جمعه ۱۶ تیر ۱۳۸۵ - ۱۳:۵۵
۰ نفر

مریم رضایی : بهرام توکلی پیشکسوت شنا و واترپلو و قهرمان اسبق تیم ملی ایران در دهه چهل به دفتر روزنامه آمد . قرار بود با او درباره ویژگی های ورزش محلات و قهرمانی صحبت کنیم، اما وی پیش از طرح هر پرسشی، خود سخن را آغاز کرد و به ویژه از شرایط به وجود آمده در جام جهانی و اثرات آن در ایران مبحثی را طرح کرد که قابل تأمل است؛

می گوید. چندی پیش که کتاب رکوردهای جهان را نگاه می کردم هرچه ورق می زدم، هیچ اثری از ایران در آن وجود نداشت، اما اکنون نام علی دایی با یکصد و نه گل زده به فهرست این کتاب راه یافته است. ممکن است بسیاری به این موضوع، خیلی ساده و یا پیش پا افتاده نگاه کنند و حتی گفتارهای ناشایست درباره او به کار ببرند؛ کما این که زده اند!  اما واقعیت این است که ثبت نام یک ورزشکار ایرانی در رکوردهای دنیا هرگز اتفاق ساده ای نیست.

متأسفانه این نوع نگاهها و نگرش ها به ورزش قهرمانی و به قهرمان ها در حقیقت ضربه به ورزش قهرمانی در یک کشور است. حتی اگر بسترسازی کنید و جوانان را به خوبی جذب ورزش کنید و به آنها امکانات بدهید اما نتوانید قهرمانان الگو را به آنها ارائه دهید، جوانان اشتیاقی برای پیشرفت در ورزش نخواهند داشت. در همه دنیا الگوهای ورزشی ، سرمایه ورزش کشور آنها است.قهرمانان ورزشی سمبل و الگوی ورزشی برای همه جامعه محسوب می شوند.

به عنوان مثال در روسیه الکساندر پوپوف و همسرش در رشته شنا قهرمان ملی نامیده  شده اند. به الکساندر «ساشای روس» نام نهاده اند. ساشا یک نام اصیل روسی است و بسیاری نام فرزندان خود را ساشا می گذارند. ساشا یک پهلوان اساطیری است. وجود این الگوها در رشته شنا در روسیه، به شدت در روند شنا و شناگری تأثیرات شگرفی گذاشت. آن وقت ما به راحتی قهرمان ملی و جهانی خود را نابود می کنیم و هرچه که دلمان می خواهد نثارش می کنیم!  و یا راجع به سایر الگوهای ورزشی و مدیران ورزش کشور!

حرف این است که این فرهنگ غلطی در ایران است که با یک چوب همه را برانیم. این افراد یک شبه به توفیق دست نیافته اند که ما یک شبه آنها را نابود کنیم. باید ساختار ورزشی کشور را متحول کنیم. یک فرد و یا یک نفر مسبب چیزی نیست و اگر ساختار صحیح باشد حتی اگر یک نفر هم بخواهد نمی تواند در این ساختار، حرکتی فردی از خود بروز دهد. باید عمیق تر از این حرفها بیندیشیم!

* به نظر شما توجه به ورزش محلات چه تأثیری در جامعه ورزش دارد و اساساً  امروزه با این پدیده چگونه برخورد می شود؟ این موضوع در رشته شنا و واترپلو چگونه قابل ارزیابی است؟

- مقوله ورزش در دو شکل عام و موضوع خاص یعنی ورزش محلات قابل بررسی است. البته ورزش قهرمانی در بستر آن یعنی محلات قابل بحث است. سالهای گذشته در تهران تعداد اماکن ورزشی کمتر از امروزه وجود داشت اما عرصه ورزش محلات بدون کمترین امکانات، فضای گسترده ای برای ورزش بچه ها بود. آن زمان شاید تعداد استادیوم های ورزشی به 10 مورد هم نمی رسد. امجدیه و افسر، دیهیم و شهباز و ... از آن جمله بودند. این نوع مراکز در سالهای 1330 و 1340 بسیار محدود بودند. به عنوان مثال در امجدیه یک استخر شنا وجود داشت و استادیوم متولی آن نبود و با بلیت فروشی فعال بود. اکثر قهرمانان ورزشی آن روز از محلات خود جوشیدند و بالا آمدند و با ورود به این استخر عمومی خود را به استخر قهرمانی وصل کردند.

* در شنا چه امکاناتی در محلات گذشته وجود داشت؟

- باید بگویم که هیچ امکاناتی برای شنا وجود نداشت و شاید بچه ها کانالهای آب را سد می کردند و آب تنی می کردند. اما در رشته های والیبال، فوتبال و بسکتبال چون نیاز به ابزاری خاص وجود نداشت رونق خوبی داشتند.

* روند استعداد یابی ورزشی در محلات آن روزها چگونه بود؟

- باید یک حرکت خودجوش آن را نامید، زیرا در محلات افرادی وجود داشتند که بچه های محل را از نوجوانان و جوانان محلات البته با هدف جلوگیری از آسیب های اجتماعی و با علاقه شخصی خود جمع وجور می کردند. آنها نه صحبت از پول داشتند و نه تشکیلاتی که آنها را مورد حمایت قرار دهد. به هر حال حضور و وجود این افراد علاقه مند در محلات، بچه های محل را جمع می کرد و با قهرمانی بچه های محل تنها عایدی این افراد فقط و فقط لذت بردن آنها بود و این موضوع با ارزش در محلات ناپدید شده است!

* چه شد که در آن روزگار که امکانات شنا بسیار محدود بود شما رو به شنا آوردید؟

- من دریک خانواده ورزشکار و در نزدیکی ورزشگاه امجدیه منزل داشتم باعث شد که از طریق برادرانم که همگی ورزش می کردند، الگوبرداری کنم و با راهنمایی آنها شنا را پی گرفتم. البته دوستان من هم رشد کردند. یعنی وقتی برادرم من را همراه خود به استخر می برد دوستان من راهم با خود می آورد. اینکار فقط از روی عشق و علاقه او به ورزش بود. این سرآغاز حرکت ورزشی من بود . در سن 7 سالگی من به استخر عمومی امجدیه پا گذاشته و برادرم مربی من بود. در سن 8 سالگی پای من به استخر قهرمانی امجدیه باز شد؛ استخری در ابعاد 50 در 25 متر و با عمق زیاد و ابعاد قهرمانی.کسی که به این استخر می رفت باید گواهینامه ورود به آن را کسب می کرد که من ظرف مدت کوتاهی حدود یک سال موفق به راهیابی به استخر قهرمانی شدم. در این استخر من زیر نظر یکی از بهترین مربیان شنا و واترپلو به نام منصور گروسی تمرین دیدم و رشد کردم و با ورزش قهرمانی آشنا شدم. به طوری که من در 16 سالگی زیر نظر یک مربی خارجی به نام نیکولای فیروی تمرینات خود را ادامه دادم و همان سال یعنی 1348 وارد تیم ملی شدم. درزمان تعطیلات مدارس فقط شنا کار می کردم و در زمان مدارس والیبال و بسکتبال هم بازی می کردم.

* با توجه به این که شنا فضای خاصی را طلب می کند در گذشته شنا نسبت به سایر رشته های ورزشی از چه جایگاهی برخوردار بود؟

- از جایگاه بسیار محدود و کمی برخوردار بود. اما در استخرهای محدودی که وجود داشت مربیان بسیار گرانقدر و با ارزشی حضور داشتند؛ افرادی مثل ابراهیم نعمتی، عمار رفیعی، نیک رفتار، کریم زاده و کدخدازاده. این افراد واقعاً عاشق ورزش بودند. ساعت 10 صبح که می شد حدود یک ربع آموزش شنا می گذاشتند بدون این که کسی این وظیفه را به آنها محول کرده باشد و یا برای این کار هزینه جداگانه ای دریافت کنند! شاید باور نکنید من در سن 7 سالگی به دلیل این که خیلی کوچک بودم آقای نعمتی مرا روی دست می گرفتند و آموزش می دادند. بسیاری از دوستان من که همسن من بودند به همین شکل شنا را آموختند. اما اگر نسبت و درصدی بخواهم درباره تعداد استخرها بگویم بسیار کم بود و البته بسیاری از کسانی که به استخرها می آمدند برای تفریح بود نه قهرمانی. کما این که امروز هم این گونه است و به ندرت بچه هایی هستند که استعداد آنها رشد یابد و البته در امجدیه آن روز این کار بسیار زیبا پیگیری می شد، بدون اینکه کمترین توقعی وجود داشته باشد. در حقیقت آنان هم معلم ورزش بودند و هم معلم اخلاق.

* بحث را دنبال کنیم. بعد از حضور در تیم ملی چه مراحلی را پشت سر گذاشتید؟

- در سال 1349 در بازی های بانکوک مقام چهارم واترپلو را به دست آوردیم و من آن زمان 17 ساله بودم. 4 سال بعد یعنی 1353 در بازی های آسیایی در تهران، واترپلوی ایران مقام اول آسیا را به دست آورد.در سال 1354 در مسابقات قهرمانی جهان به عنوان نمایندگان قاره آسیا به کلمبیا رفتیم و در سال بعد از آن نیز به المپیک مونترال رفتیم، البته در این مسابقه نتایج درخشانی به دست نیاوردیم اما تجربه گرانقدری به دست آمد که در دنیا با ورزش واترپلو چگونه برخورد می کنند و دید آنها و ابزارهای رشد آنها چیست؟ اینها برای تیم به شکل ملموس به دست آمد و جالب است بگویم که ساختار اکثر تیم ها در دنیا هم محلی بودن آنها بود. تا سال 1359 من عضو تیم ملی بودم و از آن سال به بعد رفته رفته در مقطعی مربی تیم ملی واترپلوی جوانان شدم و بعد از آن داور بین المللی شدم و اکنون هم نزدیک 10 سال است که به عنوان داور بین المللی فعال هستم.

* اکنون شما به عنوان یکی از اعضای کمیته فنی شنا و واترپلوی فدراسیون شنا شرایط امروز را با گذشته چگونه ارزیابی می کنید؟ چه مزایا، نواقص و یا برتری هایی قابل برشمردن است؟

- تعداد کسانی که در گذشته جذب شنا و یا واترپلو می شدند بسیار کم بود و دلیل آن عدم شناخت خانواده ها بود اما امروزه این گونه نیست. اکنون فدراسیون شنا برنامه سالانه دارد و طرح ارائه می دهد. کمیته فنی واترپلو با برنامه حرکت می کند. شما برای این که بچه ها را جذب کنید هیچ راهی جز استعدادیابی ندارید، فدراسیون شنا هم به عنوان متولی شنا یکی از کارهایش استعدادیابی است.

* براساس برنامه کاری استعدادیابی توسط فدراسیون موفق عمل شده است؟ آیا آماری دارید؟

- اکنون آماری ندارم، اما من به خاطر ندارم که شنا در پهنه آسیا مدال گرفته باشد. اما اکنون شناگران ما نزدیک به 4 سال است با تغییر و تحولی که اتفاق افتاده است به پیشرفت های خوبی دست یافته اند. اما در رشته های شیرجه و واترپلو این چنین عمل نشده و حتی افت هم کرده است. البته در حال حاضر با توجه به تغییراتی که در کمیته فنی به وجود آمده امیدواریم که راهکارهایی را فراهم کنیم که بتواند به جایگاه اصلی خود برگردد. اما شنا فراتر عمل کرده است و شناگران ما بچه هایی هستند که در آسیا مطرح شده اند. در آسیا در مسابقات گروه های سنی و منطقه ای مقام های اولی و دومی داشته ایم. افرادی مانند علی رضایی و شاهین برادران از شناگران مطرح ما هستند.به هر حال سن شنا حداکثر تا 23 سالگی است و بهترین زمان برای ارتقا و پیشرفت است. امروزه ورود به جرگه شنا بسیار آسانتر از گذشته است. در زمان گذشته شنا فقط 5/2 تا 3 ماه در سال وجود داشت و هزینه ها و تعداد کم استخرها امکان گسترش این رشته را نمی داد و خانواده ها هم استقبال نمی کردند.اما امروزه کمیته مربیان و خانواده ها با یک تجانس خوبی درحرکتند و امکانات هم پیشرفت خوبی داشته است. در حوزه استعدادیابی فدراسیون براساس برنامه های کمیته فنی عمل می کند و برنامه ها به ویژه در رابطه با بدنه آموزش و پرورش است. در حقیقت آموزش و پرورش زمین بکری است که استعدادهای فراوانی دارد اما متأسفانه تاکنون هیچ کس از این زمین بکر استفاده بهینه نکرده است.

* در ارتباط با بحث استعدادیابی، من به خاطر دارم که پدر یک شناگر نوجوان از کرج با گروه ورزش چندین بار تماس داشت. وی می گفت که متأسفانه با وجود پیشرفت های خوب فرزندش در سطح مدارس و بعد منطقه، برخی روابط مانع از پیشرفت وی شده است و او را از راهیابی به مراحل بالاتر منع کرده اند. ظاهراً نظر فردی مربی موانعی ایجاد کرده بود، آیا روند استعدادیابی باید دارای ساختار و تشکیلات باشد، یا روابط و نظرات شخصی؟

- من می پذیرم و این مشکلی است که وجود دارد.

* چه نظارتی باید وجود داشته باشد تا مانع چنین حرکت هایی شود؟

- نظر شما را به عنوان یک بحث کارشناسی می پذیرم. هنوز ورزش ما دچار این معضل است و این موضوع هم در بحث ورزش پایه و هم قهرمانی مطرح است. هنوز دچار این مشکل هستیم که اعمال نفوذ افراد، موجب نابودی استعدادهای درخشان ورزشی کشور می شود. به اعتقاد من برای این کار باید پارامترها و ابزاری را شکل داد که دیگر چنین روابطی نتواند کل ساختار را رنج دهد.

* این پارامترها چیست؟

- به باور من باید سلسله مراتب حفظ شود. امروزه در دنیا شناگران خوب هرگز از ابتدا تا انتها با یک مربی حرکت نمی کنند. این سیستم در کشور ما هم باید نهادینه شود. با این روش اعمال نفوذ یک نفر کمتر می شود، یعنی مربیان نظر جمعی داشته باشند. یعنی یک ناظر بالاتر نیاز است تا نفرات مورد نیاز را خود تعیین کند. مثلاً در زمینه واترپلو که در بطن نواحی شهری هستند کمیته فنی برای جذب مربی و استعدادیابی طرحی را در دست داشته باشد و مطرح کند که با اعلام آن مربیان و استعدادها را هیأت های شنای استان ها معرفی کنند و با بررسی های خود کمیته فنی تعدادی مربی نخبه را قابل شناسایی کند که آنها از همه استانهای متشکل باشند و این مربی ها تحت نظر تیم ملی یکسری آموزش ببینند و تقسیم بندی و سطح بندی شوند تا مربیان به گروه های سنی قابل تقسیم شوند و با دانش به دست آمده به طور طبیعی در استان ها هم بتوانند منشاء اثر باشند و سطح کار را بالا ببرند و در کنار آن کمیته فنی هم با حضور در استان ها کار نظارتی خود را داشته باشد.
با این برنامه و طرح دیگر نظرات فردی نمی تواند مانع رشد استعدادها در سطح کشور شود. اما باز هم تاکید می کنم بستر اصلی آن آموزش و پرورش است و با رونق ورزش در آن می توان ورزش کشور را متحول کرد. لذا برای پیشرفت ورزش در کشور فقط برنامه مهم نیست، بلکه ابزارهای کنترلی و مدیریت قوی مطرح است که می تواند قدرت تشخیص ما را از بهبود یا نزول ورزش تکمیل کند.

* اما یک نظر کارشناسی وجود دارد که تشکیلات ورزش کشور با صرف هزینه های بسیار، ورزش عمومی و همگانی را فدای ورزش قهرمانی آن هم با نتایج اندک کرده است، یعنی دستاورد فدراسیون ها کم است و در مقابل میزان آسیب پذیری جامعه با هرم سنی جوان به دلیل عدم ورزش کردن بسیار بالاست، نظر شما چیست؟

- ما باید ابتدا از داشته های خودمان بگوییم. ما تشکیلات سازمان تربیت بدنی را به عنوان متولی کشور در پیش رو داریم و در کنار آن مدیریت ورزش مدارس را داشتیم که این درست ترین تدبیر بود، اما برای فعالیت دو شاخه پیش رو وجود دارد: ورزش همگانی و ورزش قهرمانی. بخش همگانی متولی آن ادارات کل تربیت بدنی، هیأت های ورزشی و فدراسیون  همگانی است و ورزش قهرمانی هم متولی آن فدراسیون ها هستند.

* بسیار خوب، اگر این اعتقاد وجود دارد که برای توسعه ورزش قهرمانی باید نقب به دل ورزش محلات زد و ورزش همگانی و استعدادها را از این مکان ها شناسایی کرد، آیا می شود این دو بخش را از هم منفک دید؟

- نمی توان این کار را کرد. این موضوع بخشی به ادارات کل تربیت بدنی مربوط است و بخشی به فدراسیون ها.

* آیا نباید ارتباطی بین آنها وجود داشته باشد؟ چرا ارتباطات بین بخشی تا این حد کمرنگ است؟ یعنی چرا باید فعالیت فدراسیون ها بی توجه به بستر آن یعنی ورزش های همگانی و محلات باشد؟

- بله. این وسط یک حلقه مفقوده وجود دارد. ادارات تربیت بدنی، ادارات کل و فدراسیون ها نباید از هم منفک باشند و من بارها این را متذکر شده ام. شاید لازم است که سازمان تربیت بدنی یک بار بیاید ساختار خودش را بازنگری و به روز کند و یک معاونت ورزش های حرفه ای تشکیل دهد و برای آن ابزارها و لوازم مورد نیاز را به طور کامل تحت پوشش قرار دهد و با تشکیل کمیته های فنی از ابتدا تا انتهای ورزش حرفه ای را تحت نظارت خود قرار دهد. آنچه را که نمی توان کتمان کرد این موضوع است که ورزش حرفه ای در دنیا با شتاب غیرقابل تصوری رو به جلو در حرکت است و ما نباید از آن عقب بمانیم.

کد خبر 987

پر بیننده‌ترین اخبار ساير ورزش‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز