چهارشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۸۳ - سال سيزدهم - شماره - ۳۶۴۰
همايش آئين هاي عاشورايي در تئاتر شهر
تكيه بزرگ شهر
روزهاي ماه محرم امسال تئاتر شهر تبديل شده است به يك تكيه حسيني. در سردترين روزهاي سال عشق به امام حسين ع باعث شده تا تئاتر شهر همچنان گرم باقي بماند و يك تكيه متفاوت را ايجاد كند؛ تكيه اي كه تفاوتش با تكيه ها و حسينيه هاي گوناگون شهر اين است كه نويسنده اي دارد و بازيگري 
029889.jpg
رضا محدث 
از بهمن تا بهمن راهي نبود. سكوت تئاتر شهر چه كوتاه بود. در روزهاي نخستين بهمن، جشنواره تئاتر فجر، بهانه اي شد براي داغ شدن قلب تئاتر ايران. خوب يا بد جشنواره تمام شد، اما تئاتر شهر هنوز بهمن به پايان نرسيده دوباره داغ شده است.
تئاتر شهر سياهپوش شده. درست مثل تمام نقاط شهر. اين، اما تنها تفاوت ظاهري تئاتر شهر با روزهاي سپري شده سال است. از راه دور هم كه نگاه كنيد اين تفاوت را مي بينيد، بايد نزديكتر برويد تا تحول معني دار قلب تئاتر را درك كنيد.
تفاوت تنها در شكل ظاهري نيست. حالا تئاتر شهر ميزبان ميهماني است عزيزتر از هر ميهمان ديگري. شايد هوا سردتر و سردتر از روزهاي جشنواره باشد، اما عشق به يك نام سرما را از ياد حضار برده است.
سالن ها، راهروها و فضاي باز تئاتر شهر در اين ايام ميزبان همايش آئين هاي عاشورايي است. اطراف محوطه تئاتر شهر پيرمردي كه پرچمي سبزرنگ به دست دارد مي چرخد و فرياد مي زند: هر كه دارد هوس كربلا بسم الله... پشت سرش هم مردي سياهپوش باز هم پرچم به دست راه مي رود. مردي هم عكس امام حسين ع را در دست دارد و فاصله خالي پيرمرد و مرد جوان را پر كرده است. با اين كار افراد زيادي راهي خيمه واقع در فضاي باز تئاتر شهر شدند تا شاهد برنامه هاي ويژه روز باشند. فرصت خوبي است تا سري به سالن انتظار بزنيم. آنجا نمايشگاه عكس ويژه اي با موضوع تئاتر و آئين هاي عاشورايي برپا شده است. عكس ها مي توانند حاضران را مدتي سرگرم كنند.
باز هم به داخل خيمه برمي گرديم. پيرمرد با صداي خوبش در حال خواندن اذان است تا بعد از آن گروه ها بيايند و برنامه هايشان را اجرا كنند. گروه هاي مختلفي از شهرهاي مختلف ايران براي شركت در اولين همايش آئين هاي عاشورايي گرد هم آمده اند. لاهيجان، كاشمر، لرستان، اراك و ... برخي از اين شهرها هستند. نمايشنامه خواني، نشست هاي پژوهشي، آئين هاي نمايشي، مجالس تعزيه و البته تئاتر، بخش هاي اين همايش بزرگ است.
نمايش هاي فضاي باز به علت سرماي زياد به داخل خيمه و محل برگزاري مجالس تعزيه رفته، گروه هاي مختلف آنجا برنامه ها را اجرا مي كنند. اما تالارهاي مختلف تئاتر شهر هم ميزبان نمايش هاي جالبي هستند. در تالار اصلي اين غرفه از بهشت به كارگرداني داوود فتحعلي بيگي اجرا مي شود و تالار چهارسو نمايش داغ پوست به كارگرداني سيروس كهوري نژاد را روي صحنه مي فرستد. بي قراري ، سه خانه كوچك ، مجلس غربت تنهايي و آواي باد 4 نمايش ديگري است كه به ترتيب در تالار قشقايي ، تالار سايه ، تالار كوچك و تالار نو به نمايش گذاشته مي شوند.
روزهاي ماه محرم امسال تئاتر شهر تبديل شده است به يك تكيه حسيني. در سردترين روزهاي سال عشق به امام حسين ع باعث شده تا تئاتر شهر همچنان گرم باقي بماند و يك تكيه متفاوت را ايجاد كند. تكيه اي كه تفاوتش با تكيه ها و حسينيه هاي گوناگون شهر اين است كه نويسنده اي دارد و بازيگري. بازيگراني كه عاشورا، روزها و حوادث آن را بازي مي كنند و بارها نيز قبل از اين بار، آن را تمرين كرده اند. شما هم اگر دوست داريد مثل تئاتر شهر محرمي متفاوت با سالهاي قبل داشته باشيد، سري بزنيد به اين تكيه بزرگ كه همه جاي آن ياد حسين و يارانش را تداعي مي كند.

