شنبه ۱۷ مرداد ۱۳۸۸ - ۲۰:۱۵
۰ نفر

دوچرخه: می‌خواهم بدانم کی گفته شما اشتباه نمی‌کنید؟ بله، شما دخترها! این صفحه را بخوانید ببینید که چه‌طور خودتان و دوستانتان اشتباه می‌کنید

همین لحظه‌های آخر

این لحظه‌های آخر نوجوانی من است. کتاب‌های پایه دبیرستان و آمادگی برای کنکور و بعدش هم ورود به دانشگاه و ورود به دوره جوانی و آه‌های طولانی من که بعد هر کدامشان می‌گویم:

نوجوانی کجایی که یادت به خیر.

اما حالا که دارد تمام می‌شود باید به اشتباهاتم اعتراف کنم.

توی تمام این مدت اشتباه کردم که تمام کتاب‌های تخیلی روی زمین را نخواندم.

اشتباه کردم که بعد از برد تیم محبوبم کم جیغ و داد کردم. باید بیشتر زیر باران‌های نوجوانی می‌ماندم و با دوست‌هایم در مدرسه عمو زنجیرباف بازی می‌کردم. باید بیشتر و بیشتر از اینها برای آینده‌ام نقشه‌های دور و دراز می‌کشیدم. باید بیشتر از اینها خواب‌های عجیب و غریب می‌دیدم.

اشتباه کردم، کم قهقهه زدم.

اشتباه کردم، کم گریه‌های بی‌خودی کردم.

اشتباه کردم، اشتباه کردم کم از دوران نوجوانی نوشتم.

زهرا آهنگران

:   

تصویرگری: مریم عابدی از قوچان

من و خودم روبه‌روی آینه

- سلام.

- ... سلام.

- هنوزم ازم دلخوری؟

- معلومه.

- باور کن دست خودم نبود. اون روز...

- اون روز چی؟ هی بهت گفتم بدون اجازه مامان نباید بری خونه عطیه این‌ها.

- خب من...

- نگو من. بگو مامان. بگو بابا. یادته چه‌قدر نگران شده بودن؟ یادته اومده بودن تو خیابون دنبالت؟

- یادمه. اما قبول کن که فکر نمی‌کردم این موضوع این‌قدر مهم باشه.

- معلومه که مهمه. یعنی تو نمی‌دونی بدون اطلاع نباید جایی بری؟ اون هم خونه دوستی که تازه یک هفته است باهاش آشنا شدی؟

- باشه. من که از مامان عذرخواهی کردم. مامان هم من رو بخشید. حالا تو هم منو ببخش.
مامان: عاطفه! چرا جلو آینه با خودت حرف می‌زنی؟

عاطفه گودرزی

 

بدون عکس تکی با آدم برفی

می‌گویند بعضی وقت‌ها اشتباه‌ها خاطره می‌شوند. اشتباه‌های نوجوانی از آن اشتباه‌هاست. و من شاید بزرگ‌ترین اشتباهم این باشد که از ترس متهم شدن به سر به هوایی و  از همه مهم‌تر سرماخوردگی و رفتن به دکتر کم زیر باران با دست‌های باز چرخیدم و بیشتر از پشت پنجره منظره بارش برف را دیدم و با آدم برفی عکس تکی نینداختم و از این‌ها مهم‌تر، چنان لابه‌لای مسائل ژنتیک و فرمول‌های مثلثات غرق شدم که کمتر فرصت کردم بخوانم و بنویسم و بر صفحه‌های دوچرخه رکاب زنم.

مرجان مرندی

 

کد خبر 86973

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز