!كنيد كنترل را بدخلقي
كرد؟ بايد چه خشونت رفع براي
كنترل را خود خشم چگونه
كنيم؟
شد تكذيب آبان تعطيلي شايعه
!كنيد كنترل را بدخلقي
ارزش كه هستيم ما اين.خنثي‌است "اساسا ما اطراف چيز هر
.مي‌شويم قائل آن براي وبهايي
و نداريم عصبي كنترل مي‌آيدكه پيش مواقعي ما همه براي
است عادي امري قضيه اينجاي به تانيستيم خودمان اصطلاح به
نوسانات بدن داخلي ومسايل محيط تاثير تحت انسان چراكه
كار به و امر اين از باآگاهي مي‌توان ولي مي‌كند خلقي‌پيدا
.بود خودمسلط خلق و اعصاب بر بردن‌روشهايي
مي‌كرد احساس است عمومي روابط مشاور كه ساله‌اي خانم 49
من معمول طور به":اومي‌گويد.نيست خودش كه است چندروزي
شد خراب كامپيوترم وقتي‌چاپگر ولي.هستم آرامي و آدم‌خونسرد
.دادم فحش و شدم بانك‌عصباني در روز همان.رفتم در ازكوره
سفر رزرو همسرم مشورت‌با بدون كه رسيد اوج به وضع‌وقتي اين
او دادم اطلاع به‌شوهرم را موضوع وقتي و كردم رالغو روزه سه
"!بگذاري ميان من‌در با نمي‌توانستي اول":گفت شدو ناراحت
سفر اين به من" كردم‌كه پرخاش همسرم به خانم‌مي‌افزايد اين
مي‌دانستم اينكه‌من با ".است تمام جا همين بحث‌در.نمي‌روم
.نداشتم كنترلي ولي‌گويا مي‌كنم اشتباه
اين امثال ميشيگان دانشگاه روانشناس صحبت‌هاي براساس
با را روزش سه روز ، ده هر از ما بيشتر" نيستند كم خانم
تغييرات".است عادي امري نوسانات اين.مي‌گذرانيم تنگ خلق
غير خبر.تاثيرگذارند حالتها تغيير در درون‌ما شيميايي
.مي‌كنيد منتظره‌اي‌دريافت
و norepine phrine مثل هيجان‌آوري و سكرآور مواد شما مغز
آماده شما بدن اينكه نتيجه.مي‌كند ترشح dopamine
احساسات خود از داريد احتياج شما چه اگر.مي‌شود عكس‌العمل
"حتما كه نيست معني اين‌بدان ولي دهيد نشان وهيجاناتي
كنترل را ما آن‌احساسات كه نيست هم نيازي اما تلافي‌كنيد
.كنند
مي‌دانند دانشمندان.باشد هم خطرناك مي‌تواند بدخلقي
معرض در بيشتر مي‌شوند متخاصم يا خشمگين شدت به كه اشخاصي
حمله مورد روي1600 سال 1995دارند قرار حمله‌قلبي خطر
خطر سال دو خشم‌تا دوره يك داد نشان كه مطالعه‌اي‌كردند قلبي
خلق كنترل پس.مي‌دهد افزايش برابر دو به‌ميزان را قلبي حمله
آخرين‌توصيه‌هاي كارشناسان.است زندگي مرگ‌و معني به چيزي
:كرده‌اند ترتيبابراز بدين را خود
بشكافيد را مشكل
خشمگين آن به نسبت يا ترسيده‌ايد شدت به چيزي از وقتي
خانم 45.بفهميد را دليل كه است آن اقدام نخستين شده‌ايد
همسرش با شام صرف حين شد آورده مثال بالا در كه ساله‌اي
اونگران.است بوده چه مي‌داده راآزار او كه چيزي فهميد
گفته به‌او اينكه باوجود.بود جابجايي‌هاي‌كاركنان و تغييرات
"عملا ولي اونمي‌باشد خود شامل اين‌جابجايي‌ها كه بود شده
گذارده كنار غيرمقتضي موقع در كه بود دلواپس نداشت‌و باور
او ناراحتي ووقتي كرد راحتي احساس شد ، كه‌آشكار ترسششود
.نبود مي‌كردترسناك تصور كه هم آنقدرها كلمات‌بيان قالب در
او خود.حل‌كند را آن توانست شكافت را اينكه‌مشكل از بعد وي
جديد خوبمديريت اينكه درباره و شدم كار دست‌به "عملا مي‌گويد
تنها ترتيبنه اين به.كردم جستجو خواهدداشت انتظاراتي چه
.شد محول او به هم جديدي بلكه‌كارهاي شد رفع او نگراني
بدخلقي و جسمي وضعيت
كه وقايعي علل عنوان به خود حالات به افراد از بسياري
به آنها ولي‌حالات مي‌نگرند است افتاده اتفاق برايشان
رابرت قول به.دارد شديدي بستگي آنان زيستي‌طبيعي روندهاي
كه غذايي ايالتي‌كاليفرنيا دانشگاه استادروانشناسي تاير
ساعتي حتي و كه‌داريم فعاليتي ميزان و جسمي مي‌خورديم ، سلامت
ما رفتار و درحالات مي‌توانند مي‌بريم بسر آن كه‌در را روز از
شب كه‌اواخر دريافت تحقيقي در شخص اين.بگذارند تاثير
"معمولا ما ميزان‌انرژي.مي‌كنند جلوه انسان‌حادتر براي مشكلات
.مي‌افتد پايين اواخربعدازظهر و بالاست روز سوم‌نخست يك در
ناراحت را شما زماني كه‌شايد استرس‌زا عامل يك":تايرمي‌گويد
و آزار باعث عامل مي‌افتدهمين پايين انرژي كه نكند ، زماني
روزهاي طي ايوا روانشناس‌دانشگاه واتسون ".اذيت‌مي‌شود
و كرد رديابي را بدن‌آنها حرارت درجه و اشخاص متمادي‌حالات
بيشتر شخص مي‌رود ، بدن‌بالا حرارت درجه وقتي كه نتيجه‌گرفت
بهتر باشد خلاقي اينكه‌آدم براي مي‌داند واتسون.خوشحال‌است
بهتر ترتيب بدين كه كندچرا كار به شروع زود است‌صبح‌هاي
دانشجويان با به‌ملاقات بعدازظهر اواخر و مطلبمي‌نويسد
را براي‌كار لازم انرژي بعدازظهرها":مي‌گويد وي.اختصاص‌مي‌دهد
در تغييرات‌كوچك همين "دارم زدن‌آمادگي حرف براي ولي ندارم
.كرده‌است ايجاد بزرگي اودگرگونيهاي نگرش طرز و بازدهي
بخوابيد كافي اندازه به
امريكائيها شد معلوم و انجام بررسي نفر يكهزار روي "اخيرا
كه شد سوءالساعتميخوابند از 7 كمتر متوسط طور به هرشب
پيتزبورگ ازدانشگاه راهل دكتر !است كافي اين‌مدت آيا
هنگام.مي‌گذارد بسياراثر ما اخلاق روي مي‌گويدكم‌خوابي
كه بچه‌ها مثل درست.مي‌دهيم دست از را خود خستگي‌كنترل
بررسيهاي از بعد دكترراهل.مي‌شوند بي‌تاب وقتي‌خسته‌اند
هستند برخورد خوش حالت‌عادي در كه پزشكاني همان فراوان‌گفت
وهر توماس دكتر.فريادمي‌زنند بيماران سر مي‌شوند وقتي‌خسته
مدت براي و شب راهر داوطلب وسيع‌تري 15 درمطالعه
خوابيدند ساعت شباول 11.داد قرار تاريكي در يكماه ، ساعت
تجربه طبق وهر.كرد ساعت‌تنزل به 5/8 خوابشان ولي‌بتدريج
و اخلاق روزها كافي‌مي‌خوابند اندازه به شبها دريافت‌آنهائيكه
.دارند مطلوبي و كنترل حالات‌قابل
طبيعت با تماس
ارتباط يكديگر به خلق‌مناسب داشتن و طبيعت با تماس
افسردگي رفع كاليفرنيابراي اهل كننده توليد يك.دارند
اگر.موءثرمي‌داند بسيار را روش اين و باغباني‌مي‌كند
كنارپنجره‌اي حداقل برويد خانه از به‌خارج نمي‌توانيد
سال.ديد پنجره آن از را درختي سبزه‌و بتوان كه بنشينيد
تجربه" كتاب نويسنده هردو كه همسرش و كامپلان 1988
كه كارگراني دانشگاهي‌دريافتند تحقيقي در هستند"طبيعت
است كنارش در آن وامثال پارك يك كه است جايي محل‌كارشان
تا مي‌شود آنان‌مشاهده در تندخويي و بيماري كمترآثار
كار بزرگ ياپاركينگ تعميرگاه يك كنار "آنهائيكه‌مثلا
.مي‌كنند
باشيد داشته تحرك
تشنج كاهش و انرژي افزايش موجب پياده‌روي دقيقه ده
داشتن.دارد محسوسي اثر پياده‌روي يكساعت البته.مي‌شود
استرس فعاليت براثر.مي‌كند كمك هم ممتد فيزيكي فعاليت
مي‌گردد حادث تغييرات‌شيميايي آن دنبال به و كاهش‌مي‌يابد
دماي افزايش بعلاوه.بهترباشد خلق داشتن حاصل كه‌مي‌تواند
.مي‌گذارد مثبت تاثير دراخلاق داغ حمامي گرفتن مثل بدن‌هم
بخوريد درست
در و مي‌گذارد مغزتاثير تغذيه بر مي‌خوريم كه غذايي
متخصص سومر خانم.مي‌آورد بدنبال را خلقي نتيجه‌نوسانات
انتخاب تغذيه‌خود براي كه غذاهايي نوع:معتقداست تغذيه
غذايي برنامه ودر نمي‌كنيم مصرف كه را ياغذاهايي و مي‌كنيم
مي‌دهد وتوضيح مي‌گذارند اثر ما در قرارنمي‌دهيم خود
از.مي‌دانستند راخسيس او همكارانش كه رامي‌شناخت گزارشگري
جاي به و نمي‌خورد جوابداد او !مي‌خوريد صبحانه پرسيدآيا او
عصبي چقدر كه است جاي‌تعجب ولي مي‌نوشد قهوه صبح هرروز آن
با اول بخورد ، غذا طورمنظم به او كه كرد پيشنهاد سومراست
هر كند ، محدود را وشكر قهوه كند ، شروع متعادل يك‌صبحانه
.(مي‌شود خستگي آبباعث كمبود) بنوشد آب ليوان تاهشت شش روز
به خيلي مي‌دهدكربوهيدراتها نشان كه است موجود شواهدزيادي
افزايش را مغز ميزان‌سروتونين كربوهيدراتها.كمك‌مي‌كنند ما
مقداري خوردن.عمل‌مي‌كنند طبيعي مسكن يك عنوان به مي‌دهندو
.مي‌كند آرام را شيريني‌انسان يا كلوچه بيسكويت ، برنج ، كمي
توليدسروتونين مانع كوچك‌پروتئين‌دار لقمه‌هاي درخوردن افراط
.مي‌شود كافي
كنيد فكر مثبت
را منفي‌گرايي بعضي‌ها روانشناسي استاد يك قول به
"اساسا ما اطراف چيز همه ولي مي‌دانند يكي واقعيت‌گرايي با
قائل آنها براي بهايي و ارزش كه هستيم ما اين.هستند خنثي
است اين سوال.يامنفي و است مثبت يا اينها حال مي‌شويم ،
براي شخص اين !انتخابكنيد را تحريفي چه شمامي‌خواهيد
مثبت را افكاردانشجويانش سالها خود نظريه مطالعه‌درباره
منفي افكارشان ازاينكه اغلب دانشجويانش:وي‌مي‌گويد.كرد
برايشان را بعدنوشته‌ها ماه چند او.تعجبمي‌كردند بوده
به نگرانيهايشان بيشتروقتها بود كرده ثابت تجربه.مي‌خواند
زدن لبخند.نبود قابل‌كنترل چيزها خيلي و واقعيت‌نمي‌پيوست
هم آزمايش.مي‌گذارد بداثر خلقهاي بر كه است عمل‌ساده‌اي
تاثير اخلاق روي هم حالات‌صورت كنترل پس است كرده آنراثابت
.گذاراست
بهتاش مينو:ترجمه
كرد؟ بايد چه خشونت رفع براي
(پاياني بخش) خشونت به تمايل و نابردباري روانشناسي
انسان شناختي توانمندي -نكته 1 دو بر تكيه با سالم محيط
در كه مي‌آموزد انسان به نظرات ، ابراز توانمندي -2
تضادها و باناهماهنگيها مقابله براي و مسايل با رويارويي
با و استدلال و بامنطق و زبان ابزار از استفاده با مي‌تواند
دراين شيوه اين كاربرد اهميت.شود روبرو انديشه‌اش بر تكيه
و فردي بين تعاملات در كه را "هيجاني برانگيختگي" كه است
و مي‌كند كنترل است ، تكانشي رفتارهاي بروز اجتماعي‌عامل
وقتي زيرا) مي‌دهد كاهش نيز شناخت روي بر آن‌را منفي اثرهاي
با ديگران رفتارهاي از ما ادراكات برانگيخته‌هستيم ما
رويارويي هيجاني برانگيختگي كنترل.(همراه‌مي‌شود سوءتعبير
روابط و مي‌سازد امكان‌پذير سادگي به بايكديگر را افراد
شخصيتهايي رشد از و مي‌سازد تضمين را تنش عاري‌از اجتماعي
توانايي رشد پس.كرد خواهد جلوگيري رفت شرح‌آنها "قبلا كه
شناختي تواناييهاي رشد موازات به وانتقادپذيري انتقاد
جامعه يك اجتماعي و فرهنگي توسعه و رشد.صورت‌مي‌گيرد انسان
.است همبسته جامعه آن افراد انتقادپذيري و توان‌انتقاد با
جامع و صحيح نظرهاي بر مبتني جامعه وپويايي تحول زيرا
تصحيح‌كننده نقش حقيقت در انتقاد است‌و جامعه آن افراد
نظر در جامعه سازندگي منظور به كه تصميمهايي‌است و نظرها
قضيه اين عكس و.مي‌شوند حتي‌اتخاذ يا و مي‌شوند گرفته
را نظرهايشان ابرازآزادانه توان جامعه افراد چنانچه
و مي‌برند كار به جهت‌تخريب در را خود انرژي باشند ، نداشته
و اموال تخريب سو يك است ، از همه‌جانبه تخريب اين حقيقت در
با اتوبوسراني از مثال‌نارضايتي طور به) جامعه عمومي اشياء
گوشي‌هاي آوردن در ازمخابرات ناراحتي صندليها ، كردن پاره
به است انساني نيروي ديگرتخريب سوي از و (...و عمومي تلفن
رفاهي‌اش مسايل از اداره‌اش‌يا از كارمند وقتي مثال طور
باشد ، نداشته اظهارنظرهم و بيان اجازه و باشد ناراضي
نظر از گونه‌رفتارها اين با و دارد تاخير يا و مي‌كند كم‌كار
(Selfdefeating-) خودشكن رفتارهاي جزء روان‌شناسان
.محسوبمي‌شوند
!كرد بايد چه
كاهش نفسش عزت و مي‌شود تنبيه شخص كه اين از صرف‌نظر
مفهوم دو هر در موفقيت و پيشرفت انگيزش ديگر سوي مي‌يابداز
فوق نمونه مشابه نمونه‌هاي.مي‌شود آسيبپذير واجتماعي فردي
راه حقيقت در مي‌كنند اقدام عواطف ابراز به طريق اين كه‌از
صلاح به نه و فرد صلاح به نه كه كرده‌اند انتخاب كجي‌را
و انتقاد توان رشد و تقويت بحث اين نتيجه.جامعه‌است
و رشد براي عاملي عنوان به جامعه انتقادپذيري‌افراد
را راهبرد اين كاربردي اجراي چه است‌آن جامعه سازندگي
اجازه "نقادي و نقد" عنوان كه‌تحت است محيطي مي‌كند ، تضمين
.مي‌سازد فراهم عواطف ابرازآزادانه طريق از را وجود ابراز
پذيرش قدرت كنند ، ديگران‌انتقاد از بتوانند افراد هرگاه
به خشم طريق اين از.يافت خواهند نيز را مقابل طرف انتقاد
انتقادهاي) رفتارهاي‌جامعه‌پسندانه قالب در و طبيعي طريقي
به پرخاشگري و خشم ازابراز و.شد خواهد تخليه (سازنده
غيبت" همچون غيرعادي قالبرفتارهاي در و غيرمستقيم شيوه‌هاي
نقادي و نقد تقويت همچنين.شد خواهد پيشگيري "بدگويي و
سالم رفتارهاي رشد آفت چاپلوسانه‌كه رفتارهاي حذف منجربه
نگرشي) خصومت پژوهشي شواهد براساس.مي‌شود نيز است ، اجتماعي
بروز در موثر متغيرهاي از يكي (وديگران محيط به بدبينانه
و سوتعبيرها از بسيارياست وپرخاشگرانه تهاجمي رفتارهاي
مي‌آيد بوجود گروهي و فردي بين درروابط كه بدفهميهايي
رودرروي و آزاد گفتگوي و مي‌شود احساس‌خصومت ايجاد منجربه
را گروهي و فردي بين خصومت عنصر يكديگرمي‌تواند با افراد
كاهش نيز را پرخاشگرانه رفتارهاي احتمال‌وقوع و كند كنترل
كه است اين مي‌شود استنباط آنچه نتيجه‌گيري‌نهايي دردهد
و فردي سلامت با مترادف وانتقادپذيري انتقادگري تقويت
سلامت ضربدر فردي سلامت با است ملي‌مساوي سلامت و است اجتماعي
.اجتماعي
كنترل را خود خشم چگونه
كنيم؟
ممكن‌است خود ، ناراحتي‌هاي و مشكلات حل براي افراد از بسياري
.كنند تلقي مفيد و موءثر راه‌حل يك را پرخاشگري
را او يا كند كمك فرد به "موقتا است ممكن گرچه پرخاشگري
در "معمولا و مي‌ماند پايدار آن منفي عوارض اما دهد تسكين
را فرد مشكل پرخاشگري زيرا.مي‌كند ايجاد احساس‌ندامت فرد
نيز آنها وخامت بر "غالبا و نمي‌كند حل صورت‌زيربنايي به
.مي‌افزايد
همسران بين كه زندگي تلخكامي‌هاي و ناراحتي‌ها از بسياري
هر يا يكي پرخاشگري كنترل عدم از ناشي دارد وجود
.دوي‌آنهاست
را خود نارضايتي‌هاي مي‌شويم مجبور گاهي ما همه حال اين با
احساس كه مواقعي چنين در.دهيم نمايش پرخاشگري صورت به
را زير جنبه‌هاي اگر مي‌كشد فواره شما وجود در پرخاشگري
و شويد مسلط خويش هيجان بر مي‌توانيد بهتر كنيد رعايت
:نمائيد راكنترل خود پرخاشگري
به -كنيد20 خودداري مقابل طرف شخصيت به توهين از 1ـ
نقص ، داراي اگر "مثلانكنيد حمله مخاطب فرد آسيبپذير نقاط
.خودداري‌كنيد آنها به حمله از است خاصي حساسيت يا بد عادت
وجود مخاطب و شما بين كه را گذشته ناخوشايند رفتارهاي -3
.نكنيد مطرح "مجددا است داشته
سعي است مشكل برايتان شما كنترل كه نموديد احساس وقتي -4
.كنيد خارج محل از را خود كنيد
خود خشم بتوانيد اينكه به دهيد عادت را خود كنيد سعي -5
درباره بود خواهيد قادر صورت اين در.كنيد راپيش‌بيني
:جمله از.كنيد سوالاتي خود از پرخاشگري وپيامد فايده
عايدم نتيجه‌اي چه كردن تنبيه كردن ، فحاشي شدن ، عصباني 51
چه كردن برخورد خصمانه و شدن عصباني با مي‌كند؟52
مي‌دهم؟ دست از را چيزهايي
وجود پرخاشگري از بهتر شيوه‌اي چه مقصودم انتقال براي 53
دارد؟
معصومي محمدتقي
شد تكذيب آبان تعطيلي شايعه
تعطيلي مبني‌بر شايعاتي بروز پي در: اجتماعي گروه
اين نمابري ارسال با نشريه مديرمسئول‌اين آبان هفته‌نامه
است آمده همچنين نمابر اين در.كرد تكذيب شايعه‌را
نقض نشريات برخي‌از توقيف در اسلامي انقلاب اقدامات‌دادگاه:
مطبوعات قانون ماده 34 و قانون‌اساسي اصل 168 صريح
انقلاب رهبري شرايطي‌كه در: است آمده نمابر اين درادامه.است
تاكيد متخلفان با دربرخورد قانون رعايت بر
و سخنان‌رهبري از سياسي جريان يك داشته‌اند ، سوءاستفاده
آشكار قانون‌شكني قضائي ، -نهادهاي‌امنيتي از آنها بهره‌برداري
در بحران ايجاد رابراي فرصت‌طلبان سوءاستفاده زمينه بوده‌كه
پديد موجود سياسي باز "نسبتا شدن‌فضاي بسته و جامعه
.خواهدآورد
|