بحث رقابت نيست كه بزرگترين جايزه پيش از آغاز نصيب شركت كننده ها شده. روايت واقعه كربلا افتخاري است كه اين روزها نصيب گروه هاي حاضر در همايش آئين هاي عاشورايي شده.
پيش از اين تماشاي مراسم تعزيه خواني در تكيه هاي مختلف شهر برايمان عادت شده بود اما اولين همايش سراسري آئين هاي عاشورايي اين امكان را براي مردم فراهم كرده تا با حضور در مجموعه تئاترشهر، شاهد برگزاري اين مراسم در بهترين شكل ممكن باشند.
امروز چهارشنبه است و برنامه هاي همايش از ساعت۱۵ آغاز مي شود. در بخش نمايش خواني، امروز مي توانيد نسخه تعزيه روح الواح كاري از داوود فتحعلي بيگي را بشنويد. ساعت،۱۶ نوبت به حضور در نشست هاي پژوهشي مي رسد كه براي علاقه مندان به تاريخ و فرهنگ آئين هاي عاشورايي اهميت فوق العاده اي دارد. در اين نشست نمادها و نشانه  ها در تعزيه توسط دكترحسين ناصربخت بررسي مي شود. انتظار براي آغاز آئين هاي نمايشي در ساعت۱۷ به پايان مي رسد. دو قنبرخواني از كاشمر و تهران در فضاي باز تئاتر شهر به نمايش گذاشته مي شود و بالاخره ساعت۳۰:18 پايان بخش برنامه هاي امروز مجالس تعزيه است. امروز مي توانيد مجلس برخورد اولين فرستاده ابن زياد با امام حسين ع را ببينيد.

تابستان سرد سينما
029892.jpg
داغ كرديم از سرما، حالا شما بگوييد طبيعي است در اين سرماي بي سابقه تهران، اما اين يخ زدگي كه از روزهاي برفي تهران بر جاي نمانده. سردترين روزهاي تهران از 12 تا 21 بهمن، تهران را دچار يخ زدگي كرد. حداقل اينكه در تقويم اهل سينما روزهايي سردتر از اين وجود نداشت.
اسم سينما كه آمد تصور سرماي برف در ذهنتان آب شد. نوشتيم كه داغ كرديم از سرما. اين داغ كردن بابت تبي بود كه با جشنواره فيلم فجر به عرق ننشست. حرف، حرف تقويم سينماست. در كاغذهاي فرضي اين تقويم جاي زمستان و تابستان عوض مي شود. عبارت دقيق ترش اين است: تابستان سينما در زمستان فرا مي رسد. اما امان از روزي كه تابستان هم سرد باشد! تابستان سينما مثل هر سال نبود. مثلا چه كسي باور مي كرد كه در روزهاي برگزاري جشنواره فيلم فجر، گيشه ها خلوت باشند؟ هميشه ديالوگ ها، رفتارها و صف طولاني مقابل سينماها سوژه اي كلاسيك بود براي نوشتن گزارشي از حال و هواي جشنواره فيلم فجر، اما اين بار اين سوژه دم دست هم ناياب شده بود.
مثلا خيلي ها تصور كرديم شايد اين سرما بابت حذف يك فيلم پرسروصدا از فهرست فيلم هاي جشنواره باشد، اما مگر هر سال هواي جشنواره تنها به خاطر يك فيلم داغ مي شد؟!
سرماي هوا، نرسيدن چند فيلم به جشنواره، تهيه بليت و ... هم كه ديگر براي اهالي سينما تبديل به عادت شده. پس با اين توجيهات هم سرماي تابستان سينما توجيه نمي شود. علت هر چه بود، چيز ديگري بود. اين وسط ما تنها حال بيماري را داريم كه بيماري را مي فهمد اما علت را نمي داند. امسال حتي خبرگزاري ها، نشريات و صدا و سيما هم حوصله داغ كردن جشنواره را نداشتند. غم انگيز بود كه بهترين روزهاي بيست و سومين دوره جشنواره هاي فيلم فجر قبل از آغاز جشنواره به پايان رسيد. روزهايي كه البته با خبرهاي نگران كننده اي مثل حذف يك فيلم، احتمال حذف چند فيلم ديگر و خبر قطعي نرسيدن فيلم هاي چند كارگردان مطرح به جشنواره داغ شدند. شايد جشنواره امسال پيش از آغاز بيش از حد داغ شد كه از آغاز تا پايان سرد بود؛ چيزي شبيه تب تند عاشقي. حالا ماييم و داغ كردن از سردي جشنواره فيلم فجر. اين بار تب اهالي سينما به عرق ننشست، امان از تقويمي كه تابستان نداشته باشد!

بازگشت به دوره مشروطيت
مشروطيت يكصد ساله شد اين مي تواند تيتر خوبي براي روزنامه اي باشد كه ويژه نامه مشروطيت منتشر مي كند. مثلا ممكن است يكي از همين روزها، وقتي كه صبح از خواب بيدار شديد و خودتان را به كيوسك روزنامه فروشي رسانديد، اين عنوان را زير لوگوي يكي از روزنامه ها ببينيد. البته اين امكان هم وجود دارد كه نبينيد، اما ديدن و نديدن چندان مهم نيست، مهم اين است كه ميان لوگوهاي آشنا، در شهر دنبال روزنامه اي به نام حبل المتين بگرديد.
حبل المتين از يكصد سال پيش آمده است. درست از همان روزهايي كه تب مشروطيت ايران را فرا گرفته بود. دلتان را به چاپ روزنامه اي با اين عنوان خوش نكنيد. اگر چنين روزنامه اي هم روي كيوسك متولد شود، هيچ اتفاق خاصي رخ نداده، پس دلخوشي ما تنها مطالعه نسخه هاي اصلي حبل المتين در يكصدمين سالگرد مشروطيت است.
غلامحسين مراقبي كارشناس انتشارات دانشگاه تهران مي گويد: به مناسبت يكصدمين سالگرد مشروطيت، انتشارات دانشگاه تهران يكصد عنوان از روزنامه هاي دوره مشروطيت تا اوايل حكومت پهلوي را بدون حذف و كسري منتشر مي كند. براي سهولت كار و دسترسي به نام افرادي كه در اين روزنامه مطلب نوشته اند يا درباره آنها مطلب نوشته شده،نمايه اي هم تهيه شده كه همزمان با انتشار اين روزنامه ها عرضه مي شود.
طبيعي است كه تمام افراد جامعه، حتي روزنامه خوان هاي حرفه اي به روزنامه هاي مشروطيت دسترسي نداشته باشند. هدف از چاپ دوباره اين روزنامه ها هم چيزي غير از فراهم كردن اين امكان نيست. غير از اين، مطالعه روزنامه هايي مثل حبل المتين و تمدن علاقه مندان به بررسي تاريخ ايران را هيجان زده مي كند. براي اينكه هيجانتان بيشتر شود، برايتان مي نويسيم كه در حال حاضر دوره اول و دوم روزنامه حبل المتين در حال صحافي است و تا اواخر سال روانه بازار مي شود.
چون خيلي ها از قدمت و اهميت اين روزنامه ها باخبر نيستند، اطلاعاتي از زمان انتشار و افرادي كه با اين روزنامه ها همكاري داشته اند منتشر مي شود. مثلا روزنامه حبل المتين 5 بار توقيف شده و افرادي نظير علي اكبر دهخدا و ميرزا جهانگيرخان صور اسرافيل در آن مطلب نوشته اند.
منتظر چاپ روزنامه هاي يكصد سال پيش هستيم، مرور تاريخ ايران براي شما و كلاس روزنامه نگاري براي ما!

ستون شما
توضيح درباره يك خبر
همانطور كه مي دانيد و ما به هنگام نگارش مطلبي با تيتر پايان حكومت ... آن را نمي دانستيم، ركورد پرش سه گام هنوز دست نخورده باقي مانده است و به فرامز آصف تعلق دارد. در واقع عليرضا حبيبي ركورددار پرش سه گام در داخل سالن محسوب مي شود و در همه جاي دنيا هم رسم بر اين است كه ركوردهاي اين دو بخش - داخل سالن و هواي باز - از يكديگر مجزا تلقي مي شوند. البته حبيبي براي اولين بار بيش از آصف پريده اما داخل سالن و بيرون از سالن با هم متفاوتند كه ما به آن دقت نكرده بوديم.
خبر به اين شكل تصحيح مي شود كه ركورد پرش سه گام ايران در هواي آزاد هنوز هم 08/16 متر است، همان ركوردي كه 31 سال پابرجا مانده است. درباره تيتر: ... خواننده بد صدا هم بايد اعتراف كنيم كه صدا امري سليقه اي و نسبي محسوب مي شود. به هر حال خوانندگان زيادي زنگ زدند و نظر خودشان را گفتند.
خليج مجعول روي يك ليوان!
جريان جعل نام خليج فارس تمام شدني نيست، انگار. كلي سر و صدا شد و ما هم به نوبه خودمان در باب اين مساله چه مطالبي كه ننوشتيم. يكي از خوانندگان ايرانشهر تماس گرفته از سفر اخير خود به مكه صحبت مي كند: در مكه كه بوديم ليوان هايي بين زائران پخش مي شد كه روي آن نوشته بود خليج عربي. وي اصرار داشت كه اين ليوان را ظرف روزهاي آينده مي آورد تا درباره اش بنويسيم. منتظريم.
هوابرفي، زمين شيشه 
هوا برفي، زمين شيشه‎/ كليد گم گشته و پيدا نمي شه.
اين هم شعري است بداهه كه يكي از خوانندگان ايرانشهر سروده و در تماس تلفني آن را دو دستي تقديم كرديم به تحريريه ايرانشهر. ضمنا منظور ايشان از شيشه،  همان لغزنده بودن زمين است كه طي چند روز اخير تقريبا همه جاي تهران و ايران را شامل مي شود. اين خواننده گرامي طبع شعر و طنز را با هم دارند.
اشتباه در يك شماره!
بعضي وقت ها يك شماره اين طرف و آن طرف، كلي در اصل ماجرا فرق مي كند. اينبار اشتباه ازسوي ايرانشهر بود كه شماره تلفن 194 را كه مربوط مي شود به اتفاقات و امدادرساني شركت گاز به جاي 193 چاپ كرد. شماره تلفن۱۹۳ خدمات پستي شركت مخابرات است و 194 مربوط است به امدادرساني شركت گاز.
گاز قطع شده، مي لرزيم
كم و زياد شدن فشار گاز يا قطع شدن آن تهراني ها وحتي ساكنان شهرهاي اطراف را با دردسر مواجه كرده. يكي از خوانندگان ايرانشهر در تماس تلفني در اينباره مي گويد: ساكن نارمك هستم، خيابان فرجام. 4روز است كه گاز ما قطع شده و من بچه۶ماهه دارم. وقتي لباس اضافي تنش مي كنم انگار حالت خفگي به او دست مي  دهد و وقتي از لباس هايش كم مي كنم، سردش مي شود. اين همه از منابع گاز ايران حرف مي زنند آن وقت در سرماي زمستان بايد مثل بيد بلرزيم. البته راهكار جديدي به كار گرفته شده و آن خريد بخاري برقي و نفتي است!

امروز
ترمز كنيد
راننده تاكسي باشيد. همين 3 كلمه براي ساختن يك جمله و ارايه يك پيشنهاد كافيست. راننده تاكسي باشيد. اين پيشنهاد امروز است.
تعجب نكنيد كه روزهاي ارايه پيشنهادات عجيب و غريب در ستون امروز سپري شده. حالا بيش از هر چيز به كمك نيازمنديم.
اين پيشنهاد را در شبي نوشتيم كه هنوز اعتمادي به آسمان تهران نبود. حالا كه اين مطلب را مي خوانيد، شايد هوا آفتابي باشد. اما ما ديگر اعتمادي به آسمان نداشتيم و نوشتيم تا شايد بعضي ها بخوانند و در برف احتمالي امروز تهران، راننده تاكسي شوند.
برف آدم را وادار به پياده روي مي كند، با اين حال تهران شهر بزرگي  است و زمان محدود. حالا خودتان را در موقعيتي تصور كنيد كه نه امكان پياده روي برايتان وجود دارد و نه در اين برف يك تاكسي خالي براي رسيدن به مقصد پيدا مي شود. راه نجاتي نيست، جز اينكه خودروهاي شخصي تبديل به تاكسي شوند. امروز وقت رانندگي به كنار خيابان نگاه كنيد. خيلي ها آرزويشان فشار پاي شما روي پدال ترمز است. امروز راننده تاكسي باشيد.

نمايشگاه
نقاشي با ناخن
نقاشي كردن با ناخن هم از آن كارهاي به نظر عجيب است. البته براي ما كه هيچ سر رشته اي از هنر نداريم اين چند كلمه را گفتيم تا بهانه براي اين باشد كه بنويسيم: نمايشگاهي از آثار خط ناخني و نقاشي در فرهنگسراي ارسباران آغاز به كار كرده است. در اين نمايشگاه 16 اثر خوشنويسي و طراحي گل و مرغ با ناخن ارايه شده است. اين آثار را جواد صادقي تهراني به نمايش گذاشته. سبكي كه او به كار برده، استفاده از ناخن و فشار آن روي كاغذ است. اين نمايشگاه تا 29 بهمن ماه در اين فرهنگسرا داير است.
فرهنگسراي دانشجو هم نمايشگاه حجم و آثاري از محمد امين بهمني و كريم بخشي را با عنوان يك فكر، يك تجربه داير كرده است. اين نمايشگاه هم تا روز 29 بهمن از ساعت 9 تا 18 در محل فرهنگسراي دانشجو برپاست. تعداد آثاري كه در اين نمايشگاه ارايه شده 35 اثر است.

كتابخانه
داستان هاي قديمي 
مجموعه اي از قصه هاي كهن ايران به كوشش محمد قاسم زاده با عنوان با صداي شهرزاد منتشر مي شود. اين مجموعه در 4 جلد تهيه شده و قصه هاي آن همه مربوط به متون قديم ايران است. اين قصه ها از داخل متون قديمي ايراني بيرون كشيده شده است. تاريخ اين متن ها از قرن  سوم هجري تا قرن 13 و آغاز جشن مشروطيت در ايران است. اين كتاب را در آينده اي نزديك در كتابفروشي ها خواهيد ديد. خبر ديگر اينكه كتاب سعدي در غزل تاليف دكتر سعيد حميديان در نشر قطره منتشر شد. اين كتاب در 401 صفحه و قيمت 3 هزار و 500 تومان انتشار يافته است. بالاخره اينكه انتشارات آهنگ ديگر تا پايان امسال 5 كتاب را روانه بازار خواهد كرد. از ميان اين كتاب ها مي توان به از ياد رفته ها كه خاطرات زنده ياد محمود پاينده لنگرودي است و از ولگردي تا ديكتاتوري كه توسط كاوه دهقان به فارسي برگردانده شده اشاره كرد. از ديگر كتاب هايي كه اين انتشارات تا پايان سال منتشر خواهد كرد، مي توان به رنگ هاي رفته دنيا و باغبان جهنم اشاره كرد.

فرهنگ
محرم در فرهنگسراها
جمعيت دختران ياس وابسته به فرهنگسراي نياوران به مناسبت ايام محرم اقدام به انتشار نشريه تك برگي ويژه اي براي اين ايام كرده است. نوجوانان هم مي توانند مقاله ها، داستان ها و شعرهاي خود را در وصف كربلا به فرهنگسراي نوجوان جهت استفاده به آدرس شهرك وليعصر ، خيابان حيدري  جنوبي، خيابان پژاند، بوستان لواساني، فرهنگسراي نوجوان ارسال كنند.
فرهنگسراي جوان هم به مناسبت همين ايام مراسم تعزيه خواني را تا 12 اسفند ماه برگزار مي كند. اين مراسم به سرپرستي آقاي معينيان توسط گروه شهيد فلاحي اجرا مي شود. براي شركت در مراسم تعزيه خواني مي توانيد به ميدان خراسان، خيابان خاوران، فرهنگسراي جوان مراجعه كنيد. اما فرهنگسراي اشراق اقدام به برپايي نمايشگاه نقاشي و عكس تحت عنوان قيام خورشيد كرده است. در اين نمايشگاه 50 اثر از آثار خانم ها ياسمين امير وكيلي و راضيه ساعدي شامل نقاشي و عكس از مكان هاي مذهبي و متبركه عراق به معرض ديد گذاشته شده است. تا 7 اسفند از ساعت 9 الي 12 و 13 الي 19 مي توانيد به فلكه دوم تهرانپارس انتهاي خيابان جشنواره، فرهنگسراي اشراق مراجعه كنيد.

هوا
خورشيدفريبتان ندهد
براي ما كه تازه از روزهاي برفي بيرون آمده ايم، باور عدد۱۰ مقابل دماي تهران آسان نيست. شايد برف در چشمانمان فرو رفته بود و منفي پشت۱۰ را نمي ديديم اما نه، درست بود. فردا در هواي آفتابي تهران، دماي هوا در گرمترين لحظه ها به 10درجه سانتيگراد مي رسد. البته بعد از به خواب رفتن خورشيد، دماي هوا برايمان باوركردني مي شود. دماي هواي فردا شب تهران۳- درجه سانتيگراد است. بنابراين فريب خورشيد تنبل زمستان را نخوريد و پوشيدن لباس هاي گرم را فراموش نكنيد. در ضمن فردا در آسمان تهران تكه هاي ابر هم ديده مي شود. اين بازگشت ابرها مشكوك است، به خصوص درزمستان عجيب تهران.

جعبه
رازهاي عاشورا
ماموران پرونده هاي راكد امروز ساعت۱۳:40 از شبكه سوم پخش مي شود. تكرار سريال پرستاران را مي توانيد 15:10 از شبكه اول تماشا كنيد. بررسي ريشه هاي تاريخي حادثه عاشورا در برنامه اي تحت عنوان رازهاي عاشورا امروز ساعت۱۷:15از شبكه۴پخش مي شود. نان و پنير از ابزار اساسي صبحانه ما ايراني ها است. امروز در برنامه به خانه برمي گرديم طرز تهيه سيني نان و پنير آموزش داده خواهد شد. حالا اين سيني نان و پنير با همان نون و پنير خودمان چه فرقي مي كند بايد ديد. ساعت۱۹ مي توانيد سريال مظنونين را از شبكه تهران ببينيد.
پس از پايان اين سريال و البته بعد از چندين پيام بازرگاني سريال غريبانه از همين شبكه پخش مي شود. سايه آفتاب مطابق هر هفته ساعت۲۰:15 از شبكه سوم به نمايش در مي آيد. عباس زاغي در هيات حاج طاهررفت و آمد كرده و همانجا و درست در ايام محرم با ربابه آشنا مي شود. از طرفي صفر و مراد به قصد باج خواهي بر سر راه عباس زاغي و مهدوي سبز مي شوند و...
رسم شيدايي را مي  توانيد ساعت۲۱ از شبكه دوم تماشا كنيد. نقد يك هم ساعت 22:10 از شبكه اول پخش مي شود و بالاخره اينكه مي توانيد سريال سفر سبز را ساعت 22:30 از شبكه سوم تماشا كنيد.

ذهن زيبا
ما چراغ هاي خداوند هستيم كه در زمين مي درخشيم.
امام حسين (ع )

ستايش مردان بزرگ توسط عامه مردم، مانند ستايش آنها از قله هاي سربه فلك كشيده است، آنان ترجيح مي دهند تنها در دامنه اين قله ها گشتي بزنند.
تورستن سيفر

زندگي خواب است و عشق روياي آن.
آلفرد دو موسه 

پول حاضر و آماده جادوگر است.
ضرب المثل روسي

تهرانشهر
ايرانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
در شهر
درمانگاه
شهر آرا
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  درمانگاه  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |