به گزارش همشهری آنلاین از نیویورک تایمز، غلام حیدر متخلص به حیدری وجودی برای بیش از ۵۰ سال یک میز و صندلی در گوشهای دنج از کتابخانه کابل داشت و دوستداران و شاگردانش را همانجا ملاقات میکرد. او با شعرهایش زنگار از آینه قلب مردم افغانستان میزدود و خشونت دنیای بیرون را با روح بلندش تلطیف میکرد.
حیدری وجودی در ۱۹۳۹ در روستایی کوچک در ولایت پنجشیر در شمال افغانستان به دنیا آمد و یکی از پنج فرزند پدری روحانی بود. حیدری از حدود ۲۰۰ جلد کتاب شعر و دستنویس پدر در خانه نهایت بهره را برد و خواندن آموخت. او که فقط تا کلاس ششم درس خواند، در دوران امتحانهای پایانی کلاس پنجم یک شب خواب دید در نزاع بین عقل و جنون گرفتار است. سالها گرفتار آن رویا بود و وقتی خود را بازیافت، دیگر هرگز آن آدم سابق نشد.
در ۱۵ سالگی به کابل مهاجرت کرد و شغل رویاییاش را در یک صحافی کتاب یافت. صاحب صحافی یکی از سرشناسترین شاعران زمان صوفی عشقری بود و در دهه هفتم عمر، حیدری نوجوان را زیر بال و پر گرفت. حضور در صحافی و معاشرت با برخی از بهترین شاعران در کابل قدیم زندگی و آینده پسرک طالب اندیشه را ساخت و او را بیش از پیش به شعر و شاعری علاقهمند کرد.
سالها بعد وقتی عشقری به بستر بیماری و حال احتضار افتاد، کتاب ناتمامش را به شاگرد محبوب خود سپرد. وجودی هشت ماه روی کتاب استاد کار کرد تا برای چاپ و انتشار آماده شود. به تدریج شعر حیدری وجودی توجه مردم و دوستداران ادبیات را جلب کرد و او در کتابخانه کابل مشغول کار شد تا با درآمد آن زندگی همسر و فرزندانش را تامین کند.
پسر وجودی یک همرمند است و دو دخترش به کار معلمی و تدریس اشتغال دارند. با اینکه تنها شش کلاس درس خواند، هرگز تسلیم انبوه پیشنهادها برای گرفتن مناصب مدیریتی نشد و به همان میز گوشه دنج کتابخانه بسنده کرد. هر چند در اوایل دهه ۱۹۹۰ پس از عقبنشینی ارتش شوروی، پذیرفت هر روز یک ساعت بنیاد ادبی خودش را مدیریت کند.
از حیدری وجودی دهها و صدها مقاله ادبی و دستکم ۱۴ کتاب منتشر شده و برای دوستداران شعر و ادبیات یادگار مانده است. محمد اشرف غنی، رئیس جمهوری افغانستان درگذشت این اندیشمند و شاعر افسانهای را ضایعهای بزرگ برای این کشور دانست و آن را به فرزندان و مردم این کشور تسلیت گفت.
نظر شما