از حدود یک ماه پیش «طرح موتوریار» برای موتورسواران متخلف در تهران به اجرا درآمده است و در آن به جای توقیف و جریمه؛ راکبان موتور برای ساعتی در کنار ماموران پلیس راهور به هدایت ترافیک، می‌پردازند.

سعید معیدفر

باید تشکر کرد که اکنون به جای برخوردهای قهری و تنبیهی، به آموزش‌ هم توجه می‌شود که می‌تواند یک گام به جلو باشد. ما در دنیایی هستیم که باید به سمت «شهروند مسئول» شدن حرکت کنیم. جامعه‌ای که هرکدام از افراد در مقابل هنجارها، ارزش‌ها، آرمان‌ها و آن چیزهایی که برای همه اهمیت دارد؛ مسئولیت دارند. این نکته‌ای است که جهان امروز را با جهان پیشین متفاوت می‌کند. اگر به گذشته برگردیم می‌بینیم کسانی که تخلف می‌کردند به شدیدترین وجه تنبیه می‌شدند و تلاش هم براین بود که آن تنبیه به قدری شدید و اساسی باشد که تمام کسان دیگری که شاهد هستند، تنبه پیدا کنند و دیگر تخلفی انجام ندهند. دنیای امروز ما متفاوت است و ما باید به سمتی برویم که با توجه به کثرت و تنوع جمعیت و تحولات علمی و معرفتی که ایجاد شده، به جای تنبیه به سراغ آموزش مسئولیت پذیری در زندگی اجتماعی برویم. به نظر می‌رسد که این طرح پلیس هم به چنین هدفی معطوف است.
برای دانستن اینکه آیا این کار موثر خواهد بود یا خیر، باید اصل تفکر شهروند مسئول در همه زمینه‌ها اتفاق بیفتد. زندگی ما ابعاد و وجوه اقتصادی،‌ اجتماعی، سیاسی،‌ اخلاقی و ارزشی دارد. ما باید جامعه و مردم خودمان را در همه زمینه‌ها مسئول بدانیم.
رویکرد اصلی که در نظام‌های سیاسی کشورهای در حال توسعه وجود دارد این است که اصل بر حاکمیت سلسله‌مراتبی قرار گرفته است و خیلی به شهروند مسئول توجه نمی‌شود؛ بلکه همه امور در اختیار و اراده حاکمان است و در نتیجه، فرهنگ،‌ اخلاق، اقتصاد و روابط اجتماعی از بالا بر جامعه اعمال می‌شود. شهروندان هم صرفا باید آنها را اجرا کنند و مکلف هستند، نه مسئول. در چنین جامعه‌ای اگر اتفاق نامناسبی در حوزه اخلاقی هم بیفتد باز نظام سیاسی مسئول شناخته می‌شود و باید پاسخگو باشد نه مردم. آنجا مسئول اصلی رده‌های بالای جامعه هستند در حالی که در جامعه توسعه یافته فرد فرد جامعه در همه زمینه‌ها مسئول هستند.
ما در ادبیات دینی خودمان داریم که «کلّکم راع و کلّکم مسؤول عن رعیته» با این حال می‌بینید که در قوانین ما و حتی در قانون اساسی هم دائم آمده است که «دولت مکلف است» و جایی برای مسئولیت شهروندان نیست. اگر شهروند مسئول را به عنوان یک رویکرد آموزشی نوین در جامعه توسعه یافته در نظر بگیریم باید لوازم آن را هم ایجاد کنیم. اکنون پلیس راهور می‌خواهد این لوازم را ایجاد کند ولی به قول قدیمی‌ها باید گفت که «با یک گل بهار نمی‌شود». این چیزی است که باید در بخش‌های دیگر پلیس مانند معاونت اجتماعی یا بخش‌های مربوط به پیشگیری از جرم هم اجرا شود و از افرادی استفاده کنند که به دنبال پیدا کردن راهی برای مسئولیت‌پذیر کردن شهروندان باشند.
اجتماع به معنی یک جامعه پویا و زنده است و گرنه این واژه از معنی تهی می‌شود. این شهروندان باید در زمینه‌های دیگر مانند اقتصاد هم مسئول شناخته شوند. طرح موتوریار قدمی به سوی پیشرفت است ولی کافی نیست. مجموعه عوامل متعدد در درون سیستم باید آموزش مسئولیت‌پذیری را در شهروندان ایجاد کند اما اساس سیستم با این رویکرد هماهنگ نیست و تنها در حوزه‌های باریک و کوچک حاضر به اجرای آن است. نمی‌توان شهروند را در حوزه رفتار ترافیکی مسئول دانست ولی در تحولات اقتصادی، اخلاقی و سیاسی مسئول ندانست. با این‌حال باید از رویکرد جدید پلیس قدردانی کرد اما باید آن را به صورت همه‌جانبه دید. اگر این اتفاق بیفتد افراد باورخواهند کرد که تغییری رخ داده است، در غیر این‌صورت این کار آموزشی بی‌اثر می‌شود.اگر شهروند در حوزه دیگری هر روز به عقب رانده شود یا در محل زندگی و کار خود هیچ ‌اختیاری در سرنوشت خود نداشته باشد نمی‌توان انتظار داشت که در رفت و آمد روزمره احساس مسئولیت کند.

کد خبر 581257

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha