دوشنبه ۶ شهريور ۱۳۸۵
طولاني ترين نقاشي دنيا در غربي ترين نقطه تهران كشيده شد
ثبت خاطره ها بر بوم پنج هزار متري
003258.jpg
كتاب گينس ثبت كننده ركوردهايي است كه در مسائل مختلف به جا مي ماند ، قرار است گروهي
براي ثبت طولاني ترين نقاشي كه در روز مبعث كشيده شد،به تهران بيايند. اين اولين بار است كه يك نقاشي از ايران در اين كتاب ثبت مي شود

عكس:مجتبي جانبخش
شهره مهرنامي
سه شنبه روز مبعث پيامبر اعظم، يك عيد واقعي بود. هزاران هزار تهراني جمع شده بودند تا طولاني ترين نقاشي جهان را به افتخار مبعث پيامبر اسلام به تصوير بكشند.
نقاشي با موضوع صلح و دوستي، ايثار و عدالت يا بهتر بگويم تمام موضوعاتي كه حضرت محمد مصطفي(ص) بشارت دهنده آن بود، قرار بود ترسيم شود. اين بار ايرانيان با نقاشي ۵هزار متري خود به دنيا ثابت كردند كه خواستار صلح پايدار در جهان هستند و مي خواهند آن را به تمام دنيا نيز منتقل كنند.
مدت ها بود كه فرهنگسراي نوجوان در فراخوان خود از نوجوانان ۱۲ تا ۱۹ سال تهراني دعوت كرده بود تا براي ترسيم طولاني ترين نقاشي جهان گرد هم بيايند. ساعت ۸ صبح روز سه شنبه، حضور بي نظير كودكان و نوجوانان در يك روز تعطيل همه را غافلگير كرد؛ آن هم در حالي كه خانواده ها، بازهم آنها را تنها نگذاشته و همراهشان آمده بودند. آنها در گرماي ظهر ۳۱مردادماه زير سايه بان ها نشستند و با لذت به فعاليت كودك و نوجوان شان نگاه  كردند. در ميان نقاشان، پدربزرگ و مادربزرگ ها هم كه همراه نوه هاي ۶ - ۵ ساله خود هنر خود را به روي بوم مي آوردند، به چشم مي خوردند.
بلوار پاكنژاد از ميدان صنعت تا ميدان سرو خالي از عبور و مرور وسايل نقليه شده بود و دو طرف خيابان، سايه بان هايي تعبيه شده بود تا حاضران راحت تر بتوانند گرماي ظهر را تحمل كنند. در اوج گرما، زيباترين صحنه، پهن كردن فرش پدر و مادرها زير سايه بان ها بود. در آن پيك نيك شهري، مادرها نشسته و پدرها دراز كشيده بودند و از زير كلاه حصيري، مراقب اوضاع بودند. اين يك تفريح دسته جمعي بود؛ آن هم در روز بزرگ ترين عيد مسلمانان در تهران. عليرضا رضائيان- مدير روابط عمومي فرهنگسراي نوجوان- مي گويد: ما از ۵هزار نوجوان ثبت نام كرديم ولي با حضور جمعيت ۱۴هزارنفره روبه رو شديم.
او مي گويد: ۳۰۰ نفر، از اطراف تهران به ما مراجعه كردند كه شب گذشته آنها را در فرهنگسراي نوجوان اسكان داديم و صبح به اينجا منتقل كرديم.
رضائيان معتقد است كه از طريق كارهاي جمعي مي توان ديدگاه هاي مردم و نوجوانان را نسبت به مسائل و مشكلات جامعه مشاهده كرد و مسائلي را كه توسط مسئولين شهري ديده نمي شود و تنها مردم از آن باخبرند را شناسايي كرد و به ارگان هاي ذي ربط منتقل كرد.
با وجود اينكه تمام امكانات نقاشي را مسئولين فرهنگسرا تهيه كرده بودند، باز هم بودند خانواده هايي كه با خود رنگ و قلم مو به همراه آورده بودند و بر روي بوم ۵هزار متري به دنبال جاي خالي بودند. ۲۵۰ كارشناس هنرهاي تجسمي نيز در محل حاضر بودند تا با راهنمايي هاي مفيد خود، براي بهترشدن نقاشي ها با نقاشان مشتاق همكاري كنند.
قرار بود ساعت۸ شب نقاشي تمام شود. صبح زود، ۵هزار متر بوم در ميان بلوار آماده بود براي ۵هزار نوجوان يعني براي هر نفر يك متر، همچنين ۵هزار قلم مو، كلاه، پالت، كاور و ۵هزار بسته از رنگ هاي اصلي، همراه با رنگ هاي سياه و سفيد.
اما ساعت ۴ بعدازظهر شركت كنندگان، مسئولين را مجبور به تهيه دوباره وسائل نقاشي كرده و با اين كار خود، تمام دست اندركاران را شگفت زده كردند. اين در حالي بود كه ديگر جايي براي نقاشي روي بوم نبود و به جاي «هر نفر، يك متر»، به هر نفر، كمتر از نيم متر جا براي نقاشي رسيد.
در ميان نقاشي ها، بودند كساني كه بسيار ماهرانه نقاشي مي كردند و از خود، يك اثر ماندگار به جا مي گذاشتند و در آن قسمت ها، معركه اي به پا بود از تماشاچيان مشتاق. به نظر مي رسيد نه تنها يك نصف روز بلكه اگر به مردم مي گفتند يك هفته بايد روي اين بوم  ها نقاشي كنند آنها بازهم پا برجا مي ماندند.
ابتداي برنامه ۵هزار شاخه گل به مناسبت مبعث حضرت رسول اكرم(ص) به نوجوانان اهدا شد و در پايان نيز نوجوانان با ترسيم خط سبزي بر پايين بوم و وصل كردن آن به يكديگر، پيام صلح خود را در حضور خبرنگاران داخلي و خارجي، به دنيا مخابره كردند.
در طول روز از بلندگوها صداي موسيقي به گوش مي رسيد. كارناوال شادي، سوار بر درشكه اي با اسب، براي شادكردن بچه ها در حركت بود و وانت نيسان، به نقاشان تشنه، آب مي رساند. هنرمندان راديو و تلويزيون و نمايندگان محترم مجلس شوراي اسلامي نيز در محل اجراي برنامه حضور داشتند.
از آنجا كه اولين بار بود كه چنين حركت بزرگي در شهرمان رخ مي داد، همه چيز با وجود كمبودها عالي به نظر مي رسيد. حتي سازمان فرهنگي- هنري شهرداري تهران، تمهيداتي انديشيده بود و صبح روز جشن با مستقركردن اتوبوس هايي در ميادين ۲۲گانه شهر، مشتاقان را به محل نقاشي آورده بود.
نوجوانان غيرايراني نيز در ميان نقاشان ديده مي شدند و نوجوانان كره اي و چيني كه راحت تر نيز شناخته مي شدند، بيشتر از ديگر خارجي  ها به چشم مي خوردند. خبرگزاري هاي رويتر، آلمان و تركيه(اخلاص) براي ثبت اخبار اين اثر بزرگ در جمع مردم حاضر بودند. خبرنگار ترك ادعا كرد كه تا به حال چنين جشن باعظمتي را نديده و از حضور بي نظير مردم در شگفت است.
در پايان جشن، قبل از اذان مغرب، آتش بازي جانانه اي براي شهروندان به پا شد و گوينده از مردم خواست تا كف بزنند و با هر شماره، شدت آن را بيشتر كنند. بعد از آن هم سوت بكشند، از ته دل فرياد بكشند و هر چه در دست دارند، به هوا پرتاب كنند. هر چند كار مأموران شهرداري را زياد كردند اما به گونه اي صددرصد مثبت، انرژي حاضرين را تخليه كردند.
مسعود شريفي- رئيس فرهنگسراي نوجوان- در رابطه با تأثير اينگونه برنامه ها بر تقويت روحيه اجتماعي و شهرنشيني شهروندان گفت: «قطعاً در كشور نياز داريم به سمت مشاركت هاي مردمي، ملي و فراملي پيش برويم. اگر اين مشاركت ها در معناي فرهنگي و معناي خاص خود شكل گيرد، به خروجي مؤثري خواهيم رسيد. يعني وقتي هر فردي از اجتماع، بر خود واجب بداند كه بايد در جامعه سالم زندگي كند و فضاي سالمي را براي پيرامون خود ايجاد كند، نهايتاً براي خانواده و همنوعان خود مؤثر خواهد بود. بنابراين نيازمند حركت هاي فرهنگي جمعي در شهر هستيم و ابزار هنر بدون شك يكي از بهترين و جذاب ترين مواردي است كه به راحتي از كوچك و بزرگ را به خود جذب مي كند. سرمايه  گذاري بر طرح هاي هنري فاخر و واردكردن بسته هاي فرهنگي و هنري در سبد خانواده هاي مردم و ايجاد ارتباط فكري با شهروندان، مي تواند براي كشور، جريان ساز باشد».شريفي ادامه داد: «ما وظيفه داريم برنامه و فضاي پرنشاطي را براي مردم ايجاد كنيم چرا كه امروز در تهران- اين شهر گره خورده- اگر ارتباط دستگاه هاي فرهنگي با مردم، ارتباطي روان، جذاب و كارا نباشد، به راحتي از مردم دور مي شويم».
او از حمايت كنندگان تشكر كرد و گفت: «اين كار بدون حمايت مالي كه از سوي نمايندگان كميسيون فرهنگي مجلس صورت گرفت انجام پذير نبود. ۱۰۰ميليون تومان، تنها هزينه تيزرهاي تبليغاتي اين برنامه شد كه آقاي ضرغامي متقبل شد و مخارج اين برنامه، بيش از ۲۰۰ميليون تومان بود كه ما تنها از پس ۲۵ميليون تومان آن برمي آمديم». در اين بين، كمبودهايي هم ديده مي شد؛ وسيله اي نبود تا مردم، طول بلوار پاكنژاد را با آن طي كنند و تمام نقاشي ها را تماشا كنند و بايد پياده حركت مي كردند. جاي فروشنده هاي مواد غذايي و غيره خالي بود، همچنين جاي تبليغات انجمن هاي مردمي مثل تالاسمي، سرطاني ها و... كه نياز به كمك مردم داشتند و تنها گاهي از بلندگوهاي راديو صداي مركز، خبرهاي انجمن ديابت به گوش مي رسيد.
فاطمه رهبر- نماينده مجلس و عضو كميسيون فرهنگي- بعد از بازديد از محل جشن گفت: «اين جشن با وجود كافي نبودن اطلاع رساني، با استقبال خوبي از جانب مردم مواجه بوده كه بايد در مجلس نيز به اين موضوعات توجه بيشتري شود كه خواهد شد. از آنجا كه اين كار براي جوانان جذابيت دارد، ما مي توانيم از هنر براي طرح مسائل شهري و شهرنشيني استفاده كنيم چرا كه به اين وسيله، اقشار بيشتري جذب مي شوند».
اين جشنواره و بازتاب آن، نشان از خواست مردم براي شادي و نشاط بيشتر داشت. شايد مسئولين بايد توجه بيشتري به اين موضوع كنند تا سلامت جامعه را بهتر و بيشتر بتوانند فراهم كنند.

زاويه ديد
طعم لذتي ديگر
003261.jpg
گروه شهري - حضور مردم در جشن ترسيم طولاني ترين نقاشي نشان داد كه مردم ما مستعد خلاقيت هاي بيشتري در شهر خود هستند و نشان دادند كه براي بالا بردن فرهنگ شهرنشيني بايد روش هاي ديگري را نيز امتحان كرد. شهروندان هيجان  پيروزي را تجربه كرده اند، هيجان نتيجه يك اتحاد خوب، مثل پيروزي انقلاب را، همچنين فشار رواني يك اتفاق بد مانند جنگ تحميلي را ،هيجان با هم بودن، ساختن و از نو بنا كردن را نيز چشيده اند.
به نظر مي رسد سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران قصد آزمودن تجربيات جديد را دارد: حركت هاي فرهنگي هنري دسته جمعي با كمك خود مردم. شهروندان جايي مي خواهند تا استرس هاي روزانه خود را هم هر چند وقت يك بار تخليه كنند تا توازن روحي در جامعه برقرار باشد.
اين جشن نقاشي و حضور مردم در آن نشان داد كه اداره شهر نياز به تجربه مديريت هاي جديد همراه با خلاقيت هاي بيشتر دارد؛ مديراني كه از مديريت شهري ديگر كشورها نيز با خبر باشند.
از علاقه مردم به شركت در چنين برنامه هايي همين بس كه سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران و فرهنگسراي نوجوان براي برگزاري اين جشنواره تمام امكانات نقاشي را در اختيار شركت كنندگان قرار داده بودند اما باز هم بسيار بودند افرادي كه با خود قلم مو و رنگ همراه آورده بودند و شايد اگر از مردم خواسته مي شد تا براي شركت در اين جشن هزينه اي را بپردازند آنها از پرداخت آن دريغ نمي كردند.
مردم دوست دارند مشاركت كنند و آن را با دست هاي خود لمس كنند. همان گونه كه پدر و مادرها در كنار فرزندانشان در اين جشن حاضر شدند تا نشان بدهند كه حتي براي كوچكترين فرد خانواده شان ارزش قائل هستند، شهروندان شهر نيز نياز دارند تا مديران شهرشان نشان دهند كه براي تك تك آنها ارزش قائل هستند و هميشه براي حضور آنها در تمام صحنه ها از آنها پشتيباني خواهند كرد.
مردمي كه در زمان نزول بلا حتي براي كمك به ديگر كشورها با آغوش باز مي شتابند منتظر فرصتي هستند تا براي خود هم كاري انجام دهند.

شهرآرا
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سياست
ورزش
هنر
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  شهرآرا  |  ورزش  |  هنر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |