سه‌شنبه ۱۴ آبان ۱۳۸۷ - ۱۰:۱۸
۰ نفر

دکتر هادی فرجوند: امروزه کشورهای توسعه یافته یکی از چالش‌های امنیتی پیش روی جامعه بین‌المللی را اشاعه سلاح‌های کشتار جمعی در جهان قلمداد می‌کنند.

پیشرفت‌های علمی و فناوری بشر در دهه‌های اخیر از چارچوب مرزهای ملی و انحصار دولت‌های صنعتی، گذشته و طیف وسیع‌تری از کشور‌ها را در بر گرفته است.

پیشرفت‌های فناوری در عرصه‌های پزشکی، میکرو بیولوژی، مهندسی ژنتیک، شیمی، بیوشیمی و دانش هسته‌ای به موازات اینکه افق‌های جدیدی پیش روی کشور‌های جهان سوم قرار داده است؛ مشکلاتی را نیز برای آنان از سوی کشور‌های توسعه یافته ایجاد کرده است. غرب به بهانه خطر گسترش سلاح‌های کشتار جمعی در مورد بهره‌مندی کشور‌های در حال توسعه، از این تحولات علمی و فناوری در روند توسعه و پیشرفت این کشور‌ها اخلال می‌کند.

کلمه اشاعه در چارچوب روابط بین‌المللی و مناسبات امنیتی برای نخستین بار توسط معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای در سال 1968 به کار گرفته شد. در این معاهده، اشاعه یک خطر جدی برای امنیت بین‌المللی قلمداد شده است. در نتیجه مفهوم اشاعه یک بار منفی کسب کرده است.

 در تبیین مفهوم اشاعه اختلاف نظر‌های زیادی وجود دارد. این اختلاف نظرها از یک سو از آنجا ناشی می‌شود که مباحث مربوط به عدم‌اشاعه عمدتا بر بیانیه‌های رسمی دولت‌ها یا اطلاعات درز پیداکرده از سرویس‌های جاسوسی تکیه دارند، بیانیه‌های دولت‌ها معمولا معطوف به اهداف سیاسی و امنیتی این کشورها و مبتنی بر تلقی آنها از دوست و دشمن در روابط بین‌الملل استوار است. از سوی دیگر معیار‌های مورد توافقی وجود ندارد که یک کشور چگونه و چه وقت اقدام به اشاعه سلاح‌های کشتار جمعی می‌نماید.

نگاهی‌گذرا به تاریخچه اشاعه در جهان، به خوبی روشن می‌سازد که غرب همواره خود یک منبع مهم برای اشاعه سلاح‌های کشتار جمعی در جهان بوده است و هیچ موردی از اشاعه در جهان وجود ندارد که از غرب ریشه نگرفته باشد. مجهز شدن انگلستان، فرانسه، چین، هند و پاکستان به سلاح هسته‌ای با کمک‌ها و فناوری تولیدی غرب صورت گرفته است.

آفریقای جنوبی، کره جنوبی از دیگر نمونه‌های اشاعه هستند که فقط در سایه روابط حسنه و همکاری غرب به این توانمندی دست یافتند. مجهز کردن عراق به انواع سلاح‌های شیمیایی و کمک در راه توسعه توانمندی سلاح‌های هسته‌ای برای مقابله با ایران نمونه گویایی بود که بعدها دستاویزی برای حمله و اشغال این کشور شد. نمونه بسیار بارز از سیاست‌های دوگانه غرب در زمینه عدم‌اشاعه ایجاد تاسیسات تولید و توسعه انواع سلاح‌های کشتار جمعی از جمله سلاح‌های هسته‌ای برای رژیم اسرائیل است؛ رژیمی که عضو هیچ‌یک از معاهدات خلع سلاح نیست و حمایت بی‌چون و چرای غرب را برای گریز از الحاق به هرگونه ترتیبات خلع سلاح  و عدم‌اشاعه دارد.

علاوه بر این کشورهای توسعه یافته در ادبیات تولیدی خود در این زمینه هیچ اشاره‌ای به اشاعه عمودی سلاح‌های هسته‌ای توسط قدرت‌های هسته‌ای که تقریبا همگی متعلق به همین اردوگاه هستند، نمی‌کند. بهبود مداوم کیفی سلاح‌های هسته‌ای موجود در زرادخانه‌های خود و افرایش دقت و دامنه تخریب آنها و تولید انواع جدید و پیچیده‌تر این سلاح‌ها، خطری برای صلح و امنیت بین‌المللی تلقی نمی‌شود.

آمریکا یک منبع عمده اطلاعاتی در مورد عدم‌اشاعه در جهان است که هر ساله گزارش‌هایی در این رابطه انتشار می‌دهد؛ اما انتشار چنین اطلاعاتی همواره با اهداف سیاسی آمیخته و همراه است. به‌عنوان نمونه در سال 1997 بخش دفاعی آمریکا 7 کشور چین، هند، ایران، عراق، کره شمالی، پاکستان و روسیه را به‌عنوان دارنده برنامه سلاح‌های میکروبی معرفی کرد. 4 کشور مصر، اسرائیل، تایوان و کره جنوبی از این فهرست خارج بودند.

یک مقایسه ساده نشان می‌دهد که چگونه نگرانی‌های عدم‌اشاعه آمریکا با سطح روابط سیاسی آن کشور با سایر کشور‌ها پیوندی تنگاتنگ دارد. منبع و استناد اصلی سایر دولت‌ها و مجامع بین‌المللی و وسایل ارتباط جمعی جهان در بیشتر موارد همین اطلاعات گزینشی و یک‌سویه آمریکاست. علاوه‌بر این، حوادث چند سال اخیر به‌ویژه اشغال فاجعه بار عراق نشان داد حتی آمریکا برای رسیدن به اهداف سیاسی خود از ارائه اطلاعات غلط و بی‌پایه و اساس برای فریفتن افکار عمومی جهان ابایی ندارد.

تاسیس رژیم‌های کنترل صادرات در زمینه‌های مواد و فناوری شیمیایی، میکروبی و هسته‌ای توسط کشورهای صنعتی و اعمال محدودیت‌های صادراتی و حتی اخلال در روابط اقتصادی کشور‌های جهان سوم در ظاهر با توجیه جلوگیری از اشاعه صورت پذیرفته است. این کلوپ‌های بسته و غیرشفاف همواره به‌صورت سدی در برابر توسعه کشورهای جهان سوم عمل کرده اند.

در مواردی که کشوری با وجود این محدودیت‌ها موفق شده است تا با اتکا بر توانمندی‌های داخلی خود بخشی از دانش و فناوری پیشرفته را از انحصار غرب خارج کند، با اقدامات خصمانه آنها مواجه شده است. کشاندن موضوع هسته‌ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد اولین و آخرین مورد نخواهد بود. نادیده گرفتن ابتدایی‌ترین حقوق ملت‌ها در نظام بین‌المللی و آلت دست قرار دادن سازمان‌های بین‌المللی برای رسیدن به اهداف و منافع ملی توسط تعداد اندکی از کشورها در چارچوب کلوپ بسته‌ای تحت عنوان شورای امنیت سازمان ملل متحد نمونه آشکاری از تلاش برای حفظ انحصار آنها در زمینه دانش هسته‌ای است.

اکنون واقعیت‌های جهان تغییر کرده است و وقت آن رسیده است که غرب این واقعیت را بپذیرد که دیگر دوره محدود کردن دانش و فناوری به محدوده مرزهای ملی به سر آمده است و ما هر روز شاهد کشورهای جدیدی خواهیم بود که این مرزها را درنوردیده و وارد عرصه‌ها و مرزهای دست نیافتنی دیروز می‌شوند. ایستادگی در برابر این حقیقت چیزی جز خسارت و سرشکستگی برای آنها به‌دنبال نخواهد داشت

کد خبر 67438

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز