به گزارش همشهری آنلاین، اُرهلییَن بارو، استاد دانشگاه «گرونوبل- آلپ» فرانسه در رشتههای اخترفیزیک ذرّهای، سیاهچالهها و گیتیشناسی است و در «مرکز ملّی پژوهشهای علمی فرانسه» نیز تحقیقات خود را دنبال میکند. او تا به حال چند جایزهٔ مهم علمی دریافت کرده است.
نویسنده در آغاز کتاب توضیح میدهد که کارشناس مسائل محیط زیست نیست و تنها به عنوان یک شهروندِ نگران دنیا این کتاب را نوشته است. او بر این نکته تأکید میکند که مغز انسان در پیشبینیهای درازمدّت چندان توانا نیست و به همین علّت باید بهکرّات یادآوری کرد که فاجعه از مدّتها پیش آغاز شده است.
کتاب در سال جاری (۲۰۱۹) منتشر شده و متکی بر تازهترین یافتههای علمی جهان است.
نگاه انسانی نویسنده به مسئلهٔ محیط زیست و نحوهٔ برخورد با آن هم تازگی دارد و هم دلگرمکننده و اطمینانبخش است. او با زبانی در عینحال قابل فهم و مستدل، و دور از خیالبافیهای ناشی از خوشباوری و حسن نیّتِ صِرف، توضیح میدهد که چگونه میتوان و باید فاجعهای را که در پیش است، به فرصتی برای تحقق انسانیَت تبدیل کرد.
در آغاز کتاب میخوانیم:
عمر کرهٔ زمین تقریباً برابر است با نیمی از عمر گیتی. سیّارهٔ ما سرگذشتی پرتلاطم و توفانی را پشت سر گذاشته و اینک دوران پیری خود را میگذراند [...] این بنای عظیم که حاصل تکاملی بس طولانی و بس کُند بوده است و هر یک از ما عضوی از آن هستیم، سخت ظریف و شکننده است. و در حال حاضر به طرز وخیمی با خطر روبهروست. در واقع، مدتهاست که در حال فروریختن است.
بشریت از هر لحاظ در معرض خطر ویرانیهایی است که خود مسبب آنها بوده است. نیمهٔ بزرگی از سطح کرهٔ زمین، که محل سکونت بیش از دو سوم جمعیت انسانی است، با چنان کاهشی در تنوّع زیستی روبهروست که دیگر معلوم نیست بتواند به تأمین نیازهای انسان پاسخ دهد.
کرهٔ زمین محل زندگی تقریباً ده میلیون گونهٔ زنده است. هر یک از این گونهها تاریخی یگانه و سرشار از جهشها و رویدادهای پیشبینیناپذیر داشته است.
ما در جریان ششمین نابودی عظیم در تاریخ کرهٔ زمین هستیم. دراینباره جایی برای هیچگونه تردیدی نیست. [...] هیچگونه تردیدی در مورد فاجعهای که در حال وقوع است، وجود ندارد: زندگی بر روی سیّارهٔ زمین در حال نابودی است و سرعت این نابودی به طرز حیرتانگیزی در حال افزایش است. این فرآیند همهٔ گروههای زنده را شامل میشود: از پرندگان تا حشرات؛ و از پستانداران تا ماهیان. »
● در چهل سال گذشته تنها در قارهٔ اروپا ۴۰۰ میلیون پرنده نابود شدهاند.
●از ۱۹۹۹ به اینسو، شمار حشرات پرنده در آلمان ۸۰ درصد کم شده است. تعداد یوزپلنگهای باقیمانده چند هزار بیشتر نیست. ظرف سی سال گذشته شمار شیرها نصف شده، و ادامهٔ نسل اوراناوتانها با خطر روبهروست. قتلعام حیوانات ابعاد هولناکی به خود گرفته است. نابودی یک گونهٔ حیوانی، به معنای دقیق آن، یعنی اینکه هیچ نمونهای از این حیوان، حتی در باغوحشها، باقی نمانده باشد.
●شمار موجودات زنده بر روی کرهٔ زمین دائماً کاهش مییابد. دانشمندانِ کارشناس این پدیده را «انهدام زیستشناختی» نام نهادهاند.
● هر سال، تقریباً ۴۰۰ میلیون مترمربع بر مساحت شهرها افزوده میشود. جنگلزدایی با هدف گسترش کشاورزی از این هم نگرانکنندهتر است. در مقیاس جهانی، تنها یکچهارم سطح خشکیهای زمین از آثار و عوارض فعالیتهای انسانی مصون مانده است. تا سی سال دیگر این نسبت به ۱۰درصد کاهش خواهد یافت، که بخش بزرگ آن را بیابانها و کوهها و نواحی قطبی در بر میگیرند.
● تعداد کسانی که در هرسال براثر آلودگی محیطزیست میمیرند سه برابر قربانیان بیماری ایدز، یعنی در حدود شش میلیون نفر است. این رقم هرسال، بهویژه در کشورهای فقیر و در مناطقی که در آنها توسعهٔ صنعتی سریع جریان دارد، افزایش مییابد.
● بخش بزرگی از دیوارهٔ بزرگ مرجانی دریاها، که خود بهدرستی پناهگاه نمادین تنوّع زیستی محسوب میشود، در حال نابودی پیشرس است. نوار ساحلیای که ازجمله، محل رشد درختان و درختچههای کرانهزی و حارّهای و زیستگاه ماهیهای کوچک و میگو و امثال آن است، بهسرعت در حال عقبنشینی است. بخشهای عظیمی از کف دریاها و اقیانوسها بر اثر بهرهبرداریهای معدنی ویران شدهاند.
● رشد و دگرگونیهای گیاهان بر اثر تغییرات اقلیمی بهشدّت دستخوش زیر و رو شدن است و همین خود به کاهش تنوّع گلها و گیاهان میانجامد. این کاهش به نوبهٔ خود بر گرمای زمین میافزاید: با کم شدن شمار گونههای زنده، میزان ازُت موجود در خاک و درجهٔ حرارت متوسط آن افزایش مییابد. شمارِ آثار و عوارضی که یکی در پی دیگری میآید، فزونی میگیرد.
● هر سال در حدود هزار میلیارد حیوان دریایی کشته میشوند. تنها در سال ۲۰۱۶ کشتیهای ماهیگیری مجهز به وسایل صید صنعتی ۶۰ میلیون ساعت به کار مشغول بودند، ۱۹ میلیارد کیلووات/ساعت برق مصرف کردند، و ۴۶۰ میلیون کیلومتر مسافت، برابر با ۳۵ هزار برابر قطر کرهٔ زمین، را پیمودند. سهچهارم سطح اقیانوسها زیر پوشش صید صنعتی است.
●ماهیهای آبهای شیرین با سرعت بیشتری نابود میشوند و سالانه شمارشان ۴درصد کاهش مییابد.
●چه در سطح گونهها و چه در میان افرادِ هرگونهٔ حیوانی یا گیاهی، زندگی بر روی کرهٔ زمین با خطر روبهروست. انسانها تنها یکصدم درصد از همهٔ موجودات زندهٔ روی زمین را تشکیل میدهند، ولی از آغاز تمدن بشر تابهحال، باعث از میان رفتن ۸۳درصد از حیوانات شدهاند. این را تنها میتوان یک کشتار دستهجمعی بیسابقه دانست که آثار زیانبار و هولناک آن بر زندگی خود انسانها آغاز شده است.
● مهمترین علّت این تخطّی نسبت به حیات، از میان رفتن و تکهپاره شدن فضاهای مسکونی غیرانسانهاست. حیوانات دیگر محلی برای زندگی ندارند. حضور فراگیر انسان و زیرساختهایش چنان گسترده شده است که برخی حیواناتِ روزْزی، اکنون شبها زندگی میکنند تا بتوانند از اندکی آزادی برخوردار باشند. توسعهطلبی بیحدّ و مرز انسان علّت اصلی کاهش دیگر اشکال زندگی است. برای مثال، انسانها ۹۵درصد علفزارهای آمریکای شمالی و ۵۰درصد مرغزارهای مناطق استوایی (ساوان) را به طور کامل متصرّف شدهاند. این وضع تقریباً در سراسر دنیا با سرعتی بیشتر همچنان ادامه دارد.
● علّتهای دیگر فروریختن شمار موجودات زنده نیز شناخته شدهاند: در برخی موارد گونههای حیوانی مهاجم را که میتوانند برای زندگی دیگر حیوانات مرگبار باشند، وارد محیط زندگی آنها کردهاند، استفادهٔ بیشازحد از منابع عوارض شدیدی به بار آورده است، آلودگی محیطزیست، چه در درازمدّت و چه در زمان کوتاه، آثار ویرانکنندهای بر جای گذاشته است. آثار «زنجیرهای» این کاهش شمار حیوانات را نیز باید در نظر داشت (از میان رفتن نسل یک گونه، ناپدید شدن گونههای دیگری را در پی دارد که زندگیشان به وجود گونهٔ اوّلی وابسته است). کشاورزی متمرکز نیز نقش بزرگی در سقوط سرگیجهآور تنوّع زیستی بازی میکند.
● بهطور حتم زمین گرمتر و گرمتر خواهد شد و علّت این گرمایش نیز انسان است (از لحاظ آماری، احتمال اشتباه در این زمینه کمتر از پنج دههزارم درصد است). این دگرگونی شدید درجهٔ حرارت بهویژه از آن رو نگرانکننده است که با چنان سرعتی اتفاق میافتد که اُرگانیسمهای زنده فرصت نمییابند خود را با آن همساز کنند - پدیدهای که قبلاً اتفاق افتاده بوده است. بنابراین ما در برابر یک رویداد یگانهٔ بیسابقه قرار داریم.
● در حال حاضر نمیتوان با دقت کامل شدّت گرمایشی را که در پیش است اندازه گرفت. امّا روزآمد کردن پیدرپی محاسبات نشان میدهند که میزان گرمایش از آنچه قبلاً محاسبه شده بود بیشتر خواهد بود، و در این میان نباید از آثار غیرمنتظرهٔ آن غافل شد. گرمایش زمین واکنشهای زنجیرهای در پی خواهد آورد که خود تعادل متزلزل کارکردهای سیّارهٔ زمین را به هم خواهند ریخت. درهرحال، از جمله عوارض محرز گرمایش بالا آمدن سطح اقیانوسها، آب شدن لایهها و کوههای یخهای قطبی در مقیاسی بزرگ، زیر آب رفتن جزایر و شهرهای ساحلی، آتشسوزیهای متعدّد و ویرانکننده، نابودی بسیاری از گونههای زنده در بسیاری از شاخهها، افزایش چشمگیر برخی بیماریهای خطرناک، افزایش شمار گردبادها، توفانها و سیلها، پیشرفت بیابانها و کاهش شدید شمار حیوانات است.
● بنا به پژوهشی که اخیراً صورت گرفته، تا پایان قرن، ۷۴ درصد جمعیت کرهٔ زمین در معرض گرماهای شدیدی قرار خواهند گرفت که بیش از بیست روز طول میکشند و میتوانند باعث مرگ شوند. خشکسالیای که اخیراً در کشور ساحل عاج پیش آمد، در ۱۶۰۰ سال اخیر بیسابقه بوده است. در چند دههٔ گذشته شمار آتشسوزی در جنگلها به میزان ۴/۵ در صد افزایش یافته؛ تنها در ایالات متحده فاجعههای اقلیمی اخیر بیش از ۳۰۰ میلیارد دلار خسارت به بار آوردهاند. در مقیاس جهانی، باید افزایش اجتنابناپذیر پناهندگان را نیز در نظر گرفت.
● اگر تنها مشکل پناهندگان اقلیمی را در نظر بگیریم – که در سی سال آینده شمارشان به ۲۰۰ تا ۵۰۰ میلیون (و شاید هم بیشتر) خواهد رسید، پی بردن به ابعاد مسئله دشوار نخواهد بود: این مشکل بی هیچ تردیدی باعث جنگها و درگیریهای بزرگی در مقیاس بینالمللی خواهد شد. تاریخ نشان میدهد که چنین حوادثی اجتنابناپذیر است.
● در تابستان سال ۲۰۱۸ درجهٔ حرارت در الجزیره (در سایه) به ۵۱ رسید؛ در عُمان در یک دور بیستوچهارساعته درجهٔ حرارتِ حداقل از ۴۲ پایینتر نیامد. دو سال پیش از این درجهٔ حرارت در کویت به ۵۴ رسیده بود. در چنین حرارتی، بدن انسان دیگر نمیتواند به کارکرد معمول خود ادامه دهد. خون به سوی مویرگهای پوست رانده میشود، سهم اندامهای حیاتی کاهش مییابد و به اندازهٔ کافی خون به مغز نمیرسد. قلب برای حفظ گردش خون تا آنجا که میتواند تلمبه میزند و درنهایت از کار میافتد.
● در بسیاری از کشورهای پُرجمعیت شرایط آنچنان در حال دگرگونی است که از لحاظ انسانی دیگر قابل زیست نخواهند بود. برای نمونه، اگر همین شرایط تا سال ۲۰۷۰ ادامه بیابد، بخش بزرگی از چین دچار چنین وضعیتی خواهد شد.
● سازمان ملل متحد برآورد کرده است که اگر ما تا دو سال دیگر شیوهٔ زندگی خود را به نحوی اساسی تغییر ندهیم، ناچار با «خطر مستقیم برای موجودیت» خود روبهرو خواهیم شد. این واژهها معنای ترسناکی در بر دارند. نظام «سیّارهٔ زمین» خطی نیست و میتوان برای آن تعدادی پاگرد تصوّر کرد؛ اگر پاگرد بعدی را پشت سر بگذاریم، حتّی با در پیش گرفتن یک ریاضت شدید دیگر نمیتوان مسیر تحولات بعدی را، که با خسارتهای اساساً جبرانناپذیر همراه خواهد بود، تا زمانی بس طولانی تغییر داد. جز این، سازمان ملل تأکید میکند که هدفهایی که در حال حاضر برای جلوگیری از فاجعهٔ محیطزیست تعیین شدهاند، سخت غیرمؤثرند. و نکته این است که در حال حاضر همین هدفها هم تأمین نشدهاند.
●آب شدن لایهٔ منجمد زمین به آزاد شدن گاز متان میانجامد که بسی بیش از گازکربنیک بر گرمایش اقلیمی میافزاید.
از سوی دیگر، مساحت جزیرهٔ عظیمی از پلاستیک که در اقیانوس آرام ایجاد شده سه برابر مساحت فرانسه است و بنا به آخرین پژوهشی که در این مورد منتشر شده، این تودهٔ ۶/۱ میلیون کیلومترمربعی از زباله دائماً و بهسرعت بزرگتر میشود. بنا به برخی تخمینها، پلاستیک در هرسال یک میلیون پرنده و ۱۰۰ هزار پستاندار دریایی را میکشد.
با شتاب کنونی، ظرف سی سال آینده تولید زباله ۷۰درصد افزایش خواهد یافت و به بیش از سه میلیارد تُن خواهد رسید. آثار این حجم از زباله بر سلامت انسان و بر محیطزیست سخت وخیم است و هزینهای را موجب میشود که بسی از هزینهٔ جلوگیری مؤثر از پخش همین مواد آلاینده بیشتر است. سالانه حدود ۲۵۰ میلیون تُن زبالهٔ پلاستیکی تولید میشود. در زمینهای دیگر، برای تولید سیمان تقریباً ۸۰۰ هزار کیلوگرم سنگ و ماسه در هر... ثانیه مصرف میشود. بیش از ۸۱درصد زبالهها نه تفکیک و نه بازیابی میشوند. عمر یک بطری پلاستیکی تقریباً هزار سال است.
● در مناطق شهری، ۸۰ درصد جمعیت انسانی در شرایط آلودگیای زندگی میکنند که پایینتر از معیارهای سازمان جهانی بهداشت است. این بخش از جمعیت در فاصلهٔ سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۳، هشت درصد افزایش یافته است.
● هرسال پنج میلیون نفر به علّت مصرف آب آلوده میمیرند. تأثیر مرگبار همین آب آلوده بر گونهها و بر جمعیت حیوانی بهسرعت افزایش مییابد.
● هرسال، ۸۰ هزار کیلومترمربع جنگل نابود میشود. این رقم دائماً در حال افزایش است (جنگلزدایی تنها افزایش نمییابد، سریعتر هم میشود). با شتاب کنونی، جنگلهای بکر کشورهای پاراگوئه، لائوس، و گینهٔ استوایی تا ده سال دیگر نابود خواهند شد. در دههٔ بعد همین پدیده در چند کشور دیگر آفریقا و آسیا تکرار خواهد شد.
● از سال ۲۰۱۷، میزان پخش گازکربنیک در سراسر کرهٔ زمین (ازجمله در فرانسه) دوباره روبه افزایش گذاشت و به رکورد تاریخی ۴۱ میلیارد تُن در سال رسید. در حال حاضر تشدید گرمایش اقلیمی بسی بیش از آنچه قبلاً پیشبینی شده بود، و با عوارض زنجیرهای غیرقابلکنترلی که در پی خواهد داشت، به یک فرضیهٔ بسیار جدّی تبدیل شده است. به نظر میرسد که سال ۲۰۱۸ شاهد تسریع افزایش پخش مواد آلاینده باشد، درحالیکه به منظور نگاهداشتن درجهٔ حرارت در یک حدّ قابلکنترل، برای دههٔ آینده یک کاهش ۴۰ درصدی در پخش این مواد در نظر گرفته شده بود. اگر ما بر روی همین سرازیری کنونی پیش برویم، افزایش درجهٔ حرارت در یک قرن آینده ۶ درجه یا بیشتر خواهد بود، که فاجعهای به بار خواهد آورد که پیشبینی یا برآورد عوارض آن غیرممکن است.
● در اقیانوسها تقریباً ۵۰۰ «منطقهٔ مرده» وجود دارد. در این منطقهها اکسیژن آنقدر کم است که اُرگانیسم نمیتواند زنده بماند. پژوهشی که اخیراً در یکی از همین مناطق واقع در خلیج مکزیک انجام شد نشان میدهد که به علّت وارد شدن سیلآسای فاضلاب به دریا، وسعت این مناطق مرده دائماً رو به افزایش است.
● کوسهها ۴۰۰ میلیون سال است که در دریاها زندگی میکنند، امّا ۸۰ درصد آنها از میان رفتهاند و همگی در خطر نابودی قرار دارند.
● از سوی دیگر، هرسال ۸۹ میلیون نفر بر جمعیت انسانی کرهٔ زمین، که همگی را باید تغذیه کرد، افزوده میشود.
حداقل آنچه میتوان گفت این است که وضع وخیم است.
کتاب بزرگترین چالش تاریخ بشریت در برابر فاجعه زیستمحیطی و اجتماعی نوشته اُرهلییَن بارو با ترجمه محسن یلفانی در ۱۱۲ صفحه به قیمت ۲۲۰۰۰ تومان در آذر ۱۳۹۸ منتشر و روانه بازار کتاب شد.
نظر شما