سه شنبه ۶ اسفند ۱۳۸۱ - سال يازدهم - شماره ۲۹۸۹ - Feb.25,2003
معرفي گياه باستان شناسي در گفت وگو با خانم «دكتر سيسيليا تنبرگ» استاد دانشگاه سوربن فرانسه
باز توليدگياهان باستاني ممكن است
002115.jpg
اشاره: بخش نخست اين گفت وگو با عنوان «محيط زيست و گونه هاي گياهي ايران باستان» در صفحه ۵ همشهري مورخ دوشنبه ۵ اسفندماه ۱۳۸۱ درج شد.
* * *
*آيا با انجام اين مطالعات مي توان به تغييرات پوشش گياهي يك منطقه هم پي برد؟
- اين دقيقا يكي از اهداف كار ما محسوب مي شود. ما با مطالعه بقاياي گياهي به دنبال پي بردن به تغييرات پوشش گياهي منطقه هستيم و مي خواهيم بدانيم آيا شرايط آب و هوايي و تغيير اقليم عامل اصلي بود يا بهره برداري بيش از حد توسط انسانها!
*آيا با اين كاوشها و مطالعات مي توان دلايل انقراض پوشش گياهي و زيست بوم يك منطقه را شناسايي كرد و آيا از اين طريق، مي توان وارد مباحث ريز و جزئيات دانش گياه شناسي و مهم تر از آن بوم زيستي شد؟
- ببينيد «پوشش گياهي» به آن شكلي كه فكر كنيم براي هميشه منقرض شود، اتفاق نمي افتد. بلكه گرده هاي گياهي از منطقه اي به منطقه ديگر مهاجرت مي كنند . من در منطقه سيلك كاشان گونه هاي گياهي بادام وحشي و پسته وحشي مشاهده كردم كه احتمال مي دهم از دشت به مناطق كوهستاني آمده باشد.
از اين رو معتقدم مي شود پوشش گياهي را باز توليد  كرد به شرطي كه تمام شرايط مساعد را براي پرورش آن گونه فراهم كنيد.
*آزمايشات گياه باستان شناسي، تا چه مقطع زماني را مي توانيد تاريخ گذاري كنيد؟
- ما نمي توانيم تاريخ گذاري كنيم فقط مي توانيم نوع گياه را تشخيص دهيم و تاريخ گذاري اش به عهده باستان شناسان است.
*در يكي از سخنراني هاي خود اشاره كرديد كه يكي از مناطق مهم اهلي كردن گياه در خاور ميانه جايي است كه به نام «Fertile Crescent» كه هلال حاصلخيزي يا هلال سبز نام گرفته. ويژگي اين منطقه چيست و چه نواحي را در برمي گيرد؟
- اين منطقه از شمال لوانت (اسرائيل، فلسطين و لبنان)، شمال سوريه، شمال عراق، شرق تركيه تا غرب ايران را در بر مي گيرد و از نظر من از اهميت فوق العاده اي برخوردار است چرا كه براي اولين بار در حدود ۱۰ هزار سال پيش (اوايل عصر نوسنگي) گياه در اين منطقه اهلي شد و سپس به ساير مناطق دنيا گسترش يافت.
*شما تاكنون در محوطه هاي باستاني كدام كشورها كار كرده ايد؟ و هدف از اين مطالعات چه بوده است؟
002120.jpg

- بارها به پاكستان، امارات متحده عربي، بحرين، عمان و مصر سفر كرده ام و هدف اصلي از اين مطالعات، پي بردن به تغييرات پوشش گياهي از حدود ۶ هزار سال قبل تا ۱۶۰۰ سال پيش بوده است.
*اين مطالعات چه دستاوردهاي شاخصي برايتان به همراه داشته است؟
- به طور خلاصه مي توانم بگويم در جريان اين تحقيقات مشخص شد حداقل از چهار هزار سال پيش صادرات چوب از ايران و پاكستان به امارات متحده عربي رواج داشته است. در جنوب پاكستان، نمونه هايي از گندم و جو پيدا شد كه متعلق به شش هزار سال پيش است.
همچنين به استناد مطالعات گياه باستان شناسي در امارات عربي و حاشيه جنوب خليج فارس مي توان گفت حدود پنج تا چهار هزار و پانصد سال پيش، جنگل حرا در حاشيه خليج فارس پوشش بسيار گسترده اي داشته و با گذشت زمان كاهش چشمگيري پيدا كرده است. بهره برداري بيش از حد توسط انسان مي تواند يكي از علل كاهش جمعيت و تنوع اين گونه نادر باشد.
*به نظر مي رسد كه مطالعات گياه باستان شناسي در كشور ما به طور جدي صورت نگرفته و تنها لورنزو كنستانتيني امسال در جريان كاوش هاي باستان شناسي در شهر سوخته، بخش هايي از سيستان را مطالعه كرد و پيش از او هم خانم نوآمي ميلر در تل مليان در استان فارس بررسي هايي انجام داده بود. شما در اولين سفر خود به ايران، «منطقه سيلك» كاشان را مطالعه كرديد. وضعيت «سيلك» از منظر گياه باستان شناسي چگونه است؟ آيا نتايج درخور توجهي پيش رو خواهيم داشت؟
- منطقه سيلك در حد فاصل كوهستان و دشت و در برخورد چند اكوسيستم مختلف واقع شده و از ديد من بسيار جالب است. چون هم بقاياي گياهي دشت را در اختيار داريم و هم بقاياي گياهي كوهستاني را. البته مشروط به اينكه چقدر نمونه برداري كنيم و در جريان حفاريهاي آتي، چه ميزان بقاياي گياهي بدست آوريم. با اين حال محوطه باستاني سيلك به لحاظ گياه باستان شناسي بسيار غني است و با توجه به اينكه تپه هاي باستاني سيلك متعلق به دوره نوسنگي است ما درباره دوره آغاز كشاورزي هم نتايج جالبي پيش رو خواهيم داشت.
همچنين از آنجا كه سيلك در موقعيت خاص جغرافيايي قرار گرفته، تكامل و تغيير پوشش گياهي منطقه را هم مي شود مطالعه كرد و اميدوارم تاريخچه گياهي منطقه كاشان در اطراف تپه هاي سيلك مشخص شود.
*در خبرهايي كه در روزنامه ها به چاپ رسيده بود گفته شده كه قديمي ترين زيگورات جهان كه حتي از زيگورات چغازنبيل هم قديمي تر است، به تازگي در سيلك كشف شده كه براي ساخت آن يك ميليون و ۲۵۰ هزار خشت بكار رفته است با توجه به اينكه «كاه» يكي از مصالح لازم براي تهيه خشت است آيا مي توان به منشاء گياهي آن پي برد؟
- اين خشت ها تنها يك نمونه كوچك به شمار مي رود و خيلي زود است كه بخواهيم اظهار نظر قطعي كنيم ولي تا اين مرحله، آزمايشاتي كه تاكنون انجام شده نشان مي دهد كه براي توليد خشت ها از كاه «جوشش سر» استفاده مي شده است.
*خانم دكتر تنبرگ بنابر شرايط آب و هوايي و زيست بوم بسيار متنوع مي گويند: ايران، قاره اي است در يك مرز. مي خواهم بدانم شما جايگاه ايران را در گياه باستان شناسي چطور مي بينيد؟
- اين تعبير واقعا درست است. من براي اولين بار به ايران سفر كردم و در مدت دو هفته اقامت از كاشان و بخش هايي از كرمان ديدن كردم. با وجود اين زمان كم تنوع پوشش گياهي و اقليم برايم جالب بود. تنوع پوشش گياهي ايران فوق العاده است و براي مطالعات گياه باستان شناسي بسيار مفيد مي باشد. مادر هر منطقه با مجموعه اي از اقليم ها و گونه هاي متعدد گياهي مواجه هستيم.
*به نظر شما پوشش گياهي دوران باستان در كشور ما در مقايسه با وضعيت كنوني چقدر متفاوت بوده است؟
- به طور يقين نظر من نمي تواند علمي باشد چون هنوز مطالعه اي صورت نگرفته است اما تصور مي كنم پوشش گياهي دوره باستان با امروز خيلي متفاوت بوده و ما در آن دوران
جنگل هاي انبوه تري داشته ايم ولي اجازه بدهيد پاسخ اين سئول را به زمان ديگري موكول كنيم. اين پاسخ نيازمند مطالعه و تحقيقي همه جانبه است.
گفت وگو: نسترن ظفر اردلان

مدار رسانه اي شوراها - ۲
شروع از آخر
محمدعلي زم
فرهنگ مقوله بسيار پيچيده اي است. حتي مارشال مك لوهان كه با نظريه دهكده جهاني خود تكليف آن را به نفع فرهنگ آمريكايي يكسره كرده است نيز تعريف درستي از آن ارائه نمي دهد. در كتابي خواندم تاكنون بيش از هفتصد تعريف متفاوت براي فرهنگ ارائه شده است و هيچكدام آنقدر برجسته و ممتاز نبوده است كه بتواند گوي سبقت را از رقبا بربايد و مورد قبول همه اهل فن واقع شود.
سعي ندارم در اين نوشته تعريفي به تعاريف موجود بيفزايم اما از بيان اين عقيده خودداري نمي كنم كه به نظر من فرهنگ، بستر سياست و اقتصاد است و در شكل متعالي خود حتي مذهب را در دامان خود قرار مي دهد. چنين تعريف كلي و مختصري مقدمه نخستين راهكاري است كه براي اصلاح امر شوراها و ارتقاء عملي آن تا سرحد شرح وظايف تعريف شده دارم.
من معتقدم كارايي شوراها پس از تشكيل، منوط به كار فرهنگي جهت داري است كه پيش از تشكيل شوراها آغاز شده و آثار آن در گزينش كانديداها توسط مردم پديدار شد. تنها با كار فرهنگي مي توان سطح مطالبات و انتظارات مردم از شوراها را ارتقاء داده و آن را به درستي تعيين كرد. شوراها علاوه بر آن كه عهده دار طراحي بخش عمده اي از فعاليت هاي اجرايي دولت و برنامه ريزي براي آن هستند مي توانند تضمين كننده همراهي و حضور دائمي مردم در نظام جمهوري اسلامي باشند و كشور را از وجود بسياري از مضرات حزب بازي ها و جناح جويي ها مصون بدارند. شوراها را مي توان بالقوه منشأ يك قدرت ملي و محمل اقتدار فرهنگي دانست. از همين روست كه رسانه ها بايد ابعاد گوناگون اقتدار، در نسبت با شوراها را مورد تحليل و بررسي قرار داده و آن را به مردم عرضه نمايند. قاعدتا رسانه اي با وسعت صدا و سيما بايد هرچه سريع تر مدار رسانه اي شوراها را طراحي، ساماندهي و اجرا كند. تأخير رسانه اي در اين باره عواقب سوء فراواني در پي خواهد داشت كه تشتت افكار عمومي و برداشت هاي متضاد اجتماعي، ناهمسويي در هدف، اختلاف در نيت قانونگذار با مطالبات مردم و تأثيرات اجتماعي سوء اجراي قانون، از آن جمله است. رسانه صدا و سيما بايد بتواند قابليت و ظرفيت خود در برخورد جامع با چنين موضوع ملي و مهمي را آشكار كند.
براي توضيح بيشتر در مورد اين راهكار اجازه مي خواهم از تعاريف ارتباط شناسانه استفاده كنم. اگر قائل به اين باشيم كه رسالت هر رسانه اي ارتقاء سطح شعور و سليقه مخاطبانش است - كه من به آن معتقدم - و باز اگر معتقد باشيم كه رسانه ها رسالت خود را در سه قالب متداول خبر، آموزش و تفريح انجام مي دهند بلافاصله اين سئوال به ذهن خطور مي كند كه رسانه هاي جمعي در ايران - و در رأس آن ها صدا و سيما - تا چه ميزان به رسالت خود عمل مي كنند؟ از آن جا كه علماي علم تعليم و تربيت آموزش را بر خبر و خبر را بر تفريح مقدم مي دانند نگاه سريعي به حجم و كيفيت آموزش - كه در شكل عالي خود پرورش را هم شامل مي شود - و مقايسه آن با حجم خبر - در اين مرحله با ارزش هاي خبري كاري نداريم - و بالاخره مقايسه دو قالب پيشين با حجم برنامه هاي تفريحي - كه در مورد آنها نيز فعلا ارزش گزاري نمي كنيم - نشان خواهد داد كه رسانه ها تا چه ميزان به رسالت خود عمل نموده و در عملكرد خود موفق هستند. واقعيت اين است كه در دور اول، در مورد شوراها و ضرورت وجودي آنها رسانه ها عمدتا به ارائه خبر اكتفا كردند و تا پيش و حتي پس از انتخابات كسي در مورد فلسفه وجودي، چگونگي، اختيارات، محدوديت ها، ساختار، شرح وظايف، روش ها و نسبت شوراها با نهادها و سازمان هاي ديگر چندان سخني نگفتند و مردم چنانكه در ابتداي بخش نخست آوردم با حضور ميليوني برخاسته از شور و عشق به نظام مقدس جمهوري اسلامي به پاي صندوق هاي رأي رفتند. گرچه وقت كمي تنگ است اما همچنان فرصت باقي است تا رسانه ها - به خصوص صدا و سيما - در مورد شوراها و رابطه متقابلي كه مردم مي توانند براساس آن، نيازها و مطالبات خود را محك زده، آن را مطرح نموده، به اجرايش كمك كرده و به حسن انجامش نظارت كنند، آموزش همگاني دهند. به بيان ديگر انتخابات شوراها نه تنها فرصت مناسبي براي مردم است تا با حضور ميليوني خود در پاي صندوق هاي رأي از نظام خويش محافظت و حمايت كرده و اقتدار ملي خود را به نمايش بگذارند بلكه زمينه مناسبي است تا رسانه ها قدرت و قابليت هاي خود را نشان داده و ثابت كنند تا چه حد در اشتياق براي اعتلاي خرد جمعي و علاقه به ارتقاء سطح شعور عمومي و روشنگري همگاني صادق و به رسالت خود وفادارند.
راهكار دوم: نمونه سازي

محيط زيست
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
آموزشي
انديشه
خارجي
سخنگاه آزاد
سياسي
شوراها
شهري
علمي فرهنگي
معلولين
موسيقي
ورزش
ورزش جهان
صفحه آخر
همشهري اقتصادي
انفورماتيك
همشهري جهان
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   آموزشي   |   انديشه   |   خارجي   |   سخنگاه آزاد   |   سياسي   |  
|  شوراها   |   شهري   |   علمي فرهنگي   |   محيط زيست   |   معلولين   |   موسيقي   |   ورزش   |   ورزش جهان   |  
|  صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |