پنج شنبه ۲۲ خرداد ۱۳۸۲- سا ل يازدهم - شماره ۳۰۷۴ - Jun . 12, 2003
پيشينه و فرآيند طرح هاي جامع شهر تهران در گفت وگو با نماينده گروه شهرسازي انجمن صنفي مهندسان مشاور معمار و شهرساز
تهـران در غياب طرح جامع
* در سه دهه گذشته كه توسعه بي رويه و رشد ناموزون جمعيت بر تهران تحميل شده است، هيچ سند كارآمدي براي كنترل اين تحولات عظيم در دست مديران و مسئولان نبوده است
پيش درآمد: كساني كه به دلايلي نگران توسعه بي رويه شهر تهران و پيامدهاي زيانبار آن هستند، بر تهيه و تدارك طرح جامع براي اين كلان شهر تأكيد دارند. كارشناسان مي گويند اگر چنين طرحي با هدف توسعه پايدار به اجرا سپرده نشود، مسائل اجتماعي، اقتصادي و سياسي گسترش بي رويه و عنان گسيخته اين شهر مي تواند چالش هاي جدي براي كشور بوجود آورد. براي آشنايي با تاريخچه و اقداماتي كه تاكنون براي تهيه طرح جامع شهر تهران صورت گرفته، با مهندس فرخ زنوزي نماينده گروه شهرسازي انجمن صنفي مهندسان مشاور معمار و شهرساز در «كميته اجرايي برنامه ريزي و طراحي شهري تهران بزرگ» كه سازوكار آن از سال ۱۳۸۰ فراهم شد، گفت وگو كرده ايم.
018210.jpg

* از چه زماني براي شهر تهران طرح جامع در نظر گرفته شد و طرح هاي جامع تهران تاكنون چه فرآيندي داشته اند؟
- تاكنون، براي تهران دو طرح جامع تهيه شده است، كه اولي در ۱۳۴۷ و دومي در ۱۳۷۰ به تصويب رسيدند. براساس طرح جامع اول، شهرداري تهران در سالهاي ۲ و ۱۳۵۱ طرحهاي تفصيلي بخشهايي از محدوده سي سال پيش شهر را تهيه كرد. در آن هنگام،  تهران به تقريب نيمي از جمعيت و مساحت امروز را داشت. طرح جامع دوم نيز كه دوازده سال از تصويب آن مي گذرد، توسط وزارت مسكن و شهرسازي و به منظور ساماندهي موقت مشكلات و مسائل حاد آن روز تهران تهيه شد تا به فوريت جاي خود را به طرح اصلي به  عنوان راهنماي توسعه كلان شهر بدهد؛ اما اين مهم هرگز اتفاق نيفتاد.
به عبارت ديگر، در سه دهه گذشته كه تهران به يك كلان شهر تبديل شده و بر اثر مهاجرت ميليون ها نفر، سي و پنج شهر كوچك و بزرگ از هشتگرد و كرج و اسلام شهر و چندين شهر ديگر در غرب و جنوب غربي تا ورامين و رودهن و بومهن در جنوب شرقي و شرق آن بوجود آمده اند، هيچ سند كارآمدي براي كنترل اين تحولات عظيم در دست مديران و مسئولان نبوده است.
براي درك ابعاد اين تغييرات، كافي است توجه كنيم كه جمعيت تهران در فاصله سال هاي ۱۳۴۵ تا ۱۳۷۵ (براساس نتايج سرشماري ها) از ۷/۲ به ۸/۶ ميليون نفر (۵/۲ برابر) و مساحت آن از ۱۳۶ به ۷۰۰ كيلومتر مربع (۵ برابر) افزايش يافته است. در اين حال جمعيت شهرها و سكونتگاه هاي پيراموني در اين دوره از ۱۰۲ هزار نفر به ۱۴/۲ ميليون نفر (۲۱ برابر) رسيده است. اين تمركز شديد جمعيت و فعاليت (نزديك به ۲۵ درصد جمعيت شهري و ۱۵ درصد جمعيت كشور در گستره اي به وسعت كمتر از يك درصد مساحت آن)، بحرانهاي گسترده و جدي در زمينه  هاي اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي، كالبدي و زيست محيطي در تهران و پيرامون آن بوجود آورده است. اين وضعيت موجب شد كه هيأت دولت در سال ۱۳۷۴ وزارت مسكن و شهرسازي را مأمور كند تا از طريق هماهنگي با وزارتخانه ها و سازمانهاي مربوطه، يك طرح براي مجموعه شهري تهران تهيه كند. چنين طرحي در اواخر سال ۷۹ آماده شد و از آن هنگام تاكنون مراحل بررسي و تصويب خود را مي گذراند. پس، شكل گيري مجموعه شهري تهران نيز براساس طرح و برنامه صورت نگرفته و حالت خودبه خودي داشته است و اين نابهنجاري همچنان ادامه دارد.
اگر به مقياس تهران بازگرديم در ده سال گذشته چندين طرح موضوعي با عناوين «طرح جامع حمل و نقل و ترافيك»، «طرح جمع آوري و هدايت آبهاي سطحي»،  «مطالعات زلزله و ريز پهنه بندي كلان شهر در اين زمينه»، «بازنگري و دقيق سازي شبكه مترو بر پايه تهيه شده در اواسط دهه۵۰» و ... نيز تهيه شده است كه متأسفانه از جامعيت و يكپارچگي لازم در يك چارچوب واحد و همپيوند برخوردار نيستند. لازم است در اينجا به كاري كه در سال ۱۳۷۶ با عنوان «تهران ۸۰» در شهرداري انجام شد نيز اشاره شود. البته، بحث در مورد ويژگي ها، نتايج و كارآمدي اين طرحها بسيار مفصل است و هر يك فرصت خاص خود را مي طلبد.
در سوي ديگر ماجرا، شهروندان شاهد اجراي بزرگراه ها، گره ها و تقاطع هاي غيرهمسطح، احداث كانال هاي زيرزميني و نظاير آن و نيز عمليات اجرايي موضعي در محلات توسط شهرداري، از يك سو و فعاليت هاي توسعه شبكه هاي برق رساني، آب و فاضلاب، مخابرات و ... توسط سازمانهاي مسئول، از سوي ديگر، هستند كه هريك براساس طرح خاص خود در گوشه و كنار شهر در جريان مي باشد. به اين اقدامات ساخت و ساز بخش خصوصي در مناطق مختلف را هم اضافه كنيد كه مجوز آنها در ده سال اخير براساس برنامه فروش تراكم مازاد و مصوبات بخشنامه اي مربوطه صادر شده و همگان با جنجال ها و پيامدهاي بحراني آن آشنا هستند.
تحولات خودبخودي و بحران زا و اقدامات ناهماهنگ از ويژگي هاي شهرها و كلان شهرهاي كشورهاي توسعه نيافته در دهه هاي واپسين قرن ميلادي گذشته است. اين گونه گسترش بي رويه و ناهماهنگ تنها به سود اقليتي از افراد و نهادهاي خاص تمام شده و منافع عمومي شهروندان را پايمال مي كند. با كمال تأسف بايد اذعان كنيم كه تهران بزرگ نيز از معدود كلان شهرهاي جهان است كه با چنين وضعيتي روبه روست و از برنامه ها و طرح هاي لازم براي هدايت و كنترل تحولات توسعه برخوردار نمي باشد.
البته روشن است كه تهيه و تدوين برنامه ها و طرح ها به تنهايي راهگشا نيست و تغييرات اساسي در مجموعه قوانين و مقررات به همراه دگرگوني بنيادي در ساختار و تشكيلات نظام مديريت شهري نيز به فوريت مورد نياز است.
* در هفته هاي نخست سال ۱۳۸۱ خبرهايي مبني بر تهيه طرح هاي تفصيلي مناطق تهران از سوي شهردار وقت و برخي مسئولان انتشار يافت. فعاليت هايي از اين دست به چه نتايجي انجاميده است؟
- حركت اوليه در واقع از پنج سال پيش آغاز شد. با تشديد نابساماني هاي تهران بزرگ در عرصه هاي مختلف، فقدان زنجيره همپيوندي از طرح هاي توسعه در مقياس هاي ملي، منطقه اي و محلي و ناكارآيي طرح  ها و برنامه هاي موجود و مورد عمل، گروه هاي شهرسازي دو نهاد مستقل حرفه اي و تخصصي يعني جامعه مهندسان مشاور ايران و انجمن صنفي مهندسان مشاور معمار و شهرساز، يك گروه كار مشترك تشكيل دادند و فعاليت هايي را در پنج محور آغاز كردند كه شامل بررسي همه جانبه مسائل مبتلابه تهران، برقراري ارتباط مستمر با مراجع و نهادهاي ديگري در تحولات كلان شهر مانند وزارت مسكن و شهرسازي، شهرداري، شوراي شهر، مجمع نمايندگان تهران در مجلس و ...، ايجاد رابطه با شهروندان از طريق رسانه هاي همگاني، جست وجوهاي نظري و روش شناختي در عرصه هاي برنامه ريزي و طراحي و بررسي تجارب ديگر كشورها به منظور تبيين راهكارهاي مناسب براي تهران بزرگ و همكاري و مشاركت در تهيه طرح هاي مورد نياز كلان شهر و مناطق آن بوده است. در اين راستا سرانجام، حاصل مجموعه فعاليت هاي چند ساله «گروه مشترك تهران» در بهمن ماه ۱۳۸۰ به صورت يك برنامه كار مشخص به معاون شهرسازي و معماري وقت شهرداري تهران ارائه گرديد و كليات آن مورد توافق قرار گرفت. در جريان اين توافق، شهرداري تهران و در پي آن معاون شهرسازي و معماري تغيير كردند، اين تغيير خللي در برنامه مذكور وارد نياورد و معاون جديد آن هنگام - كه هنوز هم مسئوليت دارد- بدون كم و كاست براساس همان توافق اقدام كرد و فعاليت از اول سال گذشته آغاز شد. اين برنامه بر سه اصل استوار بود:
۱) رويكرد امروزي، يعني كنار گذاشتن روش هاي ناكارآمد پيشين، شناسايي دقيق محدوديت ها و امكانات توسعه در مقياس محلي (مناطق تهران).
۲) فعاليت همزمان سه سطحي، يعني تدوين برنامه ها و تهيه طرح ها در مقياس  هاي كلان شهري (براساس طرح مجموعه شهري و اصلاحات مورد نياز آن)، منطقه اي (به عنوان جايگزين طرح هاي تفصيلي و راهنماي عمل شهرداري مناطق) و محلي (طرح هايي كه مي توانند به سرعت به اجرا در آيند و مشكلات حاد محلات را برطرف سازند.)
018215.jpg
تهران؛ قريه ديروز، شهر ديروز، كلانشهر امروز و ... فردا؟

۳) تقسيم كار،  يعني مشاركت و همكاري مستمر،  تقسيم مسئوليت و اختيار و ايجاد محيط پاسخگو در فرايند تهيه برنامه ها و طرح هاي توسعه در مقياس مختلف، بين شهرداري تهران (مركز و مناطق)، حوزه معاونت شهرسازي و معماري وزارت مسكن و شهرسازي، شوراي شهر، نهادها و سازمان هاي درگير در تحولات تهران بزرگ، تشكل هاي حرفه اي و مهندسان مشاور برنامه  ريزي و طراحي شهري. به اين ترتيب و بر خلاف گذشته، طرح هاي حاصل از اين فعاليت به عنوان محصول مشترك اركان فوق تلقي شده و از اعتبار و كارآيي بيشتري برخوردار خواهد بود.
براي تهيه هر يك از دو طرح جامع تهران با يك شركت مهندسين مشاور قرارداد منعقد گرديد (در مورد اول، يك همكار خارجي هم مطرح بود). ساير طرح هاي تهران هم- اعم از طرح هاي تفصيلي برخي مناطق با ديگر طرح هاي اجرايي و موضعي- توسط كارشناسان شهرداري و يا يك شركت مهندسين مشاور طرف قرارداد، در مقاطع زماني مختلف، تهيه شده اند.
اما در تجربه اخير، هم به دليل تفاوت نگرش و هم به سبب حجم سنگين فعاليت همزمان در سطح كليه مناطق تهران بزرگ، سازماندهي ويژه خود را طلب مي كرد كه خوشبختانه در هر دو طرف فعاليت به سرعت صورت گرفت:
الف- در تشكيلات شهرداري تهران:
- كميته اجرايي برنامه ريزي و طراحي شهري تهران به عنوان ستاد مركزي و هماهنگ كننده كه در حوزه معاونت شهرسازي و معماري تشكيل شد.
- شوراي برنامه ريزي توسعه هر منطقه، به عنوان مرجع هماهنگ كننده فعاليت در هر يك از مناطق تشكيل شد. اين شورا تضمين كننده ارتباط مستمر مهندسان مشاور با مديريت محلي است.
ب- در ميان مهندسان مشاور مسئول مناطق:
- شوراي نمايندگان مهندسان مشاور مناطق به عنوان مرجع تصميم گيري مشترك و كانون تفكر و انديشه سازي و نهاد نظارت بر فعاليت مهندسان مشاور مسئول مناطق.
- كميته هماهنگي متشكل از پنج عضو منتخب شوراي مذكور، به عنوان نهاد مسئول هماهنگي فعاليت هاي مهندسان مشاور و ارگان ارتباط با سازمان ها و مراجع درگير در تحولات تهران بزرگ.
همانگونه كه اشاره شد، سازماندهي لازم متشكل از اركان فوق به سرعت انجام شد و فعاليت ها آغاز گرديد. در اينجا بايد تأكيد كنيم كه تهيه طرح هاي مورد نياز تهران و مناطق آن يك اقدام مقطعي(همانند گذشته) نيست، بلكه يك فرايند مستمر است كه از دو گام اصلي تشكيل شده است:
گام نخست شامل شناسايي مقدماتي مناطق و مسايل حاد و فوري هر يك، تشخيص جايگاه هر منطقه در تهران بزرگ، تدوين راهبردهاي اوليه توسعه مناطق در پيوند با تحولات توسعه كلان شهر و ارائه فهرست طرح هاي فوري و پر اولويت. زمان لازم براي انجام خدمات اين مرحله شش ماه پيش بيني شده و قراردادهاي مربوطه در روزهاي واپسين سال ۱۳۸۰ منعقد گرديد. فقدان يا پراكندگي اطلاعات مورد نياز، از يك سو و ضرورت تنظيم دستور  العمل هاي لازم براي وحدت رويه و همسان سازي محصولات اين گام، از سوي ديگر، موجب شد كه زمان پيش بيني شده به يك سال افزايش يابد. به اين ترتيب، خدمات اين گام در اواخر سال ۸۱ هفته هاي آغازين سال جاري به پايان رسيد و محصولات كار (گزارش ها و اسناد توليد شده) هم اكنون در حوزه معاونت شهرسازي و معماري در حال ارزيابي و نتيجه گيري است.
اهداف پيش بيني شده براي گام نخست و محصولات مورد انتظار به ميزان قابل توجهي حاصل شده اند و به جرأت مي توان ادعا كرد كه اين فعاليت بي سابقه، در ابعاد مختلف توفيق قابل ملاحظه داشته است.
گام دوم كه مي بايست از آذرماه گذشته آغاز مي شد و به دلايل ياد شده به تعويق افتاد، انجام مطالعات و ارائه خدمات كارشناسي در پنج محور را به شرح زير شامل مي گردد:
تدوين الگوي توسعه مناطق به عنوان راهنماي اقدامات مديريت محلي تا تهيه طرح تفصيلي پايه، تداوم همكاري با شهرداري به عنوان بازوي فني و كارشناسي مديريت محلي در پاسخگويي به نيازهاي جاري، همكاري در تهيه برنامه پنج ساله عمراني منطقه و بازنگري و بهنگام سازي آن به عنوان سند هماهنگ كننده مالي و اجرايي كليه اقدامات شهرداري منطقه، اعمال هماهنگي در طرح هاي موضوعي و تهيه برخي از آنها به منظور اولويت بندي و ايجاد همپيوندي ميان اين طرح ها و جلوگيري از اقدامات و فعاليت هاي موازي.
و تهيه طرح تفصيلي پايه منطقه و بازنگري ادواري آن در ارتباط رفت و برگشتي و اثرگذاري متقابل با طرح توسعه تهران بزرگ.
پيش بيني شده است كه جريان تهيه طرح تفصيلي پايه مناطق تا پايان سال ۱۳۸۳ به اتمام برسد. البته اين در صورتي است كه چگونگي هماهنگي و ارتباط رفت و برگشتي با طرح تهران بزرگ (بر اساس مصوبه شوراي عالي شهرسازي و معماري) تا پايان خرداد ماه روشن گردد. زمان پيشنهادي براي انجام خدمات موضوع محورهاي چهارگانه ديگر پنج سال است و در صورت انعقاد قراردادهاي مربوطه، فرايند طرح ريزي، نظارت بر تحولات مناطق و بازنگري در برنامه ها و طرح ها به صورتي بي سابقه تداوم خواهد داشت و نهادينه خواهد شد.
ياد آور مي شود كه شرح خدمات و چارچوب قراردادي خدمات گام دوم تدوين شده است. در واقع  قراردادهاي ده منطقه كه ارزيابي نتايج محصولات گام نخست آنها تاكنون انجام شده است، مي بايست تاكنون منعقد مي شد. ليكن، ضرورت هماهنگي با اعضاي شوراي شهر و شهردار منتخب، معاون شهرسازي و معماري شهرداري را از اين امر بازداشت.
* با توجه به حساسيت هايي كه به آنها اشاره كرديد و ضرورت ورود به خدمات مرحله دوم تا چه اندازه شوراي اسلامي شهر و شهردار تهران در جريان اين روند مي باشند؟
- اعضاي كميته هماهنگي مهندسان مشاور در تاريخ ۳۰ فروردين ماه با هفت تن از نمايندگان شوراي شهر و از جمله رييس شورا جلسه سه ساعته اي را كه بنا به خواسته اعضاي شورا، از سوي حوزه معاونت شهرسازي و معماري هماهنگ شده بود، برگزار كردند. در اين نشست گزارشي از ويژگي هاي اصلي و كليات فعاليت سال گذشته (گام نخست فرايند طرح ريزي در سطح مناطق) و نتايج حاصل از آن ارائه شده و ضرورت تداوم اين فرايند و ورود به گام دوم مورد تأكيد قرار گرفت.
روشن است كه توسعه يك كلان شهر(در مفهوم امروزي خود) امري تصادفي و دفعتي نيست. تداوم هدفمند فعاليت ها و فرايندها- از جمله فرايند تفكر و برنامه ريزي- نيز بدون شك از الزامات توسعه مي باشد.

ديدگاه
ساخت و ساز و حقوق شهروندان
در كشورهايي كه زودتر از ما ساخت و ساز در ارتفاع يا به اصطلاح خودمان برج سازي رواج پيدا كرد، به اين صورت نبود كه يكسره عنان و اختيار فضا و زمين به سازنده بنا سپرده شود. شهرداري ها با محاسبات دقيق و پيش بيني هاي لازم براي فضاهاي مورد نياز شهر از جمله پياده رو، پاركينگ، فضاي بازي بچه ها، مركز خريد و ... مجوز چنين ساخت و سازهايي را صادر كردند.
اما در شهر تهران بسياري از سازندگان بناها، حداكثر مضيقه را براي عابران پياده ايجاد كرده اند. نمونه هايي از اين مشكلات را مي توان در بعضي از خيابان هاي حدفاصل ميدان محسني واقع در بلوار ميرداماد - ميدان كتابي ديد.
در اين مسيرها حتي يك عابر پياده به زحمت مي تواند عبور كند. يا در خيابان دزاشيب تهران جنب بانك ملي يك ساختمان نوبنياد بدون عقب نشيني قانوني، حقوق مردم را ناديده گرفته است.
در خيابان آفريقا (جردن) به وضوح عابران پياده با مشكل تردد روبرو هستند و بهترين و فراخ ترين گذرگاه عابر پياده را مي توان جنب پارك صبا مشاهده كرد. صدها ساختمان بلند در تهران كه بيشترين امكانات را براي ساخت و ساز دريافت كرده اند، نسبت به واگذاري امكاناتي كه در صدر اين يادداشت به آنها اشاره شد، هيچ اقدامي نكرده اند و متاسفانه در مقررات ساخت و ساز بناها نيز چنين پيش بيني هايي صورت نگرفته است.
كارشناسان مي گويند: گره هاي ترافيكي خيابان ولي عصر در حدفاصل ميدان ونك تا چهارراه پارك وي بيشتر به اين دليل است كه در كوچه هاي حدفاصل خيابان ولي عصر و بزرگراه آفريقا، مجوز تبديل بناهاي يك يا دو طبقه به برج داده شده است،  بي آنكه محاسبات مربوط به تردد خودروها و سرريزشدن بار ترافيك از اين كوچه ها به خيابان وليعصر انجام شده باشد.
براي آنچه كه اتفاق افتاده است، چاره انديشي بسي دشوار مي باشد، اما از هم اكنون بايد در مقررات و نظامنامه هاي ساخت و ساز در تهران، حقوق مردم در نظر گرفته شود و به زيان منافع شهروندان، منافع يكسويه سازندگان بناها مد نظر نباشد.
در مواردي كه بناها به فضاي خيابان و پياده رو تجاوز كرده اند، درنگ جايز نيست و بايد موجبات عقب نشيني آنها و احياء حقوق شهروندان فراهم گردد.
ابراهيم درگي

شهر
اجتماعي
اقتصادي
انديشه
خارجي
سياسي
شهري
علمي فرهنگي
گلستان كتاب
ورزش
ورزش جهان
صفحه آخر
همشهري اقتصادي
همشهري جهان
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   انديشه   |   خارجي   |   سياسي   |   شهر   |   شهري   |   علمي فرهنگي   |  
|  گلستان كتاب   |   ورزش   |   ورزش جهان   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |