اینجا موزه مشاغل است. کوچک‌ترین موزه پایتخت که در دل بوستان سرسبز و زیبای سهند جا خوش کرده است.

بوستان سهند

همشهری آنلاین_مژگان مهرابی:  مدت زیادی از زمان افتتاحش نمی‌گذرد با این وصف توانسته خیلی خوب جای خود را در بین دیگر موزه‌های شهر باز کند. مؤسس آن «علیرضا عسگری» است، شهروند خوش‌ذوقی که به مدد ایران‌گردی و گشت‌وگذار در شهرها و روستاهای کوچک و بزرگ کشور، اشیا و وسایل قدیمی را جمع‌آوری کرده است. این کار را به تنهایی انجام داده و با هزینه شخصی خودش. عسگری معلم نمونه منطقه ۱۴ است اما فراغتش را با گردآوری تکه‌های گم شده هویت ایران سپری می‌کند. او تا چندی پیش گنجینه باارزش خود را در خانه نگهداری می‌کرد و حالا به کمک شهرداری مکانی در اختیارش گذاشته شده تا بتواند جایگاه ثابتی برای برپایی موزه‌اش ایجاد کند. سری به موزه او زدیم تا از تجربیاتش بهره‌مند شویم.  

داخل بوستان سهند درست در فاصله چند قدمی آبنمای بزرگ پارک، بنای نوسازی است که البته فضای خیلی بزرگی ندارد. سردر آن تابلویی نصب شده به نام «موزه مشاغل». ظاهرش بیشتر به یک کتابخانه یا یک کلاس آموزشی می‌ماند تا موزه. البته تا کسی پا به درون آن نگذارد باور نمی‌کند که در دل این بنا چه اشیای باارزشی وجود دارد.

با این وصف دیدن تابلوی موزه مشاغل کفایت می‌کند تا هر رهگذر اهل هنری برای ارضای کنجکاوی‌اش هم که شده، سری به داخل بکشد و خبر از احوال درون موزه بگیرد. درست همان‌کاری که ما کردیم. داخل موزه ویترین‌های شیشه‌ای با نظم و فاصله از هم قرار دارند. درون هرکدام از قفسه‌های شیشه‌ای ابزار شغل‌های قدیمی چیده شده که هر کدامشان بیانگر یک پیشه و حرفه‌ای هستند که در قدیم رایج بوده است.

«علیرضا عسگری» از راه‌اندازی این موزه خوشحال است چراکه آن را عاملی برای رونق گردشگری منطقه ۱۴ می‌داند. او مربی ورزش دبستان شهید نوری است و جمع‌آوری عتقیه‌جات را برای شادی دل خودش انجام می‌دهد. می‌گوید: «از بچگی به کارهای هنری علاقه زیادی داشتم. عکاسی می‌کردم قالیبافی و موسیقی را هم یاد گرفتم. جمع‌آوری کلکسیون هم از تفریحاتم بود. آن موقع نامه بهترین وسیله ارتباطی محسوب می‌شد و لازمه‌اش تمبر بود. هر جا تمبر می‌دیدم جمع می‌کردم و در آلبوم می‌چسباندم. کم‌کم به جمع‌آوری وسایل قدیمی علاقه‌مند شدم.» 

  • ارثیه پدربزرگ

خوش‌آمدید به موزه مشاغل

ارثیه به جا مانده از پدربزرگ انگیزه‌ای شد تا عسگری پی جمع‌آوری عتیقه‌جات برود و عزمش را برای جمع‌آوری کلکسیون اشیای قدیمی جزم کند. باقی ماجرا را از زبان خودش می‌شنویم: «وسایل بنایی و کشاورزی پدربزرگم قدیمی بود. در بین چیزهایی که داشت ابزار گیوه‌دوزی هم دیده می‌شد. همه‌شان مربوط به اواخر دوره قاجار بودند. آنها را به یادگار برداشتم. خیلی از شهروندان رغبتی به نگهداری از این وسایل ندارند و هر وسیله کهنه‌ای را به زباله دان می‌سپارند. اما این وسایل برای من جور دیگری بود. هویت محله‌ام را به رخ می‌کشید.»

بعد از آن نوبت به خانه دوست و آشنا رسید، عسگری هر آنچه کهنه و قدیمی بود و صاحبخانه تمایلی به نگهداشت آنها نشان نمی‌داد را به مجموعه‌اش اضافه می‌کرد. او در کنار وسایل، مجموعه بزرگی از کاست موسیقی اقوام محلی دارد که می‌توان گفت در نوع خود منحصربه‌فرد است. می‌گوید: «در این حین با انجمن مجموعه‌داران آشنا شدم و از آنها چیزهای زیادی یاد گرفتم. آن جا بود که روش درست جمع‌آوری کلکسیون را یاد گرفتم.

برای تهیه اشیای قدیمی به شهرهای زیادی سفر و از موزه‌های تاریخی شهرهای دیگر بازدید کردم. به جز شهر گرگان به همه شهرهای ایران سفر کرده‌ام.» حضور در مسابقات ورزشی آن هم به‌عنوان مربی شنا و دوومیدانی خود برگ برنده‌ای بود تا او بتواند به راحتی ایران‌گردی کند. می‌گوید: «بعد از مسابقات، گشتی در شهر زده و ابتدای امر از موزه و مکان‌های دیدنی آن‌جا دیدن می‌کردم.» 

  • از سکه‌های هخامنشی تا کوبه‌های ۵۰۰ ساله

خوش‌آمدید به موزه مشاغل

موزه‌گردی با عسگری علاوه بر آشنایی با وسایل قدیمی مزیت دیگری هم دارد و آن مرور تاریخ کهن ایران است. او برای اینکه بتواند درباره قدمت وسایلی که جمع می‌کند اطلاعاتی کسب کند، سعی کرده با مطالعه کتاب‌های تاریخ به تمدن ایران اشراف پیدا کند. می‌گوید: «ایران گنجینه‌ای از اشیای قدیمی را در دل خود دارد. به‌طور مثال از شهر سوخته واقع در سیستان، اشیایی کشف شده که قدمت ۷۰۰۰ ساله دارند.» همین‌طور که به زندگی مردم در دوران اشکانیان و هخامنشیان اشاره می‌کند، نوک پیکانی را نشان می‌دهد که به قول خودش مربوط به دوره اشکانیان است.

در این‌باره می‌گوید: «با این پیکان صید می‌کردند.» در بین عتیقه‌ها آنچه بیشتر از همه جلب توجه می‌کند، وجود سکه‌های قدیمی است. سکه‌هایی که از دوره هخامنشیان به بعد ضرب شده است. در بین آنها سکه‌ای را بیرون می‌آورد. ظاهر معمولی دارد اما به گفته عسگری مربوط به دوره‌ای موسوم به ایلمایی است.

یعنی ۱۵۰۰ سال پیش. اینکه چطور سکه‌های عهد هخامنشی به دست موزه‌دار هم‌محله‌ای رسیده، خود جای سؤال است؟ عسگری پاسخ می‌دهد: «سکه‌ها اغلب از جنس طلا و نقره هستند. اما سکه دوره ایلمایی از جنس مفرغ است. پیدا کردن‌شان کار سختی نیست. آنها را از مجموعه دارها و عتیقه‌فروشی‌ها تهیه کردم.» از دیگر وسایلی که در موزه مشاغل دیده می‌شود، ۱۰۰ نوع کوبه قدیمی است که به ۵۰۰ سال پیش تعلق دارند. او توضیح می‌دهد: «نوع کوبه‌ها با هم فرق می‌کرد و از نوع کوبیدن صاحب خانه متوجه می‌شد مهمان مرد است یا زن» با خنده می‌گوید: «کار آیفون‌های امروزی را می‌کرده است.» 

  • حاصل ۳۰ سال زحمت موزه دار

خوش‌آمدید به موزه مشاغل

در موزه کوچک شهروند هم‌محله‌ای ابزار همه مشاغل وجود دارد. از مسگری و بنایی و نگارگری تا نخ ریسی و گیوه‌دوزی. به گفته خودش ابزار کار ۴۵ صنف در این موزه نگهداری می‌شود. یکی یکی درباره وسایل داخل ویترین توضیح می‌دهد: «این‌ها تاس و جاسفیدابی هستند. این هم جا لیفی است. سال‌های دور گرمابه‌ها به شکل خزینه بود.

هر حمامی دلاک داشت. حمام رفتن آداب خاص خودش را داشت. این هم تیغ و انواع قیچی که به حرفه سلمانی مربوط می‌شود.» در کنار ویترین، یک کمان لحاف‌دوزی به دیوار لم داده و خودنمایی می‌کند. عسگری به آن اشاره کرده و تعریف می‌کند: «این کمان را از یک لحاف‌دوز دوره‌گرد خریدم. برای پدربزرگش بود. بیش از ۱۰۰ سال قدمت دارد. او قدر این کمان را نمی‌دانست اما من ارزش هویتی آن را می‌فهمیدم.»

او همه وسایل قدیمی را با هزینه شخصی خود تهیه کرده است. طبق برآورد خودش قریب به ۲ میلیارد برای تهیه آنها هزینه کرده است. می‌گوید: «این موزه حاصل زحمت ۳۰ ساله من است. تک تک وسایلی که در ویترین موزه نگهداری می‌شود هرکدام حکایت از عهد و زمانی می‌کند. دورانی که مردم با آنها کسب درآمد کرده و روزی خود را به دست می‌آوردند.»

  • نگارخانه‌ای از عکس‌های قدیمی 

خوش‌آمدید به موزه مشاغل

کمی آن طرف‌تر از ویترین‌ها، درست در اتاق کنار دستی، عکس‌های زیادی به دیوارها نصب شده است. همه آنها تاریخ قدیم منطقه ۱۴ را روایت می‌کنند. از سرآسیاب و دروازه دولاب تا گورستان و درب‌های قدیمی. او درباره عکس‌ها توضیح می‌دهد و می‌گوید: «این عکس از ایستگاه درشکه خیابان شیوا گرفته شده است. می‌بینید.

درشکه‌ها به صف هستند و منتظر مسافر. مسافران را به میدان خراسان می‌بردند. این عکس هم مربوط به راه‌اندازی موتورآب می‌شود.» عسگری به عکس دیگری اشاره می‌کند که مراسم عید فطر در دهه ۴۰ را نشان می‌دهد. و همچنین افتتاحیه استادیوم تختی. از نحوه جمع‌آوری عکس‌ها می‌گوید: که با همکاری‌سراهای محله جمع‌آوری شده‌اند. می‌گوید: «در این راه مدیران محله خیلی خوب همراهی کردند. با کمک آنها فراخوانی زدیم که هرکدام از شهروندان عکس قدیمی از محله دارد اسکن کرده و به ما بدهند. اهالی استقبال خوبی کردند.» 

  • راسته بازارهای منطقه ۱۴ 

خوش‌آمدید به موزه مشاغل

نوبت به تاریخ محله می‌رسد. اینکه در منطقه ۱۴ بیشتر چه مشاغلی رونق داشته است. می‌گوید: «شغل اهالی منطقه ۱۴ بیشتر کشاورزی بوده و اقوام زیادی از کاشان، اصفهان، اراک، گلپایگان به تهران آمده و در دولاب مستقر شدند و کم‌کم منطقه ۱۴ گسترش پیدا کرد. در محله سرآسیاب بیشتر آشتیانی‌ها و تفرشی‌ها سکونت داشتند. چهارراه فرزانه و محله دولاب راسته مسگری‌ها بود.

درخیابان جهان پناه بیشتر صنف کاشی‌سازها مستقر بود که الان به سبک مدرن کار می‌کنند و به نمایشگاه سنگ تغییر کاربری داده‌اند.» در حال حاضر به دلیل شیوع بیماری کرونا موزه فعال نیست اما اگر کسی تمایل به بازدید داشته باشد با تلفنی که او در اختیار شهروندان گذاشته تماس می‌گیرد و عسگری حتی برای یک نفر هم که شده در موزه را باز می‌کند. او ایده خوبی در سر دارد و آن راه‌اندازی سایت پرنده‌نگری است. عسگری معتقد است در بوستان سهند پرنده‌های زیادی وجود دارد که اغلب شهروندان با نام آنها بیگانه‌اند چه خوب که اهالی با طبیعت محل زندگی‌شان بیشتر آشنا شوند.  

  • علیرضا زمانی، تهران شناس /دولاب، برگی از دفتر تاریخ طهران قدیم است
خوش‌آمدید به موزه مشاغل
علیرضا زمانی /تهران شناس

منطقه ۱۴، از جمله مناطق پایتخت است که بافت تاریخی زیادی را در خود جای داده است، به جز محله دولاب که قدمت چند صد ساله دارد، باقی محله‌های منطقه ۱۴ بعد از دوران پهلوی شکل گرفته‌اند. «علیرضا زمانی» تهران‌شناس درباره تاریخچه دولاب توضیح می‌دهد و می‌گوید: «دولاب روستایی بوده با پیشینه ۱۲۰۰ سال که شغل اصلی ساکنان آن کشاورزی بوده است. در اینجا عالمان زیادی زندگی می‌کردند. از این‌رو محله دولاب بافتی مذهبی داشته و دارد. در این محله مسجدی وجود دارد که از معماری‌اش می‌توان تخمین زد که شکل‌گیری آن به دوره سلجوقیان برمی‌گردد.» به گفته زمانی، کشاورزی، حرفه اصلی اهالی دولاب بوده است.

او در ادامه می‌افزاید: «به دلیل قنات‌های پرآب این محله اهالی به زراعت رو آورده و بهترین صیفی‌جات در این خطه تولید می‌شد. هنوز هم در این محله زمین‌های کشاورزی وجود دارد. از دیگر شغل‌های رایج محله دولاب، میرابی بوده است.» این تهران‌شناس معتقد است، از دوره پهلوی که پای وثوق‌الدوله به شرق تهران باز شد کم‌کم محله‌ها شکل گرفتند و زمین های بایر تبدیل به ساختمان شد. در دهه‌های ۳۰ و ۴۰ گسترش پیدا کرد. او با استناد به کتاب جعفر شهری درباره اصناف قدیمی، متذکر می‌شود: «تهران پنج محله مهم داشت به نام بازار، عودلاجان، سنگلج، غرب و چاله میدان.

در بازار اغلب شغل‌ها دیده می‌شد، راسته مال‌فروش‌ها، کهنه‌فروش‌ها مسگرها، ارسی‌دوزها، صندوق‌سازان، توتون‌فروش‌ها و بزازی. البته بعضی از بزازی‌ها پارچه را کیلویی می‌فروختند. شغل عصاری هم رایج بود که کار روغن‌گیری را انجام می‌داد. محمد کاظم عصار از شهره‌های این حرفه است. یا لباف که لبه‌های فرش را می‌بافتند.» به گفته زمانی در هر محله یک سلمانی، یک نانوایی، یک میوه‌فروشی، قصابی و... وجود داشت که نیاز اهالی را برطرف می‌کردند. او ادامه می‌دهد: «بعضی از شغل‌ها وقتی به تهران آمدند آن را ادامه دادند. به‌طور مثال ارسی‌دوزها مربوط به کشور روسیه بوده که مهاجران بازار ارسی‌دوزها را ایجاد کردند. مثلاً تبریزی‌ها بیشتر ارسی می‌دوختند یا حمامی‌ها بیشتر سمنانی بودند.» 

کد خبر 587890

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha