- توجیه نابسنده
یک روانشناس اجتماعی به همشهری میگوید: توجیه نابسنده به این معنی است که همه ما و برنامهریزان حوزه گردشگری برای نپرداختن به موضوع ارتقای صنعت گردشگری استان به توجیهاتی دست میزنیم که در اصطلاح روانشناسی توجیهی است نابسنده یا به عبارت دیگر توجیهی است که چندان پذیرفته نیست. حجتالله حاتمی ادامه میدهد: از آنجا که از اهمیت موضوع و اثری که رونق گردشگری در چرخه اقتصادی استان و کیفیت زندگی مردم دارد آگاه نیستیم، به اطلاعاتی ناچیز و یا شاید کماعتبار که غالبا هم به برخی نقاط چالشی بحث گردشگری میپردازند اشاره کرده و از برنامهریزی متناسب با داشتههای خود در صنعت گردشگری خودداری میکنیم و به وضعیت موجود رضایت میدهیم.
وی میافزاید: باید به این نکته توجه داشت که ناهماهنگی با واقعیات هنگامی در بیشترین حد خود است که اولا مردم شخصاً برای اعمالشان احساس مسئولیت کنند و دوم اعمال آنان پیامدهای جدی داشته باشد. با کمی تأمل در بحث ابتدایی و توجه به موضوع توجیه نابسنده میتوان دریافت که نه ما و نه مسئولان در قبال برنامهریزیها و در بخش جزئیتر یعنی تعامل با گردشگران نه تنها احساس مسئولیت نمیکنیم، بلکه ذرهای نگران پیامدهای آن نیز نیستیم، چراکه تاکنون برای کسی پیامدی به دنبال نداشته است.
- هویت گروهی
این روانشناس اجتماعی میگوید: مباحث روانشناسی ثابت کردهاند عمیقترین شکل تعهد در افراد در موقعیتهایی روی میدهد که عزت نفس شخص در معرض خطر قرار گیرد. در بحث پویایی گروه، این مسأله مورد تأکید قرار میگیرد که هرگاه منافع گروه تهدید شود اعضای گروه برای جلوگیری از هدررفت منابع گروهی، خطرات احتمالی و اضمحلال گروه با هم همکاری میکنند و برای بقای آن میکوشند.
وی توضیح میدهد: با توجه به این موضوع ضروری است که بحث گردشگری و رونق آن را به ارزشی گروهی تبدیل کنیم. در واقع با درونی کردن اهمیت موضوع آن را جزئی از هویت فردی و گروهی خود بدانیم تا از این طریق آسیب به این بخش را آسیب به خود تلقی کنیم و با احساس تعهد برای مقابله با این آسیبها تمهیداتی بیندیشیم و برنامهریزی کنیم.
- پیشداوری
در اصطلاح علمی، پیشداوری هم میتواند مثبت باشد و هم منفی و این پیشداوری تعیینکننده رفتار بعدی ماست. این روانشناس تصریح میکند: بررسیهای میدانی ثابت کرده است که قالبهای فکری ما درباره موضوع گردشگری در سطح کلان قالب فکری مثبتی نبوده و حتی گاه مشاهده شدهاست که با تمسخر یک فرد یا گروه موجب شکل دادن نوعی نگرش منفی در گردشگران درباره شهر خود شدهایم. بنابراین ضروری است که از هر نوع پیشداوری منفی در مورد افرادی که به هر دلیل به استان ما سفر میکنند خودداری کنیم، چراکه معمولا پیشداوریها از نوع منفی و حاصل نگرش و تعمیمهای حاصل از اطلاعات نارسا یا نادرست است.
حاتمی میگوید: همین قالبهای فکری را که از اطلاعات نادرست برایمان حاصل میشود به منافع افراد و سیاستگذاران نسبت میدهیم و نقش خود را در شکلگیری موضوع ناچیز میدانیم یا حتی دخیل نمیدانیم در حالیکه با اندکی تأمل میتوان دریافت بخش اساسی بسیاری از مباحث اجتماعی از جمله تعامل با گردشگران چه به صورت صحیح و چه غلط خود ما هستیم. تا زمانی که رونق نیافتن صنعت گردشگری را به سیاستگذاری غلط و مانند این نسبت دهیم و این باور را نپذیریم که باید خودمان برای رونق این موضوع تلاش کنیم به سرمنزل مقصود نخواهیم رسید.
- الگوی رفتاری
این روانشناس اجتماعی توضیح میدهد: قانون الزامی شدن کمربند ایمنی برای سرنشینان خودرو را در نظر بگیرید. در ابتدای اجرایی شدن این قانون همه ما از اجرا کردن این قانون خودداری میکردیم، اما زمانیکه با برخورد و الزامات قانونی آن مواجه شدیم کمکم این موضوع را پذیرفتیم و قانون را اجرا کردیم. اکنون که چند سال از اجرای این قانون میگذرد به راحتی میتوان مشاهده کرد که اکثر مردم قانون را رعایت میکنند. جالب اینجاست که این موضوع به الگویی رفتاری برای کودکان تبدیل شده است و آنها بدون اینکه همانند ما بهاجبار به این موضوع رو آورده باشند، قانون را رعایتمیکنند. پس میتوان در حوزه گردشگری هم ــ نه مشابه این اتفاق ــ الگوگیری کرد و با طراحی برنامهای عملیاتی مردم را به سمت توجه به صنعت گردشگری سوق داد.
- اتکا به یکدیگر
مردم و مسئولان استان باید بر این موضوع اتفاق نظر داشته باشند که برای نیل به مقصود به وجود یکدیگر نیاز دارند و باید با حاکم کردن جو همکاری و تعامل، فرهنگ گردشگرپذیری استان را ارتقا دهند. این روانشناس اجتماعی با بیان این مطلب خاطرنشان میکند: متأسفانه تاکنون این همکاری در سطح قابل قبولی نبوده است. در تمامی برنامهریزیهای اجتماعی، برنامهریزان بر این نکته توجه دارند که مردم باید در فرایند برنامهریزی دخیل باشند و خود را بخشی از برنامه قلمداد کنند تا با احساس تعلق خاطر به اجرایی کردن برنامهها اهتمام ورزند. حاتمی در پایان یادآور میشود: بد نیست این موضوع را با طرح این سؤال به پایان برسانیم که آیا در طراحیهای شهری و برنامههای گردشگری از مردم نظرسنجی کردهایم؟
نظر شما