چهارشنبه ۹ دی ۱۳۸۸ - ۱۹:۲۷
۰ نفر

علی مولوی: 18 آذر از اون روزهایی بود که باید در تاریخ ثبت بشه! آخه خیلی روز مهمی بود. مگه شما نمی‌دونین؟

واقعاً نمی‌دونین؟ جان من خبر ندارین؟ دِ بیا! شما که خیلی از باغ خارج هستین! این چه وضعشه؟ مگه شما دوچرخه نمی‌خونین؟ اشکال نداره، حالا براتون تعریف می‌کنم.

حتماً دیگه این رو می‌دونین که از 16 تا 20 آذر امسال،‌ نهمین دوره جشنواره مطبوعات کودک و نوجوان در مرکز آفرینش‌های فرهنگی و هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار شد. خب خدا رو شکر که دیگه این رو می‌دونین!

روز 18 آذر در مراسم اهدای جوایز جشنواره، من هم جایزه بردم دیگه! می‌پرسین چه جایزه‌ای؟ الآن براتون می‌گم بابا! مگه شیش ماهه به دنیا اومدین؟

دیدین که توی جشنواره‌های سینمایی از یه هنرمند قدیمی، برای یک عمر فعالیت هنری تقدیر می‌کنن و بهش جایزه می‌دن؟ خب از من هم برای یک عمر شوت‌بازی تقدیر کردن و بهم جایزه دادن دیگه! چرا می‌خندین؟ مگه من با شما شوخی دارم؟ باور کنین. جشنواره مطبوعات کودک و نوجوان برای مجموعه یادداشت‌های طنز «شوت بازی» به من جایزه داده دیگه! برای همینه که می‌گم باید روز 18 آذر رو توی تاریخ ثبت کنن. خب مگه چند نفر توی دنیا هستن که برای یک عمر شوت‌بازی ازشون در یک جشنواره رسمی تقدیر بشه و بهشون جایزه بدن؟ پس باید این روز رو در تاریخ ثبت کنن تا عبرت دیگران بشه و همه بدونن که می‌شه با شوت‌بازی هم مهم شد!

***
27 بهمن 1384 بود؛ دوچرخه شماره 356. روزی که اولین شوت‌بازی رو برای موضوع
«نه گفتن» نوشتم. اون موقع اصلاً فکر نمی‌کردم ماجراهای من توی دوچرخه موندگار بشه و به یکی از شخصیت‌های ثابت و مهم و شناخته شده دوچرخه تبدیل بشم. نمی‌دونم شوت‌بازی‌ها تا الآن دقیقاً چند ستون شده. نزدیک چهار سال گذشته و فکر کنم یه چیزی حدود 200 ستون شده باشه. خیلی از نوشته‌هام رو دیگه حتی یادم نیست. بارها شده که وقتی نوشته‌‌های قدیمی‌ام رو خوندم،‌ باورم نشده که من نوشتمشون.

اما امروز فرق می‌کنه. امروز فهمیدم که من دیده می‌شم، پس هستم. حالا یه تولد تازه برای منه. حالا باید بهتر بشم. خیلی بهتر از قبل. حالا دیگه توقعم از خودم بیشتر شده. انگار که یک سال بزرگ‌تر شده باشم. حالا دیگه می‌دونم باید تا وقتی که می‌تونم شوت‌بازی بنویسم! (بیچاره شما که باید بخونین!)

امروز تولد منم هست. یه تولد متفاوت با بقیه. تولدی که سنم رو زیاد نکرده؛ نگاه و توقعم از خودم بیشتر شده. پس، تولدم مبارک!

بی‌خود نیست که از قدیم و ندیم می‌گن:

«شیر و کلاغ و اسب و اردک
همگی بگین تولدم مبارک!»

کد خبر 98278

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز