چهارشنبه ۲۵ دی ۱۳۸۷ - ۰۸:۴۹
۰ نفر

ترجمه - نیلوفر قدیری: مارتین ایندیک، سفیر سابق آمریکا در اسرائیل است که به خاطر پیشنهاد و طراحی سیاست مهار دوگانه در دهه 1990 در قبال ایران و عراق، شهرت دارد.

او یک یهودی متولد انگلیس و بزرگ شده در استرالیاست که در همین کشور هم در رشته دکترای روابط بین‌الملل دانش‌آموخته‌است. بسیاری، ترکیب دولت باراک اوباما را نشان‌دهنده بازگشت به دوران کلینتون می‌دانند. حضور هیلاری کلینتون در مقام وزارت خارجه بارزترین نماد این بازگشت است اما به غیر از او چهره‌های دیگری هم هستند که در دولت کلینتون یا وزیر بوده‌اند یا مشاور ارشد و حالا با همین سمت‌ها در دولت باراک اوباما هم حضور دارند. ایندیک البته در دولت اوباما سمتی ندارد اما بدون شک از طرف‌های مشورت رئیس‌جمهور منتخب آمریکا در حوزه مناقشه خاورمیانه میان اسرائیل و فلسطینیان خواهد بود. ایندیک در گفت‌وگویی با نشریه آلمانی اشپیگل تفاوت سیاست آمریکا در قبال خاورمیانه در دولت اوباما و کلینتون را توضیح می‌دهد.

  • رئیس‌جمهور منتخب باراک اوباما تا‌کنون از هر گونه اظهار نظری درباره حملات اسرائیل به غزه خودداری کرده. آیا این یک اشتباه نبوده‌است؟

 پیش از آنکه او به ریاست‌جمهوری برسد، فقط می‌تواند حرف بزند و هیچ‌گونه اختیاری برای انجام کاری ندارد. بنابراین سکوت کار عاقلانه‌ای برای اوست.

  •  چه نوع سیاست خاورمیانه‌ای را از اوباما انتظار دارید؟

 او با هر دو طرف ( در مناقشه اسرائیل و فلسطین) گفت‌وگو خواهد کرد. آمریکا نزدیک‌ترین متحد اسرائیل بوده، هست و باقی می‌‌ماند. اما اوباما توانایی اعمال نفوذ بیشتر در منطقه را دارد و از این نظر نسبت به رئیس‌جمهورهای قبلی یک گام جلوتر است. اینکه او فرزند یک پدر کنیایی بوده، کودکی‌اش را در اندونزی که کشوری مسلمان است گذرانده، نام میانی‌اش حسین است و به‌عنوان اولین رئیس‌جمهور آفریقایی‌تبار آمریکا بدون هیچ پشتوانه قدرت و ثروتی و بدون اینکه هیچ فرد مشهوری پشت سر او باشد به کاخ‌سفید راه یافته، همه اینها به‌شدت عرب‌ها را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد.

  • اما تا‌کنون نه حماس و نه حزب‌الله هیچ‌گونه اهمیتی به این مسائلی که شما درباره اوباما گفتید نداده‌اند و واکنشی در این زمینه نشان نداده‌‌اند.

پیام حماس و حزب‌الله سال‌ها این بوده که ما از طریق مقاومت، عدالت و عزت را برای مردم عرب به ارمغان می‌آوریم. آنها خیلی زود اوباما را هم مانند بوش دانستند برچسب دنباله‌روی از بوش را به او زدند. اما به‌نظر من اوباما بلافاصله بعد از مستقر شدن در کاخ سفید و به‌عهده گرفتن رسمی مسئولیت ریاست‌جمهوری، درباره مسئله فلسطین ابتکار عملی به کار خواهد بست تا نشان دهد دنباله‌روی بوش نیست و قرار نیست بوش دوم باشد.

  • صلح در این منطقه در دنیا هنوز بسیار دور از ذهن به‌نظر می‌رسد. بسیاری در غرب از این مناقشه خسته شده‌اند. آیا آمریکا خسته نشده‌است؟

 3 دلیل وجود دارد که آمریکا نمی‌تواند از این مناقشه خارج شود و آن را نادیده بگیرد. این منطقه از دنیا تولید‌کننده نفتی است که سوخت صنایع غرب را تامین می‌کند و چین و هند هم به همین نفت وابسته هستند. دلیل دوم این است که آمریکا به بقا و سلامت دولت و کشور یهود تعهد دارد. جهت دیگر این معادله یا دلیل سوم پیگیری این مناقشه توسط آمریکا، تعهد این کشور به حفظ امنیت متحدان عرب خود در این منطقه است.

  •  اساسا اوباما تا چه حد می‌تواند این مسیر را تغییر دهد؟

 ما آمریکایی‌ها باور داریم که برای دگرگونی مناطق پرمناقشه و دردسرخیز دنیا ماموریت داریم. این باور جالب اما خطرناکی است. دردسر و خطرسازی این باور از این جهت است که فکر می‌کنیم نه تنها این کار مسئولیت ماست بلکه می‌توانیم خاورمیانه را با تصویری که خودمان در ذهن داریم بازسازی کنیم و آن را به منطقه‌ای آرام و مسالمت‌آمیز تبدیل کنیم. این غریزه‌ای است که جورج بوش و بیل کلینتون نسبت به خاورمیانه داشتند اما هر کدام این هدف را از راه‌های مختلف پی گرفتند. کلینتون راه صلح و بوش راه جنگ. اما هر دوی آنها با خامی و سادگی پیش رفتند و به همین خاطر هر دو ناکام ماندند. حالا زمان آن است که ما از خامی و سادگی کم کنیم و فروتنانه عمل کنیم. اطمینان دارم که اوباما این را درک کرده‌است.

  •  این شیوه جدید همراه با تواضعی که می‌گویید چه تاثیری بر سیاست آمریکا خواهد گذاشت؟

 تغییر کل منطقه، هدفی ساده‌انگارانه و رؤیایی است. ما نمی‌توانیم این کار را انجام دهیم. بخشی از این تواضع جدیدی که حرف آن را می‌زنم، باید درک این موضوع باشد که نمی‌توانیم به تنهایی خاورمیانه را تغییر دهیم. این راه اختصاصی ما نیست. اگر می‌خواهیم با اعضایی از جامعه بین‌الملل که شبیه ما فکر می‌کنند کار کنیم، باید به‌دنبال هدف مشترک باشیم و منافع آنها را هم در نظر بگیریم.

  •  آیا این به آن معنی است که اروپایی‌ها باید مشارکت بیشتری داشته‌باشند؟ آیا شما از مشارکت بیشتر اروپا استقبال می‌کنید؟

 اروپایی‌ها در همه اموری که آمریکا در دولت باراک اوباما بخواهد انجام دهد، نقش خواهند داشت. این نقش حتی بیشتر از دولت کلینتون است.

  •  چطور اینقدر در این مورد اطمینان دارید؟

 اوضاع بسیار دشوار است. ما دیگر قدرت برتر منطقه نیستیم. ما از سوی ایران که دست بالاتر در منطقه را دارد، با چالش جدی رو‌به‌رو هستیم. آمریکا به‌طور جدی توانایی‌های قدرت سخت خود را کاهش داده زیرا ارتش در دو جنگ عراق و افغانستان گرفتار شده‌است. قدرت نرم ما هم در نتیجه تحولات سال‌های دولت بوش، مخدوش شده‌است.

  •  آیا دوران اوج خوشبختی آمریکا به سر آمده؟

 نفوذ ما در منطقه به‌طور چشمگیری کاهش یافته است. آمریکا به دوستانش نیاز دارد و باید با آنها کار کند. دوستان ما نه تنها باید شامل اروپایی‌ها باشند بلکه روس‌‌ها و چینی‌ها را هم دربربگیرند.

  •  بهایی که اوباما باید برای آن بپردازد چیست؟

 اگر خاورمیانه قرار است در اولویت قرار گیرد که به اعتقاد من باید همینطور شود، آمریکا باید توجه بیشتری به منافع متحدان بالقوه خود داشته‌باشد.

  •  منظور شما دادن امتیاز است؟

 من این عبارت امتیاز دادن را دوست ندارم. اما باید نکته‌ای را که جورج بوش هیچ‌گاه درک نکرد، درک کنیم؛ ما نمی‌توانیم هم راه مورد دلخواه خودمان را برویم و هم انتظارت و توقعاتمان را داشته‌باشیم. اگر حمایت روسیه را در خاورمیانه می‌خواهیم، باید در استراتژیمان در توسعه ناتو یا سپر موشکی در شرق اروپا تجدید نظر کنیم. نمی‌توانیم همزمان هم سپر موشکی را داشته‌باشیم و هم از روسیه بخواهیم در پرونده هسته‌ای ایران با ما همراه شود.

کد خبر 72966

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز