بناهای تاریخی به تنهایی نمی توانند هویت فرهنگی یک قوم یا محله را به دوش بکشند. در کنارشان زبان و لهجه نقش مهمی در ثبات این هویت دارد . گویش و لهجه کنی که برگرفته از زبان قدیمی تاتی است هنوز لابه لای صحبت بزرگان و پیرمردهای محله شنیده می شود. گویشی که قرار است در میراث فرهنگی به ثبت برسد و به عنوان یک پشتوانه فرهنگی برای اهالی غرب پایتخت باشد.

عکس قدیمی محله کن.عبدالله درویش

سمیرا باباجانپور -همشهری آنلاین:اینکه می گویند زبان مادری در شکل گیری هویت و شخصیت افراد مؤثر است بیراه نگفته اند؛ زبانی که بر تداوم و پیوند فرد با گذشته و ریشه خود می افزاید . درحقیقت با نابودی یک زبان یا گویش در اصل یک قوم همراه با پیشینه تاریخی ، اجتماعی و هنری آن از بین می رود. از اوایل دهه ۴۰ گویش کنی کم کم جای خود را به لهجه تهرانی داد و مانند بسیاری از گویش های روستاهای تهران از جمله تجریش ، لواسانات و روستاهای جنوب شهر لغات و کلمات جدیدی وارد مکالمات اهالی شد.

  • زبان و گویش نمود فرهنگ یک قوم

شاید برای بسیاری از شهروندان پایتخت نشین اینکه تهرانی های اصیل و روستانشینان قدیمی به چه گویشی صحبت می کردند اهمیت چندانی نداشته باشد. زندگی شهری ، سرعت رفت و آمد و دغدغه های زندگی و از همه مهم تر تمرکز بر فضای مجازی مانع از این می شود که به این مهم بیندیشیم که از بین رفتن یک لهجه و گویش تا چه اندازه می تواند ما را به بی هویتی فرهنگی نزدیک کند. شیرینی لهجه های محلی هنوز هم گوش شنونده را نوازش می دهد . «عبدالله درویش» پژوهشگر و شاعر محله کن که تلاش می کند گویش و لهجه کنی را زنده نگه دارد درباره توجه به این لهجه می گوید:«‌طی صدسال  اخیر بیش از ۵ هزار زبان در دنیا که دارای ارزش‌های برجسته ادبی و فرهنگی و حامل معانی بلیغ بودند نابود شدند یا در فرهنگ‌های غالب از بین رفته اند. زبان و گویش دچار آفت‌های زیادی شده و دلیل اصلی آن ثبت و ضبط نشدن علمی با توجه به ویژگی های صرفی ، نحوی و معنایی واژگان و عبارات متداول در بین مردم است. زبان به عنوان یکی از عالی‌ترین نشانه‌ها و برجسته‌ترین نمودهای فرهنگی  برای هر قوم شناخته می شود. والنتین ژوکوفسکی، خاورشناس و زبان شناس روس اواخر قرن ۱۹ میلادی در سفری به ایران در حوالی شمیران با گویش تجریشی آشنا می شود و در آثارش به این گویش اشاره می‌کند؛ گویشی که شباهت بسیاری با گویش مازندرانی دارد . تا امروز در محدوده‌هایی از جمله سرآسیاب دولاب، حضرت عبدالعظیم(ع) و... هنوز هم افرادی با لهجه شمیرانی صحبت  می کنند؛ لهجه‌ای که ملایم شده گویش مازنی است. گویشی از لهجه تاتی نیز در منطقه غرب تهران رواج داشته است  که بسیاری از روستانشینان این محدوده مانند باغ فیض، حصارک ، پونک، کن و سولقان با آن گفت وگو می کردند. این گویش تا ۶۰ سال پیش  درمیان اهالی محله های جنوبی پایتخت رواج داشته است. »

  • ماشین  و لهجه تهرانی های کت و شلوارپوش

درویش متولد سال ۱۳۳۶ است. او درصحبت هایش از لغات و جملاتی با لهجه کنی استفاده می کند . لهجه شیرینی است و به گفته خودش سعی دارد در خانه و محله بیشتربه این گویش صحبت کند تا هم آن را زنده نگه دارد و هم  به جوانان محله هویت و فرهنگ کن را گوشزد کند. او که تا امروز بیش از ۵۰۰ شعر با این لهجه سروده است می گوید:«زمانی که صحبت کردن را درک کردم اهالی محله کن به این گویش صحبت می کردند. پدرم، حاج حبیب الله درویش تا سال ۱۳۷۰ که فوت کرد فقط کنی صحبت می کرد . تقریباً از اوایل دهه ۴۰ کم کم لغات تهرانی وارد گویش مردم کن شد . همان زمان که ماشین به روستا آمد و مردهای ده  کم کم کت و شلوار پوشیدند.»

  • زبانی  که آقا محمدخان  قاجار سوغات آورد

درویش به استناد جلد سوم کتاب «سرزمین جاوید» ترجمه و اقتباس از «ذبیح الله منصوری» درباره  گویش اهالی کن می گوید: «زمانی که  آقا محمدخان قاجار تهران را پایتخت رسمی  ایران اعلام کرد خواست گویشی که تلفیقی از زبان ترکی و گویش شیرازی بود در تهران جا بیندازد . تا زمانی که برادرزاده اش، فتحعلی  شاه  زمام حکومت را به دست بگیرد  زبان تهرانی ها بیشتر همان زبانی بود که اهالی کن  و سولقان و شمیران از آن استفاده  می کردند . کم کم این گویش منسوخ شد و زبان تهرانی جایش را گرفت.»

  • زیر و زبرهای شیرین

درویش ریشه زبان تهرانی را همان زبان تاتی ایران قدیم معرفی می کند و می گوید:«‌زبان تاتی که از قدیم در ایران وجود داشته از قزوین شروع می شود واز الموت تا طالقان و روستاهای قدیم کرج و روستاهای جاده چالوس رواج داشته است . این زبان و گویش در روستاهای کن، سولقان ،  کشار، رندان ، امامزاده داود (ع) و  کیگا تا شمیران و تجریش تا لواسانات و اوشان و فشم  هم به عنوان لهجه اصلی مردم محسوب می شد. تفاوت این گویش ها در زیر و زبر بود اما ریشه یکسانی داشتند .»
 

  • تلاش برای ثبت یک لهجه محلی
  • در گویش کنی بیشتر کلمات  شکل و فرم خود را داشت. به عنوان مثال کلمه «آغسته » یعنی پر و لبریز، درویش با خواندن این مصرع « دلم آغسته غم می شه وقتی دنیی» ( دلم پر از غم می شود وقتی تو نیستی) بیشتر درباره این لهجه تهران قدیم صحبت می کند:«تا امروز بیش از ۴۰۰ کلمه جدید در لهجه کنی پیدا کرده ام. هنوز هم در گفت وگو با پیرمردها و پیرزن ها به کلمات جدیدی برخورد می کنم. تصمیم دارم کتابی دراین زمینه منتشر کنم. هرچند که این روزها ثبت این لهجه قدیمی از سوی میراث فرهنگی بیشتر از هر چیز دیگری می تواند در حفظ این لهجه و گرایش مردم شناسان و زبان شناسان به زبان تهران قدیم کمک کند.» او درباره ثبت لهجه کنی به عنوان یک میراث فرهنگی می گوید: « مدتی قبل از معاونت فرهنگی و اجتماعی شهرداری منطقه ۵ و نماینده ای از میراث فرهنگی پیگیر این موضوع شدند . گفت وگوهای زیادی درباره این لهجه انجام شد. حتی فیلم هم تهیه کردند. ولی هنوز خبری به عنوان ثبت رسمی این لهجه در میراث فرهنگی  به دستمان نرسیده است.»

.........................................................

 
دوبیتی با گویش زیبای کَنی :

دِلَم آغِستِ یِ غَم وامبِشِ وَخـتـی دِنـی  یِ ی
غُصتَ قَتِ چَنتا کوه هَمراشِ وختی دِنی یِ ی

سیــنه ی مـــن مِـگِدِ غُــز قـُــلِ یِ آتیــش آ خَ
از سرم دود و دَمَ پـام بِـشِ وَختی دِنــی یِ ی

معنی:
دلـم لبـریـز ازغـم می شـود وقـتی نیسـتی
غم به اندازه چند تا کوه دارد وقتی نیستی

سیـنـه من پر از آتش گداخته است زیرا
از سرم دود بلند می شود وقتی نـیـستـی
...................................................

تـو کـه از پیشَم بَشوی دِلَـم تَکِ تِوی نَدارِ
ازسَرِشُم تا سـحر یِ دِی قِ یَم خِوی نَدارِ

من مِگَم او بَشویِ تو دیگَ زار زورکَ نَکُن
مِگِ فَرقی بَ دِ زین روزدیگَ باشِوی نَدارِ

معنی:
توکه ازپیشم رفتی دلـم جُنب و جوش ندارد
از اول شب تا سحر یک دقیقه هم خواب ندارد

من می گویم او رفته تو دیگه گریه زاری نکن
می گوید برایم بعد از این روز و شب فرقی ندارد

.......................................................

بعضی از لغات کَنی:

پِوزار = کفش
بِوریخت= فرارکرد
پَ سَخ = چرا
هاکید = گرفت
آرِسمَ = لثه
بَنِست = نشست
ماخام = می خواهم
وِرزُ؛ وَبال = قرض کردن
لِوی اُلُم = لب پرتگاه
ایال = بچه

کد خبر 503133

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha