دوشنبه ۱۷ مرداد ۱۳۸۴
به انگيزه برپايي چهارمين دوسالانه مجسمه سازي تهران
بيان دغدغه هاي ذهني
002052.jpg
002055.jpg
پريس تنظيفي
نمايشگاه هاي دوره اي هنرهاي تجسمي، از ويژگي هاي خاصي برخوردارند كه آنها را از ديگر نمايشگاه هاي هنري متفاوت مي كند و اهميت و اعتباري دوچندان برايشان فراهم مي سازد. اين نمايشگاه ها با ارائه آثار هنرمندان فعال زمان برگزاري نمايشگاه نقشه اي كلي از چيستي و سمت و سوي هنر منطقه تحت پوشش اين نمايشگاه ارائه مي كنند.
اكنون برگزاري اين نمايشگاه ها در دوره هاي مختلف زماني از قبيل سالانه، دو سالانه، سه سالانه، تبديل به محفل كسب اعتبار و آبروي هنري شده اند و هنرمندان پير و جوان با شركت در اين گونه نمايشگاه ها به افزايش شهرت خود مي انديشند.
چهارمين نمايشگاه دوسالانه مجسمه سازي تهران نيز از همين دست نمايشگاه ها است.
اين نمايشگاه با دو موضوع «خيال ايراني» و «آزاد» ، گستره كاملي از گرايش هاي متفاوت موجود در هنر مجسمه سازي كشور را به معرض نمايش گذاشته است، زيرا به عنوان مهمترين رويداد هنر مجسمه سازي كشور از اين مزيت برخوردار است كه همه هنرمندان كشور علاقه مند به حضور در اين رويدادند.
اين نمايشگاه كه از ۱۲ تيرماه در مؤسسه فرهنگي هنري صبا و باغ مجسمه خانه هنرمندان برپا شده بود، دربردارنده آثار ۱۴۲ هنرمند است.
مجري برپايي نمايشگاه انجمن مجسمه سازان ايران است. اين انجمن از حدود سال ۱۳۶۸ با حضور جمعي از هنرمندان مجسمه ساز مقيم تهران با تشكيل جلسات متعدد در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي پي ريزي شد.
هدف از تشكيل اين انجمن ايجاد هماهنگي و ارتباط بيشتر هنرمندان رشته و پيگيري اهداف فرهنگي و رفع موانع و مشكلات موجود بود، با اين وجود جلسات دوره هاي هنرمندان در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به هيچ وجه جوابگوي نيازهاي اين عرصه هنر كشور نبود تا آن كه در هشت سال گذشته و به دنبال فعال شدن انديشه انجمن هاي هنري، چون: خانه هنرمندان ايران و انجمن هاي نقاشان و گرافيست ها و... با تنظيم اساسنامه مستقل و تلاش هنرمندان اين رشته انجمن مجسمه سازان ايران به ثبت رسيد.
برپايي چهارمين دوسالانه مجسمه سازي تهران، اولين تجربه انجمن مجسمه سازان در برپايي رويدادهاي مهم ملي است.
در اين نمايشگاه همان گونه كه انجمن مجسمه سازان دو بخش موضوعي را براي آن در نظر گرفته است، آثار به نمايش گذاشته شده نيز دو گرايش متفاوت را نمايش مي دهند.
در بخش خيال ايراني آثاري به نمايش درآمده اند كه ريشه در هنر ايران باستان و سنت هاي هنري رايج بومي منطقه دارند.
آثار به نمايش درآمده در اين بخش در سه گروه اصلي جاي مي گيرد. دسته اول اين گروه مجموعه آثاري هستند كه هنر نگارگري ايراني الهام گرفته اند. آثار «بهروز دارش» نمونه اي از آثار به نمايش درآمده با اين رويكرد هنري است.
دارش در اين نمايشگاه سه اثر از خود ارائه كرده است. آثار اين هنرمند طبق هاي گنبدي هستند كه در زير
(و برخي مواقع روي) آنها «خرد پيكرك هايي» آويخته شده اند.
وي در چيدمان خرد پيكرك هاي خود از ساختار ديداري تركيب بندي نگارگري استفاده مي كند، و به اين ترتيب روح عرفاني نگارگري ايراني را به شكل سه بعدي در برابر بيننده قرار مي دهد. هر گاه عكسي از اين آثار تهيه شود و روابط بصري اجزاي آن به شكل نمودارهاي بصري اجرا شود، همان نقاط و خطوطي به دست مي آيد كه در تجزيه و تحليل آثار نگارگري به دست مي آيد.
با اين وجود دارش تنها به پايه ها و ساختارهاي تجسمي اثر خود توجه نداشته است و اثر از جنبه روايي نيز بازگوي تفكر ايراني «زندگي زير گنبد كبود» است.
به اين ترتيب آثار دارش از معنويتي دروني برخوردارند كه دست تقدير، اعتقاد به جهان اخروي و خداوند را به مخاطب خود القا مي كنند.
اين روايت در آثاري كه خرد پيكرك ها بر بالا و زير گنبد اثر نصب شده اند، از شدت و قوتي بسيار زيادي برخوردارند تا حدي كه تأكيد اضافه بر آن مخاطب را آزرده مي كند.
دسته دوم آثاري هستند كه از نقش برجسته ها و صنايع دستي ايراني الهام گرفته اند. آثار به نمايش درآمده توسط «ايرج تنظيفي» و «قدرت الله عاقلي» نمونه هايي از اين دست هستند.
تنظيفي در آثار خود به استفاده از صنعت مسگري و قلمزني پرداخته است. آثار وي الهام گرفته از هنرهاي تجسمي ايراني است اما برخلاف دارش از هنر بسيار شناخته شده و دو بعدي نگارگري ملهم نشده اند.
آثار تنظيفي با تأثيرپذيري از نقش مايه هاي سه بعدي تزئينات معماري بناهاي مذهبي ايران همانند ضريح اماكن مقدس خلق مي شوند.
تجزيه و تحليل اين آثار نشان مي دهد كه تك تك نقش مايه هاي آن همان نقش هايي هستند كه به شكلي بسيار عادي، از اوان كودكي آنها را ديده ايم و از كنار آنها رد شده ايم، نكته اينجاست كه هنرمند اين نقش مايه ها را همانند آجرهاي بنايي استفاده كرده است و تركيب آنها به خلق آثاري مدرن و متفاوت از اصل منجر شده است.
به هر صورت وجود روح اصيل نقش مايه هاي قدسي به كار رفته در آثار هنرمند تركيب هاي وي را به سمت نوعي معنويت ديني سوق داده است و اثر روحانيتي خاص را به بيننده منتقل مي كند. آثار قدرت الله عاقلي نيز نمونه هاي ديگري از همين رويكرد هنري است با اين تفاوت كه وي به هنر خوشنويسي نستعليق نيز گرايش دارد در حالي كه خوشنويسي بناهاي تاريخي ايران كوفي بنايي است.
به هر تقدير استفاده از خوشنويسي ايراني و خط نستعليق و صنايعي همانند مسگري و قلمزني در آثار اين دسته از هنرمندان زمينه پيوندي عميق با پيشينه هنر كشور به وجود آورده است.
آخرين دسته آثار موضوعي با عنوان خيال ايراني، آثاري هستند كه از ادبيات الهام گرفته و با شيوه بياني اروپايي و گرايش شديد به هنر چيدمان ساخته شده اند. چيدن كاسه هاي آب و يا آويختن پارچه هاي سفيد از سقف از اين دسته كارهاست.
هر سه دسته آثار به نمايش درآمده در اين بخش، به شيوه خاص خود با فضاهاي ذهني ايراني مرتبط هستند اما در اين ميان و دسته نخست تنها به بيان موضوع اكتفا نكرده و به دنبال يافتن راهي براي ايجاد ارتباط بين هنر معاصر و بازمانده هنرهاي سنتي ايراني بوده اند.
نبود پيوند منطقي و سير طبيعي گذار از مرحله سنت به مدرنيته، نقصاني است كه هنر ايران از مدت ها پيش به آن دچار شده است و تلاش هاي زيادي همانند فعاليت هاي هنرمندان مكتب «سقاخانه» براي رفع آن انجام شده است.
هر چند مسأله نسبت به سنت و مدرنيته مسأله اي است كه ذهن بسياري از هنرمندان كشور را به خود مشغول كرده است با اين وجود بخشي از بدنه هنري كشور فارغ از اين مسائل سرگرم بيان دغدغه هاي ذهني خود هستند. در بخش آزاد آثار اين گونه از هنرمندان به نمايش گذاشته شده است. اين آثار را مي توان به دو دسته كلي تقسيم كرد. دسته اول آثار تجريدي هستند كه بيانگر هيچ مفهوم و موضوع خاصي نيستند.
اين آثار تنها براي ايجاد بهره بصري در بيننده ساخته شده اند و درك آنها تنها محدود به توانايي هاي فني هنرمند در ايجاد يك فضاي سه بعدي جذاب خلاصه مي شود.
شمار زيادي از آثار به نمايش درآمده در اين بخش از همين دست هستند. با اين وجود افزايش مهارت هاي تكنيكي و توانايي هاي فني هنرمندان باعث شده است تا آثار به نمايش درآمده در اين دسته از كيفيت فني خوبي برخوردار باشند.
دسته دوم آثار مفهومي هستند كه در پي بيان موضوعات اجتماعي اند. اين آثار اعم از فيگوراتيو و آبستره هر دو مسائل و مشكلاتي از قبيل فقر، عدالت اجتماعي و نابه جايي را زير تيغ انتقاد خود قرار داده اند اما تعداد چنين آثاري در چهارمين دوسالانه مجسمه سازي تهران بسيار اندك است و بيشتر آثار ارائه شده در بخش آزاد به سه دسته نخست اختصاص دارند.
در اين ميان آثار رضا امير ياراحمدي كه صندلي هاي ميزگردي بدون امكان نشستن را بر گرد آن را به وجود آورده است، نمونه خوبي براي بررسي آثار دسته مفهومي بخش آزاد است.
هنرمند در اين آثار مشكل رابطه بخش هاي مختلف جامعه با يكديگر كه در تنش هاي سياسي سال هاي اخير بسيار مشهود شده است را دستمايه آثار خود قرار داده و لزوم ايجاد بستري براي گفتمان را متذكر شده است.
نمايشگاه چهارمين دو سالانه مجسمه سازي تهران تا ۲۰ مرداد ماه در مؤسسه فرهنگي و هنري صبا و باغ خانه هنرمندان برپا است.

گفت وگو با محمود عبدالحسيني به سبب برپايي نمايشگاه آثارش در نگارخانه هنر
فرهنگ به تصوير كشيدن آئين هاي مذهبي
002049.jpg
الهه رحماني خاكي
زيارتنامه حضرت فاطمه زهرا(س) در يك سو و هجده شمع و چهل كليد كه نماد پنج تن آل عبا و سن شهادت آن بانوي بزرگوار است در سويي ديگر حس و حال هر بازديدكننده اي را در بدو ورود به نمايشگاه ناخودآگاه به موضوع و سوژه عكسهاي به نمايش درآمده نزديكتر مي كرد. «غريب» عنوان اين نمايشگاه عكس است كه محمود عبدالحسيني آن را درهفته هاي گذشته نگارخانه هنر برپا داشته بود ؛ به اين بهانه گفت وگويي كوتاه با اين هنرمند انجام داديم كه به شرح ذيل مي خوانيد:
* در مورد نمايشگاههايي كه تاكنون داشته ايد برايمان بگوييد و اين كه عكسهايتان حول چه موضوعاتي بوده است؟
- تا اين تاريخ پنج نمايشگاه انفرادي داشته ام و در چندين نمايشگاه گروهي به مناسبت هاي مختلف از جمله سالروز آزادي خرمشهر، عكس مطبوعات، قرآن و... شركت داشته ام و نمايشگاه حاضر نيز با عنوان «غريب» برپا شده است؛ همچنين نمايشگاههاي ديگري با عناوين غريبانه در شهر زنجان، غربت در خانه سوره تهران، نمايشگاه اماكن مقدسه در تهران، حج و جهاد از ديدگاه تصوير در تهران. تمام اين نمايشگاهها با موضوع و تم مذهبي برگزار شده است؛ به طور مثال برگزاري همزمان دو عنوان نمايشگاهي حج و جهاد به علت مرتبط بودن موضوعيت اين دو بوده است. چنانچه در روايتي از امام حسين (ع) كه به طور كامل در كتاب حج دكتر شريعتي نقل شده آمده است، در دوره اي امام در هنگام انجام فريضه حج بودند كه به علت پيش آمدن جهاد فريضه حج را نيمه رها كرده و به امر مقدس جهاد پرداختند.
* در مورد نمايشگاه فعلي خود (غريب) بيشتر برايمان توضيح دهيد؟
- در اين نمايشگاه ۴۰ اثر به نمايش گذاشته شده است و علت انتخاب اين نام براي اين نمايشگاه موضوع عكسها و غربت حضرت فاطمه زهرا در هنگام شهادت و نامشخص بودن محل دفن ايشان بوده است. عكسها در سالن نمايشگاه در دو موضوع و دو قسمت جداگانه به نمايش درآمده است؛ قسمت اول به علت تقدم زماني شامل عكسهايي با موضوعيت خود فاطمه زهرا(س) بوده است كه چه به صورت نمادين و چه به صورت افراد و كاراكترهايي بوده اند كه به شكلي تجلي گر اين ايام شده است و در ادامه به دليل ارتباط معنايي تفكيك ناپذير بودن اين موضوع با مراسم عاشوراي حسيني به نمايش آثاري در اين خصوص پرداخته شده است. در حقيقت با برپايي اين نمايشگاه به نوعي مي خواستم در ايام سوگواري حضرت اقامه عزا كرده باشم.
* هدف شما به عنوان يك عكاس از برپايي چنين نمايشگاههايي با مضامين مذهبي چيست؟
- هدف نهايي من در اين رشته رسيدن به كمال مطلوب يعني حضرت حق است كه زيبايي محض است. در اين حرفه مي خواهم لايه هايي از اين زيبايي ها را نشان دهم. به تصوير كشيدن آئين و مراسم مذهبي در كشور ما جزئي از فرهنگمان شده است، اين عكسها از سويي يادآور اين مراسم است و از سويي ديگر براي برخي از مشتاقان شركت در مراسم عزاداري كه امكان اين حضور را ندارند، برپايي اين نمايشگاهها فرصتي است تا آنها خودشان را در حال و هواي اين مراسم بيابند و جزئي از آن شوند. از سوي ديگر در اين ايام دوست دارم به نوعي حضوري جدي داشته باشم و خدمتي كنم. به نظرم آمد با اين توانايي كه دارم مي توانم از موضوعات مختلفي مانند صحنه هاي عزاداري عاشورا، اماكن مذهبي و مقدس عكاسي كنم تا حس و حال آنها را به مخاطبان خود انتقال دهم و باعث برقراري ارتباطي زيبا بين مخاطب و عكس شوم. يكي از كارها عكسي است كه از كوچه بني هاشم در سال ۶۳ گرفته ام كه اين اثر بر روي مسلمانان به خصوص شيعيان تأثير عجيبي دارد، به خصوص اگر آنجا را از نزديك ديده باشند.
* آيا عكسهاي شما تاكنون در قالب مجموعه  هم چاپ شده است؟
- تاكنون در چندين كتاب آثار من به چاپ رسيده است، از جمله يك مجموعه شش جلدي از عكسهاي جنگ تحميلي، كتابي با عنوان دفاع مقدس، مجموعه عكسهايي از تابلوهاي نمايشگاه قرآن با نام تجلي نور ۲ ، عكاسي كتابهاي كانون پرورش فكري از جمله كتاب ريشه ها و ابرها و عكاسي كتاب صنايع دستي.
* در مورد نمايشگاههايي كه در آينده تصميم به برپايي آن داريد برايمان بگوييد و آيا همچنان به سبك گذشته خود آثارتان را ارائه مي دهيد؟
- براي ماههاي دي و بهمن قصد برپايي نمايشگاهي با موضوعي متفاوت را دارم. البته سوژه عكسها اختلاف ماهيتي ندارد ولي از لحاظ شكل تغيير مي كند. در اين نمايشگاه سعي دارم عكسهايي كه كمتر در معرض ديد بازديدكنندگان قرار داشته به نمايش بگذارم و در اين زمينه تاكنون چندين طرح را براي آن زمان در نظر گرفته ام.
* سطح كار عكاسان را در كشورمان چگونه مي بينيد؟
- با به وقوع پيوستن انقلاب، عكاسي در ايران مجددا متولد شد و با دوران هشت سال دفاع مقدس عكاسي ما به دوران رشد و بالندگي خود رسيد. البته در مقطعي در يك سيكل نزولي قرار گرفت. ولي دوباره پويايي خود را از سر گرفت. ما در كشورمان عكاسان موفقي داريم كه آثار آنها چه در ايران و چه در خارج از مرزها موفق به اخذ جوايزي شده اند. جمعيت جوان كشور ما در سطح بالايي قرار دارد و جوان هميشه در حال رشد و كسب تجربه است و ما اين اميد را داريم كه روز به روز در حال بهتر شدن باشيم و براي اين ارتقاي سطح، نياز به يك سري امكانات و ادوات و ابزار داريم تا بتوانيم مراتب صعودي اين حرفه را طي كنيم و مهمترين امكاناتي كه بايد در اختيار رشته عكاسي قرار بگيرد بها دادن به اين رشته است و اين امر هم در دست مسئولين ذيربط است كه با حمايتهاي خود باعث رشد اين هنر شوند.

گفت وگو با ماندانا مقدم هنرمند شركت كننده در بي ينال ونيز
جامعه پوياي هنر روندي رو به رشد دارد
ماندانا مقدم هنرمند شركت كننده در پنجاه و يكمين بي ينال ونيز است. او كه به همراه بيتا فياضي هنرمندي ديگر از ايران در بي ينال ونيز امسال حضور داشت، اثري اينستاليشن با عنوان «چهل گيس» را به نمايش گذاشت. بازديدكنندگان اين بي ينال با اثر مقدم ارتباط نزديكي برقرار كردند و از آن تأثير گرفتند.
مقدم، افسانه قديمي ايراني «چهل گيس» را دستمايه كارش قرار داده و همين عنوان را بر روي اين اثر خود كه از مجموعه چهارتايي او به حساب مي آيد، گذاشته است.
002058.jpg
* برپايي نمايشگاه در بي ينال ونيز چه طور بود و كارها چگونه پيش رفت؟
- با اين كه بخش اعظم اثر من در ونيز و به مدت يك هفته ساخته شد، اما با همياري دوستان مراحل كار به خوبي پيش رفت و علي رغم اين كه فكر مي كرديم شايد وقت كمي داشته باشيم، كار به موقع انجام شد. در خصوص كارم بايد اشاره كنم كه در ونيز مشكلاتي نظير قديمي بودن ساختمان ها وجود دارد و با اين شرايط نمي شد در سقف يا ديوارهاي ساختماني كه اثر من در آن قرار داشت، از ميخ براي نصب استفاده كرد. بنابراين من مجبور شدم پس از ساخت يك سازه، كار را به آن وصل كنم. اينستاليشن «چهل گيس» كار سنگيني بود و بايد كاري مي كرديم كه به اتاق داخل ساختمان لطمه اي وارد نشود.
به هر حال نمايشگاه ايران از روز افتتاحيه تا زماني كه در آنجا حضور داشتيم، بسيار خوب و با استقبال گسترده روزنامه نگاران، موزه دارها، هنرمندان و گالري داران برگزار شد؛ به طوري كه شايد روزانه بين هزار تا دو هزار نفر از ۹ صبح تا ۹ شب بازديدكننده داشتيم.
از طرفي خوشبختانه از همان روزهاي اول گشايش غرفه ايران در سطح شهر ونيز صحبت هايي در مورد نمايشگاه ما مطرح شده بود و كساني كه بازديد داشتند، ديگران را براي ديدن اين غرفه ترغيب كرده بودند. اين در حالي بود كه غرفه ايران در ونيز در خارج از دو منطقه اصلي يعني جارديني و آرسنال كه مجموعه عظيمي از آثار هنرمندان كشورهاي مختلف به نمايش گذاشته بودند، قرار داشت.
همچنين راديو و تلويزيون و مطبوعات مختلف اروپايي مصاحبه هاي متعددي با ما داشتند كه اين ارتباط هنوز هم ادامه دارد. علاوه بر اين، اينستاليشن «چهل گيس» در نشرياتي چون فيگارو و لوموند نيز بازتاب داشت و در مورد آن مطالبي نوشته شد.
* نظرات و واكنش ها در ونيز نسبت به كار شما چگونه بود و برقراري ارتباط با افسانه ايراني همچون چهل گيس از جانب نگاه هاي خارجي چه طور بود؟
- هر كسي به نوعي با اين كار ارتباط نزديكي برقرار مي كرد؛ به خصوص زنان بسياري پس از ديدن كار به شدت تحت تأثير قرار مي گرفتند . اين برخورد در آنجا برايم بسيار جالب و با اهميت بود. در مورد اين افسانه نيز، به من گفته مي شد كه پيش از ارائه هر توضيحي، حس كار را درك كرده اند و گفته ها و توضيحات من درباره افسانه چهل  گيس فقط داستان را تكميل مي كرد و حس ديگري به كار مي افزود. مردان نيز اغلب درك مشتركي با زنان در اين خصوص داشتند.
* اينستاليشن «چهل گيس» اصلاً چگونه اجرا شد و چطور به اين فرم رسيديد؟
- اين پروژه تقريباً حدود دو سال پيش شروع شد. من بر اساس يك حس و ايده دروني بر روي موضوعي كار مي كنم كه عموماً با زندگي خود و اطرافم مرتبط است؛ همان گونه كه همه آدم ها به نوعي به احساسات و افكار خود مي پردازند. اولين كاري كه بر اين اساس اجرا كردم، مربوط به پيكره اي بود تقريباً ۱۷۰ سانتي متر پوشيده از موي بافته و در هم پيچيده كه در يك جعبه شيشه اي به ارتفاع ۱۷۲ سانتي متر قرار داشت.
مقداري از موهاي بافته شده از زير اين شيشه بيرون آمده اند. به تدريج در جريان انجام اين كار همزمان به داستان چهل گيس رسيدم و در واقع ابتدا از چهل گيس شروع نكردم، بلكه بر اساس احساس و افكار خودم اين كار را آغاز كردم.
اما در ميانه كار متوجه اشتراك آن با داستان چهل گيس شدم. اين ايده در ذهنم ادامه داشت و مجبور شدم به مرور چهار طرح ديگر با همين مضمون را كار كنم. دومين پروژه همين كاري است كه اكنون در بي ينال ونيز به نمايش درآمده است؛ يعني يك مكعب بتوني به ابعاد ۷۰/۱*۲۰/۲ در ارتفاع يك متر كه چهار دسته موي بافته از سقف آويزان و از زير بتون بيرون زده، به طور معلق قرار گرفته اند. در ميان بافته ها هم روبان قرمزي كه اشاره به جريان زندگي دارد و به حالت شكننده بودن زن كمك مي كند، قرار داده شده و به اين كار كه با هيبت سنگين بتون سرد ادغام شده، ظرافت مي دهد. در واقع اين دو ماده يعني بتون و موي بافته كنتراست بسيار خوبي با يكديگر دارند.
همان طور كه گفتم دو طرح ديگر نيز در اين پروژه دارم كه اجرا خواهم كرد.
* از نحوه شركت و حضورتان در پنجاه و يكمين دوره بي ينال ونيز بگوييد.
- من از اين كه گروهي در صدد انتخاب هنرمند براي شركت در بي ينال ونيز هستند، اطلاعي نداشتم. روزي با من تماس گرفتند و اطلاع داد ند كه من جزء كساني هستم كه براي اين منظور در نظر گرفته شده ام و قرار است دو نفر انتخاب شوند. آثارم را براي اين گروه ارسال كردم و از چگونگي انتخاب آثار بي خبر بودم. سپس شنيدم كه يك هيأت ژوري انتخاب ها را طي چند مرحله انجام داده و تشخيص داده اند كه دو اثر مربوط به من و بيتا فياضي براي اين منظور انتخاب شود. البته چند ماه طول كشيد تا جواب نهايي در اين خصوص به ما داده شد.
* پس از بازگشت از ونيز چه برنامه هايي در پيش رو داريد؟
- از قرقيزستان براي شركت در سمپوزيومي كه قرار است مدت ۱۵ روز برگزار شود، دعوت شده ام. در مدت برگزاري اين سمپوزيوم بر اساس ايده ها و تم  آن آثاري ساخته مي شوند كه در مهرماه آينده به نمايش درمي آيند. انستيتوي هنر معاصر مسكو نيز از من براي شركت در نمايشگاهي دعوت به عمل آورده است.
البته اين دعوت ها زماني كه در بي ينال ونيز حضور داشتم صورت گرفته اند. از موزه هنر گوتنبرگ براي برپايي نمايشگاهي در بهار آينده و نيز اسكاتلند و ونكوور دعوت هايي صورت گرفته است.
در حال حاضر، مشغول كار بعدي از پروژه چهل گيس، هستم كه مربوط به دو ويدئو اينستاليشن است.
* به طور كلي چه جايگاهي براي هنر مدرن ايران پيش بيني مي كنيد و نظر خارجي ها را در اين باره چگونه ديديد؟
- فكر مي كنم هنر چيزي نيست كه بتوان براي آن نمره اي قايل شد و اذعان داشت كه در چه جايي قرار دارد. اما من خوشبختانه جامعه پويايي هنري را مي بينم كه روندي رو به رشد دارد. هنرمندان همگي فعال و پرشورند و اين مهم تر از آن است كه در مورد جايگاه شان فكر كنيم. اهميت در اين است كه هنر مدرن، راه رونده داشته باشد و حركت كند.
در بي ينال ونيز هم بازديدكنندگان خارجي انتظار داشتند هنر سنتي تري از ايران ببينند يا حتي انتظار ديدن نقاشي را داشتند. به هر حال برايشان جالب بود كه شاهد آثار اينستاليشن از دو هنرمند ايراني هستند.

هنر
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سياست
فرهنگ
ورزش
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |