چهارشنبه ۱۶ فروردين ۱۳۸۵ - - ۳۹۵۲
گزارشي از يك همايش براي آنها كه ديگر جوان نيستند
روزگار سالخورده
003615.jpg
عكس:گلناز بهشتي
يوسف بهمن آبادي
انجمن جامعه شناسي ايران، اسفندماه 1384، ميزبان اساتيد و دانشجويان جمعيت شناسي بود كه در محفلي گرم و صميمانه به سخنراني دكتر ابوالقاسم پوررضا، استاد دانشكده بهداشت دانشگاه تهران، پيرامون بهداشت سالمندان گوش سپردند.
بعد از پايان اين سخنراني نيز، چند تن از اساتيد جمعيت شناسي از جمله دكتر زنجاني، دكتر ميرزايي و دكتر عباسي در زمينه سالمندي اظهار نظر كردند. در ادامه اين سخنراني را بخوانيد.
سالمندي چيست؟
ابوالقاسم پوررضا، استاد دانشگاه در تعريف سالمندي گفت: اگر بخواهيم تعريفي از سالمندي ارائه دهيم، از آنجايي كه سالمندي را مقطعي از زندگي مي دانيم در معناي كلي ا ش، حركت انسان حول محور زمان است و به لحاظ محتوايي مي توانيم بگوييم؛ زندگي مجموعه فرايندهايي است كه جايگزين هم مي شوند كه از دوران كودكي شروع شده تا سالمندي ادامه پيدا مي كند.
تولستوي مي گفت پيري، غافلگير مي كند و از مفهومي به نام ، ليزن پرابلم (منطقه خاكستري) اسم مي برند كه اصلاً معلوم نيست رنگ خاك باشد و اين گونه كه رنگ سياه كجا آغاز مي شود و رنگ سفيد كجا تمام. بنابراين پيري اين گونه ما را غافلگير مي كند.
ما امروزه، سالمندي را پديده اي پايلوژيك(زيستي) نمي بينيم بلكه پايلو سايكو سوشال(جسمي- رواني- اجتماعي) است. كه از اين نظر هم جامعه شناسان، هم جمعيت شناسان و هم اقتصاددانان و تخصص هاي ديگري كه روي سالمندي مطالعه مي كنند با اين نظر موافقند.
تغييرات دوران سالمندي
پوررضا، راجع به آنچه كه در دوران سالمندي بر جسم و روح انسان وارد مي شود اظهار داشت: در دوران سالمندي، به لحاظ فيزيولوژي، تغييراتي جدي در اندام ها ايجاد مي شود. به عنوان مثال، استخوان ها، مفاصل، عضلات و توزيع چربي در بدن در اين دوره تغيير پيدا مي كند.ميل سالمندان به آب كاهش مي يابد كه همين عامل، خطري بالقوه بهداشتي براي سالمندي است. چرا كه آب براي همه فعاليت هاي درون بدن لازم است و مصرف كم آب مي تواند عارضه اي براي بدن انسان ايجاد كند.
همچنين نيروي حياتي و تطبيقي  و قدرت انطباق با فرد دچار افت مي شوند. سالمندان به لحاظ افكار انعطاف ناپذير مي شوند. در اين خصوص گفته مي شود خانم ها در مقايسه با آقايان در دوران سالمندي خشن تر مي شوند.در اين دوره، بيماري هاي خاصي سراغ سالمندان مي آيد.
جامعه و پديده سالمندي
وي افزود: امروزه سالمند شدن به عنوان يك پديده قلمداد مي شود كه از جنبه هاي مختلفي از جمله اقتصادي، درماني و مراقبت هاي خانگي روي جامعه تأثير مي گذارد.
رشد سالمندي مي تواند ساختار جامعه را تحت تأثير قرار دهد. همچنين عرضه و تقاضا در عرصه خدمات را مي تواند دچار نامتوازني سازد. از اين رو است كه، از سالمندي به عنوان يك گلوبال امرجنسي(اورژانس  حياتي) نام برده مي شود.دلايل رشد سالمندي واكنشي است به اقداماتي كه ما در گذشته انجام داده ايم. يكي از اين اقدامات، مسأله كنترل جمعيت است. به دليل كاهش باروري و كاهش مرگ و مير بالاي۴۰ سال جمعيت سالمند رو به افزايش گذاشته است. برآوردي شده است به ازاي هر تولد، 10 نفر بالاي 65 سال به شرايط كشورهاي صنعتي افزوده مي شود. اين رشد به گونه اي است كه احتمال مي رود در آينده به 15 نفر نيز برسد.
از ديگر اقدامات انجام شده كه به رشد سالمندي منجر شده است، توسعه خدمات پيشگيري است. به بيان ديگر پيشگيري از مرگ و مير دوران كودكي و درمان هاي اثربخش در اين رشد مؤثر بوده است.
سالمندي و بيماري ها
به اعتقاد پوررضا: در حال حاضر، بيماري هايي كه در طبقه سالمندان ديده مي شود، بيماري هاي مزمن(غيرعفوني) است كه چندان قابل پيشگيري نيست. و احتمالاً بسيج بين المللي هم ممكن است راحت صورت نگيرد و در نتيجه كشورهاي توسعه يافته نيز ممكن است از آن آسيب ببينند. اگر بخواهيم بار بيماري ها را در كشور ها بررسي كنيم، حدود 85 درصد جمعيت جهان در كشورهاي فقير زندگي مي كنند كه 93 درصد بار بيماري ها را به دوش مي كشند.
در ميان كشورهاي جهان تنها 18 درصد درآمد بالايي دارند كه 11 درصد هزينه هاي سلامت در دنيا مربوط به كشورهاي جهان سوم از جمله كشور ما است و 90 درصد آن متعلق به كشورهاي پيشرفته است.
در حال حاضر، كشور ما از دو الگوي بيماري رنج مي برد. ما هم بيماري مالاريا را داريم و هم بيماري هاي عفوني را. اين است كه هزينه هاي سنگين اقتصادي را روي دوش ما مي گذارد.
تئوري هاي بيماري ها
دكتر پوررضا، در ادامه به چهار تئوري بيماري اشاره كرد: جرم تئوري به عنوان اولين تئوري كه معتقد است يك عامل بيروني، بيماري را ايجاد مي كند. اين تئوري تحت مطالعات اپيدمولوژيست  ها زير سئوال رفت. اپيدمولوژيست ها گفتند كه فقط يك عامل در ايجاد بيماري كافي نيست. به عقيده آنها، همه ما در برابر پاتوژن هاي يكسان قرار داريم و به يكسان مريض نمي شويم. بنابر اين دو عامل ديگر ميزبان و محيط را مطرح  كردند. اما اين دو عامل نيز جوابگو نبود.سومين تئوري كه به جامعه شناسي نزديك تر است گروه هاي آسيب پذير را عنوان كردند و در آخرين تئوري، مدل سوسيال افروج كه براي تحليل بيماري ها معتقد است همه عوامل  موثر در زندگي را به يك شكلي در پيدايش و درمان بيماري ها مؤثر مي دانست و اين ما را به اين امر هدايت مي كند كه با بيماري و سالمندي تنها در صورت تغيير سبك زندگي كه مجموعه اي از متغيرها در آن جمع مي شوند مي توانيم خوب مقابله كنيم.
تئوري هاي هزينه هاي درمان و سلامت
پوررضا همچنين به تئوري هاي مربوط به هزينه هاي درمان و سلامت در مورد خدمات سالمندي اشاره مي كند: يكي تئوري كرايسز است (تئوريست هايي كه از بحران هزينه ها در سالمندي نام مي برند و معتقدند كه با افزايش سن افراد، هزينه ها هم به خودي خود بالا خواهد رفت) در يك تحقيق، چند كشور OICP مورد بررسي قرار گرفته اند كه هزينه هاي سلامتشان را با توجه به جمعيت و سالمندان تفكيك كرده است. ميزان كل هزينه هاي بهداشتي صرف شده براي سالمندان در كشورهاي مورد بررسي(استراليا، كانادا، فرانسه، آلمان، ژاپن، نيوزيلند، انگلستان و آمريكا) از 35 درصد(استراليا) تا 38 درصد(آمريكا) است. همچنين در ژاپن با ميانگين 47 درصد و كانادا با ميانگين 41 درصد براي افراد 65 سال و بالاتر و افراد زير 65 سال به طور متوسط 4 برابر بيشتر است. برآورد GTP (تئوري ناخالص داخلي) صرف شده براي سلامت سالمندان 3 درصد بوده است. به اين معنا كه درصد بسيار بالايي از GTP شان در بخش بهداشت و درمان صرف سالمندان شده است. به عنوان مثال، بهداشت و درمان انگليس، هزينه سالانه سلامت سالمندان حدود 2100 پوند است كه 4 برابر افراد زير 65 سال است. يك پنجم جمعيت انگليس كه بالاي 65 سال هستند. 40 درصد هزينه هاي بيمارستان را به خود اختصاص داده اند.
با اين حال، تخصيص منابع براي تأمين هزينه هاي درمان در همه كشورها حتي كشورهاي OICP محدود است هر چند كه ممكن است در آينده اين منابع افزايش يابند.
در كشورهاي مختلف بسياري برابر تعقيب اين برنامه سعي كردند سياست هايي را اتخاذ كنند به عنوان مثال سن بازنشستگي را افزايش دهند و يا سهم كارفرما و كارگر را در بيمه بالا برند. در استراليا، سهم خانم ها را در كار بالا بردند.
تئوري بعدي منيج تئوريست ها هستند كه گستن پيرو اين تئوري  است. به اعتقاد گستن، مجموعه هزينه هاي بهداشت و درمان تنها از سن تأثير نمي پذيرد. به عنوان مثال، وقتي ما در بخش بهداشت و درمان به بررسي علل افزايش هزينه ها مي پردازيم، بهره وري از تكنولوژي هاي مدرن را يكي از عوامل افزايش هزينه ها مي دانيم و يا ارائه مراقبت هاي فشرده براي يك دوره از درمان را از ديگر اين عوامل مي پنداريم و يا تقاضا القايي كه پرووايدرها (ارائه كنندگان خدمات درماني) مطرح مي كند. تقاضاي القايي به اين معناست كه پزشك يا بيمارستان و يا درمانگر به طور كلي، مي تواند خودش نياز ايجاد كند.
در نهايت گستن استدلال مي كند كه فقط يك جزء از مجموعه اجزايي است كه مي تواند در افزايش هزينه ها اثر بگذارد و بقيه را بايد لحاظ كرد. وي تأكيد عمده اش اين است كه سياست گذاري و انتخاب مديريت ارشد و كلان است كه در نهايت هزينه ها را كنترل مي كند.
دو گروه هستند كه از اين تئوريست ها كه اين مطالب را مطرح مي كنند. يكي اش افروج كلاسيك كه به عرضه و تقاضا، بيشتر مي پردازد.گروه ديگري هستند كه مي گويند افزايش هزينه ها را مي توانيم با يك رشد اقتصادي متعادل كنترل كنيم. اين گروه با استفاده از انواع يافته ها مي گويند تعميم يك يافته بر اساس يك فرد در يك جمع صحيح نيست. به اين معنا كه فردي در دوران سالمندي كه هزينه هاي سنگيني دارد نمي توان گفت كه همه جمعيت سالمندان از اين ويژگي  برخوردار باشند.مطالعات زيادي از اين ديدگاه حمايت كرده است و تحقيقات هم نشان داده كه ميان سالمندي و هزينه هاي درمان ارتباط خاصي وجود نداشته است.مطالعه اي در كانادا مي گويد كه 9/14 درصد هزينه هاي سالانه خدمات بيمارستان افزايش پيدا كرده بدون اين كه اين جمعيت به لحاظ تغيير كرده باشد.
ديدگاه ديگري هم وجود دارد كه سن را ملاك افزايش هزينه ها قرار مي دهد مطابق اين ديدگاه، هزينه ها 3 سال آخر عمر افزايش پيدا مي كند و نه در سن خاصي مثل 70، 80 و يا 90 سالگي.مطالعات متعددي هم اين نظريه را مورد حمايت قرار داده است .
سالمندان و كيفيت زندگي
اين استاد دانشگاه همچنين به وضعيت پيش روي سالمندان مي پردازد. وي مي گويد: مراقبت از يك جمعيت سالمند، نيازمند مراقبت هاي صحيح و مديريت درست است كه سيستم هاي اجتماعي ناچارند به آن جواب دهند.سياست هاي كلي تا امروز اين بوده كه ما اميد به زندگي را افزايش دهيم و سال  هاي زيادي به عمرمان اضافه كنيم اما امروزه مي خواهيم كه زندگي به عمر اضافه كنيم و كيفيت زندگي را بالا ببريم.
در رابطه با مسئله سكونت سالمندان، بايد به بعد اجتماعي و ارتباطي نيز توجه كنيم. خانه سالمندان هنوز جاذبه خوبي براي سالمندان ندارد. در استراليا، خانه هاي سالمندان اگر چه خيلي رشد كرده اما موفق نبوده و به عنوان آخرين گزينه براي انتخاب، مطرح بوده است .
نوع نگاه به سالمندان
ابوالقاسم پوررضا مي گويد: همه پيران، يك جور پير نمي  شوند؛ به طوري كه در اين مسئله ارزش هاي اجتماعي مطرح است. در بعضي جاها، سالمندي اوج منزلت است اما برخي جاها اين گونه نيست. به عنوان مثال، شنيده ايم كه در بين سرخ پوستان و اسكيموها، وقتي افراد پير مي شوند، قبيله خود را ترك مي كنند. روايتي هم هست كه در بين عشاير ايران هم چنين رسمي وجود دارد. در بين بويراحمدي ها و بختياري ها، سالمنداني كه نمي توانند قبيله را همراهي كنند، مي گذارند و كوچ مي كنند.
در تحقيقي كه توسط دكتر محسني در سطح ايران انجام شد و من هم در آن مشاركت داشتم، سه متغير گرايش به همزيستي ، جدا زيستي و خانه سالمندان مورد بررسي قرار گرفت.نتايج و يافته ها به اين شكل بود. به لحاظ جنس، مردان همزيستي را ارجح مي دانستند،زنان جدازيستي و خانه سالمندي را. جوان ترها همزيستي، 50-45 ساله ها جدا زيستي و 40-30 ساله ها خانه سالمندان را.
به لحاظ متغير سواد، بي سوادها همزيستي را، دانشگاهيان جدا زيستي را و افراد با مدارك راهنمايي، خانه سالمندي را.
همسر فوت شده ها، همزيستي را و طلاق گرفته ها، جدازيستي را و همسرداران، خانه سالمندي را.
طبقه اجتماعي پايين، در دو طرف طيف (همزيستي خانه سالمندان) بازي مي كرد؛ به طوري كه الآن، گرايش به اين سمت است كه اقشار فقير، ميل بيشتري براي سپردن سالمندان به خانه سالمندي دارند.
سالمندان، پركننده شكاف هاي اجتماعي
به اعتقاد پوررضا با توجه به اينكه يك سالمند در سال هاي پاياني عمر با مشكلاتي مواجه مي شود كه خود را باري بر روي دوش خانواده و جامعه احساس مي كند، دچار انزوا مي شود ولي اگر واقعاً  بياييم برنامه ريزي كنيم و آنها را وارد ارتباطات اجتماعي كنيم مي توانند كمك كنند به اينكه شكاف هاي اجتماعي را در جامعه پر كنند. در هر حال، بيماري متعلق به سالمندان نيست و سلامتي هم به هيچ گروه و سن خاصي تعلق ندارد و براي تأمين سلامت روحي- رواني و فيزيكي سالمندان بايد برنامه ريزي كنيم. متأسفانه ما تقريباً هيچ سرويس سازمان يافته اي به سالمندان مان ارائه نمي دهيم. نه تورهاي دسته جمعي برايشان برگزار مي كنيم و نه برنامه ريزي هاي ديگر.
حتي بازنشستگي در كشور ما درست نيست. ما سالمند را ايزوله مي كنيم، به لحاظ اقتصادي حمايتش نمي كنيم، از خانه بيرونش مي كنيم. بيماري هم كه دامنگيرش مي شود؛ آن وقت چه انتظاري خواهيم داشت از آنها كه سلامت باشند .
تعامل به جاي تقابل
دكتر ميرزايي- استاد دانشگاه- نيز در حاشيه سخنراني گفت: من احساس مي  كنم سالمندي و جواني را اگر به جاي تقابل به تعامل بكشانيم خيلي مي تواند سازنده باشد. اگر چه با افزايش سن، توانايي هاي آدم رو به كاهش مي گذارد اما مي توان از جنبه هاي مثبت آن استفاده كرد. در بحث نسل ها و شكاف نسل ها كه طبيعتاً  در ابعاد خاصي حاصل مي شود، مي توان با بهره گيري از فرصت هايي- كه محافل علمي دانشگاهي مسئوليت پيدا مي كنند- قبل از آنكه مسئله سن و جنس به تقابل بينجامد، آن را در مسير تعامل تقويت كرد .
خطر انزوا در سالمندان روستايي
دكتر عباسي- استاد دانشگاه- نيز به تفكيك و دسته بندي سالمندان روستايي و شهري مي پردازد. به اعتقاد وي ما در نقاط روستايي، شرايط خانه سالمندي را نداريم. در روستا انزوا و تنهايي سالمندان بيشتر است؛ چرا كه در شهر، امكانات ارتباطي از جمله رسانه ها و ... زيادتر است. در روستاها، سيستم بهداشتي اصلاً  وجود ندارد و نكته ديگر اينكه ما در كشور، پزشك سالمندان نداريم .
وي در ادامه گفت: عرض من اين است كه 1- ما بايد يك تقسيم بندي از دسته هاي مختلف و دوره هاي مختلف جمعيتي و سالمندي داشته باشيم؛ چرا كه همه اينها را نمي توان با يك فرض و راه حل شناساند 2- موضوع تحقيقات در خصوص سالمندان مهم است ولي هركس بايد از ديدگاه خود به قضيه نگاه كند . 
سن سالمندي
دكتر زنجاني- بنيانگذار مؤسسه خيريه جهان معاصر-  به تفكيك دو مفهوم سالمندي و سالمندان پرداخت. به اعتقاد وي: سالمندي يك مفهوم آماري است .سالمندي جمعيت يعني به محضي كه افراد 60 سال به بالا از حدي (8 درصد) بالاتر مي رود، جمعيت پا به سالمندي مي گذارد و در اينجاست كه تعداد سالمندان و طول عمر و... تعيين كننده اصلي نيست بلكه تعيين كننده اصلي جمعيت، هرم سني جمعيت است. به محضي كه دامنه هرم سني را محدود مي كنيم- يعني درست از روزي كه سياست كنترل مواليد را آغاز مي كنيم- سالمندي جمعيت شروع به تكوين مي  كند و زماني كه به 8 درصدي برسد، مي شود آستانه سالمندي. قبلاً  آستانه سالمندي را 65 مي گرفتند كه با توسعه سازمان ملل (1999) به 60 سال تقليل داده شد. واقعيت اين است كه اگر كنترل مواليد مستمر و سريع باشد، تغيير ساختار هرم كه عامل اصلي در مسئله سالمندي است، سريع تر اتفاق مي افتد؛ يعني هر چه دامنه هرم سني جمع تر مي شود، نسبت افراد بالاي هرم به كل جمعيت افزوده مي شود ولي در مورد سالمندان دقيقاً  عبارت است از توسعه بهداشت، بهبود تغذيه و شانس زنده ماندن و اينها مي شود مسئله سالمندي و سالمندان؛ مسئله اي كه قابل تفكيك نيست. در سالمندان و تعداد آنها، در واقع بهبود شرايط بهداشتي، تغذيه و ... مطرح است ولي در سالمندي، مفهوم آماري.
سالمندي يك مقطع طبيعي زندگي است و نمي توان آن را چندان عجيب تلقي كرد؛ اما اينكه افراد چگونه وارد اين مرحله شوند مهم است و اينكه چه حمايت هايي در اين مرحله مي شود، اهميت دارد .
اقدامات انجام شده راجع به سالمندي در ايران
دكتر زنجاني كه خود عهده دار بسياري از فعاليت هاي مربوط به سالمندان بوده است در اين زمينه گفت: در خرداد 1351 هسته اوليه توجه به مسئله سالمندان توسط سازمان برنامه گذاشته شد كه از ما دعوت شده بود تا در اين باره به اظهار نظر بپردازيم. در سپتامبر 1999 يك كميته 18 نفره از اساتيد دانشگاه هاي تهران تشكيل داديم براي برگزاري اولين كنفرانس بين المللي سالمندي در ايران.در اينجا بيش از 150 ميليون تومان هزينه شد كه آن را از افراد و سازمان ها گرفتيم. در اين كنفرانس از متخصصان خارجي (ايراني و غيرايراني) دعوت به عمل آمد تا به سخنراني بپردازند. حاصل كار، علاوه بر مقالات و جلسات انجام شده، سه جلد كتاب است. تأسيس مؤسسه جهان معاصر، از ديگر اقداماتي بود كه انجام شد. اين مؤسسه با هدف تحقيق در جمعيت و توسعه جمعي از سوي استادان تأسيس شد و هزينه هاي تأمين آن به اين شكل بود كه استادان مورد نظر در ازاي كارهاي تحقيقي كه انجام مي شد با برداشتن قسمتي از هزينه هاي آن براي حقوق خويش، بقيه را صرف تحقيق و توسعه مؤسسه كنند.
باشگاه روزانه پيران، از ديگر طرح هايي بود كه قرار شد با شهرداري ها به اجرا بگذاريم ولي به دليل انتصاب ها و عدم موافقت، اين طرح  تحقق نيافت. از دولت خواستيم تا زميني در اختيارمان بگذارد تا بتوانيم شهر فرزانگان را سازماندهي كنيم. شهر فرزانگان شهري است كه پيران در آنجا مي توانند زندگي كنند و حتي خانواده هاي آنها قادرند چند روزي را در كنار آنها بمانند. امكانات رفاهي، درمان و ... در آنجا فراهم است. اين در هيأت دولت به تصويب رسيد اما محل آن كه در حوالي دماوند  بود مناسب نبود و معتقد بوديم جاي ديگري براي اين شهر فراهم شود اما اين طرح نيز معطل ماند.
مشكلات سالمندان
دكتر زنجاني در ادامه به مشكلات سالمندان در ايران اشاره مي كند. او اظهار مي دارد: در شرايط فعلي، هيچ برنامه تنظيم شده جدي براي سالمندان نداريم و اين در حالي است كه سالمندي جمعيت بسيار تند و تيزي كه در زمينه مواليد داشتيم به سرعت مي آيند. الان در برخي استان هاي ايران، اين جمعيت 15 درصد است؛ مانند اروپا؛ چون در جامعه روستايي، جوان ها به شهر مهاجرت كرده اند و پيران در آنجا مانده اند. ما در ايران هيچ برنامه مدوني نداريم. ما خيلي تلاش كرديم ولي واقعاً  مي خواهم بگويم كه ما به صورت خسته كننده اي درمانديم.براي يك پير، ضروري ترين نيازها سمعك، عينك، عصا و دندان است كه هيچ كدام از اينها زير پوشش خدمات درماني نيست. در كشورهاي ديگر، مدت بستري شدن فرد سالمند در بيمارستان طولاني است اما در كشور ما، بيمارستان بيمار را خلاص مي كند؛ بنابراين بيمارستان هاي ما جاي پيران نيست، حتي اگر بيمه خدمات درماني داشته باشند.
برداشت خود من از پيري اين است كه اگر آدم فعاليت كند خود را پير احساس نمي كند. عمده ترين مشكل اين است كه وقتي پيران فعاليت خود را از دست مي دهند ديگر نمي توانند فعاليت داشته باشند. محيط خانواده هم ايجاد دردسر مي كند. بنابراين حالت دلزدگي و حالت شكاف بين آنها و جوان ها ايجاد مي شود؛ تبديل مي شوند به موجوداتي كه فعال نيستند، كرخ هستند، بيمارند و در واقع، آنها از رده خارج مي شوند؛ همان چيزي كه در دانمارك ديدم، در ايران هم ديدم .
با تمام اين وجود، آيا سالمندان مورد توجه اصولي و انساني قرار خواهند گرفت؟

جدول كاكورو
003618.jpg
كاكورو مانند سودوكو، يك بازي جهاني است. اين بازي در سال 2005 مطرح شد و مدت كوتاهي طول كشيد تا توجه عامه مردم را به خود جلب كند. اين جدول، قبل از اينكه در روزنامه هاي ديگر مطرح شود، اولين بار در روزنامه گاردين به چاپ رسيد. ساختار كاكورو خيلي شبيه جدول كلمات است و مي توان آن را در هر سايزي طرح كرد و تنها تفاوت آن، اين است كه اعداد مورد نظر مرجع ندارند و با جمع اعداد احتمالي در هر ستون و سطر مي توان اعداد مورد نظر را پيدا كرد. اين جدول در بسياري از نقاط دنيا شناخته شده است و علاقه مندان آن معتقدند به زودي زود- مانند سودوكو- در همه جاي دنيا فراگير خواهد شد.
روش حل جدول كاكورو
راه حل هاي زيادي براي حل اين جدول موجود است و همچنين تكنيك هايي كه به شما كمك مي كنند تا بتوانيد به راه حل دست پيدا كنيد. در اينجا مي خواهيم يك نمونه از حل جدول كاكورو را به شما نشان داده و نكته هايي را به شما گوشزد كنيم.
نكته اول: تركيب حداقلي اعداد
اين جدول اعدادي را در انتها و ابتداي هر سطر و ستون مشخص كرده است كه بايد با جمع اعداد احتمالي از 1 تا۹ بدون تكرار به عدد مورد نظر رسيد. بهترين روش براي حل جدول، جست وجوي خانه هايي است كه حداقل از جمع دو عدد حاصل مي شوند. معمولاً اين اعداد از دو خانه در جدول تشكيل شده است. به اعداد۳و 4 در جدول زير دقت كنيد. به طور مثال براي عدد 3، دو احتمال وجود دارد(2و۱)،(1و۲) (در ضمن مانند جدول سودوكو، از عدد صفر نمي توانيم استفاده كنيم).و براي عدد 4 سه احتمال(1و۳) و(3و۱)و(2و۲) وجود دارد كه احتمال(2و۲) پذيرفته نيست چون در حل جدول از عدد تكراري نمي توانيم استفاده كنيم.
به جدول زير دقت كنيد: احتمالات عدد۳ و احتمالات عدد۴ به شما كمك مي كند تا جدول را حل كنيد و احتمالات جدول، شما را محدودتر مي كند. براي عدد 7 در جدول پايين به طور نرمال مي توان احتمالات:
(5و۲)،(6و۱)يا(2و۵)،(1و۶) در نظر گرفت.
از طرفي مي دانيم كه جمع عدد 3(2و۱) يا (1و۲) است؛ پس قراردادن جمع اعداد(3و۴) و(4و۳) منتفي است.
نكته دوم: اعداد مشترك
متوجه شديم براي جمع اعداد۳ و۴ احتمالات(1.2) و(2و۱) براي عدد۳ و احتمالات(1و۳) و(3و۱) براي عدد۴وجود دارد.عددي كه بين اين احتمالات مشترك است، عدد يك است.نكته: اعداد بالاي مربع، نشان دهنده مجموع اعداد ستون افقي و اعداد پايين مربع نشان دهنده مجموع اعداد ستون عمودي است.
تهيه و تنظيم: همشهري محله

گزارش
شهر تماشا
جهانشهر
دخل و خرج
زيبـاشـهر
نمايشگاه
سلامت
شهر آرا
|  شهر تماشا  |  گزارش  |  جهانشهر  |  دخل و خرج  |  زيبـاشـهر  |  نمايشگاه  |  سلامت  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |