خانواده از را زمان مديريت
كنيم آغاز
پشتيباني به ناشر زنان
دارند نياز بيشتري
خانواده از را زمان مديريت
كنيم آغاز
داريد؟ برنامه‌هايي چه سال آينده ماه يازده براي
ما فرهنگ در هنوز بهره‌وري نظام و زمان مديريت به توجه
است نيفتاده جا
است باقي فرصت هنوز
زمان ميانگين واقع ودر مفيد كار ميزان پژوهشي بررسي يك در
ما 5/1 كشور خدماتي و اداري گوناگون بخش‌هاي در مفيد كار
از زمان ميزان مي‌توان ترتيب همين به است شده اعلام ساعت
با.كرد محاسبه سال طول در را شده تلف وقت و رفته دست
و زمان مديريت ساماندهي درباره اخير سالهاي در آنكه وجود
هنوز اما است شده انجام تلاش‌هايي و همايش‌ها بهره‌وري ، نظام
.است نيفتاده جا ما فرهنگ در وقت ، از درست استفاده
هنوز بهار ماه نخستين فروردين ، پاياني روزهاي در اينك
كارگيري به يا زمان از صحيح براي‌بهره‌برداري خوبي فرصت‌هاي
بر را خود وظايف و بتوانيم‌كارها اگر و داريم زمان مديريت
دهيم ، زمان‌انجام از بجا استفاده و درست برنامه‌ريزي اساس
و داشت خواهيم رضايتبخشي كارنامه سال پايان در بي‌شك
آزارمان رفته دست از فرصت‌هاي و شده تلف زمان دستكم‌حسرت
.داد نخواهد
طلاست ، وقت قبيل از عباراتي با روزانه ما از يك هر حتما
و بدانيد را فرصتها كرد ، قدر خواهد حل را چيز هر زمان
تلف وقتهاي به كه آمده پيش بسيار و شده‌ايم مواجه.غيره
از ومطلوبتري بهتر نحو به مي‌توانستيم كه كنيم فكر شده‌اي
.گذشته‌ايم آن كنار از بي‌توجه اما كنيم استفاده آن
بوده اين دنبال به پيوسته شناخته را خود بشر كه زماني از
درآورده خود كنترل تحت را گرانسنگ عنصر چگونه‌اين كه است
زندگي و تاريخ به گذرا نگاهي و ببرد بيشتري بهره آن از و
كه است نكته اين بيانگر خوبي به توانا و موفق انسانهاي
داشته‌اند ، درآوردن‌وقت كنترل به در بيشتر توانايي آنهايي
با و كرده‌اند حياتي عنصر اين به هوشمند و عميق نگاهي كه
آن لحظه به لحظه توانسته‌اند شده حساب و دقيق برنامه‌ريزي
.ببرند بهره آن از وجهي بهترين به و درآورده كنترل تحت را
و بي‌قيدي بي‌نظمي ، با كه آمده پيش كسي براي حال به تا آيا
در يا و آمده نائل موفقيتي به كردن جهت‌زندگي هر به باري
.باشد رسيده مقصود به هدفي پيشبرد
هر براي كه داشت اشاره نكته اين به صراحت با بتوان شايد
خلا نوعي به و يافت جايگزيني اين‌دنيا در مي‌توان چيزي
به كه تنهاچيزي اما كرد جبران را آن نبود از ناشي
از زمانهاي.ندارد وجود آن براي جايگزين و بازگشت هيچوجه
براحتي كنيم تعمق مسئله اين در قدري اگر و است رفته دست
نمي‌تواند نيز طلاست عبارت‌وقت و حتي‌طلا كه ديد خواهيم
.باشد وقت واقعي ارزش بيانگر
واينك كرده‌ايم سپري را عمر از زيادي سالهاي ما از يك هر
فكر برنامه‌ريزي به كه است خوبي فرصت نخست‌سال ماههاي
بطالت به اخير سالهاي در كه را وقتهايي و كنيم
به كه باشد سالي ما يكسال نبايد.نكنيم تكرار گذرانده‌ايم ،
پارسال از دريغ سال به اعتراف‌سال به مجبور قديمي‌ها قول
.باشيم داشته
كار آن در برنامه‌ريزي و مديريت كاري هر در موفقيت ضرورت
در.است زمان وقت ، مديريت درآوردن تسخير به لازمه و است
به كه كرد برنامه‌ريزي آنچنان مي‌توان رده‌اي و شغل مقطع ، هر
روزها افسوس و يابيم دست خاطر رضايت با مطلوب و نهايي هدف
علي حضرت كه همانطور.نخوريم را رفته هدر به ساعتهاي و
:مي‌فرمايند (ع)
وقت اما نمي‌كند حل را مشكلي هيچ برگذشته خوردن تاسف
مي‌شكند هم در را او روحيه و كرده تلف ازانسان را زيادي
مي‌گيرد ، او از را آينده مشكلات با مقابله جسارت و قدرت و
زمان اهميت .گرفت عبرت بايد تنها گذشته از
آن به نهادن ارزش و وقت مورد در روزنامه‌نگار يوسفي.ف
دادن انجام فكر به آنكه از بيش ما بيشتر:مي‌گويد چنين
خانواده ، در چهكردنآمادهايم تلف وقت براي باشيم كاري
شكلي فضابه هميشه مي‌كنيم كار كه جايي در چه و مدرسه در چه
در طوركلي به و كنيم تلف وقت بيشتر بتوانيم ما كه است
.نمي‌شود منظور لازم ارزش زمان براي بايد كه آن‌طور ما جامعه
مطلوب استفاده و زمان مديريت از بخشي كه داشت توجه بايد
به.كارهاست شده زمانبندي و دقيق مستلزم‌اجراي آن از
اتوبوسهاي آمدن فاصله كشورها از بسياري در مثال عنوان
براساس‌آن مي‌تواند شخص و است دقيقه به 3 دقيقه عمومي 3
صف در نباشد مجبور را زيادي وقت و كند برنامه‌ريزي براحتي
اوقات برخي ما كشور در حاليكه در.بايستد انتظاراتوبوس به
اين و بمانند اتوبوس منتظر تايكساعت حتي مجبورند افراد
نمي‌توان مسئولان‌اتوبوسراني فعاليت نحوه در تنها را مشكل
در و داده هم دست به دست عواملي بلكه كرد ، جستجو
.مي‌شود زمان شدن تلف به نهايت‌منجر
به نمي‌توان را اينها همه البته:مي‌گويد چنين ادامه در وي
نوعي به مي‌توان نيز فردي شكل به انداخت ، بلكه محيط گردن
دراز برنامه‌هاي به‌فكر هميشه و بخشيد سامان را زمان مديريت
كوتاه‌مدت و مقطعي برنامه‌ريزي‌هاي وسيله به زيرا.نبود مدت
تحت را شدن تلف آستانه در زمانهاي از بسياري مي‌توان نيز
.درآورد كنترل
انسان اراده مورد در فرانسوي انديشمند سارتر ، پل ژان
اراده برابر در بزرگ چقدر هر كاري مشكلي‌يا هر:مي‌گويد
براي انساني كارگرفتن‌اراده به پس.است كوچك انسان
.است ضروري و مهم زمان مديريت از مطلوب استفاده
از گلايه ضمن تهران ساكن خانه‌دار بانوي مرداني ميترا
من كه مي‌آيد پيش وقتها از بسياري:شده‌مي‌گويد تلف وقتهاي
خانه‌داري صرفا كه ماخانمهايي كه كنم فكر مسئله اين به
حالي مي‌گذرددر خانه امور و مسائل به روزمان تمام مي‌كنيم
كارهاي از برخي و مي‌آوريم كم وقت نيز اوقات از بسياري كه
به چگونه هستند شاغل كه خانمهايي نمي‌دانم عقبمي‌افتد ، ما
مي‌رسند؟ كارهايشان همه
هيچوقت آيا كه مي‌پرسم او از خانم اين صحبتهاي ادامه در
آن عوامل دنبال به و كنيد فكر قضيه به‌اين واقع‌بينانه شده
بگرديد؟
مكالمه‌هاي بخواهيد را راستش:مي‌گويد چنين پاسخ در وي
بيشتر متاسفانه ، كه است كارهايي ازوقت‌گيرترين يكي تلفني
بعضي كه تلفنهايي.مبتلاهستند آن به ما خانمهاي
در مكالمه‌ها اين و مي‌رسد نيز ساعت يك به آن وقتهازمان
خانه‌دار خانم يك كه مي‌آيد پيش زماني مواقع از بسياري
.بپردازد مهم‌تري كارهاي به مي‌بايست
ديدن از هم كه ناخوانده‌اي ميهمان‌هاي حضور:مي‌افزايد وي
اما باشي كنارشان در كه داري دوست مي‌شوي‌و خوشحال آنها
برنامه‌ريزي آنها كه‌براي كارهايي از را تو ديگر سوي از
و ساعات‌مشخص در اگر كه صورتي در مي‌دارند ، باز كرده‌اي
مصاحبت از كه لذتي شوي روبه‌رو عزيزان اين با شده پيش‌بيني
.بود خواهد قطعابيشتر برد ، خواهي باآنها
استفاده چگونگي مورد در كارخانه يك داخلي مدير سرسبز مجيد
نظر به مورد اين در كه مهمي مسئله:چنين‌مي‌گويد وقت از
يك در ما از يك هر كه اين‌است داشت توجه آن به بايد من
بر مي‌توانيم كه گرفته‌ايم قرار خانوادگي و شغلي رده و مقطع
مسلم قدرباشيم داشته مطلوب استفاده خود وقت از آن اساس
شخص يك با پايه بلند مسئول يك براي استفاده چگونگي كه اين
و شرايط به توجه با مي‌تواند كس هر اما است متفاوت عادي
اهميت و ارزش خود وقت براي گرفته قرار آن در كه موقعيتي
.باشد قائل
داشته كافي دقت خود شغل انتخاب در بايد افراد معتقدم من
شكل آنها مختلف خدمات ارايه و نحوه‌بهره‌وري تا باشند
.كند پيدا يافته‌تري سازمان
شغلي امروز كه بگيريم نظر در را فردي اگر نمونه عنوان به
و مي‌افتد شغل تغيير فكر به ماه دو از پس و برمي‌گزيند را
تصميم اين دوباره كوتاه مدتي گذشت از پس تغيير صورت در
كه مشاغلي در فرد اين كه گفت مي‌توان آيا مي‌شود ، تكرار
آيا.است داشته را لازم كارآيي و نظر دقت كرده انتخاب
وقتهاي مي‌ماند خالي انتخابها اين فاصله در فرصتهايي‌كه
بود؟ خواهد وي‌تاثيرگذار زندگي در كه نيست تلف‌شده‌اي
نخواهد مطلوبي سرانجام هيچوقت تمام نيمه كارهاي گفت بايد
ذكر كه مواردي بر علاوه:مي‌گويد چنين ادامه در وي.داشت
از بهينه استفاده جهت در مسئولان و مديران برخورد نحوه شد
به بايد مديريتي سياستهاياست موثر و مهم بسيار زمان
و فكري ثبات و شغلي امنيت كه شود اجرا و اتخاذ گونه‌اي
و كارگران كارمندان ، تا باشد داشته دنبال به را كاري
برخوردار شغل‌خود به نسبت انگيزه‌كافي از مختلف افراد
.باشند
وقت حياتي ارزش بر تاكيد با ساله مردي 70 ماهوتي عباسعلي
سرمايه چه كه مي‌دانستند ما جوانان كاش اي:مي‌گويد
استفاده آن از بايد چگونه و دارند اختيار در گرانبهايي
نشاط ، و شور از كه است اين جوانان به من توصيه.كنند
سني دوره اين ويژگي‌هاي از كه جواني استعداد و خلاقيت ، انرژي
است دوران اين در زيراتنها كنند ، مطلوباستفاده نحو به است
.مي‌گيرد مفيدشكل زندگي يك اصلي پايه‌هاي كه
نشان كارها در خود از كه ابتكاري و خلاقيت ضمن جوانان
و.باشند داشته توجه نيز تجربه‌بزرگسالان به بايد مي‌دهند ،
كافي بهره دست‌آورده‌اند به خود عمر طول در آنان كه آنچه از
زيادي عمر تجربه‌اي هر آوردن دست به براي زيرا.ببرند
به تجربه و است گراييده سپيدي به سياهي موهاي و بسرشد
نبايد زندگي در چيزي هر براي‌دانستن كه داده نشان خوبي
.باشيم آن تجربه دنبال به شخصا
خاكسار ليلا:از گزارش
پشتيباني به ناشر زنان
دارند نياز بيشتري
(پاياني بخش) جمعي حركت اولين در ناشر زنان
برگزاري‌نخستين به مربوط گزارش پاياني بخش در:اشاره
و نمايشگاه برپايي‌اين كيف و كم ناشر ، زنان نمايشگاه
.است شده بررسي شهرستاني ناشر زنان قول از آن اثرات
مشاركت به منحصر تنها نمايشگاه ، از شهرستانيها استقبال
مختلف ، شهرستانهاي از زنان فعال حضور بلكه نبود ناشر زنان
.بود چشمگير بسيار كشور شهرهاي ديگر و مشهد تبريز ، كرمان ،
براي كرمان از كه اجتماعي علوم رشته دانشجوي جان‌لو ، فاطمه
سفر اين براي انگيزه‌اش مورد در است آمده نمايشگاه ديدن
اين در كه خانمهايي با بودم مايل خيلي چون:مي‌گويد
وقتي ;شوم آشنا مي‌كنند عرضه را آثارشان نمايشگاه
گرفتم تصميم ديدم ، جامعه روزنامه در را آن برگزاري خبر
تا چون.بيايم تهران به نمايشگاه برگزاري هنگام حتما
در سو ، اين به سال 1920 از داشته‌ام مطالعه من كه آنجا
كار زنان مسايل مورد در كشورها ، ديگر و امريكا اروپا ،
و.پيش‌مي‌رود كندي به مسايل اين دراينجا ولي مي‌كنند
انساني‌خود حقوق از ايراني زن است‌اگر وحشتناك خيلي
درستي اطلاع خود اجتماعي ازحقوق اگر برسد چه باشد ، غافل
لاهيجي خانم با تنها زن ميان‌ناشران از من.باشد نداشته
از و شده منتشر كتابهاي ازطريق روشنگران انتشارات مدير
.دارم آشنايي زن پيام و هاجر نشريات ، پيام ميان
اين در نشريه و كتاب كمبود محدود ، آشنايي اين علت آيا
يا و شهرستانها در مناسب توزيع نبود در مشكل يا است زمينه
است؟ ديگري مسايل
.مي‌آيد به‌چشم به‌خوبي توزيع مشكل شهرستانها در:مي‌گويد وي
در تيراژ افزايش و شماره 30 از قبل تا زنان مجله همين
به كه علاقه‌اي همه با من و بود ناياب بسيار شهرستانها
مدتي البته.نمي‌شناختم را آن اصلا دارم زنان مسايل پيگيري
.يافت شهرستانها در را آن مي‌توان بيشتر كه است
بيشتر انتشاراتي چه و چه‌كساني نمي‌دانيم ما ترتيب اين به
زمينه اين در مجلاتي چه ويا مي‌كنند كار زنان مسايل روي
در فرهنگي كارهاي كه من‌معتقدم به‌هرحال.مي‌شوند منتشر
و تفاوتها نبايد و گيرد سنجيده‌صورت بايد زنها مورد
ما اينكه به‌جاي بلكه.كرد تشديد را مرد و زن بين فاصله‌هاي
.كنيم حركت آنان كنار و همدوش بايد شويم دور مردها از
اين ناخواسته فمينيستي گرايش‌هاي برخي كه مي‌آيد به‌نظر
دفاع معني به فمينيسم به‌عبارتي.مي‌زنند دامن را فاصله‌ها
به‌غلط ايران در كه چيزي آن.مردستيزي نه است زنان حقوق از
.است شده ياد آن از
امور دست‌اندركاران به صحبت‌هايش پايان در جان‌لو خانم
امكان تا كنند ايجاد فضايي كه مي‌كند توصيه جامعه فرهنگي
.آيد ناشرفراهم زنان با بيشتر آشنايي
نيز سال مدت 8 و است ارتباطات ارشد كارشناس كه ديگري خانم
اهميت مورد در است داشته فعاليت زنان مسايل زمينه در
نمايشگاهها نوع اين:مي‌گويد نمايشگاههايي چنين برگزاري
مجموعه‌اي واقع در و مي‌دهند مردم به كه اطلاعاتي نظر از
به ازآن قابل‌توجهي بخش به‌هرحال كه را زنان ازانتشارات
براي نمايش درمعرض دارد اختصاص خانواده‌ها و زنان مسايل
يك براي زيرا مي‌كنند ارزشمندي و كارمثبت مي‌دهند قرار عموم
شهر سطح در كه است امكان‌پذير زنان مسايل به علاقه‌مند فرد
نمايشگاه كه همين حتي.شوند انتشارات اين همه جوياي
به بيشتر كمك براي را ارشاد و فرهنگ وزارت توجه بتواند
با كتابهايشان چاپ در بتوانند تا آورد فراهم زن ناشرين
من البته.است خوبي بسيار حركت شوند ، روبه‌رو كمتري مشكلات
قدم اولين چون ولي داشتم بيشتري انتظار نمايشگاه اين از
اين برگزاري براي زن ناشرين مي‌دانم و است زمينه اين در
مي‌كنم فكر بوده‌اند ، روبه‌رو زيادي مشكلات با نمايشگاه
بعدي ، قدمهاي در ما ، حتما و است مثبت كار نهايتا
.داشت خواهيم گسترده‌تري امكانات با و پوياتر نمايشگاههاي
.است خوب حركت‌هايي چنين شروع نيست ترديد جاي آنچه به‌هرحال
ديدن براي بندرعباس از و است دانشجو كه كرمي سهيلا
به‌ويژه نشريات نامناسب توزيع از نيز است آمده نمايشگاه
شهرستانها در:مي‌گويد و دارد گلايه زنان به مربوط نشريات
به‌خاطر و مي‌شوند پيدا سختي به نظر مورد نشريات و كتابها
برگزار تهران در نمايشگاهي چنين شدم خبردار وقتي همين
نزديك از تا كنم شركت آن در حتما گرفتم تصميم مي‌شود
.كنم كسب زمينه اين در اطلاعاتي بتوانم
در دارد فعاليت تبريز كه‌در آناس نشر از معيني فيروزه
:مي‌سازد خاطرنشان چنين‌نمايشگاهي دستاوردهاي زمينه
به‌هرحال است تجربه نمايشگاه‌اولين اين برگزاري چون
آن مثبت نكته اما دارد به‌همراه نقصان‌هايي و دشواريها
.مي‌كند جذب را بازديدكننده كه است جديدي ابتكارهاي وجود
پررنگ‌تر مقدار يك را فرهنگي كار اين زنان فعال حضور همين
.مي‌نمايد
اين دستاورد مهمترين نيز نوآوران نشر از ملك سيما ملك
امور سازماندهي در جمعي‌زنان مسئوليت پذيرش را نمايشگاه
.مي‌كند ذكر كتابخواني گسترش‌فرهنگ و نمايشگاه اجرايي
|
