به گزارش همشهریآنلاین به نقل از ایرنا، برادران قاسمی (مرتضی ، سینا، مجتبی) حداقل یک دهه است که به طور حرفهای و منظم سالانه یک نمایشگاه برگزار میکنند.
سالهای قبل مستقل بودند و هر کدام نمایشگاه خود را برگزار میکردند . این سومین یا چهارمین نمایشگاهی است که با امضای مشترک کارهایشان را به نمایش گذاشتهاند و در نوع خود مفهوم یا کانسپت خاص دارد.
در بیانیه نمایشگاه سه برادر آمدهاست:
"روی بندرگاه/آسمان یکریز میبارد/روی بندرگاه/ روی دندههای آویزان یک بام سفالین در کنار راه"
"کشتی شکستگان در دام امواج، نهنگی عاصی گرفتار مرداب ، ساحل نشستگان فارغ ز غوغای دریا ، ماهی خشکیده بر خاک"
تصاویری نزدیک به تجربه جمعی
عباس نسل شاملو، نقاش و مدرس نقاشی دانشگاه گیلان درخصوص این نمایشگاه گفت: برادران قاسمی بهعنوان سه هنرمند با دیدگاه ها و تجربههای زیسته متفاوت در پروسه خلق یک اثر با یکدیگر شریک شده اند روی یک بوم قلم می زنند و اعمال نظر میکنند و احتمالا در فرایند شکلگیری انعطاف بسیاری به خرج میدهند و همدیگر را درک میکنند و میشنوند تا یک تصویر شکل بگیرد و به نتیجه برسد بیشک تصویر نهایی به یک تجربه جمعی نزدیک است. این عدم قطعیت در تمام شدن اثر توسط یک نفر برای مخاطب و حتی خود هنرمند نکته قابل توجهی است این حس که هریک از ما اگر میتوانست و در شکلگیری اثر دخالت میکرد به یقین نتیجه دیگری خلق میشد.این نسبی بودن و عدم قطعیت در خلق آثار پیش رو آنها را به تجربه روزمره ما نزدیک میکند و آثار را بسیار تاویل پذیرتر میسازد .
وی خاطرنشان کرد: در تکنیک نیز همین اتفاق افتاده رنگها به راحتی درسطح بوم جاری اند ،نقاش در عین رهایی با وسواس اتفاقات پیش رویش را کنترل کرده است . گاهی اوقات فرمها آنقدر در هم ادغام می شوند که تلی از بافت می ماند و این بافت و فرم های ناواضح و مبهم ما را به سمت خیال سوق می دهد در عین حال که ارجاعات آشنای ، ما را به تجربه زندگی در اقلیم نمناک و خیس گیلان وصل می کند.
برادران قاسمی، زاده و بزرگ شده انزلی هستند و پس از اتمام تحصیل و تجربه اندوزی، این روزها خانه اجدادیشان را برای کار و خلق اثر برگزیده اند و بی واسطه در ارتباطی مستقیم با محیط و پیرامونشان زندگی می کنند و به نوعی تجربه زندگی خودشان از گذشته تا به امروز را نقاشی می کنند.
این مدرس نقاشی تصریح کرد: این تجربه مستقیم که از آن حرف می زنیم اهمیت زیادی دارد ، ویژگی هایی که از محیط زندگی دریافت، لمس و درک می کنند و با تکنیک و شگرد مناسب به تصویر میکشند و این صداقت و انطباق تکنیک با محتوا منجر به تصویری تاثیر گذار بر مخاطب می شود .
این هنرمند خاطرنشان کرد: یکی دیگر از نکات بسیار حائز اهمیت در آثار برادران قاسمی انبوه بودن بافت است . این بافت در این جغرافیا خیلی مهم است . وقتی ما به مرداب نگاه می کنیم بیش از این که به صورت مجزا نیزار ببینیم بافتی از انبوه گیاهان می بینیم و یا وقتی به دریا نگاه می کنیم بافتی از انبوه آب می بینیم و نه آب ،این نقطه اشتراک همه کارهای برادران قاسمی است چه آنهایی که به صورت طراحی اند و جِرمِِ رنگ در آنها کمتر است و چه آنهایی که به صورت نقاشی و دارای جِرمِِ رنگی است .
تبدیل کردن محیط پیرامون به فضای بصری اتفاقی است که در کارهای برادران قاسمی می افتد انگار آثارشان تکرار و بازسازی رفتارطبیعت بر روی بوم است .رنگها پاشیده می شوند پاک می شود، فرم ها کشیده می شوند پاک می شوند و بافت در پی بافت، همان فرایند طبیعی رستن، بودن، افتادن و نیست شدن در طبیعت و به نظرم این یکی از شاخصه های کار برادران قاسمی است.
دیالوگی روی بوم
مرتضی قاسمی شیل سر متولد ۱۳۶۱ بندرانزلی و مدرک کارشناسی ارشد نقاشی دانشگاه علم و فرهنگ تهران دارد.سینا قاسمی شیل سر متولد ۱۳۶۳ بندرانزلی و کارشناس ارشد نقاشی از دانشگاه تهران است.مجتبی قاسمی شیل سر متولد ۱۳۶۶ و مدرک کارشناسی گرافیک از دانشگاه تهران دارد.
برای اطلاع از چند و چون کار این برادران هنرمند مصاحبهای را با جوانترین برادر ترتیب میدهیم که به نمایندگی از جمع سه نفرهشان پاسخ میدهد.
مجتبی قاسمی در مورد چگونگی آغاز کار مشترکشان میگوید: قبل از شروع کار مشترک در سه خط مستقل، کار انفرادی انجام می دادیم و از یک جایی تصمیم گرفتیم با هم کار کنیم . سابقه اش به این بر میگردد که ما آتلیه مشترک داشتیم و با هم کار میکردیم و این اتفاق باعث می شد که بسیاری از اوقات روی کار هم نظر بدهیم و کار هم را نقد کنیم ولی هیچوقت به این شکل نبود که بهانه ای وجود داشته باشد که عملا بتوانیم تغییری در کار هم ایجاد کنیم .ایدهاش این طور بود که تصمیم گرفتیم این اتفاق در کار مشترک عملی شود، همین صحبتهایی که می کنیم دیالوگی که داریم در یک فضای کاری مشترک روی سطح بوم به شکل عملی پیاده کنیم و ببینیم نتیجه اش چه می شود این شد که از چند سال پیش تصمیم به این کار گرفتیم .
وی در مورد تاثیر انتخاب شیوه مشترک روی کارشان افزود: این کار باعث شد در انتخاب موضوع خیلی راحت تر برخورد کنیم و جسارتمان در برخورد با موضوع و تکنیک بیشتر و آزادتر باشد. معمولا در کار انفرادی این طور است که آدم سعی می کند خود را در چارچوب و استایل مشخصی نگه دارد و در همان مسیر پیش برود و کلی از وسوسه هایی که پیش می آید و حیطه هایی که آدم می خواهد امتحان کند را شاید ترجیح می دهد جمع و جورتر کند و در قالب فضای انفرادی شکل دهد؛ ولی کار مشترکی که با هم شروع کردیم بهانه ای شد که خیلی بدون مقدمه و پیش بینی با این موضوع برخورد کنیم. راحت موضوع و تکنیک را انتخاب و روی کار مشترک اعمال کنیم .
در ادامه کار همین روند تجربی در نقاشی، وارد حیطه مجسمه شد و به نوعی مجسمه سازی را در ادامه نقاشی به حیطه کارمان اضافه کردیم ؛ به شکل ساختن حجمهایی که رنگ در آنها عنصری مهم و تعیینکننده و به نوعی ادامه نقاشیهایمان بود.
یکی از مشخصهها در این مسیر این بود که کار، خیلی راحت تغییر میکرد و بدون این که محدودیتی برای خودمان متصور باشیم فضای جدیدی را میتوانستیم تجربه کنیم و خیلی وقتها این تجربه جدید که روی بوم شکل میگرفت برای خود ما هم جدید و پیش بینی نشده و غافلگیرکننده بود. روند جذابی بوده برایمان همیشه در شروع هر کار کنجکاویم که ببینیم کار به کجا ختم میشود و چه جوری شکل میگیرد.
این نقاش جوان در پاسخ به این که آیا شیوه کار مشترک دشوار نیست، گفت: نه تنها سخت نیست معمولا روند کار خیلی راحت شروع می شود. این اطمینان همیشه وجود دارد که در هر مرحله، از شروع اتود تا مراحل میانی یا پایان کار یک نفر راهحلی برای ادامه و شکلگیری کار دارد و باعث میشود کار، گیر نکند و در هر مرحلهای که متوقف شده باشد، نفر بعدی کار را جلو ببرد. کمتر پیش می آید که کار برای مدت طولانی متوقف و کنار گذاشته شود معمولا در هر مرحله فردی کار را تا جایی پیش می برد و در مراحل بعدی روند ادامه پیدا می کند تا کار کامل شود.
قاسمی در مورد این که آیا این شیوه موجب کنار گذاشتن علایق شخصی شان نمی شود افزود: اتفاقا علایقمان در کار مشترک بهانهای می شود که با شدت بیشتری اعمال شود ولی با این تفاوت که روی ماندگاری عقاید و ایده ها تا انتهای کار خیلی تعصبی وجود ندارد. در هر مرحله ممکن است تغییر پیدا کند و به چیز دیگری تبدیل شود و از آنجایی که می دانیم این اتفاق می افتد و تغییرات همیشه هست و مدام به شکل سیالی به چیزهای دیگر تغییر می کند با وسواس کمتری می شود اینها را اعمال کرد، شدیدتر و پررنگتر ایده ها را روی کار آورد و منتقل کرد و بدون هیچ ترسی پیش برد تا این که به یک تعادل برسد و کار شکل و ساختار ویژه خود را پیدا کند.
این هنرمند اهل انزلی در مورد این که چقدر محیط زندگی در کار هنرمند فضای کار و انتخاب رنگها و غیره اثرگذار است بیان کرد: مسلما فضای زندگی و اقلیم خیلی می تواند موثر باشد و تاثیرش در کار هر هنرمندی به شکل خاص خودش اتفاق بیفتد . عناصری که از محیط زندگی در کار مشترک ما تاثیر گذار بوده مثل باران و دریا و چیزهایی که پیرامون آن بوده مسلما تاثیر داشته مثلا تاثیری که خیسی سطوح مختلف روی رنگ آنها می گذارد مثل رنگ سقف های شیروانی یا درخت های خیس ، سطوح خیس دیوارها و سطوحی که در هنگام خیسی تغییر رنگ می دهند و نشان دادن آن در نقاشی یکی از چالشهایی است که در کار ما بوده، و در نحوه انتخاب رنگ و رنگ گذاری می تواند موثر باشد؛ یا به عنوان مثال کیفیت سیال و متغیر باران که شکل مشخصی ندارد و فرم مشخصی نمی توان برای آن در نظر گرفت و وقتی می خواهی چنین مفهومی را وارد نقاشی ات کنی خیلی اوقات کیفیت سیال و متغیر و انتزاعی چنین مفهومی وارد اثر می شود و همه عناصر و فرمها را از شکل ثابت و مشخص خودش خارج میکند و به نوعی خیلی وقتها می تواند به کل اثر یک کیفیت انتزاعی بدهد. از طرفی عنصری می شود که سطوح مختلف کار را ترکیب و به هم وصل می کند. آسمان، دریا، زمین، درخت، عناصر مختلف وقتی وارد نقاشی می شود با کیفیت های خاصی که خود دارند، همان کیفیت را به کار منتقل می کنند و ممکن است کار تحت تاثیر آن عناصر و رنگ ها به شکل های مختلف تغییر کند.مثال باران یا سطوح خیس دو مثال بود از عناصری که در اطراف ما هست و تاثیراتی که روی کار می گذارد و در عناصر مختلف مثل دریا، درخت، آسمان با مشخصه های خاص خودشان روی کارتاثیر می گذارد.
قاسمی همچنین در مورد چرایی انتخاب تکنیک آزاد و رنگهای جِرمی تصریح کرد: شیوه رنگگذاری جِرمی اتفاقی بود که به مرور طی چند سالی که روند کار مشترکمان داشت پیش می رفت و شکل میگرفت، روی کار اتفاق افتاد و دلیل اصلی اش این بود که تغییرات زیاد و مداوم روی کار در لایههای مختلف با رنگهای مختلف وقتی می آمد تبدیل به سطوح جِرمی میشد و کم کم شاید تبدیل به یکی از مشخصه های کارمان شد. در خیلی کارها لایههای رنگ به شکل جرمی لایه لایه روی هم آمده و سطح برجسته ایجاد کرده ، و البته خیلی محدودیت خاصی برای خودمان قائل نیستیم در مورد جرمی بودن سطوح و هرچیزی احساس کنیم به کار کمک می کند، استفاده میکنیم و در حال حاضر این کیفیت جرمی بودن رنگها تغییر خیلی زیاد و لایه لایه کار در مراحل مختلف کار از شروع تا انتها به طور متوسط در طول یک ماه چندین بار تغییر می کند. عناصری به آن افزوده یا حذف می شود و این خود به خود چنین کیفیتی به کار می دهد و این که خیلی روند برنامه ریزی شده ای نیست که کار حتما به شکل جرمی پیش برود و یا کار تا چه حد پرداخت داشته یا آزاد باشد. معمولا خیلی از کارها ممکن است با پرداخت خیلی زیاد و واضح و مشخص از مرحله اتود کم کم شروع شود و در لایه های بعدی و مراحل مختلف کار با حذف و اضافه و ساده شدن تغییرات زیادی که در کار پیش می آید انتزاعی شود یا شیوه برخوردش آزاد باشد و در برخی کارها این حالت عینی و مشخص سوژه حفظ می شود ولی اکثرا این اتفاق میافتد که کار ممکن است خیلی فضای انتزاعی پیدا کند و سطوح و رنگها از حالت عادی خود خارج شوند و فرمها لزوما در خیلی از کارها حالت اولیه خود را ندارند و به شکل اولیه خیلی پایبند نیست و رنگها نیز همین طور، ممکن است خیلی وقتها طبیعتگرایانه نباشد اغراق در آن باشد چه در رنگ و چه در فرم .
مریم اشکانیان، مدیر " چوم گالری" در مورد این نمایشگاه گفت : برادران قاسمی از هنرمندان درجه یک و مطرح معاصر ایران هستند که ۴۰ اثر از آنها با همکاری گالری دستان در چوم گالری انزلی به نمایش در آمده است.
نمایشگاه " روی بندرگاه" برادران قاسمی تا ۲۷ تیر ماه یکشنبه تا پنجشنبه از ساعت ۳ تا ۹ شب در نگارخانه "چوم گالری" انزلی برقرار است.
نظر شما