه چندمنظوره و تامي نكننده بسياري از فعاليت ها و استفاده هاي ساكنان شهر هستند، فصل مشترك زندگي كليه شهروندان و تبلور زندگي جمعي آنها محسوب ميشوند و بر اين اساس نقش مهمي در تامين هماهنگي اجتماعي و تحقق عملي عضويت شهروندان در جامعه ايفا ميكنند.
فضاهاي عمومي به روي همه ما، صرفنظر از خاستگاه نژادي، سن يا جنسيت، باز هستند و مخاطبان آن، طيف وسيعي از اقشار اجتماعي، گروه هاي سني مختلف و نظاير اينها را در برميگيرند. بر همين اساس، فضاهاي عمومي يك محل گردهمايي دموكراتيك را براي شهروندان و جامعه فراهم مي آورند. در اين نوع فضاها شهروندان بدون آنكه يكديگر را بشناسند يا حضور آنها مقيد به روابط محيط زندگيشان باشد، با هم ديگر برخوردهاي اجتماعي چهره به چهره دارند كه اين امر ميتواند تجمع و كنشهاي بين شهروندان را بارور سازد. در نتيجه فضاهاي عمومي اگر به طرز شايستهاي طراحي و نگهداري شوند، ميتوانند عامه مردم را گرد هم آورند، مكانهايي براي تجمع و ملاقات فراهم كنند و از اين طريق پيوندها و روابط اجتماعي ميان فرهنگها و مردم مناطق مختلف را كه در بسياري از مناطق شهري در حال از بين رفتن هستند، تقويت كنند.
فضاهاي عمومي واقع در مناطق مسكوني و زيستگاه هاي محلي بخشي از هويت فرهنگي و شخصيت منحصر به فرد اين مناطق را تشكيل ميدهند و نقش مهمي در ايجاد حس مكان در آنها ايفا ميكنند. اين دسته از فضاهاي عمومي يك كانون اجتماعي بسيار مطلوب و مكان ارزشمندي براي تعاملات اجتماعي همسايگان با يكديگر فراهم ميكنند و بدينترتيب به ايجاد حس حقيقي همسايگي كمك فراواني ميكنند.
يكي ديگر از مزاياي فضاهاي عمومي برخوردار از كيفيت مطلوب، پتانسيل آنها به عنوان مكاني براي وقوع رويدادهاي اجتماعي است. جشنواره ها و ساير رويدادها در صورت بهره مندي از هدايت و مديريت شايسته، مي توانند با گردهم آوردن عامه مردم و ايجاد منافع مالي، اجتماعي و محيطي، تاثير بسيار مثبتي بر محيط شهري داشته باشند. آنها به ويژه مي توانند كيفيت جامعه مدني را كه در بسياري از مناطق شهري از بين رفته است، مجددا به مردم معرفي كنند. يك نمونه خوب در اين مورد، جشنواره سالانه First Night در شب سال نو در بوستون است كه موقعيت خود را به عنوان يك عنصر كليدي و اصلي در تقويم شهر تثبيت كرده است. صاحبان مشاغل مختلف كه در ابتدا نسبت به پتانسيل اين جشنواره شك داشتند، اينك از آن به عنوان عامل عمده ترقي شركتهايشان ياد ميكنند. همچنين در حال حاضر، علاوه بر جامعه تجاري، جامعه هنري شهر نيز از مزاياي اين جشنواره بهرهمند ميشوند. البته به منظور تقويت رويدادهايي نظير اين جشنواره و بهرهمندي از منافع و مزاياي آنها، متوليان شهرها بايد برنامه فيزيكي فضاهاي عمومي شهرهايشان را بر اساس جشنواره ها و ساير فعاليت هاي اجتماعي مورد نظرشان طرحريزي كنند. يكي از نمونه هاي خوب استفاده خلاقانه و مطلوب از فضاي شهري عمومي در آخن آلمان قابل مشاهده است. زندگي اجتماعي در خيابانهاي اين شهر تاريخي با استفاده از يك راهبرد درازمدت جهت حيات بخشي به فضاهاي مدني آن و نيز بهره گيري از مجموعه بسيار جالب توجهي از فواره ها و تنديسها كه به طور دقيق در سطح شهر جانمايي شده اند، رونق بيشتري يافته است. همچنين هنر مردمي ارائه شده در سطح شهر، زندگي روزمره در آخن را به تصوير مي كشد و موجب ارجاعات تاريخي ميشود، در عين حال نگاه كردن به اين نوع هنر و تعامل با آن مفرح بوده و براي بزرگسالان و كودكان به يك اندازه جذاب است. در ضمن، پشتيباني مالي از اين آثار هنري توسط تعداد زيادي از صاحبان كسبوكار و شركتهاي بزرگ شهر، موجب ميشود آنها احساس كنند داراي نقش مستقيمي در ارتقاي كيفيت محيط عمومي هستند. نتيجه چنين استفادهاي از فضاهاي عمومي، شهري با هويت منحصربه فرد است، شهري كه ساكنان آن نسبت به شهرشان كاملا احساس مسئوليت ميكنند.نكته مهمي كه در برنامهريزي و طراحي فضاهاي عمومي بايد در نظر داشت، اين است كه فضاهاي عمومي فضاهاي خالي صرف نيستند و آنچه كه ما درون فضاهاي عموميمان قرار مي دهيم، درست به اندازه خود آن فضاها داراي اهميت است. اين فضاها نوعا با عناصر لندسكيپ نرم و نيز سخت پر ميشوند كه اين عناصر كمك فراواني به شكل گيري شخصيت فضاهاي عمومي ميكنند. شواهد نشان ميدهد كه مردم از فضاهاي عمومي محلي زماني بيشتر احساس رضايت و استفاده ميكنند كه اين فضاها داراي عناصر طبيعي باشند، از اينرو فضاهاي سبز و دلپذير عموما فضاهاي پركاربردي در شهر محسوب ميشوند. بر اساس مطالعه اي كه در شيكاگو صورت گرفته است، افرادي كه در آپارتمانها زندگي مي كنند، زماني مايل به استفاده بيشتر از فضاهاي عمومي نزديك خانه هايشان هستند كه اين فضاها طبيعي باشند، نه ساخته دست بشر. اين افزايش استفاده از فضاهاي سبز به نوبه خود به افزايش تعامل اجتماعي ميان همسايگان منجر ميشود، بدين ترتيب كه آنها وقتي در اين فضاهاي عمومي توقف كوتاهي براي نشستن ميكنند، در بدو امر فقط يك ديدار ساده بينشان اتفاق مي افتد، اما بعدها به مرور زمان، در سايه اين ديدارها، پيوندها و روابط اجتماعي شان را عميق تر مي كنند. بدين ترتيب نبايستي از نقش مهم كيفيت فضا در تعاملات اجتماعي غافل شد، چرا كه هرچه طراحي فضاهاي عمومي مطلوب تر باشد، كيفيت تجربه اجتماعي در آنها نيز بهتر خواهد بود. به عنوان مثال برخي يافته ها نشان مي دهند كه فضاهاي شخصي تر و خودماني تر، در فراهم آوردن فرصت هاي لازم براي ايجاد همبستگي اجتماعي، از موفقيت بيشتري نسبت به فضاهاي بزرگتر و بيروح تر برخوردار هستند.
با توجه به آنچه گفته شد، طراحي و برنامه ريزي فضاهاي عمومي، به منظور فراهم آوردن مجموعه ها و موقعيت هايي براي مشاركت هاي شهري و اجتماعي، براي تجربه هاي هنري و براي شادماني و سرور، ضرورتي است كه امروزه بايستي در كانون توجه متوليان امور شهري قرار گيرد، چرا كه با خلق فضاهاي عمومي مبتني بر حيات مدني، جامعه شهري هويت مي يابد، امكان انباشت تجربههاي به ياد ماندني و خاطرههاي فارغ از بعد مكان فراهم مي آيد و فضاهاي عمومي به محيط هايي فرهنگي و شكل دهنده به رفتارهاي اجتماعي و هنجارهاي عمومي تبديل مي شوند؛ محيط هايي كه در آنها نيازها و تمايلات اساسي شهروندان در نظر گرفته شده است و شهروندان به عنوان بازيگران اجتماعي، نقش خود را در توليد و بازتوليد فضاي اجتماعي، فضاي شهري و به تبع آن حيات مدني ايفا ميكنند.
منابع و ماخذ:
ـ تيبالدز، فرانسيس، 1383، شهرسازي شهروندگرا، ترجمه محمد احمدي نژاد، نشر خاك
ـ حبيبي، سيدمحسن، 1380، فضاي شهري: برخوردي نظريه اي، نشريه صفه، شماره 33
ـ لنارد، سوزان كروهرست . لنارد، هنري، 1378، طراحي فضاي شهري و زندگي اجتماعي، ترجمه رسول مجتبي پور، مجموعه مقالات كتاب سرشت معماري، انتشارات نقش خورشيد

طرح جامع تهران و گمشده اي به نام سيماي شهر
001011.jpg
خشايار كاشاني جو- براستي ساكنان يك شهر يا كساني كه براي اولين بار به آن وارد مي شوند چگونه آن را درك مي كنند؟ چرا شهري از نظر عده كثيري از مردم خوب، دلنشين و زيبا به نظر مي رسد يا برعكس آشفته، مبهم و زشت جلوه مي كند؟
حقيقت اين است كه مردم، شهر را از طريق كالبد فيزيكي نمايان آن، نماهاي ساختمان هايش و هماهنگي آنها با يكديگر، راه هاي شهري و مسير هاي عبوري سواره و پياده آن، گره هاي شهري همچون ميدان ها، فضا هاي عمومي و باز شهري، فلكه ها، چهار راه ها، سه راهي ها و...، لبه هاي شهري مانند پيوستگي يا انقطاع پوسته ها و بدنه هاي اطراف راه ها، ميدان ها يا مكان هاي تجمع شهري عمومي و...، نشانه هاي شهري همچون بنا هاي يادماني شهر، مجسمه ها، آب نما ها، ساختمان هاي شاخص، فضا هاي سبز يا گذران اوقات فراغت بارز و... و حوزه هاي شهري همچون تقسيم بندي عرفي يا قانوني محلات يا نواحي خدمات رساني شهر و... مي شناسند. بنابراين به طور خلاصه مي توان گفت آنچه كه سبب مي شود در ذهن مردم، شهري زشت يا زيبا، جذاب يا غيردلنشين جلوه كند، مفهومي است كه در شهرسازي سيماي شهر ناميده مي شود به عبارت ساده تر مردم يك شهر را به وسيله كيفيت آن مي شناسند، نه كميت ها.
از طرف ديگر بايد پرسيد كه اصولا هدف از شهرسازي و ابزار هاي آن كه تهيه طرح هاي جامع، تفصيلي و اجرايي شهري و... هستند، چيست؟ گرچه در اين ارتباط نظرات مختلف و گاه متضادي بين متخصصان و كارشناسان حوزه مسائل شهري وجود دارد، اما همگي آنان روي يك اصل اتفاق نظر دارند؛ افزايش كيفيت شهر ها و ارتقاي كيفي محيط زيست انسان ها . البته شهرسازان و نهاد هاي ذي ربط جهت رسيدن به اين هدف، مسلما از تحقيقات گسترده در زمينه هاي كمي همچون مطالعه جمعيت شهر و روند تغييرات آن، وضع موجود كاربري هاي مختلف و سرانه آنها، دبي ترافيك عبوري شريان هاي شهر، مطالعات مربوط به زيرساخت هاي شهري همچون خطوط انتقال آب، برق، گاز، تلفن، فاضلاب و... و توانايي پاسخگويي آنها به نياز ساكنان و... كمك مي گيرند، اما واقعيت اين است كه تمامي اين مطالعات كمي چنانچه به نتايج كيفي منجر نشوند يا در دستيابي به اهداف و چشم انداز هاي تعيين شده به منظور ارتقاي كيفيت شهر جهت گيري نداشته باشند، فاقد ارزش و اعتبار بوده و نمي توانند منشا اثر  شوند.
اخيرا رئيس مركز مطالعات و برنامه ريزي شهر تهران كه مسئوليت اصلي تهيه طرح جامع و تفصيلي جديد تهران را برعهده دارد، ضمن بيان روند تهيه اين طرح ها و مشكلات و معضلات پيش رو و اينكه طرح جامع و تفصيلي تهران تا پايان سال 84 و به عنوان سندي كه مبناي توسعه كالبدي شهر قرار خواهد گرفت آماده مي شود، اشاره اي داشته اند مبني بر اينكه اين سند پس از اينكه مبناي كار قرار گرفت و بتدريج از طريق بازخورد ها تكميل و به روز شد، ثابت مي ماند. پس از آن به مسائل ديگري همچون سيما، منظر شهري و ابعاد كيفي شهرسازي مي پردازد.
گرچه زحمات و تلاش هاي اين مركز و دست اندركاران و مسئولان آن و تمامي ديگر نهاد ها و ارگان هاي ذي ربط در تهيه اين طرح ها همچون شهرداري تهران و مناطق، مهندسان مشاور 21 منطقه و… از آن جهت كه به رغم تمامي مشكلات و ناملايمتي ها نسبت به تهيه يك سند مكتوب كه چارچوب و روند توسعه آتي تهران را مشخص كرده و چنانچه بخوبي اجرا شود از تصميمات شخصي و سليقه اي و مصوبات موردي كه بر آشفتگي شهر افزوده اند، جلوگيري خواهد كرد، همت گمارده اند، قابل تقدير و ستايش است، اما آنچنان كه مشخص است در تهيه اين طرح ها بيشتر به مسائل كمي توجه شده و توجه به ابعاد كيفي شهرسازي همچون سيماي شهر به آينده و مرور زمان موكول شده است.
پرسشي كه مطرح مي شود اين است كه آيا براستي سند توسعه كلانشهري همچون تهران كه بر مبناي ابعاد كمي تهيه شده مي تواند سبب بهبود آشفتگي بصري آن و ارتقاي سيماي نامطلوب شهري در ذهن ساكنان و بازديدكنندگان و گردشگراني كه از پايتخت و نماد كشور ديدن مي كنند شود؟!
بنابراين به نظر مي رسد كه تا زمان باقي است و قبل از تصويب نهايي اين طرح ها، نوعي تجديد نظر در جهت گيري طرح هاي جامع و تفصيلي تهران و توجه و گنجاندن مسائل كيفي شهر همچون سيما و منظر شهري در متن آنها لازم و ضروري باشد. آنچنان كه هيچ گونه تضميني نيز نسبت به ادامه فعاليت قانوني نهاد اصلي متولي اين طرح ها در آينده و درنتيجه پيش بيني صورت گرفته در ارتباط با توجه به ابعاد كيفي شهرسازي در آتيه وجود ندارد.

پيرامون
001023.jpg
رقابت براي طراحي خانه
در پايان قرن بيستم، آينده واقعي طراحي خانه و قابليت هاي آن كم كم مورد سئوال و تامل خاص واقع  شده، از ديدگاه ها و تصورات گوناگون چنين بر مي آيد كه جوانب مختلف مفهوم طراحي خانه كه قبلا به آنها پرداخته نمي شد دوباره مورد نقد و توجه قرار گرفته است. موسسه آركيتكتوم در حال ثبت نام براي رقابتي است كه در آن هدف جمع آوري بهترين ايده ها براي طراحي خانه هاي معاصر با در نظر گرفتن الگو هاي زيبايي شناسي، فرمي، عملكردي، تكنيكي و اجتماعي است؛ آنچه خانه جهاني يا گلوباليزه خوانده مي شود، روش جديدي است براي زندگي كردن. خانه اي كه مي تواند در نقاط مختلف و متفاوت جهان وجود داشته باشد و در عين حال بيشتر در ارتباط با دنياي مجازي است تا فضاهاي شهري واقعي.چنين خانه اي در يك جامعه مجازي با جريان ثابتي از اطلاعات رشد و توسعه مي يابد و مي تواند از لحاظ مفهوم (و نه از لحاظ فرم) هر چيزي باشد، از تاتامي ژاپني گرفته تا خانه هاي نيويورك. هر منطقه، شهر يا كشور بر اساس ويژگي هاي خاص خود (ساختار شهري، فضاهاي شهري، آداب و سنن و اقليم) روش و مسير خود را براي جهاني شدن تعريف مي كند.دانشجويان معماري و فارغ التحصيلان زير 28 سال مي توانند در اين مسابقه معماري شركت كنند.
www.Arquitectum.com
مقاوم سازي در ايران باستان
زماني مدير موزه ايران باستان گفته بود كه ساختمان اين موزه از نظر سازه ساختماني در برابر زلزله مقاوم نيست و در صورت وقوع زلزله اي با قدرت بيش از 6 ريشتر اين موزه به طور كامل تخريب خواهد شد!آن زمان ادعا شده بود كه بخش هاي گنجينه و موزه دوران اسلامي و مجموعه ملي ايران در برابر زلزله مقاوم شده و مهندسان دانشگاه اميركبير براي مقاوم سازي ساير بخش هاي موزه ايران باستان در حال كار بودند. بعد هم كه قرار شد ايتاليايي ها ايران باستان را مقاوم كنند. اين روزها گويي با كهنه شدن بحث زلزله، از اهميت مقاوم سازي نيز كاسته شده است؛  بد نيست مديريت موزه گزارشي را از مراحل مقاوم سازي مهمترين موزه ايران منتشر سازد.
001002.jpg
سرنوشت ميدان نامجو
شهرداري منطقه 7 شهريور ماه 80 فراخواني را در روزنامه همشهري به چاپ رساند كه در آن از تمام طراحان و معماران دعوت مي شد در رقابتي براي طراحي ميدان نامجو (گرگان) شركت كنند؛ هدف از برگزاري اين مسابقه در آگهي آن روز، رسيدن به يك ايده وجواب مناسب با توجه به هزينه و زمان در نظر گرفته شده، ايجاد فضاي بصري مناسب براساس فضاي ميداني خاص و با توجه به ابعاد و اندازه پيراموني ميدان و برخورد معمارانه با طبيعت موجود عنوان شده بود. ضرورت هايي هم براي اين طراحي در نظر گرفته شده بود كه طبق آن شركت كنندگان در مسابقه مي بايست نكات خاصي را در طراحي آبنما مد نظر داشته باشند، اين مسابقه يك مرحله اي بود و قرار بر اين بود كه طرح برگزيده در ميدان شهيد نامجو اجرا شود.
اكنون 4 سال از آن زمان مي گذرد؛ نه تنها اثري از آبنما و تنديس و... در ميدان نامجو ديده نمي شود بلكه بيش از 3 سال است آبنماي خود ميدان هم تخريب شده و ميدان چمن كاري شده است! به نظر مي رسد يك نفر بايد مسئوليت را قبول كند.
بچه هاي بمي هم بايد بازي كنند
هدف از ساخت شهربازي در بم اين است كه هم تحولي در شهر ايجاد شود و هم هفته اي يك بار تعدادي از كودكان بي سرپرست بمي به طور رايگان از شهربازي استفاده كنند... . علي باقري زاده، شهردار جوان بم در گفت وگو با يك نشريه محلي با بيان اين مطلب گفت: بودجه اي كه در نظرگرفته شده يك ميليارد و 600 ميليون تومان براي وسايل شهربازي و 300 ميليون تومان براي پارك 22 بهمن است... . وي افزود: قرار است اين شهربازي در سمت شمالي پارك 22 بهمن يا سمت جنوبي اتوبان بم- بروات ساخته شود .بدنيست يادآوري شود سال پيش نيز در چنين روز هايي شوراي اسلامي و شهرداري بم با برگزاري يك مسابقه، طراحي ساختمان شوراي شهر و شهرداري بم را بين معماران به رقابت گذاشتند كه هنوز بعد از يك سال خبري از ساخت طرح برنده نيست. يك مقام آگاه در شهرداري بم علت تعلل در آغاز عمليات ساختمان شهرداري و شوراي شهر بم را نبودن بودجه دانست.

نگاه نو
شيشه؛ كاهنده مصرف انرژي در ساختمان
فرزانه هدفي- ساختمان ها سرپناهي مناسب جهت حفظ آدمي در برابر شرايط نامساعد محيطي به منظور تامين آسايش و راحتي هستند، ليكن حصول بخشي از اين امر به استفاده درست از منابع انرژي بازمي گردد. استفاده مدبرانه از فن آوري هاي نوين ساخت وساز مي تواند ضمن  تحقق موارد ياد شده، به ميزان قابل توجهي از مصرف بي رويه انرژي جلوگيري كند.
امروزه به منظور حداكثر استفاده از نور خورشيد و اجراي برخي ايده هاي معمارانه، سطح وسيعي از ساختمان را با شيشه مي پوشانند، لذا پنجره ها نقش اصلي را در كنترل نور ورودي به داخل ساختمان و ميزان انرژي مورد نياز ايفا مي كنند. ضرورت كنترل انرژي هنگامي مشهودتر مي شود كه سطح وسيعي از ساختمان با شيشه پوشيده شود كه اغلب در اين شرايط، امكان حفظ گرماي محيطي مناسب و ذخيره سازي معقول انرژي به طور همزمان با مشكلاتي همراه مي شود.
با پيشرفت تكنولوژي در عصر حاضر، تلاش محققان بر توليد شيشه هايي با خاصيت پخش نور بسيار كم، جهت استفاده در ساختمان هايي با كاربري تجاري متمركز شده است، به طوري كه مي توان با فراهم سازي امكان ورود انرژي خورشيد به داخل ساختمان و ممانعت از فرار گرماي داخل ساختمان (با ممانعت از خروج اشعه فرابنفش)، مصرف انرژي را به ميزان قابل توجهي كاهش داد. چنين شيشه هايي قابليت ايفاي نقش همزمان عايق حرارتي و كنترل نور خورشيد را دارند. شيشه هايي با درجه شفافيت بسيار بالا، قابليت ممتازي در ورود نور به داخل بنا داشته و محافظ خوبي در برابر شرايط جوي به شمار مي روند، ولي عايق حرارتي خوب يا مانعي موثر در برابر انرژي خورشيد نيستند. تكنولوژي ساخت شيشه به مرحله اي از كمال رسيده كه طراحي و توليد انواع شيشه را با لحاظ كردن توأمان خواص پخشي، انعكاسي، جذبي و شفافيت جهت دستيابي به شرايط ايده آل و پاسخگويي به خواسته هاي مختلفي همچون كنترل نور روز و درجه حرارت مناسب ،امكانپذير كرده است.
نور و روشنايي احساس خوبي را در انسان ايجاد مي كند و باعث جلوه گر شدن افكار عالي در زندگي انسان مي شود. در آسمانخراش هاي امروزي چنين تفكراتي حادث نمي شوند. آسمانخراش ها با وجود نزديكي به خورشيد، زندگي بشر را به تاريكترين حد ممكن رسانده اند!
امروزه شيشه هايي كه با تكنولوژي پيشرفته توليد مي شوند علاوه بر تامين روشنايي روز داراي كيفيات ديگري همچون كنترل خورشيدي، آسايش و راحتي از نظر دما (محافظت از گرماي تابستان و سرماي زمستان) با مشخصه هايي همچون قابليت بازيافت، دوام پذيري، عدم نياز به پاكيزه نمايي، محافظت از رنگ پريدگي تدريجي اشياي داخل بنا در مقابل نور خورشيد و… هستند. توسط شيشه هاي توليدي با تكنولوژي مدرن، عبور نور با شيشه تخت، از 88 درصد به 94 درصد افزايش يافته، در باشگاه هاي ورزشي وضوح ديد و عدم اعوجاج و انعكاس از سال 1997 عملا حذف شده، انعكاس شيشه در حالت معمول از 8 درصد به يك  درصد كاهش يافته و وضوح ديد بر محيط آنسوي پنجره افزايش يافته است.
انواع شيشه ها از لحاظ كاربرد در ساختمان:
۱ - شيشه با كاربرد مديريت انرژي
2 - شيشه مقاوم در برابر آتش
۳ - شيشه كنترل صدا
۴ - شيشه ايمن با كاربرد حفاظتي و امنيت
۵ - شيشه با كاربرد در دكوراسيون
۶ - شيشه تامين كننده نور و روشنايي
۷ - شيشه با كاربردهاي خاص
۸ - شيشه نما با قابليت هاي مقاوم در برابر باد و ضربه
۹ - شيشه هوشمند (چند منظوره)
۱۰ - شيشه كلتكتوري (نور و گرما)
بيش از 80 سال است كه شيشه دو جداره به عنوان ضرروت اصلي براي فراهم آوري عايق حرارتي در ساختمان ها شناخته شده است. پيشرفت هاي اخير برعايق سازي مناسب و افزايش بهينه سازي حرارت متمركز شده است كه دلايل آن مي تواند به خاطر اقتصاد و ضرورت كاهش يابي ميزان انتشار دي اكسيدكربن باشد كه عمدتا با بازدهي حرارتي و نحوه استفاده از انرژي در ساختمان ها ارتباط مستقيمي دارد.
هدرروي گرما در يك ساختمان به معناي مقاومت كم مصالح آن است. اين امر تا كنون عمدتا از طريق شيشه پنجره يا به عبارت بهتر، شيشه كاري نامناسب و ضعيفي همچون شيشه تك جداره حادث مي شده است. با روش هاي پيشرفته كه مانع فرار گرما از ساختمان است مي توان تنوع انتخاب زيباشناسانه و تنوع عايق سازي را به صورت توأمان، فراهم آورد.
نور خورشيد به سه طريق: انعكاسي، انتقالي و جذبي پخش مي شود. اين امر در ايده توليد شيشه هاي كنترل خورشيدي و عايق حرارتي منظور شده است. شيشه هاي كنترل خورشيدي و عايق حرارتي تضمين آسايش و جلوگيري از هدرروي گرما هستند. عواملي همچون حذف رطوبت، نم و تقطير در فضاي مياني شيشه هاي دو جداره، شيشه هاي رنگي با خاصيت فتوولتائيك و پوشش هاي مختلف با ضخامت هاي مختلف، شيشه را در مقابل
ذخيره سازي انرژي تقويت مي كند.
اهميت حفظ ذخاير انرژي غير قابل بازيافت و كمبود ذخاير انرژي فسيلي در بسياري از كشورها، مسئولان را بر آن داشته تا به بهينه سازي انرژي دقت وسواسانه تري مبذول دارند. صنعت ساختمان همچون ساير صنايع از عمده ترين مصرف كنندگان انرژي است و شيشه به لحاظ ماهيت خاص خود نقش عمده اي در هدرروي انرژي ايفا مي كند. با تلاش در جهت تقويت قابليت هاي شيشه همچون انتقال نور و حذف معايب آن، با تدابيري همچون استفاده از شيشه هاي دو جداره و تركيب انواع شيشه ها با هم ، استفاده از شيشه ها با قابليت انتقالي، انعكاسي و جذبي، ممانعت از گريز اشعه فرابفنش از داخل ساختمان به بيرون يا ممانعت از انتقال گرماي خورشيد به داخل ساختمان و... و تلفيق جنبه هاي معمارانه با مهندسي و تكنولوژي ساخت پيشرفته در اين محصول، مي توانيم در جهت مديريت انرژي گام برداريم.

زيبـاشـهر
ايرانشهر
جهانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
در شهر
سفر و طبيعت
شهر آرا
|  ايرانشهر  |  جهانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  زيبـاشـهر  |  سفر و طبيعت  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |