يكشنبه ۱۱ دي ۱۳۸۴ - سال سيزدهم - شماره ۳۸۸۹ - Jan 1, 2006
رئيس سازمان قضايي نيروهاي مسلح
مأمور رسيدگي به پرونده سي - ۱۳۰ شد
ايسنا: رئيس سازمان قضايي نيروهاي مسلح در پاسخ به اين سوال كه گفته مي شود نوار مكالمات بين برج مراقبت و كابين خلبان پاك شده است، آيا نوار مكالمات براي شما وصول شد و آيا اين موضوع صحت دارد يا خير؟ گفت: اين شايعاتي است كه مطرح شده و الا به ذهن مي آيد در مرحله اول چنين مساله اي صحت ندارد؛ البته قابل بررسي است.
حجت الاسلام والمسلمين بهرامي در حاشيه  مراسم تحليف كارآموزان قضايي به خبرنگاران، اظهار داشت: فعلا تحقيقاتي كه در مورد سقوط هواپيما لازم بود در حال انجام است، اما تاكيد ما بر نظريات كارشناسي و تيم هاي كارشناسي است كه در اين جهت تشكيل شده اند.
وي افزود: وجهه همت ما اين است كه همه ابعاد مساله بايد بررسي و در نهايت جمع بندي نظرات كارشناسي انجام شود و پس از وصول آنها طبيعتا قاضي اظهارنظر خواهد كرد.
رئيس سازمان قضايي نيروهاي مسلح خاطرنشان كرد: هر شبهه اي بايد بررسي شود تا معلوم شود كه صحيح است يا خير. قاضي همه ابعاد را بررسي مي كند تا مطمئن شود دليل و مدركي كه دارد از صحت كامل برخوردار است.
بهرامي در پاسخ به اين سوال كه آيا نهادها به استعلامات اين سازمان پاسخ داده اند؟ تصريح كرد: مسائل فني خصوصا در رابطه با سقوط اين هواپيما و هر هواپيمايي طول مي كشد، حال ممكن است استعلاماتي هم انجام شده باشد، اما هنوز تحقيقات كامل نباشد يا ارسال نكرده باشند.
وي افزود: تلاش همه بر اين است كه در فرصت مناسب و با دقت اين كار انجام شود و قاضي هم دنبال اين است كه نظرات كارشناسي را بگيرد. آنچه براي ما مهم است اين است كه ما حتي به يك نظر هم اكتفا نمي كنيم، از كارشناسان و تيم هاي مختلف استفاده مي كنيم تا اين كه به نظر قاطعي برسيم.
رئيس سازمان قضايي نيروهاي مسلح در پاسخ به اين سوال كه نحوه همكاري چگونه بوده است؟ گفت: در مجموع خوب بوده است
معاون اول قوه ي قضاييه نيز در اين زمينه گفت: اعلام نظر قضايي درباره ي پرونده ي سقوط هواپيماي سي -۱۳۰ منوط به اخذ نظرات كارشناسي است.
حجت الاسلام رئيسي، معاون اول قوه ي قضائيه درباره ي آخرين وضعيت پرونده  سي - ۱۳۰ به خبرنگاران گفت: همچنان كه قبلا گفته شد اين مساله نياز به يك اقدام كارشناسي دارد كه توسط هيات ۲۹ نفره كه از ارتش و بخش هاي مختلف پروازي مثل هواپيمايي و ديگر بخش ها تشكيل شده در حال انجام است و بايد نظر كارشناسي اعلام شود، دستگاه قضايي هم حتما لازم است در ارتباط با اين پرونده بعد از ارائه  نظر كارشناسي تصميم بگيرد.
وي افزود: بعد از نظر كارشناسي قطعا بخشي كه مربوط به قوه قضاييه باشد رسيدگي مي شود و اگر موضوع نظامي باشد، در دادسراي نظامي و اگر غيرنظامي در دادسراي عمومي و انقلاب تهران رسيدگي مي شود.
رئيسي خاطرنشان كرد: رييس سازمان قضايي نيروهاي مسلح در جلسه  مسوولان قوه  قضاييه، مامور شد با توجه به اين كه هواپيما نظامي بوده، كار را به طور جد دنبال كند كه الان هم دنبال مي كند. وي تاكيد كرد كه در حال حاضر قضات ما منتظرند تا نظريه  كارشناسي هيات كارشناسي اعلام شود.
معاون اول قوه  قضاييه، درباره  پرداخت خسارت به بازماندگان اين سانحه علاوه بر ديه، گفت: در اين باره بايد منتظر نظر قضايي بود يعني اين كه بايد ديد دستگاه قضايي به چه نظري مي رسد كه قاعدتا بعد از نظر كارشناسي و به دنبال آن اعلام نظر دستگاه قضايي، تكليف اين موضوع مورد سؤال نيز روشن مي شود.
نامه سرگشاده
نامه سرگشاده پدر علي رضا افشار، خبرنگار واحد مركزي خبر كه در سانحه هوايي شهرك توحيد  جان باخته است.
جناب آقاي دكتر حداد عادل
رئيس محترم مجلس شوراي اسلامي
ضمن عرض ادب و احترام، بينش آن جناب را در رابطه با سقوط هواپيماي سي-۱۳۰ معيوب نيروي هوايي كه باعث شد جمعي از اصحاب رسانه ملي و مطبوعات را كه براي پوشش خبري مانور عاشقان ولايت سوار آن هواپيما بودند و بنا به تشخيص ملت بزرگوار ايران به درجه رفيع شهادت نائل آمدند، را در جرايد خواندم و متوجه شدم حضرت عالي به دنبال واژه اي به جاي شهادت براي مظلومان عرصه رسانه هستيد و به جاي تسلي بخشيدن و همدردي كردن با آنها التهاب روحي بازماندگان را با الفاظ خود مضاعف كرديد.
با توجه به اينكه بازماندگان سانحه سقوط هواپيماي معيوب نيروي هوايي حداقل انتظارشان ابراز تأسف از جانب مسئولين ذيربط در وزارت دفاع، نيروي هوايي و هواپيمايي كشوري بود كه تحقق پيدا نكرد و به جاي ابراز تأسف از اين سقوط و دلداري به بازماندگان داغدار، با الفاظي كه در شأن آنها نيست روح و جسم آنها را در اين برهه جريحه دار كردند.
جهت اطلاع موارد مشابهي كه عنوان شهيد براي جان باختگان اطلاق شده است به استحضار مي رساند:
۱- شهيد سرتيپ ستاري(فرمانده وقت نيروي هوايي) و همراهان در حادثه سقوط هواپيماي اصفهان ۲- گروه امنيت پرواز هواپيمايي كه در قطعه ۵۰ شهدا قرار دارند. ۳- شهادت محافظين رياست محترم جمهوري در سراوان ۴- شهادت جمعي از عزيزان بسيجي و سپاهي در حادثه سقوط هواپيما در كرمان و...
جناب آقاي حداد عادل جاي سؤال است جان باختگان حادثه سقوط هواپيماي معيوب سي -۱۳۰نيروي هوايي بر چه اساس از ساعت ۷ صبح تا ۱۳ روز ۱۵ آذر در قرنطينه نگهداري شدند كه قرار بود براي پوشش خبري مانور عاشقان ولايت عازم چابهار شوند؟
وي در انتهاي اين نامه آورده است: شايسته است حقوق مشروع معنوي شهداي سانحه سقوط هواپيماي معيوب سي -۱۳۰ رعايت و حفظ شود.

متهم به قتل در دادگاه كيفري:
حاضر بودم زندگي ام را بدهم تا او زنده بماند
گروه حوادث: مردي كه متهم به قتل دوست قديمي اش بود، صبح ديروز در مقام آخرين دفاع قرار گرفت و درخواست بخشش كرد.
به گزارش همشهري، رسيدگي به اين پرونده در شعبه ۷۱ دادگاه كيفري به قضاوت پنج قاضي عالي رتبه به نام هاي عزيزمحمدي، رحيمي، باقري، شريفي و فراهاني ساعت ۱۰ صبح آغاز شد.
در ابتداي جلسه محاكمه، رضوانفر- نماينده دادستان _ در جايگاه قرار گرفت و به قرائت كيفرخواست پرداخت. وي گفت: در اين پرونده ابوالفضل (۲۹ ساله) داراي يك فقره سابقه سرقت متهم به قتل عمدي قاسم (۲۱ ساله) است.
ساعت يك بامداد در تاريخ ۳۰ تير ماه سال ۸۴ خبر يك نزاع به كلانتري ۱۴۴ تهرانپارس داده شد. پس از مراجعه عوامل انتظامي در محل مشخص شد كه حادثه در جاده تلو اتفاق افتاده و پس از درگيري متهم، جسد نيمه جان قاسم را به بيمارستان انتقال داده است اما تلاش پزشكان براي نجات وي بي نتيجه مانده و قاسم جان باخته است. بنابراين ابوالفضل بازداشت شد و پس از تحقيقات مقدماتي مشخص شد داراي سابقه كيفري در زمينه سرقت دسته چك است.
از طرفي پس از درگيري لفظي كه بين آنها اتفاق افتاد، مقتول و متهم سوار بر موتورسيكلت متهم به تپه هاي تلو رفته و در آن جا با يكديگر درگير شده اند. در نهايت قاسم با يك ضربه چاقو جان باخته است.
رضوانفر افزود: با قرار بازداشت متهم، آلت قتاله كه يك قبضه كارد دسته مشكي آشپزخانه بود، كشف شد. همچنين بازسازي صحنه توسط متهم صورت گرفت و اولياي دم مقتول با حضور در دادسراي امور جنايي تهران، درخواست قصاص نفس (اعدام) كردند.بنابراين، با توجه به محتويات پرونده، درخواست صدور حكم قانوني را از محضر دادگاه دارم.
در ادامه مادر قاسم كه تنها اولياي دم حاضر در دادگاه بود در حالي كه به شدت در غم از دست دادن فرزندش گريه مي كرد از قضات درخواست قصاص نفس (اعدام) كرد و گفت: متهم چندين مرتبه با خانه ما تماس گرفته بود و پسرم را تهديد به مرگ كرده بود. پسرم تنها نان آور خانه بود و من او را با بدبختي بزرگ كرده بودم.
سپس متهم به قتل _ از كارمندان يك نهاد دولتي _ در جايگاه قرار گرفت و ضمن قبول اتهام قتل عمدي گفت: من قصد دعوا نداشتم. چند شب قبل از حادثه، از محل كار به خانه مي رفتم كه سركوچه پسرعمويم را ديدم. با هم به قهوه خانه رفتيم. پس از ساعتي وقتي از آن جا بيرون آمديم در حال رفتن به خانه بوديم كه برادر قاسم جلوي در خانه شان ايستاده بود. به من گفت چرا صداي ضبط ماشينت بلند است. سر همين موضوع يك درگيري لفظي پيدا كرديم و اين ماجرا تمام شد.
شب حادثه وقتي قصد رفتن به خانه را داشتم، قاسم كنار باجه تلفن مرا صدا زد و با هم شروع به جر و بحث كرديم. به پيشنهاد قاسم سوار موتور شديم و به طرف حكيميه حركت كرديم. به پادگان نظامي رسيديم او از من خواست تا موتور را نگه دارم. پياده شديم، قاسم با مشت به صورتم كوبيد. چند قدم عقب رفتم. همان موقع من هم يك مشت به او زدم. او چاقو درآورد. زبانم بند آمده بود. يك ضربه به دستش كوبيدم. چاقو افتاد. او يك سنگ برداشت و من هم چاقو را از زمين برداشتم و تنها يك ضربه زدم.
متهم در آخرين دفاع گفت: آقاي قاضي من قصد دعوا كردن نداشتم اگر مي خواستم او را بكشم چرا به او كمك كردم. من زخم او را بستم جز اين حقيقت چيز ديگري ندارم كه بگويم. من حاضر بودم در آن لحظات زندگيم را بدهم تا او زنده بماند. ما بچه محل بوديم و چندين سال با هم دوست بوديم.
برپايه اين گزارش، پس از ارائه لايحه دفاعيه وكيل تسخيري متهم به قتل، قاضي عزيزمحمدي ختم جلسه را اعلام كرد و ساعتي پس از آن حكم درخصوص پرونده صادر شد. در حكم صادره ابوالفضل به اتهام قتل عمدي از سوي پنج قاضي دادگاه كيفري به قصاص نفس (اعدام) محكوم شد. حكم صادره براي تأييد به ديوان عالي كشور ارسال شد.

حكم قصاص قاتل هتلدار ايراني نقض شد
011706.jpg
گروه حوادث: حكم قصاص نفس مرد جواني كه به انگيزه سرقت، يك هتل دار ايراني را در تركيه به قتل رسانده بود براي دومين بار نقض شد.
به گزارش همشهري، رسيدگي به اين پرونده اواخر مهرماه سال ۷۹ در پي شكايت خانواده هتلدار ايراني در تركيه در دستور كار ويژه پليس جنايي تهران قرار گرفت.
خانواده اين هتلدار ايراني كه لطيف نام داشت با مراجعه به شعبه۱۶۰۱ دادگاه جنايي تهران مدعي شدند لطيف كه صاحب يك هتل در شهر استانبول بوده است، در يكي از روزهاي شهريورماه  به دست افراد ناشناس به قتل رسيده است. با طرح شكايت، تيمي از كارآگاهان دايره ۱۰اداره آگاهي تهران با هماهنگي پليس اينترپل شناسايي عامل يا عاملان جنايت را آغاز كردند؛ به طوري كه در نخستين تحقيقات خود متوجه شدند كه چند ماه قبل از مرگ دلخراش لطيف، وي با يك زوج جوان كه به تازگي به تركيه رفته بودند، آشنا شده بود.
به اين ترتيب، كارآگاهان در رديابي هاي ويژه خود توانستند دو جوان به نام هاي سعيد(۲۸ساله) و فائزه(۳۴ساله) را شناسايي كنند. اما در ادامه بررسي ها مشخص شد كه زوج جوان پس از وقوع جنايت به طور ناگهاني ناپديد شده اند. با شناسايي محل سكونت خانواده هاي سعيد و فائزه و انجام عمليات نامحسوس، مشخص شد كه آنان قصد ورود به ايران را دارند، تا اين كه صبح روز ۲۷آذرماه زماني كه اين زن و مرد وارد فرودگاه مهرآباد تهران شده در يك عمليات ضربتي دستگير شدند.
متهمان بلافاصله پس از دستگيري به قتل هتلدار ايراني در تركيه اعتراف و تنها انگيزه خود را سرقت از وي عنوان كردند.
قاضي حجت الاسلام كوه كمره اي كه رياست جلسات محاكمه را بر عهده داشت متهمان را به دليل مشاركت در قتل عمدي به قصاص نفس(اعدام) محكوم كرد. اما حكم صادره از سوي شعبه ۲۷ديوان عالي كشور به خاطر ابهامات موجود در پرونده از جمله استفاده سرنگ در اجراي عمليات قتل، نقض شد و پرونده به شعبه هم عرض ارجاع شد و قاضي جواد اسماعيلي پس از انجام تحقيقات تكميلي بر روي پرونده آخرين جلسه محاكمه را با حضور متهمان و وكيل اولياي دم برگزار كرد. در طول جلسه محاكمه هر يك از متهمان به آخرين دفاع پرداختند و اتهام قتل عمدي را قبول كردند اما سرقت را به هيچ عنوان نپذيرفتند.
بر پايه اين گزارش، قاضي اسماعيلي، با توجه به محتويات پرونده و اعتراف متهمان به قتل، سعيد (متهم رديف اول) را به اتهام قتل عمدي به قصاص و به خاطر سرقت به تحمل ۳سال زندان و ۷۴ضربه شلاق محكوم كرد. همچنين فائزه را به خاطر معاونت در قتل عمدي به ۱۵سال زندان با گذشت ايام احتسابي و به خاطر سرقت به تحمل ۳سال زندان محكوم كرد.
صبح ديروز حكم سعيد متهم رديف اول پرونده از سوي شعبه ۲۷ ديوان عالي كشور براي دومين بار نقض شد. ايراد وارده از سوي قضات ديوان بدين شرح است: طريق اثباتي دادنامه در محكوميت سعيد به قصاص داراي ابهام است، بنابراين پرونده براي رسيدگي مجدد به اتهامات متهم رديف اول به دادگاه بدوي ارجاع مي گردد.

بررسي جرم شناختي قتل هاي ناموسي در كشور
آدمي گاهي از روي تعلق خاطر و وابستگي عاطفي رفتار ناهنجار يا خلاف الگويي در جامعه خلق مي كند كه اين تابو شكني او انگشت تعجب و سوال همگان را نشانه مي رود...
رفتارهاي جنايي عده اي از زنان و مردان جامعه در كانون خانواده كه با عنوان «جنايات ناموسي» در بين رسانه ها معرفي شده اند از آن دسته الگوشكني هاست كه موجب
مي شود انسان به فكر ذاتي بودن برخي زمينه هاي وقوع جرم بيفتد؛ يعني روانشناسي جنايي كه البته چندان با علم جرم شناسي غريبه نيست.پرونده هاي «قتل ناموسي» در تمام كشور واژه هاي مشتركي را در خود ثبت كرده اند كه «اخلاق»، «حيثيت»، «فساد» «رابطه» و «سوءظن» از ادبيات آن جمله اند. در اينجا فرق زيادي ندارد؛ گاهي زنان آزرده خاطر براي تنبيه كردن عامل فساد دست به قتل شوهر مي زنند و اوقاتي هم مردان به خاطر استرس و فشار ناشي از نوع روابط خارج از محدوده همسرانشان كه به سوءظن هم تبديل مي شود مرتكب جنايت عليه همدم خود مي شوند.يك سال قبل پدري دو دختر جوانش را به خاطر شركت در يك پارتي شبانه در شمال شهر تهران به قتل رساند. او كه پس از ديدن تصوير دخترانش در فيلم رقص و مهماني يك باغ مرتكب قتل آنها شده بود در بازجويي گفت: اين دختران آبروي ما را با انحراف اخلاقي شان از بين برده اند... چند ماه بعد هم زن جواني، قرباني شك و ترديدهاي برادر ۱۷ ساله خود شد. دوستان برادرش به او تهمت زده بودند...
مدتي پيش نيز زني به خاطر علاقه به يكي از دوستان شوهرش، همسر قانوني خود را كشت. او پس از به دام افتادن اعلام كرد: اين مرد بيش از حد به من ابراز علاقه
مي كرد و قول داده بود كه اگر «شوهرم» كه دچار فساد اخلاقي است از ميان برداشته شود با من ازدواج مي كند...
مفاهيم جرم شناختي پرونده
بر اساس نتايج پژوهش و بررسي پديده همسركشي در ۱۵ استان كشور، ۶۷ درصد اين زنان به عنوان خيانت توسط همسرانشان كشته شده اند و ۳۳ درصد در واكنش به خشونت مردان، حمله ناگهاني يا تهديد، مرتكب قتل شده اند.
آيت الله هاشم زاده هريسي عضو شوراي عالي كميسيون حقوق بشر اسلامي و فقيه حقوقدان حوادث تلخ ناشي از حساسيت ها و مواضع ناعادلانه افراد در دفاع از نواميس را يكي از مسائل مهم فرهنگي و اجتماعي مي داند و مي گويد: صيانت و حفاظت از ناموس يك اصل بديهي است. ناموس امانت پربهايي است كه جايگزيني ندارد. چرا كه كالا نيست تا جايگزين داشته باشد و اين صيانت مهمترين عامل حفظ سلامت و عفت «اجتماع و خانواده» است كه جامعه سالم و عاري از انحراف ناموسي و جنسي مي سازد.ناموس به شرف ، عفت ، آبرو و محارم انسان چون مادر ، خواهر و همسر و كساني كه فرد متعلق به خود مي پندارد تعريف شده است و حساسيت نسبت به ناموس و شرف «غيرت» خوانده مي شود.خلاصه غيرت همان تعصب خردورزانه ديني و اخلاقي نسبت به كشور ، وطن ، خانواده و حيثيت افراد است.نبود اين اشتياق يك انحراف فطري است و در اسلام احاديث زيادي براي لزوم وجود آن ذكر شده است. از جمله گفته شده «خداوند در ميان محبانش آدم غيرتمند را دوست دارد» . يعني كفه سنجش حب خداوند غيرت دانسته شده است. همچنين از پيامبر(ص) نقل شده كه «غيرت، نشانه ايمان است» و يا از امام صادق (ع) آورده اند كه انسان غيور هرگز به ناموس ديگران تجاوز نمي كند...
وي معتقد است: غيرت را نبايد بومي كرد يا بومي تعريف كرد. چراكه در همه جاي دنيا «تجاوز» زشت و «صيانت» زيباست و وظيفه اجتماعي و شرعي انسان حفظ كرامت و صيانت از ناموس است. لذا «غيرت» كاذب يا خود ساخته نيست كه با فرهنگ خاصي بومي شود . بومي كردن آن خطرناك است و آن را از مرزهاي اخلاقي و ديني خارج مي كند.
آيت الله هاشم زاده هريسي با تأكيد بر اين كه غيرت چهارچوب اخلاقي و شرعي دارد تصريح كرد : در غيرت بومي، حدود شرعي ، اخلاقي و حقوقي مطرح نيست و تعصب كوركورانه و سنت هاي نادرست حدود آن را مشخص مي كنند .بنابراين همان قدر كه غيرت يكي از فضايل انساني و دوستي با پروردگار دانسته شده، همان اندازه هم به پرهيز و اجتناب از تغير و غيرت زدگي سفارش شده است.
بنابراين هيچ پديده اي به اندازه بي مهري و بي تفاوتي نمي تواند سبب جريحه دار شدن احساس فرد در رابطه همسري شود. چراكه افراد وجود و آينده خود را در عاطفه همسر خود مي شناسند اما اگر همسر آنها به فرد ديگري ابراز علاقه كند و در جستجوي غير باشد اين خطرناك ترين حالت ممكن در خانواده است. اما چنانچه فرد از تعادل خارج شده و توهم كاذب داشته باشد خود ساري بي اعتمادي و ظن و گمان در ميان اعضاي خانواده مي شود.عضو هيئت نظارت بر حسن اجراي قانون اساسي با بيان اين كه گاه علاقه بي حصر و حد زن و مرد به هم سبب توهم و شك خيالي مي شود تصريح مي كند: گاه توهمات در غالب واقعيت ها جلوه مي كنند. لذا فرد بايد آن قدر در حس و حتي يقين خود شك كند تا به يقين شفاف و زلال برسد. آنگاه به دنبال راه حل باشد چراكه شيطان بارها انسان را به طرق گوناگون فريب مي دهد .
افراد شكاك برخورد حلال را هم نمي پذيرند. سخت گيري ، وسواس و غيرت بيش از حد مرزها و حدود را مي شكند. لذا اصل بر اين است كه نبايد مشكلات را توسعه داد و بايد از مشكلاتي كه نياز به اغماض دارند در گذشت. اما در مسائل بزرگتر بايد سعي كرد بدون سر و صدا و هياهو از معتمدين مشورت گرفت يا از طريق مراجع قضايي مسئله را حل كرد. در واقع با تدبير و نه با احساس قدم قدم در رفع مشكل اقدام كرد . گرچه گاه با صحبت و شفاف كردن مشكلات مسئله بدون جلب توجه براي غير حل مي شود . وي در پايان در خصوص ماده ۶۳۰ قانون مجازات تاكيد دارد: اقدام خود افراد در برخورد با همسران خيانتكار صحيح نيست و نبايد هر كس از مسائل اجتهاد كند يا قانون را تعميم دهد. اگرچه قانون هست اما نبايد از قانون و شرع سوءاستفاده كرد. مگر اين كه موضوع شفاف باشد و فرد راه ديگري نداشته باشد .
دكتر جعفر بوالهري روانپزشك و رئيس انيستيتو روانپزشكي تهران نيز با بيان اين كه در نگاه مردم «غيرت» به تعصب ، دفاع ، حمايت و توجه به ارزش ها، اعتقادات و ناموس اطلاق مي شود، مي گويد: اين حمايت و تعلق از ناموس معمولاً زنان و دختران را در برمي گيرد. مردان به زنان كه ناموس آنها هستند حساس اند. همچنان كه زنان با شدت بسيار بيشتر به مردان خود حساس اند . اگر اين حساسيت به معني حفظ غريزه و دفاع از خانواده باشد نه تنها طبيعي و متعادل است بلكه هنجار و حتي ضروري است. اما چنانچه شديد و غير منطقي باشد ، بيمارگونه است.اين روانپزشك عوامل بيولوژيك مانند ارث ، ژن و همچنين تربيت ، يادگيري اجتماعي فرهنگ و خانواده را از عوامل شكل گيري شخصيت و خصوصيات روحي افراد دانسته و معتقد است: تعلق خاطر و عشق به منظور پيوند دادن افراد به يكديگر و تحكيم ساختار خانواده و اجتماع است. حال اگر تعلق خاطر زناشويي و ناموسي واجد همه اين شرايط باشد سازنده و اعجازانگيز است در غير اين صورت، ثمره اي جز تخريب به همراه ندارد. البته عوامل زيادي در روند انحرافي دفاع از ارزش ها و جريحه دار شدن احساسات افراد نقش دارند. در حقيقت جريحه دار شدن هويت ، شخصيت و ارزش ها ، فرد را آشفته و بي تاب كرده و او را به تهاجم و پرخاشگري مي كشاند .رئيس انيستيتو روانپزشكي تهران ادامه مي دهد: وقتي به فرد يا نزديكان و دارايي وي و از همه مهمتر به ارزش هاي اعتقادي و ناموسي فرد توهين يا دست اندازي شود ؛ او دچار سرخوردگي شكست و ناكامي مي شود و پاسخ افراد در اين موارد بيشتر حمله ، تهاجم ، انتقام و گاه تجاوز متقابل به حريم دشمن يا متهاجم است .افراد در هر لباس و جايگاهي فطرت مشابه دارند چون سرشت و فطرت انسان از بدو خلقت براي دوام و بقاي او بسيج شده است و بديهي است اگر فرد با توجه به زمينه هاي ارثي ، آموزشي ، فرهنگي و تربيت خانوادگي و محيطي نادرست آموخته باشد كه «پاسخ مشت ، مشت است» يا «بكش تا كشته نشوي» «بزن تا ادب شود» ، با هر تحريك يا تهاجمي مبادرت به حمله و تجاوز متقابل مي كند و بر عكس اين آموزش ها ، پناه بردن به صبر ، خدا، پليس مشاوره و يا نزديكان است اگرچه نقش و حضور قانون و ترس از نظارت را نيز نبايد ناديده گرفت.

توضيح يك خبر
در پي درج خبري در تاريخ ۷ دي ماه مبني بر جزئيات جديد از پرونده قتل جنايت تهرانپارس توضيحي بدين شرح به چاپ مي رسد:
بدينوسيله مطالب عقد مرحومه اعظم با شخصي به نام محسن در سال گذشته تكذيب و ضمنا اكثر نظرات مندرج ازجمله شيطنت ايشان و يا آشنايي در دانشگاه با ناصر را عاري از حقيقت دانسته و اينجانب با ايشان ۱۰ سال است كه دوست بوده ام و اين دوستي به همسايگي حاصل آمده است و ايشان هم با ناصر در دانشگاه آشنا نشده اند، لذا انتظار مي رود ضمن تصحيح مراتب، در صورت نياز به اطلاعات كامل تر و صحيح تر از خانواده محترم مقتول كسب خبر فرماييد.

گروگانگير خودكشي كرد
سايت جنايي:ماجراي گروگانگيري كه در آن مردي با در دست داشتن يك اسلحه دو نفر را كشته و يك نفر را به شدت زخمي كرده بود با خودكشي گروگان گير به پايان رسيد.
به گزارش پليس ديترويت در اين حادثه، جاموئل ساموئل ۲۲ ساله ابتدا مادر ۵۶ ساله و دختر عموي ۱۴ ساله خود را هدف چندين شليك گلوله قرار داده كه بر اثر آن مادر وي جان خود را از دست داده و قرباني دوم نيز به شدت مجروح مي شود. پس از اين حادثه ساموئل به محل كار خود رفته و بار ديگر با گروگان گرفتن يكي از همكارانش وي را نيز به قتل مي رساند. وي پس از اين حادثه با شليك گلوله اي به مغزش خودكشي مي كند. به گزارش پليس، مقتول بيست و سه سال سن داشته است. در حال حاضر پليس موفق به كشف انگيزه ساموئل نشده است. اين در حالي است كه به گفته برخي از اعضاي خانواده وي او از بيماري رواني شديد رنج مي برده است . پليس جنازه ساموئل را در ماشين وي در حالي كه با شليك يك گلوله به مغزش فوت كرده بود پيدا كرد.تحقيقات بيشتر در اين زمينه ادامه دارد.

نااميد از روزنامه ها
كارگر ساختماني خود را سوزاند
گروه حوادث: وقتي كارگر ساختماني از روزنامه ها نااميد شد، بنزين را روي سر خود ريخت و كبريت را آتش زد. او به محمد خبر داده بود كه قصد دارد خود را به آتش بكشد. اما هيچ كس حرف او را باور نكرده بود. اميرقلي، در مقابل شركت ساختماني كه حق او را پرداخت نكرده بود، جان باخت.به گزارش همشهري، صبح روز گذشته مردي ۳۵ ساله، پيمانكار يك شركت ساختماني، با دفتر روزنامه همشهري تماس گرفت. او گفت: تا به حال با چند روزنامه تماس گرفته ام و به همه خبر داده ام كه مي خواهم خودم را آتش بزنم.
اين مرد كه از تلفن عمومي در ميدان آزادي تماس مي گرفت گفت: «پنجاه روز براي يك شركت كار كرده ام، ولي آنها حقوق من را پرداخت نكرده اند. ديگر طاقت ندارم. امروز به مقابل شركت رفته و خود را خواهم سوزاند.»
هيچ كس باور نمي كرد سخنان اين مرد واقعيت داشته باشد. از اين دست تماس هاي تلفني با روزنامه ها زياد گرفته مي شود، اما اين بار واقعيت داشت. ساعتي بعد محمد تورنگ، رييس مركز اطلاع رساني مركز فوريت هاي پليسي تاييد كرد اميرقلي ۳۵ ساله، بعد از ريختن بنزين بر بدن خود اقدام به خودسوزي كرد. دو نفر از كاركنان شركت با كپسول آتش نشاني به كمك اميرقلي شتافتند. شعله هاي آتش خاموش شد. اميرقلي را به سرعت به بيمارستان شهيد مطهري رساندند، ولي تمامي تلاش هاي امدادي براي نجات او بي ثمر ماند و اميرقلي بدون آ ن كه حق قانوني خود را از اين شركت كسب كند، در اثر ۶۰ درصد سوختگي  جان  سپرد.

دختر جوان، سارق خودرو بود
گروه حوادث: سرقت چهارمين خودرو، دختر سارق را بار ديگر به دام انداخت.
به گزارش همشهري، خودرو پيكان RD با چهار سرنشين دختر با سرعت سرسام آور در اتوبان حقاني در حال حركت بود. در چهره چهار دختر اضطراب زيادي ديده مي شد. راننده كه سارا نام داشت مي دانست اگر دقيقه اي غفلت كند بار ديگر دستبند پليس به دستانش زده خواهد شد و اين بار ديگر نمي تواند از حبس رهايي يابد.چرخ هاي خودرو پيكان RD بر روي آسفالت اتوبان حقاني چنان مي چرخيد كه گويي در آستانه پرواز است. خودرو پليس آژيركشان خودروي چهار دختر مضطرب را تعقيب مي كرد. پليس چندين بار دستور ايست داد ولي دختر راننده توجهي به امر پليس نكرد و با همان سرعت به حركت خود ادامه داد تا اين كه در يك تقاطع سارا كنترل فرمان خود را از دست داد و به ديوار كوبيد.پليس بدون درنگ وارد عمل شد. سارا ۱۸ ساله كه تاكنون سه مرتبه به اتهام سرقت خودرو در شهر تهران بازداشت شده در دادسراي امور جنايي تهران مورد بازجويي قرار گرفته بود، اين بار به بازپرس قريشي زاده گفت: عصر پنج شنبه با طرح يك نقشه از يكي از آژانس هاي شهر تهران به مقصد فرحزاد خودرويي كرايه كردم. در طول مسير با ترفند خود با راننده دوست شدم و براي كشيدن قليان به يك رستوران رفتيم. در مسير بازگشت، راننده براي خريد سيگار خودرواش را ترك كرد، من از اين فرصت استفاده كرده و خودرو را دزديدم. تحقيقات پليس، قضايي بر روي پرونده مذكور ادامه خواهد يافت.

حوادث
اجتماعي
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
خارجي
سياسي
داخلي
شهري
ورزش
يادداشت
صفحه آخر
همشهري ضميمه
همشهري ايرانشهر
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   حوادث   |   خارجي   |   سياسي   |   داخلي   |  
|  شهري   |   ورزش   |   يادداشت   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |