دوشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره - ۳۳۳۶
نوروز گم شده در ديوارهاي تهران
فقط آنچه در تهران گواهي مي دهد نوروز نزديك است، نسيم هاي بهاري است كه از ميان دود و غبارخود را كم رمق به ما مي رساند تا مژده بهاررا بدهد. اما بر روي در و ديوارهاي شهر خبري نيست. انگار نه انگار كه نوروز مي آيد، و كسي قصد ندارد خبري از آن به ما بدهد...
به نظر مي رسد كه شهرداري برگزاري جشن هاي باستاني و كهنه را سخت جدي گرفته است و مي خواهد در حفظ ارزش هاي ملي و فرهنگي يكي از پيشروان باشد ، اما برا ي امسال وقت كافي نداشت 
004470.jpg
شيده لالمي 
تهران امسال نيز در شرايطي به استقبال از بهار مي رود كه كوچك ترين نشانه اي از نمادهاي سنتي بر سيماي شهري آن نقش نبسته و اين در حالي است كه كارشناسان اجتماعي معتقدند، نبود نشانه هايي از مراسم آييني و باستاني نوروز در سيماي شهرها، تنزل ارزش هاي ملي، تاريخي و فرهنگي ايراني را براي نسل هاي آينده به دنبال خواهد داشت.
در حالي كه مسووليت آذين بندي شهرها به مناسبت مراسم ملي، مذهبي و آييني بر عهده سازمان زيباسازي شهرداري هاي كشور است اما سيماي اغلب شهرها در سال هاي گذشته به هنگام فرا رسيدن نوروز، همواره بدون آذين بندي مناسب براي اجراي شايسته اين مراسم بوده و كوششي از جانب مسوولان جهت آراستن چهره شهرها در آستانه بهار صورت نگرفته است.
به گفته كارشناسان اجتماعي و مردم شناسان، بي توجهي مسوولان نسبت به اشاعه فرهنگ پاسداري از مراسم سنتي و آييني ايراني ضربات جبران ناپذيري را به فرهنگ و هويت كهن كشور وارد مي كند.
دكتر «محمود روح الاميني» استاد دانشگاه و مردم شناس در اين باره مي گويد: «سال هاست كه برگزاري مراسم سنتي نوروز جزو برنامه هاي فراموش شده در شهر تلقي مي شود و هيچ نشانه اي حاكي از آغاز سال جديد در سيماي شهر به چشم نمي خورد. در حالي كه اين مراسم ميراث باقي مانده از هزاره هاست و اجراي مناسب آن نيازمند توجه بيشتري است.»
وي با بيان اين كه نوروز به فراموشي سپرده شده است، افزود: «به رغم آن كه مطالعه مراسم باستاني نوروز در سيماي شهرها به طور آشكار مشاهده نمي شود اما وابستگي مردم به اين ريشه هاي فرهنگي و پايبندي آنها به اجراي مراسم نوروز همچنان به قوت گذشته خويش باقي است. اما بي توجهي به اين ارزش ها قطعا وابستگي هاي نسل جوان را در آينده كاهش داده و علقه هاي فرهنگي اين نسل را در پيوند با گذشته كمرنگ مي كند.»
«نتيجه مطالعات پژوهشي كه در زمينه نوروز انجام شده حاكي از آن است كه نوروز به هيچ ديني وابستگي ندارد و آييني ملي - ايراني است.»
تاكيد كارشناسان بر ضرورت صيانت بيشتر از مظاهر بارز اجراي مراسم سنتي نوروز در حالي صورت مي گيرد كه تاكنون هيچ برنامه مدوني براي اجراي اين مراسم در تهران و بسياري از شهرهاي ديگر از سوي شهرداري ها كه مسووليت اصلي برنامه ريزي امور فرهنگي شهرهارا بر عهده دارند، صورت نگرفته است.
«رسول خادم» رئيس كميسيون فرهنگي شوراي اسلامي شهر تهران در اين مورد گفت: «برنامه ريزي براي اجراي مراسم نوروز نيازمند صرف زمان قابل توجه و كار كارشناسي گسترده است. هر چند براي استقبال از بهار در سال جاري برنامه هايي در كميسيون فرهنگي شوراي اسلامي شهر تهران، آغاز شده بود اما عملا اين برنامه ها عملياتي نشد و به مرحله اجرايي شدن نرسيد.»
وي افزود: «سامان دهي مراسم استقبال از بهار و ساير مراسم آييني تهران نيازمند همكاري گسترده دستگاه هاي متولي از جمله سازمان ميراث فرهنگي، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، وزارت كشور و شهرداري ها است. توجه به اين امر و بررسي هاي همه جانبه در زمينه اجراي شايسته مراسم آييني و ملي شهروندان تهراني به طور جدي از فروردين سال آينده در دستور كار كميسيون فرهنگي شوراي شهر قرار مي گيرد.»
خادم با تاكيد بر ضرورت حفظ ارزش هاي ملي، مذهبي و آييني كشور در جريان اجراي مراسم وجشن هاي سنتي، افزود: «برگزاري مطلوب مراسمي كه مردم نسبت به آن وابستگي فرهنگي دارند بايد با فراهم كردن شرايط مناسب و تعيين جايگاه هاي ويژه سامان دهي شود به گونه  اي كه اين ارزش هاي ماندگار براي نسل هاي آينده باقي بمانند.»

رفو ي پيراهن ابريشمي با نخ پنبه
آرچي والز پيشنهاد ديگري مي دهد و پيشنهاد نادر خليلي را رد مي كند. او به ابر خشت اعتقاد ندارد و به تجربه و تخصص خودش باور دارد
004473.jpg
آرچي والز
چگونه بم را از نو بسازيم؟
به اين سوال بزرگ برا ي متخصصان جهاني، برخي پاسخ داده اند. يكي از پاسخ ها را نادر خليلي معمار ايراني مقيم كاليفرنيا مطرح كرد. او «ابر خشت» را پيشنهاد داد كه به تفصيل با گزارش مصور آن را چاپ كرديم. واكنش هاي بسياري برانگيخته شد و از موافق و مخالف آنها را هم منعكس كرديم. اما جالب حرف هاي آرچي والز معمار و متخصص مرمت سازه هاي تاريخي در خاورميانه ، در مورد پيشنهاد نادر خليلي است كه مي خوانيم:
پيراهن ابريشمي را با نخ پنبه اي رفو نمي كنند و به همين ترتيب با يك بناي تاريخي هم نمي شود چنين كاري كرد، اما در مقاله اي در يكي از نشريات ماه جاري براي مرمت ارگ بم همين راه حل پيشنهاد شده بود.
شايد حرف زدن از نجات دادن بناهاي بم وقتي كه ده ها هزار نفر از مردم اين شهر در زلزله اخير كشته و هزاران نفر ديگر بي خانمان شده اند كار مطلوبي نباشد، بنابراين لازم است از همين آغاز يك نكته را روشن كنم: آن مرگ هاي غم انگيز در بخش هاي جديد شهر اتفاق افتاده است كه خانه هاي آن ديوارهاي نازك سيماني دارند، اما شهر و ارگ قديم زمان به بارآمدن اين فاجعه چندين دهه بودكه ساكناني نداشتند و سازه هاي گلي و خشتي قديمي آن مدت ها بود كه ويران شده بود، پس مي توان گفت زمين لرزه اخير در ايران تنها به ميزان كار مرمت كاران آثار باستاني افزوده است، اما اين نكته از تكاپوي جهان براي بازسازي بم مشخص نيست. عجله نكنيد: زلزله فقط برنامه سازمان ميراث فرهنگي ايران را چند سال ديگر به عقب انداخته است و هر برنامه اي براي بازسازي اين شهر بايد بر بستر تاريخ ۲ هزار ساله اين سايت باستاني لحاظ شود.
من معمار متخصص بناهاي تاريخي با تجربه اي فراوان در زمينه مرمت بناهاي گلي و خشتي در خاورميانه هستم. من اين شانس را داشتم كه در ماه دسامبر درست چند روز پيش از وقوع زلزله در بم باشم، از آن زمان تاكنون عكس هايي را كه پس از زلزله از شهر گرفته شده با دقت مطالعه و بررسي كرده ام و شك ندارم كه مي توان شهر قديمي بم را بازسازي كرد، اما اين كار با روش هايي كه در مقاله نشريه «بي دي» و توسط ديگر مرمت كاران و متخصصان ارايه شده است ميسر نيست.
يكي از اين تكنيك ها روش نادر خليلي، معمار ايراني مقيم كاليفرنيا بود كه براي استفاده در منطقه زلزله زده كاليفرنيا هم تاييد شده است. براساس تكنيك او، كيسه ها را با مخلوطي از سيمان و گل پر مي كنند و آنها را براي مقاوم سازي بيشتر با سيم خاردار به هم متصل مي كنند. نشريه اينديپندنت از خليلي كه پيشنهادش مورد حمايت مونير بوشناكي، مدير فرهنگي يونسكو، قرار گرفت يك قدم فراتر رفت.
اينديپندنت در مقاله اي پيشنهاد كرد كه اين كيسه ها را مي توان با گچ و گل طوري پوشاند كه از بناهاي قديمي قابل تمايز نباشند. من به شما اطمينان مي دهم كه حتماً قابل تشخيص خواهند بود و استفاده از اين روش در اين شهر باستاني در درازمدت بيش از خود زلزله به شهر آسيب خواهد زد.
البته اين ادعاي بزرگي است، اما پشتوانه سال ها تجربه عملي را دارد. تنها روش مناسب براي بازسازي بم استفاده از خشت و تكنيك لايه اي است كه روش اصلي ساخت سازه هاي گلي و باشكوه بم بوده است. من اولين بار اين تكنيك لايه اي را نزديك به ۳۰ سال پيش شناختم و از آن زمان تاكنون از عراق در غرب تا عمان در شرق و از زنگبار در جنوب تا ايران در شمال، آن را دنبال و بررسي كرده ام. قديمي ترين نمونه اي كه تاكنون يافته ام به سال ۸۰۰ پيش از ميلاد بازمي گردد.
من چندين بنا را با استفاده از همين روش ساده مرمت كرده ام كه نيازي به داربست نيز ندارد و اين در مناطق بياباني عامل مهمي است. اين روش اگر درست اجرا شود به اين بناهاي ارزشمند عمري دوباره خواهد داد. عمري به دارازي همان كه تا به حال پشت سر گذاشته اند.
مطابق اين روش، لايه اي به ضخامت ۴۰ تا ۵۰ سانت كه از طرفين و بالا با آستر (دوغاب) پوشانده مي شود به عنوان مصالح اوليه، كل پهناي ديوار را مي پوشاند. اين لايه ها يكي پس از ديگري روي هم قرار مي گيرند تا اينكه ديوار به ارتفاع موردنظر مي رسد. برتري و تمايز اين روش نسبت به روش هاي ديگر ساخت در اين است كه درصورت آسيب ديدن يك لايه، اين آسيب به لايه هاي ديگر منتقل نمي شود و حتي اگر اين آسيب باعث پديدآمدن حفره اي بزرگ در ديوار شود، لايه بالايي آن روي آن را خواهد پوشاند.
در محل تماس آستر لايه بالايي با لايه پاييني روزنه هاي ميكروسكوپي اجازه مي دهد كه ديوار نفس بكشد و نمكي كه پس از بخار آن بازمي ماند در اين روزنه ها ته نشين شود.
اين تنها راه مرمت درست بناهاي تاريخي بم و بيانگر تاريخچه حقيقي اين شهر و جامعه پيرامون آن است. اين روش همچنين مطالعات باستان شناسي و معماري دقيق را ميسر مي سازد و به دانش ما از اين بناها و زمان ساخت و مصالح به كار رفته در آنها مي افزايد. از سوي ديگر و مهم تر اينكه با اين روش و با ايجاد كار مي توان روحيه مردم استان كرمان را تقويت كرد. بار ديگر روش هاي سنتي را به جوانان آموزش داد و به كار گرفت و صنعت توريسم را احيا كرد.
مقامات ايران بايد از اين فرصت استفاده كنند و جامعه بين الملل را به لحاظ مالي و تكنيكي در اين كار شركت دهند و نبايد از اين تبليغات جهاني به عنوان بهانه اي براي اقدام سريع بهره بگيرند كه با اين كار، اين فاجعه عرصه معماري به فاجعه اي جبران ناپذير تبديل خواهد شد.

يك ميليون و ۴۰۰ هزار دلار براي بم
ژاپني ها براي بازسازي ارگ بم مبلغ يك ميليون ۴۰۰هزار دلار كمك مالي مي كنند. اين توافق در جريان ديدار و مذاكرات مسوولان ميراث فرهنگي ايران وژاپن اتخاذ شده است.
معاون بين المللي سازمان ميراث فرهنگي كشور درباره مذاكرات با مسوولان فرهنگي ژاپن گفت: در ديدار با كميسيونر ميراث فرهنگي و همچنين مسوول فرهنگي وزارت امور خارجه ژاپن در مورد همكاري هاي كارشناسي ژاپن با ايران و كمك يك ميليون و ۴۰۰ هزار دلاري اين كشور براي خريد تجهيزات و بازسازي ارگ تاريخي بم،  گفت و گوهايي نهايي انجام شد و كشور ژاپن در اين زمينه قول مساعد داد.
مسوولان اين موسسه طي چند سال گذشته اقدامات موثري درزمينه مقاوم سازي بناهاي تاريخي در مقابل زلزله انجام داده اند و هم اكنون مقدر شده است كه كارشناسان اين موسسه در احياي مسجد و ارگ تاريخي بم و مقاوم سازي بناهاي تاريخي، ايران را ياري كنند.

رم كولهاس معماري براي تمام فصول
اقتباس و تنظيم :بهرام هوشيار يوسفي-كيوان صابري
فكر مي كنيد چند نفر از معمارها مي توانند به درجات شهرت و محبوبيتي هم تراز با ستارگان موسيقي راك و ... برسند؟!
به عنوان نمونه مي توان به هرزوگ (Jacques Herzog) برنده جايزه پريتزكر ۲۰۰۱ و طراح گالري هنرهاي مدرن براي موزه تيت(Tate Modern ، فرانك گري ، دانيل ليبسكيند ، زاها حديد و نورمن فاستر اشاره كرد؛ كه همگي از مختصاتي فوق العاده به لحاظ شهرت و محبوبيت برخوردارند. كافيست هر كدام از اين معماران معروف سخنراني داشته باشند، تا سيلي از جمعيت روانه محل برگزاري آن شود!
از اين ميان، چه بسا پر افتخار ترينشان، معماري بلند قامت، عبوث و كم حرف هلندي، رم كولهاس باشد؛ وي در ماه گذشته ميلادي (فوريه ۲۰۰۴)، بالاترين نشان معماري بريتانيا مدال طلاي سلطنتي كه توسط ملكه اعطا مي گردد را به فهرست افتخاراتش كه مشتمل به مواردي چون «جايزه پريتزكر ۲۰۰۰»، « نشان سلطنتي معماري ژاپن ۲۰۰۳» بود، اضافه كرد.
به لحاظ شخصيت شناسي حرفه اي، شايد بتوان دو جنبه را براي كولهاس متصور دانست. نگاه عارفانه و فلسفي او از يك سو و نگاه حرفه اي و معمارانه وي از سوي ديگر به شخصيت وي به عنوان يك كالت در معماري معاصر شكل مي دهند. كولهاس، ابتدا به ساكن از نمايشنامه نويسي به محيط تئوريك - آكادميك روي مي آورد و شروع به نوشتن درباره وضعيت ساخت و ساز در چارچوب هاي محيط مصنوع مي نمايد، بگونه اي كه اين زمينه خود موجبات گشايش افقهايي نو و گسترده را براي تحقيق بيشتر توسط شاگردانش، فراهم مي سازد؛ در حقيقت اين روش، متضمن نگاه به معماري به مثابه شاخه اي از فلسفه است.
 در زمينه حرفه اي معماري، دفتر معماري متروپوليتن، جولانگاه معمارانه رم كولهاس است؛ كولهاس با ذوق هنري و استعداد بالاي خود - البته در مقايسه با معماراني كه بيشتر حرف مي زنند و طرحهاي بي ارزش را با گفتار و نوشتار خويش به بهترين وجه توجيه مي كنند!- و نيز با تلاش مختص به خود قوانين رايج را نقض كرده، هر فانون جزمي را به زير سوال مي برد! او تصورات مرسوم زيباشناسانه را رد مي كند و البته هر آنچه به ظاهر غير ممكن مي نمايد را مي پسندد. كولهاس در سالهاي اخير، با يكي از بزرگترين مهندسين سازه عصرمدرن، سيسيل بلموند از گروه آروپ همكاري مي نمايد و نتيجه، آثاري است كه زمينه آشنايي مخاطبان معماري را با جلوه هايي شگفت انگيز فراهم ساخته است.
اغلب معماران قبل از آنكه به پياده سازي و پيرايش ايده معمارانه خود بپردازند، دياگرامهايي از آنچه يك بنا ممكن است باشد را ترسم مي كنند؛ اما در مورد كولهاس، چنانچه وي در مرحله دياگرام متوقف شود، آنرا مي سازد! هرچند اين روش ممكن است به نوعي خامي و حسي بودن سوق يابد، مانند بزرگترين پروژه اين روزهاي كولهاس، ساختمان مركزي عظيم CCTV در پكن. اين بناي عظيم الجثه شبكه تلويزيوني چين را، با۷۵۰ فوت ارتفاع ، ۵/۴ ميليون فوت مربع فضا و نزديك به ۴۲۰ ميليون پوند هزينه، مستوان منطقا يك پروژه عظيم تلقي كرد. در اين پروژه كولهاس ايده خود را از آسمان خراشهاي معمول گرفته، سپس آنرا همانند اوريگامي (هنر ژاپني تا زدن و حجم سازي از كاغذ) تا زده و پيچانده و در پايان از سطح زمين ترقيع كرده، در بالا حول يك محور كوچك پيچيده و سرانجام دوباره به سمت زمين رو كرده است.
پي نوشت:
۲۰۰۳ ,21The Sunday Times, London, December

سند فني چشم انداز ۱۰ ساله روستاي تاريخي ماسوله
004464.jpg
شوراي عالي معماري و شهرسازي كشور، هفته گذشته موافقت كردند در نزديك ترين زمان ممكن طرح ويژه اي را با يك افق ۱۰ ساله براي ماسوله تنظيم و تدوين كنند.
«محمدعلي طبرسا» مدير دفتر حفاظت و احياي بافت هاي تاريخي كشور در اين مورد به خبرگزاري ميراث گفت: «در اين جلسه كه با حضور وزير مسكن و شهرسازي، معاون شهرسازي اين وزارتخانه، رئيس سازمان ميراث فرهنگي و مدير دفتر حفاظت و احياي بافت هاي تاريخي كشور برگزار شد، روستاي تاريخي ماسوله به عنوان يكي از مهم ترين موضوعات جلسه مورد بررسي قرار گرفت و مقرر شد زير نظر دبيرخانه شوراي عالي و سازمان ميراث فرهنگي طرح ويژه روستاي تاريخي ماسوله تهيه شود تا بر اساس آن بتوان براي حفظ و احياي ماسوله يك افق ۱۰ ساله يا بيشتر را ترسيم كرد.»
وي ادامه داد: «اين طرح كه در واقع يك سند فني است، پروژه اي ملي به شمار مي آيد و در صورت گسترش مي تواند ابعاد جهاني پيدا كند.»
«طبرسا» در خصوص علت طرح اين موضوع در شوراي عالي معماري و شهرسازي كشور گفت: «برخي از مجموعه ها و محوطه هاي تاريخي در قالب طرح هاي ساختاري - راهبردي (جامع) نمي گنجند، بلكه بايد با حساسيت هاي تاريخي و فرهنگي خاص به آنها نگريسته شود. بر اين اساس، تلاش مي كنيم پس از تصويب موضوع، پيش نويس طرح را آماده و به تدوين و تنقيح نهايي آن بپردازيم.»
روستاي تاريخي ماسوله در شرق يكي از رشته هاي كوه هاي تالش قرار دارد و به دليل سبك و نوع معماري خانه هايش شهرت جهاني يافته است. ماسوله كنوني پس از ترك مردم از كهنه ماسوله در قرن دهم به دليل شيوع بيماري در نزديكي آن شكل گرفت و در دوره هاي گوناگون تاريخي حوادث زيادي را از سر گذرانده است. حتي در دوره  فتحعلي شاه قاجار (قرن ۱۳ قمري) در اختيار قورخانه بود و در آنجا براي توپخانه ايران گلوله ساخته مي شد. وجود امامزاده هاي متعدد و بناهايي كه شباهت هاي زيادي با معابد مهري و مانوي دارند، زيبايي خاصي در منطقه پديد آورده است.

پيشنهاد آرشيتكت ايتاليايي براي بازسازي كلوسيوم
در صورتي كه آرشيتكت ۷۸ ساله رومي بتواند حرف خود را پيش ببرد، كلوسيوم روم يك بار ديگر به يك دايره كامل تبديل خواهد شد.
كارلو آيمونينو، قصد دارد ديواره خارجي مشهورترين آمفي تئاتر جهان را كه بر اثر زلزله تخريب شده است، بازسازي كند.
آيمونينو درباره طرحش براي بازسازي كلوسيوم مي گويد: «اينجا به يك ديزني لند ايتاليايي تبديل نخواهد شد، بلكه درست برعكس، با يك پروژه بازسازي علمي و دقيق روبه رو هستيم.»
پروژه بازسازي ديواره خارجي كلوسيوم، احتمالا بار ديگر باعث بالا گرفتن بحث هايي خواهد شد كه آيا بناهاي باستاني و هنري بايد به حال خود رها شوند و يا با بازسازي و مرمت، شكوه اوليه خود را بازيابند.
كنسرت هاي موسيقي پاپ و نمايشگاه هاي هنري كه در سال هاي اخير در كلوسيوم برگزار شده است، نشانگر اين مساله است كه زمان در اين بناي باستاني كه در اصل محل نمايش نزاع گلادياتورها بوده، متوقف نشده است.
برده هاي رومي، هشت سال براي ساخت بناي اوليه كلوسيوم زحمت كشيدند و در سال ۸۰ ميلادي اين آمفي تئاتر با جشن هاي وحشيانه و صد روزه روميان افتتاح شد.
آيمونينو در كار بازسازي و كامل كردن ديواره خارجي كلوسيوم كه سالانه ۳ ميليون توريست از آن بازديد مي كنند، به شدت راسخ است. او مي گويد: «به بودجه زيادي براي بازسازي كلوسيوم احتياج نداريم، با آجر هم مي شود آن را ساخت.»
آيمونينو پروژه خود براي بازسازي كلوسيوم را روز ۲۱ آوريل، همزمان با سالگرد تاسيس شهر، تقديم شهردار رم كرده است و حالا منتظر پاسخ مقامات شهر است.
البته طرح آيمونينو مخالفاني هم دارد. الكس ونهام، سنگ تراش ۲۶ ساله انگليسي مي گويد: «اگر امكان سقوط و يا تخريب اين بنا وجود داشت، مساله چيز ديگري بود. اما با توجه به استحكام كلوسيوم، من فكر مي كنم كه ما بايد تنها سازه بجا مانده را حفظ كنيم.

زيبـاشـهر
ايرانشهر
تهرانشهر
حوادث
در شهر
درمانگاه
طهرانشهر
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  حوادث  |  در شهر  |  درمانگاه  |  زيبـاشـهر  |  طهرانشهر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |