به گزارش همشهری، نسلهای مختلف در جوامع گوناگون تحت تاثیر ویژگیهای زمانی و محیط پیرامون خود به صفاتی مشخص شناخته میشوند. شناسایی و به رسمیت شناختن این تفاوتهای بین نسلی امری ضروری است. این ویژگیها صاحبان صنایع و برندها را برای بازاریابی بهینه و جذب حداکثری مشتری توانمند میسازد.
مدیر ارشد رشد جهانی سایت اینتربرند Gonzalo Brujó در مصاحبه ای با Jorge Ohlsson دانشجوی رشته مدیریت و بازاریابی در دانشگاه Exeter اسپانیا درباره طرح پژوهشی اخیر وی، ارزشهای مورد نظر نسل جدید در حوزه برندها و چگونگی قدرت یافتن یک برند در میان مصرف کنندگان گفتگویی داشته که خلاصهای از آن پیش روی شماست.
Brujó معتقد است همکاری با جوانان حرفهای به دلیل اشتیاق و آیندهنگری ایشان به تیم کاری بصیرت تازهای میبخشد. این افراد، گروه را در جریان آخرین تحولات و تغییرات جاری قرار میدهند و با اطلاعات دست اولی که در اختیار همکاران خود میگذراند مکمل خوبی برای مطالعات و تحقیقات دست دوم درباره عادات مصرفی هستند.
اکنون افراد نسل جدید در آستانهء انتخاب شغل و حرفه اصلی خود هستند و این در حالیست که عنوان "شغل و حرفهء اصلی" به سرعت در حال تحول است زیرا ایشان طرز تفکری کار آفرین دارند و در تلاشند که سرگرمیهای خود را به شغل تبدیل و یا شغلی مخصوص به خود پایه گذاری کنند.
- چگونه ارزشمحوری از قدرت تبلیغاتی شبکههای مجازی متاثر میشود
در تفکر کارآفرین، درست برخلاف داشتن یک شغل عادی که فرد تنها یک کارمند است، چیزی بیش از درآمد اهمیت دارد. در این دیدگاه تمایل به خلق چیزی که داشتن جهانی بهتر، پاکیزهتر و سلامتتر را میسر کند وجود دارد و این به معنای ایجاد شرکتی با مسئولیتهای اجتماعی، اقتصادی و محیط زیستی است. این امر به وضوح به ارزشهای اخلاقی که هر فرد بدان معتقد است بستگی دارد ولی همچنان یک ارزش زمینهای در بین نسل جدید کنونی است.
اکثر افراد این نسل با مشکلاتی که دنیای امروز به سبب فعالیتهای اقتصادی غیر اخلاقمدار با آنها مواجه است آشنا هستند. و این اثر شدیدی روی تمایل آنها به یک برند دارد. افراد این نسل به دلیل تولد در دورانی که عصر تکنولوژی نامیده می شود، با سرعت بالای نوآوریها مانوساند. همین نکته دلیل مناسبی است برای اینکه جوانان به سمت برندهایی با طبیعت دیجیتال متمایل باشند. به طور مثال کمپانیهای Google, Apple و Spotify.
تلاش و تقلای برندها و کمپانیهای مختلف برای جذب نسل جوان دیگر خبری تازه نیست. احتمالا همه ما با کودکی پنج ساله که در استفاده از تلفنهای هوشمند و یا تبلت آنقدر تبحر دارد که گویی با مهارتهایی ذاتی در حوزه آی تی متولد شده است مواجه شدهایم. و این امر بین افرادی که بعد از اختراع آیفون متولد شدهاند بسیار رایج است.
اکثر افراد این نسل به برندهایی که شعار تجارت عادلانه را برگزیدهاند تمایل دارند و حتی گاهی حاضر به پرداخت هزینههای بیشتری جهت حمایت از ایشان میشوند اما در عین حال به برخی برندهایی که همیشه خود را ملتزم به جریانهای حمایتگر مسئولیتهای مدنی نمیدانند نیز تمایل دارند.
این تناقض تاییدی است بر این نظریه اقتصادی که رفتارهای ابتیاعی افراد گاهی غیر منطقی هستند. به این معنا که علیرغم تمایل شدیدی که به کمپانیهای ارزشمحور داریم، گاهی از شرکتهایی که چنین دغدغهای ندارند حمایت میکنیم. مثال دیگری که در این زمینه قابل اشاره است این است که بدون در نظر گرفتن این حقیقت که امروزه مردم به سلامت خود بیشتر اهمیت میدهند، برندهایی از قبیل Marlboro و Camel که در صنعت تولید تنباکو هستند، در میان نسل جدید برندهای مطرحی به شمار میروند.
اگرچه افراد نسل جدید از طرف برندهای شبکههای اجتماعی نمایندگی نمیشوند ولی به عنوان بومیان زندگی دیجیتال از آنها تاثیر میپذیرند. این اشخاص از سنین نوجوانی و امروزه حتی از سنین کودکی، استفاده از شبکههای اجتماعی را آغاز میکنند. این به معنای زندگی در کشاکش حفظ حریم شخصی و عرضه نظرات فردی است. در چنین شرایطی افراد تحت تاثیر اطلاعاتی که در شبکههای اجتماعی ارائه میشوند قرار میگیرند. از بین شبکههای اجتماعی، این نسل به جدیدترین آنها روی آورده است: اینستاگرام و اسنپ چت؛ اگرچه ممکن است حساب کاربری فیس بوک نیز داشته باشند ولی در آن فعال نیستند. این شبکه به نسل قبلی و پدرمادرها تعلق دارد.
- چگونه ارزشهای یک شخص، دیدگاه او راجع به برندها را تحت تاثیر قرار می دهد
برندهای مورد پسند نسل جدید آنهایی هستند که کارهایی بیش از فروش یک محصول یا ارائهء یک سرویس و کسب سود انجام میدهند. فعالیت آنها در جهت ایجاد دنیایی بهتر برای نسل فعلی و نسلهای آینده است. مثلا شرکتTesla بین نسل جوانتر موفقتر عمل کرده است زیرا روی اختراع و ابداع وسائل نقلیه الکترونیکی کار میکند و این در حالیست که سطح آلودگی هوا به سرعت در حال افزایش است و این کمپانی همانگونه که در صدد طراحی محصولات جدید است، به مسئولیتهای مدنی و محیط زیستی خود نیز اهمیت میدهد. اگرچه تهیه خودروهای تسلا برای بسیاری از افراد نسل جدید مقدور نیست، ولی از نقطه نظر یک برند، موفق شده است.
همچنین شرکتهای اشتراکگذاری خودرو که در حال درخشش و پیشرفتاند نیز بسیار معروفاند و استفاده از آنها راحت است. یکی دیگر از کمپانیهای موفق، شرکت مد و فشنی است که از پلاستیکهای بازیافتی لباس و کیف و کفش تولید میکند. در دنیای لوازم جانبی پوشاک ، قدرت بازاریابی بسیار مهم است. در مورد چنین شرکتهایی آنچه مهم است هماهنگی و همجهت بودن آنها با ارزشهای اخلاقی است. و این نکته مهمی است که شرکتهای پوشاک در حال حاضر باید به آن اهمیت دهند.
بنابراین امروزه برندها دیگر فقط یک برند نیستند؛ آنها یک سبک زندگی را ترویج میکنند. هر برند نمایندگی یگ گروه اجتماعی خاص را به عهده میگیرد. به طور مثال برخی برندها به طبیعتگردی و ورزشکردن اهمیت بیشتری میدهند مانند The North Face. برخی دیگر از برندها مانند Redbullخود را محدود به یک فضای مشخص نکردهاند و ازین جهت که با ورزش و تفریح همبسته شدهاند برای نسل جوان جذاب به نظر میرسند.
نسل جدید نسبت به نسلهای گذشته در زندگی فردی و در شغل خود ریسک پذیرترند و برخی برندها این نکته مهم را ضمن هدف قرار دادن نسل جوان، در نظر گرفته است. در عین حال برندهایی مانند Coca-Cola هم هستند که گذشته از پرمصرف بودن و لذت آفرینی، تصویری مثبت از لحظات خوب را در ذهن مخاطبان ثبت کردهاند. از دیگر نکاتی که نسل جوان در انتخاب محصولات یک کمپانی به آن اهمیت میدهند محلی بودن یک شرکت است و این تمایل در مقابل دیدگاه جهانی سازی و چالشهای مربوط به آن است.
در مورد برندهای کلاسیک از آن جهت که سادگی و راحتی همیشه مهمند، همچنان جایگاه خود را حفظ کردهاند. اینکه یک برند جنبههای مختلف دیدگاه جوانان را بشناسد و در محصولات و تولیدات خود لحاظ کند نکته مهمی است که به بقای آن کمپانی کمک میکند. عرضه محصولاتی با کیفیت و با قیمت مناسب توسط یک برند قابل اعتماد به ماندگاری آن خواهد انجامید.
سادگی و کاربردی بودن محصولات یک کمپانی نیز از نکات قابل توجه هستند. برندهایی که تلاش میکنند زندگی را سادهتر کنند مطمئنا در تعامل با نسل جدید به موفقیت دست خواهند یافت. از دیگر سو نسل جدید علاوه بر ریسکپذیرتر بودن، به امتحان کردن محصولات و سرویسهای جایگزین نیز متمایل است. این در مقابل ویژگی نسل قبلی است که تا زمانی که یک محصول برایشان کارایی داشت، از آن استفاده میکردند و ریسک امتحان کردن یک کالای جدید را بر عهده نمیگرفتند.
نسل جدید به چابکی و سرعت در پاسخگویی و برآورده کردن نیاز مخاطب اهمیت میدهد. همین ویژگی باعث میشود شرکتهایی مانندUber موفق شوند. امروزه شرکتهایی که بر اساس تقاضا فعالیت میکنند موفق میشوند. نسل جدید و جوان در محیطی که به سرعت در حال دگرگونیست رشد کرده و همه چیز را در لحظه میخواهد. همین نکته راز موفقیت شرکتهایی مانند Amazonاست.
در نهایت میتوان گفت که نسل جدید نسلی متفاوت است و در محیطی متفاوت از نسلهای قبلی رشد کرده است. این افراد شاهد رشد سریع و پیشرفت تلکنولوژی بودهاند، چیزی که 20 سال قبل وجود نداشت ولی در حال حاضر اساس جهان را تشکیل داده است. برندهای مربوط به بانکداری، بیمه، بهداشت و ... مورد توجه نسل جوان نیستند زیرا بیشتر افراد نسل جدید هنوز در منزل و یا تحت حمایت والدین خود هستند و احتمالا این موضوع با گذشت زمان تغییر خواهد کرد.
برندهای مورد علاقه و توجه جوانان به طور معمول در زمینههای خودرو، مد و پوشاک و صنایع و تکنولوژی فعالند. با توجه به مسئولیتها و نگرانیهای مدنی و محیط زیستی تمایل به استفاده از برندهای دوستدار محیط زیست و یا تجارتهای عادلانه برای این نسل مهمترند. در حالیکه گاهی ممکن است مد و فشن به طور متناقض و ریاکارانهای در اولویت قرار گیرند.
نظر شما