به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایسنا، حسن کرمی قراملکی، نویسنده جوان تبریزی و برنده جایزه ادبی جلال آل‌احمد، هنوز هم منتظر حمایت متولیان فرهنگ و ادب در تبریز است تا کار فرهنگی‌اش را آن‌طور که شایسته شمس، مولانا، ایران و تبریز است، به جهان معرفی کند. کتاب «رکاب‌زنان در پی شمس» سبک متفاوتی از سفرنامه است که ضمن حضور خود نویسنده در متن کتاب، رویدادهای تاریخی و زندگی شمس و مولانا هم در آن روایت شده است.
علاقه او به سفرنامه ریشه در کودکی داشته و سفرنامه‌های ناصرخسرو و مارکوپولو توجهش را جلب می‌کرده‌اند، اما اینکه چرا سفر با دوچرخه را انتخاب کرده است ماجرای جالب‌تری دارد و رد پایی از دوچرخه آقای همسایه در این ماجرا به چشم می‌خورد. می‌گوید: از کودکی به دوچرخه علاقه داشتم و اولین دوچرخه را وقتی سال چهارم دبستان بودم، برایم خریدند. آقایی به نام آقای صانعی در محله‌مان بود که با دوچرخه به مسافرت می‌رفت و نحوه مسافرت او برایم بسیار جالب بود. همیشه مسافرت‌های او را تعقیب می‌کردم، او در سال ۱۹۹۸ مقارن با بازی‌های جام جهانی با دوچرخه به فرانسه سفر کرد.
او که همیشه دوست داشته است روزی با دوچرخه سفر کند، علاقه به مولانا و شمس را بهانه‌ای برای شروع سفر با دوچرخه به قونیه و دمشق قرار می‌دهد. نام‌گذاری سال ۲۰۰۷ به نام مولانا باعث شده است تا این نویسنده جوان سفرش را برای رسیدن به قونیه و دمشق، با دوچرخه آغاز کند. ۵ سال پس از سفرش، شرح آنچه دیده و شنیده روی کاغذ نوشته و از منابع متعدد و معتبر برای نوشتن سفرنامه‌اش کمک گرفته که ماحصل آن در کتاب «رکاب‌زنان در پی شمس» جمع شده است.
کرمی قراملکی از سختی‌های سفر یک‌ماهه‌اش به مقصد قونیه و دمشق از تبریز می‌گوید: آماده کردن مایحتاج سفر و هزینه‌های آن سختی‌های خودش را داشت و روزهای اول کمی با ترس و تردید همراه بود، اما راه پر از تجربه بود و هرچه پیش می‌رفتم اشتیاقم برای ادامه راه بیشتر می‌شد. سختی‌های راه به همان یک ماه محدود بود، اما نوشتن کتاب به مراتب سخت‌تر است. با ناشران زیادی هم در تبریز و هم در تهران صحبت کردم، اما قبل از خواندن، کتاب را رد کردند. بالاخره کتاب «رکاب‌زنان در پی شمس» با هزینه شخص نویسنده و مساعدت مالی چند نفر در ۶۰۰ صفحه به چاپ رسید و برنده جایزه ادبی جلال آل‌احمد و برنده جایزه کتاب سال شد.
او در ادامه گلایه‌ای هم از متولیان فرهنگ استان آذربایجان شرقی می‌کند و می‌گوید: برای رونمایی از کتابم به اداره ارشاد، کتابخانه مرکزی و شهرداری سر زدم، اما هیچ کدام حاضر به همکاری نشدند و در نهایت کتابم در یک مرکز متعلق به رایزنی فرهنگی ترکیه با حضور خانم اسین چلبی، نواده مولانا و نایب رئیس بنیاد بین‌المللی مولانا در تهران، رونمایی شد.
هفتم مهر روز بزرگداشت شمس تبریزی و هشتم مهر روز بزرگداشت مولوی است.
نظر شما