دوشنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۳۸۴ - سال سيزدهم - شماره ۳۶۸۷ - May 2, 2005
بزرگداشت معلم
امروز، دوازدهم ارديبهشت و روز بزرگداشت مقام معلم است. وجه تسميه نامگذاري اين روز به «روز بزرگداشت مقام معلم» ، به رويدادي بازمي گردد كه در نخستين بهار پس از به بارنشستن انقلاب اسلامي، به وقوع پيوست.
در ۱۲ ارديبهشت سال ۱۳۵۸ و در طليعه پيروزي انقلاب اسلامي رخ داد و آن، شهادت معلم و متفكر بزرگ اسلامي، استاد شهيد مرتضي مطهري، به دست عوامل گروهك منحرف فرقان بود. دو سال پس از اين حادثه، وزير آموزش و پرورش وقت، روز شهادت استاد مرتضي مطهري را روز معلم و هفته ۱۲ تا ۱۹ ارديبهشت را به عنوان هفته معلم اعلام و به جامعه معرفي كرد. بعدها، اين روز و هفته،  از سوي شوراي فرهنگ عمومي هم مورد تاييد قرار گرفتند و اكنون بيست و چند سالي است كه معلمان، در روز شهادت استاد مرتضي مطهري مورد تجليل قرار مي گيرند و از خدمات و تلاش هاي آنان به انحاي گوناگون و با كالا و پاداش مادي و نيز حرف و دعاي خير معنوي سپاسگزاري مي شود.
اما رويدادي ديگر نيز در كوران سالهاي ديكتاتوري رژيم پهلوي رخ داده بود كه معمولا در بزرگداشت دوازده ارديبهشت كمتر به آن اشاره مي شود. در دوازدهم ارديبهشت سال ،۱۳۴۰ گروهي از معلمان تهراني و شهرستاني دست از كار كشيدند و در باشگاه مهرگان تهران اجتماع كردند و به طور جمعي عازم وزارت فرهنگ شدند. در جريان اين تجمع و در جريان فعل و انفعالات گوناگوني كه رخ داد، دكتر ابوالحسن خانعلي، سخنران مراسم به قتل رسيد و تعدادي از معلمان و دانش آموزان هم مجروح شدند و معلمان، كه قبلا فقط خواستار افزايش حقوق بودند، درخواست هاي صنفي ديگري را هم به تقاضاهاي خود افزودند. آنان خواهان سقوط دولت شريف امامي، اعدام قاتل دكتر خانعلي، رفع اهانت از فرهنگيان و تغيير سطح حقوق معلمان و نيز نامگذاري روز دوازده ارديبهشت به عنوان روز معلم بودند.
اگر دو رويدادي را كه در ۱۲ ارديبهشت سال هاي ۴۰ و ۵۸ رخ دادند، به مثابه مابه ازاي بيروني دو بعد از فعاليت ها، خواسته ها و نيازهاي معلمان در زمينه هاي مادي و معنوي بدانيم، بايد اذعان كنيم كه در سال هاي اخير _ بويژه در ۸ سال گذشته _ با بروز اعتراضات خودجوش و منفرد يا جمعي و متشكل بخش هايي از جامعه يك ميليون و دويست هزار نفري معلمان، هر آنچه شنيده ايم خواسته و درخواست صنفي و تقاضا براي افزايش حقوق معلمان و رساندن سطح حقوق آنان به پايه ساير اقشار جامعه و ايجاد عدالت و برابري بوده است. به عبارت ديگر، نشست، تجمع، جلسه و ديداري نبوده كه معلمان درخواست افزايش حقوق نداشته باشند و به رغم آن كه افزايش هاي قليل و توجهات مقطعي در اين زمينه را شاهد بوده ايم، هنوز تا رسيدن به مرز برابري با كاركنان ديگر و برخورداري از امكانات مناسب در جامعه معلمان، بايد راه و اقدامات زيادي را پشت سر بگذاريم.
به ديگر سخن، درست است كه افزايش چنددرصدي حقوق معلمان كه دقيقا مانند كاركنان ديگر است، چندين و چندبار و توسط مسئولان مختلف، به عنوان خبر از مطبوعات و رسانه هاي گروهي پخش مي شود و درست است كه پرداخت عيدي به معلمان _ كه كمتر از كاركنان ديگر است _ تيتر صفحه اول مطبوعات مي شود و درست است كه پرداخت مطالبات فرهنگيان، يك بار قبل از عيد، يك بار در واپسين روزهاي فروردين و يك بار هم ديروز و امروز به نقل از وزير آموزش و پرورش تيتر مطبوعات مي شود، ولي واقعيت اين است كه يا اين پرداخت ها فقط يك بار صورت مي گيرد و يا تنها در مرحله حرف باقي مي ماند.
اينها، همه و همه نمودي از جنبه اول خواسته هاي معلمان و توجه به نيازهاي مادي آنان است، يعني همان خواسته اي كه در تجمع اعتراض آميز دوازدهم ارديبهشت ۴۴ سال پيش هم، معلمان بر آن تاكيد داشتند.ولي، از بعد دوم نيازهاي معلمان، يعني خواسته هاي معنوي آنان (و طبيعتا جامعه آموزش و پرورش كشور)، هيچ بروز و ظهوري نمي بينيم و خواسته هاي صنفي معلمان، هميشه در همه اين سال هاي اخير، يك سويه بوده است و همواره معلمان خواهان افزايش حقوق بوده اند و مثلا نگفته اند آنان در برابر اين افزايش چه تعهدي دارند و چه خواسته هايي را علاوه بر افزايش حقوق از آموزش و پرورش مي خواهند. مثلا آنان نمي گويند تعهد وزارت آموزش و پرورش براي آموزش روش هاي نوين ياددهي _ يادگيري به معلمان و بازتاب اين آموخته ها توسط معلمان در كلاس هاي درس چه ارتباطي با افزايش حقوق دارد؟ مثلا معلمان نمي گويند چون روش هاي آموزشي فعلي منسوخ شده است و اين روش هاي منسوخ شده را هم با همين دستمزدهاي فعلي به سختي مي توان به اجرا درآورد، پس ما را به روش هاي جديد مجهز كنيد و بازخورد اين كار را در افزايش توان يادگيري دانش آموزان ببينيد و البته، حقوق و مزاياي ما را هم متناسب با اين روش ها پرداخت كنيد. درواقع تاكنون يك حجب و حياي پنهان، تشكل هاي صنفي معلمان را از اين كه بگويند با اين حقوق، بهتر از اين نمي توان تدريس كرد، بازداشته است و كارفرما (دولت يا آموزش و پرورش) هم، باز با بهره گيري از اين حجب و حيا، رويش نشده است بگويد اگر حقوقتان افزايش پيدا كرد، چگونه كار خواهيد كرد؟
به نظر مي رسد معلمان بايد در كنار درخواست افزايش حقوق، از دولت بخواهند اگر مايل به بهبود كيفيت يادگيري است، هزينه اش را هم بپردازد. درغيراين صورت، همين حجب و حياي پنهان باعث خواهد شد دو طرف حرف خودشان را بزنند و از بروز تمنيات دروني خود بازبمانند.
روز دوازده ارديبهشت، روز معلم است، روز توجه به خواسته هاي مادي معلمان، هماني كه در راهپيمايي اعتراض آميز معلمان نمود پيدا مي كند و نيز روز معلم، روز توجه به نيازهاي معنوي آشكار و پنهان معلمان است. نيازهايي كه در انديشه هاي معلماني همچون شهيد مطهري مي توانست و مي تواند نمود داشته باشد.
روز معلم را به تمامي فرهنگيان كشورمان تبريك مي گوييم و به قول استاد مطهري «ستايشگر معلماني هستيم كه انديشيدن را به فرزندان ما بياموزند، نه انديشه ها را» و قبول و باور داريم كه براي تبديل شدن معلمان به فرهيختگاني كه سخن شهيد مطهري را به مرحله اجرا درآورند، بايد هزينه كرد و اين گونه است كه مي توان اميدوار بود معلمان، در كنار جايگاه شايسته مادي خود، به جايگاه آسماني و ملكوتي خويش نيز دست پيدا كنند.

يادداشت
اجتماعي
اقتصادي
دانش انفورماتيك
بـورس
حوادث
خارجي
سياسي
داخلي
شهري
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
همشهري ايرانشهر
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   دانش انفورماتيك   |   بـورس   |   حوادث   |   خارجي   |   سياسي   |   داخلي   |  
|  شهري   |   ورزش   |   يادداشت   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |