زمين خداوند،بسان مادري كه از عشق فرزند خود سرشار است از نثار بركات و مهرباني هاي خويش بر او باز نمي  ايستد؛ زمين خسته، زمين تنها مانده.
سها دادمند-ز مين پاك و هواي پاك دو جزو لا ينفك زندگي شهري است و هر دو لا زم و ملزوم يكديگر. بدون هواي پاك نمي  توان زمين پاك داشت و بدون زمين پاك نمي  توان از هواي پاك سخن گفت.
همه كشورها، به ويژه كشورهاي اروپايي و آمريكا، برنامه هاي گوناگوني براي زمين و هواي پاك مطرح كرده اند و آنچه مي  خوانيد، نگاهي است اجمالي به برنامه هاي دولت بريتانيا براي رسيدن به شهري پاكيزه.
راهكارهاي مبارزه با آلودگي
سازمان محيط زيست انگليس علل آلودگي در مناطق مختلف انگليس (انگليس، ولز، اسكاتلند و شمال ايرلند) را به شرح زير اعلا م مي  كند:
زباله هاي سنگين و خاص شامل زباله هاي صنعتي، بيمارستاني، خانگي، روستايي و... با سرم آلودگي برابر 19/7 درصد
سوخت مصرفي ماشين آلا ت كارخانه ها، خودروها، وسايل گرمايي يا خوراك پزي با سهم آلودگي برابر 16/5 درصد
فاضلا ب ها، شامل فاضلا ب هاي صنعتي، بيمارستاني، روستايي، شهري و... با سهم آلودگي برابر 16/4 درصد
زباله هاي سبك مانند زباله مواد خوراكي، كاغذ، چوب و شيشه به ويژه مواد غيرقابل بازيافت با سهم آلودگي برابر 11/2 درصد
منابع آلوده كننده شيميايي نظير انواع رنگ ها، مواد شوينده و پاك كننده با سهم آلودگي معادل 4/7 درصد
مواد آلي شامل انواع عطرها، اسپري، حشره كش و... با سهم آلودگي برابر 4/5 درصد
عواملي كه در بعضي فصول سال به دلا يل خاصي ايجاد مي  شود كه از اين عوامل گازهاي گلخانه اي( دي اكسيد كربن، متان، نيتروز، هيدروفلوروكربن، پرفلوروكربن و سولفورگلفرافلورايد) بيشترين سهم را در آلودگي هوا دارند. افزايش ميزان ازن به دليل افزايش دماي هوا،  افزايش ذرات معلق، مه دود شيميايي، وارونگي هوا و... نيز از ديگر عوامل آلوده كننده هوا هستند كه مجموع سهم اين عوامل در آلودگي هوا رقمي برابر 30 درصد است.
اقدامات و طرح ها براي مبارزه با آلودگي
طرح هاي مبارزه با آلودگي از سال 1306 ميلا دي در انگليس آغاز شد. لزوم اجراي طرح هاي كنترل و مبارزه با آلودگي زماني ضرورت يافت كه مه دود شيميايي، باران هاي اسيدي، بارش برف سياه رنگ و مرگ عده زيادي از مردم، زندگي عمومي را تهديد كرد.
در اولين قدم، اقدام به تعطيلي معادن زغال سنگ كردند، اما با اين همه به دليل رشد سريع تكنولوژي در انگليس و تاسيس كارخانه ها و مراكز صنعتي متعدد، اوضاع از آنچه كه بود وخيم تر شد تا اينكه در سال 1950 ميلا دي آلا ينده هاي جديدي چون؛ آلا ينده هاي كارخانه هاي صابون سازي، لوازم آرايشي بهداشتي و... نيز به آنها افزوده شد.
سكون هوا نيز از عوامل ديگر تشديد كننده آلودگي هوا و به تبع آن آلودگي زمين در انگليس بوده و هست.
با مرگ 4 هزار نفر در اثر آلودگي هوا در سال 1952، طرح هاي مبارزه با آلودگي جدي تر و به شرح زير دنبال شد:
مبارزه با آلودگي هوا با اجراي طرح طرح جنبش هواي پاك در سال .1956 در اين طرح تمامي مراكز آلا ينده اعم از صنعتي، كشاورزي و... موظف به بازسازي و مرمت واحدهاي خود شدند و هر واحدي كه از طرح پيروي نمي  كرد سريعا تعطيل مي  شد. اين طرح تا حذف تمامي واحدهاي آلا ينده تا 1968 ميلا دي ادامه داشت.
راهكارهاي مبارزه با  آلودگي منابع آبي
سازمان محيط زيست انگليس عوامل آلوده كننده منابع آبي را به شرح زير اعلا م مي كند:
افزايش جمعيت؛ به طوري كه پيش بيني شده تا سال 2016 ميلا دي، 3/3 ميليون نفر جمعيت به جمعيت انگليس، ولز، اسكاتلند و شمال ايرلند افزوده مي  شود.
پژوهش هاي زيست محيطي و علمي مانند ساخت نيروگاه ها، مراكز تحقيقاتي و فاضلا ب ناشي از آنها
فاضلا ب شامل؛ فلا ضلا ب هاي صنعتي، خانگي، كشاورزي و...
تغييرات جوي چون بارش هاي شديد به ويژه بارش هاي اسيدي، خشكسالي كه باعث كاهش سطح آب سدها و آب هاي زيرزميني و تبديل آنها به گنداب مي  شود.
آلودگي هاي ناشي از كشتيراني
صيد و برداشت غيرقانوني از جانداران دريايي كه باعث رفع آلودگي و بهبود كيفيت آب به ويژه اكسيژن رساني مي  شود.
طرح و اقدامات
اجراي برنامه جديد مبارزه با آلودگي منابع آبي موسوم به سومين برنامه مديريت بحران آب)AMP3( ؛ براي اجراي اين طرح 5/3 بيليون پوند هزينه در نظر گرفته شده است. اين پروژه شامل 7 طرح عمراني مرتبط با يكديگر است. اين طرح در تكميل طرح قبلي دولت انگليس يعني طرح شناوردهاي شست وشو دهنده به اجرا در مي  آيد.
در طرح شناورهاي شست وشو دهنده، منابع آبي چون سدها، منابع زيرزميني و جاري توسط شست وشو دهنده هاي ويژه اي گندزدايي مي  شدند.
پروژه بين المللي محيط زيست )EP(؛ اين طرح، طرحي است 5 ساله كه از آوريل 2000 آغاز و تا مارس 2005 ادامه داشته است. در اين طرح 3 سازمان شامل دولت انگليس، سازمان محيط زيست انگليس و موسسه كنترل منابع آبي انگليس به طور همزمان اقدام به حفاظت از منابع آبي ازانواع آلودگي ها به ويژه فاضلا ب صنعتي، خانگي، كشاورزي و... كردند.
نظارت دقيق بر فعاليت هاي سازمان كشتيراني انگليس و نظارت بر صيد جانداران دريايي.
تصفيه دايمي آب سدها و لا يروبي شبكه هاي فاضلا ب، جوي هاي معابر و...
نظارت بر تصفيه خانه  ها با اجراي طرحي تحت عنوان آب آشاميدني سالم)DWI( براي حفظ سلا مت شهروندان.
طرح كنترل و جمع آوري بهينه منابع آبي )WDM(؛ هدف از اجراي طرح، تمركز و افزايش منابع آبي از طريق جمع آوري و بهينه سازي مصرف ذخاير آبي عنوان شده است. در اين طرح برداشت و استفاده از منابع و ذخاير آبي تحت كنترل در آمده و در كنار آن از آلودگي منابع نيز جلوگيري مي  كنند.
دفع زباله
بر اساس آمار سازمان محيط زيست انگليس هر سال حجم زيادي زباله شامل زباله هاي صنعتي، بيمارستاني، خانگي و... توليد مي  شود كه اين زباله ها از مهم ترين عوامل آلوده كننده محيط زيست محسوب مي  شوند. حجم اين زباله ها در سال 2004 به رقم نگران كننده اي معادل 400 ميليون تن رسيد. اگرچه ميزان زباله هاي توليدي در كشور انگلستان در مقايسه با ساير كشورهاي اروپايي حداقل است!
طرح و راهكارها
براي از بين بردن زباله ها بي  شك روش هاي دقيق و علمي لا زم است تا دفع آنها خود عاملي براي افزودن آلودگي هاي زيست محيطي نباشد. دولت انگليس براي دفع صحيح زباله از طرح هاي زير استفاده مي  كند:
طرح بين المللي دفع زباله در سه مرحله شامل:
۱ طراحي، ساخت و راه اندازي كوره هاي ويژه سوزاندن زباله (كوره هاي زباله سوزي)؛ اين كوره ها از جنس سيمان مقاوم به حرارت هستند كه پس از سوزاندن زباله هيچ گونه آلودگي زيست محيطي ايجاد نمي  كنند. در حال حاضر بيش از 7 هزار كوره زباله سوزي در مناطق مختلف انگلستان فعالند كه اين كوره ها به تفكيك نوع زباله عبارتند از:
12 كوره ويژه دفع زباله هاي خانگي
20 كوره ويژه سوزاندن زباله هاي شيميايي، بيمارستاني و فاضلا ب
10 كوره ويژه سوزاندن زباله هاي قابل بازيافت
بيش از 3 هزار كوره ويژه سوزاندن زباله هايي از جنس چوب
يكهزار و۷۰۰ كوره ويژه سوزاندن ضايعات و زباله هاي پالا يشگاه ها
3 هزار كوره ويژه دفع زباله هاي كشاورزي.
۲ تركيب خاكستر كوره ها به تفكيك با مواد مختلف به منظور بازيافت آن و استفاده مجدد از آنها
۳ توليد مواد بازيافتي ؛ در اين روش خاكستر كوره هاي ويژه سوزاندن مواد بازيافتي با مواد مختلف تركيب شده و از تركيب آنها انواع كاغذ، لا ستيك خودرو، قطعات خودرو و... ساخته مي  شود.
آموزش شيوه دفع زباله به شهروندان
- آموزش شيوه دفع زباله به كودكان؛ اين طرح از سالهاي آغازين مدرسه به اجرا گذاشته شده و تا مقاطع بالا ي تحصيل نيز ادامه مي  يابد. در اين طرح نحوه جمع آوري زباله به تفكيك، كاهش توليد زباله، دفع صحيح زباله و... آموزش داده مي  شود.
اختصاص بودجه ويژه براي دانشگاه ها و مراكز تحقيقاتي به منظور تحقيق و پژوهش در زمينه دفع صحيح زباله
نصب زباله دان هاي تفكيكي در تمام نقاط انگلستان (مدارس، دانشگاه ها، مراكز تجاري، رستورا ن ها و...)
اگرچه به عقيده بعضي، دود حاصل از سوزاندن زباله ها خود عاملي براي آلودگي محيط زيست به ويژه آلودگي هواست، اما ساخت اين كوره ها خارج از محدوده شهرها تاثيري بر آلودگي هوا ندارد، مضافا اينكه سهم آلودگي دود ناشي از كوره هاي دفع زباله فقط يك درصد (اكسيد ها و نيتروژن ) است كه اين ميزان در مقايسه با ساير منابع آلوده كننده هوا رقم بسيار ناچيزي است.

گزارش هزاره
گرچه گزارش هاي رسانه ها در مورد مطالعه همه جانبه جديدي كه از سوي سازمان ملل متحد پشتيباني شده بسيار تاريك و نگران كننده است اما در عين حال در زير بهمن خبرهاي بد پيام اميدواري وجود دارد.
در اين پروژه كه اسم با مسماي ارزيابي هزاره اكوسيستم )MEA( ناميده شده تقريبا 1400 محقق از 95 كشور جهان فعاليت داشتند. هدف آنان اين بود كه يك انبارگرداني جهاني از وضعيت اكوسيستم هاي زمين انجام داده و تاثيرات فعاليت هاي انسانها بر آنها را اندازه گيري كرده و پيشنهاداتي براي آينده ارايه كند. گرچه بسياري از افراد هنوز طبيعت را به عنوان چيزي كه وجود دارد بدون آنكه رابطه اي با زندگي روزانه شان داشته باشد، مي  دانند اما ما عميقا به جهان طبيعي وابسته ايم. در نتيجه، سلا مت سيستم طبيعي عملا  تاثير عميقي بر كيفيت زندگي مان دارد. سيستم هاي طبيعي هوا و آب ما را تصفيه كرده، وضعيت آب و هوايي و خاك را تثبيت كرده و به ما مواد خام و بسياري از مواهب ديگر را ارزاني مي  دارد. به همين دليل است كه اين ارزيابي مخصوصا بر مطالعه چگونگي تاثير سلا مت اكوسيستم بر حيات انسان متمركز بوده است.
همانطور كه انتظار مي  رفت يافته هاي اين مطالعه بيداركننده بود. براساس اين يافته ها در حال حاضر رقمي معادل 60 درصد از سرويس هاي اكوسيستم كره خاكي بر اثر فعاليت هاي انساني در حال تخريب است. اين فعاليت هاي مخرب شامل آلوده سازي جو از طريق توليد بيش از اندازه گازهاي گلخانه اي، خشكاندن چشمه هاي آب شيرين، بهره برداري بيش از حد از جنگل ها و منابع غذايي دريايي، آلوده سازي اقيانوس ها و آوردن موجودات به محيط هاي تازه به عنوان ميهمان هاي ناخوانده در نتيجه اين فعاليت ها 20 درصد از منابع مرجاني جهان از ميان رفته و 40 درصد از رودخانه ها تحت تاثير قرار گرفته و آب و هواي جهان ثبات خود را از دست داده است.
تمامي اين مشكلا ت به طور مستقيم و غيرمستقيم بر ما اثر دارند؛ بر سلا متي، امنيت، ظرفيت برنامه ريزي براي آينده و حتي آزادي ما موثرند. در بيانيه اعضاي هيات مديره ما احساس كرديم كه تاكيد دوباره بر اين موارد از اهميت بسيار برخوردار است. حفاظت از نواحي طبيعي و صرفه جويي در منابع يك اقدام تشريفاتي طبقه دارا نيست. با وجود بيش از 6 ميليارد از ما در روي زمين، صرفه جويي به منظور حفاظت و بهبود كيفيت زندگي انساني يك اقدام ضروري است.
اين موضوع به خصوص براي آنان كه در جهان در حال توسعه زندگي مي  كنند كاملا  صحت دارد. اين مردم براي بقاي خود به طور كاملا  مستقيم وابسته به سرويس هاي اكوسيستم هستند. آينده روشن آنها نيازمند اين است كه همگي ما مصرف خود از منابع را تا سطحي كه براي زمين قابل تداوم باشد كاهش دهيم. همين كه ياد بگيريم در تعادل با سيستم طبيعي زندگي كنيم ظرفيت ما را براي برآورده ساختن تمامي آنچه كه براي زندگي لا زم مي  دانيم، مانند سلا متي، آزادي و عدالت، تحت تاثير قرار مي  دهد. به بيان ساده ما مجبوريم روش هاي قابل تداوم را پيدا كنيم.
ارزيابي هزاره يك قدم اول بود. اين ارزيابي يك روش اندازه گيري به وجود آورده است كه ما را قادر مي  سازد تا ميزان موفقيت و شكست سياست ها و نيز اقدامات آينده خود را اندازه گيري كنيم. اين ارزيابي تصوير موقعيت فعلي مان را و نيز وضعيتي را كه در آينده با آن روبرو خواهيم شد، در صورت عدم اعمال تغييرات سريع در روش هاي زندگيمان، ارايه مي  دهد. در واقع تا آنجا كه به كره خاكي مربوط مي  شود بليت لا تاري جامعه بشري برنده شده است. زمين همه آنچه را كه ما براي بقا و موفقيت لا زم داريم در اختيارمان مي  گذارد. اما اكنون رفتار ما درست به مانند برنده هاي بليت لا تاري است. آنچنان خرج مي  كنيم كه گويا فردايي وجود ندارد و به جاي آنكه با سود سرمايه خود گذران كنيم به جان اصل سرمايه افتاده ايم و از آن مي  خوريم.
با همه اينها اما خبر خوب اين است كه هنوز براي تغيير دير نيست. همانطور كه ارزيابي هزاره به ما مي  گويد هنوز آنقدر سرمايه طبيعي داريم تا بتوانيم آينده روشني را براي فرزندان خود و فرزندان آنان تامين كنيم. فقط بايستي تغييرات را هر چه زودتر آغاز كنيم. گرچه اقداماتي مانند پيمان كيوتو قدمي در مسير صحيح هستند اما دايما فراموش مي  كنيم كه هدف اين اقدامات چيست. اينها بازي هاي سياسي نيستند. اين اقدامات نبايد به نشخوار صنايع و متخصصان تبديل شوند كه بدون توجه به اهميت موضوع و بر سر جزييات و مسايل كم اهميت به يكديگر حمله كنند. اين اقدامات براي اصلا ح مسير انساني و قرار دادن ما در مسيري براي آينده بهتر فوري و لا زم اند. اگر ارزيابي هزاره فقط يك پيام براي ما داشته باشد آن اين است كه كافي نيست تا درباره تغييرات فقط حرف زد يا دايما بر سر انتخاب ابزار مناسب منازعه كرد. در بسياري موارد اين ابزار قبلا  تهيه شده اند. اكنون زمان آن است كه از آنها استفاده كنيم.

عبور جاده از وسط زيستگاه هاي حيات وحش معضل اساسي است كه متاسفانه همچنان بر ثبت آن اصرار ورزيده مي  شود. به خصوص اينكه اين جاده ترانزيتي هم باشد.
آمار ثبت شده حيات وحش مانده در زير چرخ هاي اتومبيل هاي در حال حركت در جاده عبوري از وسط پارك ملي گلستان به 145 رسيد. علا وه بر تخريب 24 درصدي گونه هاي گياهي منحصر به فرد اين مجموعه.
اين جانوران شامل، قرقاول، تشي، جغد جنگلي، گراز، شغال، گربه جنگلي، خرس قهوه اي، افعي، سوسمار، كلا غ و كبوتر بوده است. مدير كل محيط زيست گلستان با اشاره به اينكه در هيچ نقطه دنيا از داخل پارك ملي جاده ترانزيت بين المللي نمي  گذرد مي  گويد: پس از وقوع سيلا ب هاي ويرانگر سالهاي 80 و 81 در پارك ملي گلستان، هيات دولت تصميم گرفت تا اين جاده ترانزيتي را از داخل اين پارك خارج كند و وزارت راه و ترابري موظف شد مطالعه مكانيابي و ساخت جاده جديد در خارج از پارك را از محل بودجه سنواتي وزارت راه انجام دهد كه البته تاكنون اقدامي در اين خصوص صورت نگرفته است، حتي با دستور رئيس جمهوري در سال .81 متاسفانه با گذشت 2 سال از مصوبه هيات دولت در اين زمينه، گوش شنوايي در وزارت راه و ترابري نيست و اين وزارتخانه همچنان بر احداث آزاد راه شمال شرق از داخل اين پارك ملي اصرار مي  ورزد. با ادامه روند فعلي تردد خودروها از داخل پارك ملي گلستان و احداث جاده ۴ بانده به طول 50 كيلومتر در داخل پاركي كه از سوي اتحاديه جهاني حفاظت IUC به عنوان ذخيره گاه زيست كره اعلا م شده، قطعا اين زيستگاه منحصر به فرد را همچون ديگر مناطق مشمول اين قبيل تصميمات، به قهقراي نيستي خواهد كشاند.
در حال حاضر با اين حال كه اين جاده به لحاظ امنيتي با مشكل روبه روست، روزانه با تردد حدود 16 هزار خودرو مواجه است.
پارك ملي گلستان آخرين نقطه جنگل هاي خزري در شمال شرق كشور است و به طور همزمان 4 اقليم آب و هوايي را در نقاط مختلف خود داراست.
اين پارك حدود 40 سال است كه تحت حفاظت قرار دارد و با تنوع جانوري بي  نظير از جمله مرار، شوكا، كل، خرس، گراز، قوچ و ميش، آهو، گرگ و پلنگ و پرندگان نادر همچون هما مورد توجه بسياري از اكولوژيست ها و دانشمندان سطح جهان است.
مهاجر با تاكيد بر اينكه جاده عبوري از داخل پارك ملي گلستان هر چه سريعتر بايد خارج شود گفت: در غير اين صورت بايد فاتحه پارك ملي گلستان را براي هميشه خواند.
بر اساس مطالعات انجام شده، ارزش بر هكتار سالا نه براي پارك ملي گلستان كه يك ذخيره گاه عمده است 4 هزار و 380 دلا ر برآورد شده، همچنين بر اساس ارزش خدمات و كاركردهاي اكوسيستمي اين پارك ملي شامل 13 دلا ر تنظيم گازهاي اتمسفري، 141 دلا ر تنظيم اقليم، 5 دلا ر تنظيم بلا ياي طبيعي، 3 دلا ر تنظيم آب، 12 دلا ر ذخيره آب، 163/7 دلا ر جلوگيري از فرسايش خاك، 15 دلا ر تشكيل خاك، 144 دلا ر چرخش عناصر غذايي، 87 دلا ر تصفيه آلودگي ها، 5 دلا ر گرده افشاني و بذر، 19/5 دلا ر كنترل آفات، 3 هزار و 668 دلا ر ارزش زيستگاهي و پناهگاهي، 60 دلا ر توليد مواد غذايي، 83 دلا ر توليد مواد خام، 41 دلا ر تنوع زيستي و 118 دلا ر اكوتوريسم در هر هكتار است.

كوچ بهاره آغاز شد
هوا گرم مي شود و همراه با زنده شدن طبيعت، عشاير هم جان دوباره مي گيرند؛ سفر به سرزمين سرد يا همان ييلا ق.
كوچ بهاره 6 هزارخانوار عشايري خراسان رضوي همراه با يك ميليون و 3 هزار راس دام آنان به سمت مناطق ييلا قي آغاز شد. البته امسال به دليل سرد بودن هوا و نامناسب بودن شرايط جوي كوچ به تاخير افتاده است. اين جمعيت ها در مناطق پساكوه، سرخس، فرداوند، قزغاندره، مراوه تپه استان گلستان و نيز شهرستان هاي بردسكن فردوس و خواف به سمت مناطق ييلا قي يعني كوه هاي هزار مسجد، الله اكبر، كليدر، عمارت، شاه جهان و ارتفاعات شهرستان هاي بردسكن، خواف و سبزوار مي روند. عشاير خراسان رضوي 45 روز در ميانبندها و دو ماه را در ارتفاعات سردسير سپري كرده و سپس كوچ پاييزه خود را به سمت مناطق قشلا قي و گرمسير آغاز خواهند كرد.
خطر صابون هاي ميكرب كش
دانشمندان در واشنگتن اعلا م كردند تميزكاري بيش از حد مي تواند براي سلا مت شما ونيز محيط زيست خطرناك باشد. بر اساس اين مطلب كه درنشريه دانش و فن آوري محيط زيست منتشر شده، مصرف صابون هاي ضدميكرب و ديگر توليدات مشابه ممكن است مستقيما مصرف كننده را در معرض مقادير قابل توجهي كلروفرم قرار دهد. يكي از علل اين فرآيند آن است كه در اغلب شوينده هاي ضد ميكرب، ماده شيميايي تريكلوزان وجود دارد و اين ماده وقتي با آب شهري (كه داراي كلورين است) برخورد كند، كلورين موجود در آب لوله كشي با تريكلوزان تركيب شده و ماده خطرناك كلروفرم توليد مي شود.
تريكلوزان يك واسطه تركيبي ضد ميكرب است كه براي كشتن باكتري هاي روي پوست بدن و ديگر سطوح به كار مي رود و در شوينده ها وجود دارد. انجمن پزشكي آمريكا )AMA( از مسوولا ن دولتي مربوطه در اين كشور خواست تا استفاده از تريكلوزان و مواد مشابه آن را در محصولا ت شوينده خانگي ممنوع سازند.
قاچاق خرس به روش اوكرايني
يك زن اوكرايني كه قصد داشت 2 خرس را قاچاقي سوار هواپيما كند دستگير شد. او ادعا كرده بود آنها سگ هستند. ماجرا از اين قرار بود كه ماموران فرودگاه به دنبال شنيدن صدايي از درون جعبه اي كه اين خانم قصد داشت جزو اثاثيه دستي اش با خود داخل هواپيما ببرد، وي را متوقف كردند. او ادعا كرد درون جعبه 2 سگ دست آموز آلساتين است كه مي خواهد به همراه خود در سفر تفريحي اش به مصر ببرد، اما بعد از باز كردن جعبه، ماموران با شگفتي متوجه شدند خانم اوكرايني 2 توله خرس ويژه جنگل هاي اوكراين را در جعبه گذاشته و مي خواهد آنها را به مصر قاچاق كند. اين خانم طبق قوانين سفت و سخت حيات وحش اوكراين، اكنون در بازداشت و منتظر تشكيل دادگاه و صدور راي قاضي است.
مادر خوانده  اي براي توله ببرها
عشق به حيات وحش به طرز روز افزوني در ميان مردم جهان ديده مي شود، به ويژه گربه سانان از امتياز ويژه اي بررخوردارند. در ميان گربه سانان نيز ببر محبوب ترين جانور شناخته مي شود كه هوا خواهان و عاشقان بي  شماري در سراسر جهان دارد. از جمله حوادث جالب، وجود يك جفت توله ببر در باغ وحش ميانمار است كه توسط يك خانم دوستدار حيوانات تر و خشك مي شوند. جالب آنكه اين خانم خودش به توله ببرها شير مي دهد. به علت حالت غير عادي و توحش، توله ها از مادرشان جدا شده اند. مادرشان توله سوم را در يك حمله عصبي كشت و قصد كشتن آن دو را نيز داشت كه كاركنان باغ وحش به داد آنها رسيدند. به دنبال اعلا م خبر جداسازي توله ببر ها و در معرض خطر قرار گرفتن شان، بيش از 40 نفر داوطلب شدند نقش مادر را براي توله ها ايفا كنند. بانويي كه مادر خوانده توله هاست، روزانه 4 بار و هر بار 30 دقيقه توله ها را زير سينه مي گيرد و به آنان شير مي دهد. علا وه بر اين از بطري نيز شير مي نوشند. اين بانو از كاري كه مي كند سخت راضي و خوشحال است.
هجوم هولناك زنبورها
حمله زنبورها خسارت بزرگي در آيولا س پاراگوئه به وجود آورد. در اثر هجوم ناگهاني زنبورها - كه علت آن به لحاظ رفتارشناسي حشرات هنوز نامشخص است - فقط در يك بزرگراه 16 اتومبيل به شدت تصادف كردند. به طور ناگهاني ميليون ها زنبور در خيابان هاي شهر آيولا س پديدار و باعث تعطيلي مدارس و فروشگاه ها شده اند.
پليس پاراگوئه و ديگر مقامات هنوز نتوانسته اند تدبيري بينديشند، زيرا هجوم زنبورها زمينه ارتكاب جرايم را براي خلا فكاران اجتماعي نيز فراهم ساخته است.

حميد ذاكري
روز جمعه، دوم ارديبهشت ماه، روز زمين پاك بود. روز 29 دي ماه هم قريب 15 سال است كه به عنوان روز هواي پاك نامگذاري شده. به اينكه در اين روزها چه فعاليت هايي صورت مي  گيرد و چه سمينارها و نشست هايي برگزار مي  شود، كاري نداريم و كاري هم نداريم كه نتيجه اين همايش ها و گپ وگفت ها چه تاثيري در كاهش آلودگي هوا و زمين تهران داشته است، اما هر چه هست چنين اقداماتي في نفسه پسنديده و مقبول است.
نامگذاري يك روز از سال به يك موضوع، نشانه اهميت آن است. انجام امور و اقدامات تبليغي و فعاليت هاي علمي هم در رابطه با موضوع بدون شك تاثير خود را در بخشي از جامعه دارد. آنچه مهم است استفاده از كارشناسان و آگاهان حرفه تبليغات و هر چه موثرتر برگزار كردن مراسم روز مورد نظر است؛ و بعد، پيگيري مصوبات و پيشنهادات درست و منطقي ارايه شده در مراسم گوناگون آن روز، و نكته همين جاست.
شوربختانه بخش عمده پيشنهاداتي كه در سخنراني ها توسط كارشناسان رشته هاي مختلف در جريان مراسم متعدد روزهاي شاخص و نامگذاري شده سال مطرح مي  شود بلا فاصله بعد از اتمام سمينار، يا سمپوزيوم، يا همايش، يا هر چيز ديگر، به دست فراموشي سپرده شده و تصميماتي كه در كميته هاي تخصصي جنبي اين مراسم اتخاذ مي  شود و علي القاعده به عنوان قطعنامه (لا زم الا جرا) صادر مي شود نيز سرنوشتي بهتر از پيشنهادات پيش گفته ندارد.
مثلا  همين روز زمين پاك؛ بسياري از نهادها براي اين روز اطلا عيه  صادر كرده اند. سازمان محيط زيست برنامه مبسوطي در پارك پرديسان داشت و عده زيادي مدعو(از افراد عادي گرفته تا مسوولا ن نهادهاي دولتي و كارشناسان ودانشجويان محيط زيست و رشته هاي وابسته.) تشكل هاي زيست محيطي هم هر يك به فراخور حال اعلا ميه هايي صادر كرده اند. در شهرستان ها هم، به موازات تهران، برنامه هاي مشابهي انجام مي  شود. مقالا ت متعددي توسط كارشناسان به قلم طبع درمي آيد و پس از قرائت بعضي از آنها در سمينارها، در مجموعه هايي با كاغذ اعلا  و تيراژ بالنسبه زياد (در قياس با كتاب هاي جدي علمي و ادبي كه اين روزها اگر به 2500 نسخه برسند معجزه كرده اند)!به چاپ مي  رسد؛ كتاب هايي كه عموما سرنوشتي جز توزيع رايگان و خاك خوردن در گوشه كتابخانه هاي شخصي و غيرشخصي ندارند و خيلي خوشبخت اند اگر گاه پژوهشگري براي استفاده در كار تحقيقي يا دانشجويي براي استفاده در پايان نامه اش از آنها استفاده كند.
اين وقايع اتفاق مي  افتد، حرف ها زده مي  شود، پرسش و پاسخ ها مطرح مي  گردد، روز به پايان مي  رسد و همه خرسند از كاري كه انجام داده اند به خانه هايشان مي  روند و از فردا زندگي، همچون ديروز، ادامه مي  يابد و آلودگي روز به روز هوا و زمين را بيشتر مي  آلا يد و ارقام و آمار بالا  و بالا تر مي  رود.
به عنوان يك گام مثبت و يك حركت كوچك كه لا اقل مي  تواند قدري از تكرار اين دور بيهوده بكاهد، پيشنهاد مي  شود لا اقل در كنار كميته هايي كه در جريان بسياري از سمينارها و گردهمايي تشكيل مي شود، يك كميته پيگيري هم در نظر گرفته شود؛ كميته اي متشكل از چند آدم علا قه مند و جدي كه دستورالعمل ها و مصوبات را به جد دنبال كنند و مرتبا با دستگاه هاي اجرايي مورد خطاب در تماس باشند و از آنها بخواهند نتيجه اقدامات خود را به اطلا ع كميته پيگيري برسانند.
و ديگر نقش رسانه ها، به ويژه رسانه هاي تخصصي قابل ذكر است. اگر رسانه ها در اينگونه موارد به بازي گرفته شوند و در جريان امر قرار گيرند، بي  ترديد تصميمات و پيشنهادات مورد بحث در جامعه بسيار با اهميت تلقي خواهند شد و به تبع آن مسوولا ن نيز خود را مكلف به انجام و مردم خود را ملزم به رعايت آنها خواهند ديد.
فراموش نكنيم كه تا اندازه قابل تاكيدي، يك فرآيند همان قدر مهم است كه ما خود به آن اهميت مي  دهيم.

شباهت زيادي به خفاش گوش موشي بزرگ دارد، ولي قدري از آن كوچكتر است. اندازه هاي طول ساعد، يكي از راه هاي تشخيص اين 2 گونه از هم است. طول سروتنه 6 تا 8 سانتيمتر است. بيشتر در غارها، ساختمان هاي تاريك و شكاف سنگ ها زندگي مي كند. در ايران هم در اكثر مناطق، به جز سيستان و بلوچستان، هرمزگان و كرمان گزارش شده است. عادات و رفتار اين گونه هم شبيه خفاش گوش موشي بزرگ است.