قلم اهل براي تازه جايزه
كتاب معرفي
زندگي روشن‌هاي سايه از عبور
جوان هنرمند رضوي ، افشين رثاي در
ايران موسيقي
"باخ" موسيقي جشنواره نخستين
قلم اهل براي تازه جايزه
اخير ساله سه ادبي جايزه "ايمپك" درباره
رونق آن هدف و نويسهاست قصه براي ايمپك ادبي جايزه*
است نويسي داستان هنر و مهارت به بخشيدن
به دنيا در ساله هر كه گوناگوني جوايز ميان در :اشاره
نوبل جايزه تنها شايد مي‌شود اهدا قلم اهل برگزيده آثار
كه ديگري جوايز اما.باشد يافته جهاني معروفيت ادبيات
به ساله هر جغرافيايي يا زباني ، دركشورها ، حوزه‌هاي
.نيست اندك نيز مي‌شود اهدا قلم اهل سرآمدان
جايزه 133 آمريكا (IMPAC) ايمپك موءسسه اخير سال درسه
.است نهاده بنياد نويسندگان براي را ايمپك دلاري هزار
با مي‌كوشد كه نوظهورايمپك جايزه درباره بيشتر توضيحات
راه جهان ادبي محافل همه به گوناگون جوايز گرفتن نظر در
. است آمده ايمپك شركت مدير اروين جيمز قول از پي در يابد
مدير كه كتابيميخواند را خوبي خيلي كتاب اروين جيمز
مسئوليت مرد اين.است راغب آن خواندن به نيز او بازرگاني
كه دارد برعهده را ادبي جايزه بزرگترين اداري امور انجام
اهدا و شده گرفته نظر در كتاب يك فقط براي دنيا در
.مي‌گردد
را جايزه اين:گفت رويتر خبرنگار به گفتگويي در اروين
تحقيق و مطالعه امكان نويسنده‌ها براي تا كرديم برقرار
و نام داشتن كه ديديمباشد فراهم كتابشان تهيه زمينه در
.نيست كافي شكم كردن سير براي نشان
در) دوبلين شهر مقامات از پاره‌اي همكاري با مرد اين
بين‌المللي جايزه (قبل سال سه) سال 1996 از (ايرلند
ايمپك 133000 جايزه.ديده‌اند تدارك را دوبلين ايمپك
نويسنده به يكبار سال هر تاريخ آن از و بوده دلار
انگليسي به را ادبي اثري كه مي‌شود اهدا برگزيده‌اي
.باشد برگردانده انگليسي به ديگري زبان از يا نوشته
كه شد اهدا انگلستاني اندروميلر به ايمپك امسال جايزه
كرده منتشر "دروني درد" عنوان با را داستانش كتاب اولين
نويسندگان توانست داوران بررسي‌هاي در ميلر اثر اين.است
مك‌اوان يان يا و آمريكايي دليلو دون همچون وزني سنگين
جايزه.بگذارد سر پشت را بوكر جايزه برنده انگلستاني
خرداد 22) ژوئن تاريخ 12 به شامي ضيافت در ايمپك امسال
اروين.شد اهدا ميلر به اروين جيمز سوي از دوبلين در (ماه
مي‌خوانم علاقه با كه كتابي:داشت اظهار گفت‌وگويش در
بدانم تا مي‌خوانم.است اندروميلر نوشته "درددروني"
فرزند اروين.است كتابي چه گرفته را ما جايزه كه كتابي
كاركنان از پدرش.است ايرلندي مادري و آمريكايي پدري
با 2000 شركتي نام "اصلا ايمپك.است نيويورك آتش‌نشاني
كنترل امر در آمريكا فلوريداي در كه است مستخدم نفر
جهان كشور در 60 ايمپك شركت.مي‌كند فعاليت سيستمها
اروين.دارد درآمد دلار ميليون سالانه 240 و شده گسترده
با سفر هنگام در كه دارد علاقه سبك رمانهاي به مي‌گويد
يك بعداز:اروين عقيده به.خواند را آن بتوان هواپيما
ذهن تا بخواند قشنگي و سبك كتاب دارد دوست آدم كار ، هفته
نمونه براي وي.شود خاطر تفريح مايه و دهد راآرامش
جيمز و لوكاره ، ژان آركر ، جفري آثار نويسندگان ، اين‌گونه
مسافرت زياد من:مي‌گويد اروين.مي‌زند مثال را كلاول
جهت اين به.مي‌گذرد سفر در وقتم از زيادي مدت و مي‌كنم
.مي‌خوانم كتاب يك هفته‌اي
آن رسيدن و ايمپك جايزه جاافتادن كه است نظر براين اروين
پراكنده دنيا ادبي محافل همه در آن نام كه موقعيتي به
.مي‌خواهد زيادي زمان شود
-انگلستان ادبيات معروف جايزه از ايمپك جايزه ارزش
در.است بيشتر مراتب به -است دلاري كه 32000 بوكر جايزه
با البته كه است دلار نوبل 944000 جايزه مقايسه مقام
.مي‌گيرد تعلق وي به نويسنده عمر حاصل و آثار تمام بررسي
.مي‌گردد اهدا نويسنده اثر يك به ايمپك كه درحالي
ديگر جايزه‌هاي بعضي اندازه به ايمپك مگر:مي‌گويد اروين
حتي كه دارم شك من.نه كه است معلوم نه ، است؟ شده شناخته
شش ، پنج ، شايد.باشند آشنا ايمپك جايزه با هم فروشها كتاب
اما.آورد دست به معروفيتي ايمپك كه باشد لازم سالي هفت
بگذرد كه سال هر و كرد خواهيم رادنبال كارمان ما
.شد خواهد معروف‌تر
چنانكه.قصه‌نويسهاست براي جايزه‌اي دوبلين ايمپك جايزه
يا هرناشر فروش ميزان با.نيستيم ناشر ما مي‌گويد اروين
مهارت مي‌خواهيم بلكه.نداريم كاري كتابهايش نرفتن فروش
مبلغ 5/1 ايمپك شركت.بخشيم رارونق داستان‌نويسي هنر و
اختصاص سال مدت 10 طي جايزه اهداي براي را دلار ميليون
منحصر ادبي ، جايزه يك براي مبلغي چنين اختصاص.است داده
.است فرد به
آينده انديشه در
سال دو يكي ظرف كه بوده زيادي جايزه‌هاي:مي‌گويد اروين
مالي تامين نداشتن هم علت.است شده فراموش و رفته ازميان
جايزه به مبلغي كه ديده‌ايم خود وظيفه اماما.است بوده
با آينده سال چند تا كه باشيم داشته يقين تا دهيم اختصاص
.شد نخواهد مواجه مشكلي
هستند ايمپك موردنظر كه آثاري و نويسندگان درباره وي
پايه‌گذاري را جايزه‌اي بزرگترين نداشتيم بنا:مي‌گويد
داستاني آثار غالب چون.مي‌شود داده اثر يك به كه كنيم
انتشار از بعد شايد.نمي‌آورد دست به معروفيتي چندان
فروش نسخه از 2000 بيش "مثلا اما بگيرند هم جايزه‌اي
.كند اتكا كتاب فروش به نمي‌تواند نويسنده پس.نكند
رسم و راه خود ، نظر طبق نويسنده گزينش براي ايمپك جايزه
نامزدها اولين تعيين براي ايمپك.دارد ويژه‌اي
.مي‌كند دريافت را نامهايي دنيا سرتاسر ازكتابخانه‌هاي
تا گرفته استراليا از كتابخانه امسال 128 همين "مثلا
ايمپك دفتر رابه نامزدهايي اسامي مكزيك تا و لهستان
و مورخ وينشتاين آلن از مركب داوران هيات.كردند ارسال
و نامزدها مي‌شوند انتخاب سال يك براي كه ديگر عضو پنج
انتخاب را نفر شش ميان آن از و كرده بررسي را آثارشان
نفر شش اين ازبين نهايي برنده بعدي مرحله در.مي‌كنند
.مي‌شود برگزيده
واشنگتن در دموكراسي مركز ارشد مدير و رئيس وينشتاين آلن
در اواست تحقيقاتي و مطالعاتي موءسسه‌اي مركز ، اين.است
حق ديگر داور پنج فقط و ندارد راي حق ايمپك داوران هيات
قرار بررسي مورد امسال كه نامزدهايي درميان.دارند راي
ايرلند ، استراليا ، كشورهاي از شاعراني و نويسندگان گرفتند
.مي‌شوند ديده جنوبي آفريقاي و سوئد ، كانادا ،
علت امادارد سكونت كانكتيكات و فلوريدا در خود اروين
سابقه مراسم برگزاري و ايمپك اهداي براي دوبلين انتخاب
صحبت هرگاه كه است واضح.است شهر اين ادبي درخشان و غني
هر از بيش دوبلين.دنياست مركز دوبلين باشد ادبيات از
.است داشته ادبيات نوبل جايزه برندگان دنيا در ديگري شهر
جايزه جهاني بزرگ نويسندگان از برخي زادگاه شهر اين
باتلريتيس ، ويليام برناردشاو ، جرج مثل نوبل‌ادبيات
سال ادبيات نوبل جايزه برنده ماواي و مسكن و بكت ساموئل
ادبيات سرآمد بزرگان شهر اين از.است هيني شيموس 1995
از عده‌اي عقيده به كه برخاسته‌اند جويس جيمز نظير
زبان در نويسنده بزرگترين شكسپير از بعد صاحبنظران
.است انگليسي
احترام هم مترجمين به دوبلين ايمپك جايزه اروين گفته به
از داوران هيات برگزيده اثر كه صورتي در.مي‌شود قائل
سوم يك حدود باشد انگليسي از غير به ديگر زبانهاي از يكي
گذشته سال اتفاق اين.مي‌شود داده مترجم به جايزه پول
كتابش خاطر به رومانيايي نويس رمان مولر هرتاافتاد
به مبلغ سوم يك و شد جايزه برنده "سبز گوجه‌هاي سرزمين"
.گرديد اهدا كتاب مترجم
آسيا قاره به جايزه حدود توسعه
قصد:مي‌گويد ايمپك شركت آينده برنامه‌هاي درباره اروين
زبان به كه اثري بهترين براي جايزه‌اي تعيين با داريم
.بكشيم آسيا قاره به را ايمپك شده نوشته چيني
زبان چيني ادبيات حال به تا مي‌كنم تصور:مي‌افزايد وي
مهم اين انجام براي.است نگرفته قرار شاياني موردحمايت
و تايوان ، هنگ‌كنگ ، در فرهنگي هياتهاي با گفت‌وگوهايي
.است پيگيري حال در سنگاپور
نيز را ديگر ادبي جايزه دو اينها بر علاوه ايمپك شركت
كانكتيكات در ديگري و مكزيك در يكي كه مي‌كند تامين
اثر به "ري مونت" جايزه مكزيك در.مي‌شود اهدا آمريكا
جايزه اين عمر ازميشود اهدا زبان اسپانيايي برگزيده
كه است دلاري جايزه 50000 دو "ري مونت".مي‌گذرد سال سه
برترين به ديگري و داستان زمينه در برگزيده اثر به يكي
.مي‌گردد اهدا شعر در اثر
در ساله تا 18 جوان 13 نويسندگان براي ايمپك ادبي جايزه
ويژه ايمپك.است شده برقرار كانكتيكات ايالت در فيلد ليچ
يك و داستان ، براي دلاري جايزه 1000 يك جوان نويسندگان
.است گرفته نظر در شعر براي دلاري جايزه 1000
كه جواني نويسندگان كه است اين ما آرزوي: مي‌گويد اروين
يا سال مي‌گيرند 5 را جوانان ايمپك جايزه سالها اين در
.كنند دريافت را دوبلين ايمپك جايزه ديگر سال 10
و شده ترجمه چين ادبيات از اثري چنانچه كه است برآن وي
ايمپك كه داشت حتم مي‌توان وقت آن شود ايمپك جايزه برنده
.است شده جهاني جايزه‌اي و گذاشته اثر دنيا در
بيرجندي فاضلي:ترجمه
كتاب معرفي
(بلند داستان) ميش و گرگ ساعت
پورجعفري محمدرضا:نويسنده *
اول ، 1378:چاپ نوبت *
روز فكر:انتشارات *
تومان بها700 *
فرود و فرازاست روشنايي و آگاهي پي در ميش و گرگ ساعت
.مي‌شنود را روزمرگي از بيرون صداهاي و مي‌كاود را زندگي
.يابد دست خودآگاهي به كم دست سرانجام مي‌خواهد انسان
را تازه‌اي تركيببندي و نگاه مي‌افتد ، مهلكه در اما
براي فقط پاسخي به شايد بگريزد كهنگي از تا مي‌آفريند
.يابد دست خود
رنگ و كلمه‌ها جشنواره با پوسيدگي ، زير كم دست مي‌خواهد
مي‌شود شكفته و آفريده آنچه.بيافريند تازه چيزي نگاه ،
نغمه‌ها.است درماندگي تازه شكل.نيست بد يا خوب مي‌بالد
نويسنده روان و جان از نشانه‌هايي جنگل موسيقي و نواها و
پهناوري قلمرو در ديگران ، و خود در چگونه كه مي‌نمايد را
پرتاب سو هر به را هيجان‌هايش و احساس‌ها مي‌رود ، پيش كه
دوست را ستمبارگي از پرهيز هست چه هر سرانجام ، مي‌كند ،
بوي و صداها مزه ، نكني فكر كه ديگران مرگ به.دارد
سيلان چندان.است زندگي نامش كه مي‌شنوي را گيج‌كننده‌اي
و مي‌خوانيم كه برمي‌انگيزاند ما در را توان و نيرو
و عبرت‌آموز تا مي‌خوانيم ديگري براي انگار.نمي‌شنويم
و بيكرانگي در و تنهايي و خاموشي در.ننماييم پندآموز
مرد خواهيم نيز ما طبيعت ، و طبيعي صداهاي بخشندگي
.باشيم كرده تمام خودمان براي را داستان اين بي‌آنكه
داستان اين دهان ، به حيرت انگشت و مي‌كنيم نگاه حسرتبار
.نيست شدني تمام
تاريخ بر اجمالي نگرشي) تاريخ از گريز
(آدمي تجربه بدون شروع و
گلجان مهدي:نويسنده *
رها:انتشارات *
تومان بهاء85 *
:است آورده نگاشته ، خود كتاب بر كه مقدمه‌اي در نويسنده
نكرده شروع تجربه بدون "مرگ" شايد و "زندگي" در آدمي آيا
اين نمي‌اندوزد تجربه‌اي "اتمام" در اينكه علت و است؟
است؟ فهميده بفهمد ، بايد چه هر شروع در كه نيست
ما از برخي كه چيزي و گذشته آدميان بر كه روزگاري
بدون شروع "تماما گذاشته‌ايم ، تاريخ را آن نام ناآگاهانه
بشر آرام غير روح و حادثه‌آفريني روح است ، بوده تجربه
كه مقطعي هر در كه است آورده فراهم را امكان اين او براي
و مدون تاريخ اوراق بر و كند آغاز تجربه بدون خواسته ،
را مطلب اين ولي بيافزايد ، ورقي خود بشري زندگينامه
بايدآگاهانه را اول‌تاريخ اصل كه مي‌دهم تذكار اكنون
مفهومي چه تجربه بدون شروع كه فهميد درستي به تا شناخت
به مختلف مكانهاي در را تاريخ اول اصل ما داراست ، را
تعريف مي‌خواهيم اكنون اما شنيده‌ايم متفاوت صورتهاي
تجربه بدون شروع تا باشيم داشته تاريخ اول اصل از جديدي
.كند پيدا را خود مفهوم
راه سباستين سن جشنواره مسابقه بخش به "قرمز روبان" فيلم
يافت
ساخته آخرين "قرمز روبان" ايراني فيلم:هنر و ادب گروه
سن جشنواره مسابقه بخش در شركت براي كيا حاتمي ابراهيم
.شد برگزيده اسپانيا سباستين
نخستين در فيلم اين اسلامي ، جمهوري خبرگزاري گزارش به
دوره‌اين چهل‌وهفتمين مسابقه بخش در خود جهاني تجربه
برگزار اسپانيا"سباستين سن" شهر در مهرماه كه جشنواره
.مي‌آيد در نمايش به مي‌شود ،
بهترين و تدوين بهترين بلورين سيمرغ برنده "قرمز روبان"
.است فجر فيلم بين‌المللي جشنواره ازهفدهمين بازيگر
زندگي روشن‌هاي سايه از عبور
"مختارزاده مينا" آثار از نمايشگاهي برگزاري شاهد "اخيرا
.بوديم تاريخ تماشاگه نگارخانه در معاصر نقاش
كه هنرمند آثار از مجموعه‌اي نمايشگاه اين در
هستي گوناگون پديده‌هاي به او نگاه نوع و سبك دربرگيرنده
نقاش.گرفت قرار علاقه‌مندان داوري ديد معرض در است
واقعيت‌هاي از خود عيني و شفاف برداشت ميان است ، كوشيده
برقرار ارتباط واقعيت‌ها ، اين بازآفريني و مردم زندگي
.كند
روزانه مشاهدات حاصل "مختارزاده" آثار از بخشي نتيجه در
آثار در صورت همان به و است مردم روزمره زندگي از او
و نوآوري شاهد ديگر بخشي در اما مي‌يابند ، بازتاب هنرمند
زندگي و اجتماعي مناسبات پنهان گوشه‌هاي به او ويژه نگاه
رنگها همنشيني هنرمند اين برخي‌آثار در.هستيم
ايراني جامعه فرهنگي و ملي هويت از بخشي بازگوكننده
.مي‌باشند
نوع مكان‌ها و اشياء نمايش با مي‌كوشد "مختارزاده"
زندگي جاري واقعيت‌هاي و رفته ياد از خاطره‌هاي مناسبات ،
مثبت قالب در نيز زندگي روشن‌هاي سايهكند معني را
اين آثار در مي‌يابد ، مفهوم انسان حضور با كه لحظه‌ها
.تعريف‌مي‌شوند هنرمند
پهنه در كبوتران پرواز به پنجره ، از كه دختركي
شاگرد يك دارايي همه يا است دوخته چشم خاكستري‌آسمان
خورده ورق و كهنه دفتر و كتاب از زيبايي تركيب در مدرسه
پرتلاش روزي از خبر او ، افزار نوشت و كيف كنار در
.مي‌دهند
جوان هنرمند رضوي ، افشين رثاي در
ايران موسيقي
خوددر اركستر گروه همراه به(وسط نفر) رضوي افشين
شفق فرهنگسراي
موسيقي جوان هنرمند رضوي افشين درگذشت سالگرد دومين
و نوازندگان آهنگسازها ، از شماري حضور با گذشته پنج‌شنبه
.برگزارشد موسيقيدان‌ها
چاه يك به سقوط حادثه در مرداد 76 هفتم در كه رضوي افشين
پرتو در سالگي هشت از داد ، دست از را خود جان متروكه
و آورد روي موسيقي به فرهيخته مادري و پدر راهنمايي‌هاي
همچنين وي.كرد آغاز مخصوصي استاد نزد را تار نوازندگي
كسب به اعتمادي عبدالله و حسن همچون هنرمنداني ازمحضر
هفت رديف‌هاي تمام سال هفت مدت به سپس و پرداخت تجربه
برد ، پايان به طلوعي زيدالله استاد نزد را موسيقي دستگاه
.گرفت فرا برومند روايت به را عبدالله ميرزا رديف‌هاي سپس
و وزيري نقي علي صبا ، استاد رديف‌هاي براين ، علاوه وي
را عليزاده حسين آكادميك آثار نيز و شهنوازي علي‌اكبر
چنان نوجواني همان در و گرفت فرا نادرزاده خود استاد نزد
كه يافت تسلط سنتي و ملي موسيقي رديف‌هاي و دستگاه‌ها به
دستگاه در را "ياران" موسيقي و آورد روي آهنگسازي به
.ساخت ماهور
كلاسيك پيانو كاربرد تلاش ، چهارسال طي در اوان ، همين در
مرحله به چنان و كرد تمرين صهبايي منوچهر استاد نزد را
.زدند حلقه او گرد چند شاگرداني كه رسيد استادي
فرهنگسراهاي در پربارخود اما كوتاه بسيار عمر درطول رضوي
به را اركسترهايي يا پرداخت تكنوازي به...و بهمن شفق ،
.برد صحنه
همه به را ناكام هنرمند اين درگذشت سالگرد دومين
.مي‌گوئيم تسليت موسيقي دوستداران
"باخ" موسيقي جشنواره نخستين
كانونهاي از يكي به‌عنوان همواره آلمان "لايپزيك" شهر
و بخشيدن اعتبار در را خود سنتي نقش جهان ، كلاسيك موسيقي
هنرمندان راه اين در و نموده ايفا هنري عرصه اين اعتلاي
.است كرده معرفي جهانيان به را مشهوري
نشان به كه بود هنرمنداني دسته آن از "باخ سباستين"
از سال ، 27"لايپزيك" هنري - فرهنگي خدمات از قدرداني
اين در هنري آثار ساخت به را خود نشيب و پرفراز زندگي
.گذراند شهر
كه اوست آثار مهمترين از "هنرهمنوازي" و "مقدس پشن جان"
گروه رهبر به‌عنوان همچنين اوشدهاند ساخته شهر اين در
از وافر تلاشي سرزمينش هنري اعتلاي در "توماس" كليساي كر
.داد نشان خود
ديگري بزرگ موسيقي‌دانان و هنرمندان تلاشها اين واسطه به
ماكس" و "شومان رابرت" ،"بارتولدي مندلسون فليكس" همچون
بود ، كرده شروع "باخ" كه را راهي و آمدند شهر اين به "رجر
.دادند ادامه
جهاني روح زنده‌نگه‌داشتن به‌منظور و خاطر همين به
چهل از بيش اجراي با "باخ جشنواره" نخستين امسال موسيقي ،
و جهان معروف هنرمندان توسط كه او برگزيده آثار از كنسرت
سيل پاسخگوي گرديد ، برگزار هنري شهر اين مختلف نقاط در
.بود كلاسيك موسيقي مشتاقان
|
