نصیبه سجادی ـ خبرنگار: خستگی سال‌ها مادری‌کردن برای اهالی محل در چهره‌اش پیداست. تا وقتی «آقاصمد» در کنارش بود، راحت‌تر می‌توانست سختی‌ها را تحمل کند و مشکلات را تاب بیاورد، اما آقاصمد به تازگی به رحمت خدا رفته و «پروین زنجانی» باید به تنهایی بار مسئولیت خیریه «سروش آسمانی امام علی(ع) » را به دوش بکشد.

سقفی برای همدلی

زنجانی پیش از این بخشی از منزلش را وقف خیریه کرده‌ بود، ولی پس از فوت همسرش، منزلش را کاملاً در اختیار خیریه قرار داده است. فعالیت خیریه سروش آسمانی به دستگیری از نیازمندان خلاصه نمی‌شود و تلاش برای کاهش آسیب‌های اجتماعی از اهداف آن به شمار می‌آید. برگزاری برنامه‌ای فرهنگی‌ـ آموزشی برای دختران جوان بهانه‌ای شد تا سراغ زنجانی برویم و پای درددل او بنشینیم.

دخترها از مادران‌شان شنیده‌اند امروز خانم زنجانی برایشان یک برنامه آموزشی پروپیمان تدارک دیده است. خانه قدیمی زنجانی که وقف خیریه است، برای برگزاری برنامه‌های آموزشی فضای کافی ندارد و او هربار که برای خانم‌ها و دختران تحت پوشش خیریه برنامه‌ای آموزشی، روان‌شناسی یا تفریحی تدارک می‌بیند، نگران مکان برگزاری آن است. این بار قرار است با همدلی هیئت امنای مسجد، برنامه خود را در صحن مسجد اجرا کنند. گروهی از بانوان متخصص علوم قرآنی و روان‌شناسی که در مساجد شمال شهر برای جوانان جلسات بحث و گفت‌وگوی دینی برگزار می‌کنند، به دعوت زنجانی به محله وصفنارد آمده‌اند تا ساعتی را با دختران جوان بگذرانند و آنها را با آمیزه‌های دین اسلام آشنا کنند. بانوان آموزشگر، ریزبینی مخاطبان‌شان را می‌شناسند و در انتخاب پوشش خود هم وسواس به خرج داده‌اند. آنها پوششی امروزی دارند که با وجود سادگی، آراسته و باوقار است و برای دختران جوان لباسی برازنده به نظر می‌رسد.
دختران در گروه‌های چندنفری دور هم می‌نشینند و با آموزشگران مشغول گپ‌وگفت می‌شوند. موضوع بحث، مفاهیم قرآنی و مسائل روز است، اما از آموزش رسمی و جدی خبری نیست و فقط با هم اختلاط می‌کنند. حالا نوبت درست کردن کاردستی است و در حالی که بچه‌ها با شربت و شیرینی و هندوانه پذیرایی می‌شوند، آموزشگران وسایل ساخت قاب عکسی چوبی را که به همراه آورده‌اند، بین گروه‌ها تقسیم می‌کنند. یکی از بانوان آموزشگر ذاکر اهل‌بیت(ع) است و وقتی شروع به مداحی می‌کند، سوز صدایش به دل بچه‌ها می‌نشیند. زنجانی و چند خانم عضو خیریه که با بسته‌های کوچک ارزاق سررسیده‌اند تأمل می‌کنند تا مجلس از شور نیفتد. هر روز به تعداد خانواده‌های تحت پوشش خیریه اضافه می‌شود و زنجانی مجبور است کمک‌هایی را که افراد نیکوکار در اختیارش قرار می‌دهند، بین هزار و ۶۰۰خانوار تحت حمایت خیریه تقسیم کند. آموزشگران به طول و تفصیل دادن فعالیت‌های خود رغبتی ندارند و برای معرفی خود به چند جمله مختصر بسنده می‌کنند: «ما یک گروه آموزش قرآن هستیم که الگوهای دینی را به جوانان معرفی می‌کنیم.» ولی صحبت‌های زنجانی نشان می‌دهد فعالیت‌های آنها به برگزاری کلاس‌های آموزشی محدود نمی‌شود. او می‌گوید: «با کمک این گروه و خیّران دیگر سعی می‌کنیم برای بچه‌ها نوشت‌افزار و رخت و لباس بخریم تا اول مهر نونوار به مدرسه بروند.» لبخند رضایتی که روی لب بچه‌ها نشسته، خستگی را از تن زنجانی درمی‌آورد. این روزها زنجانی دلگیر و دلتنگ آقاصمد است و دیدن حال خوب خانواده‌های نیازمند تنها دلخوشی‌اش محسوب می‌شود.

  • سهم همسایه‌ها و نیازمندان
    حکایت پاگرفتن خیریه سروش آسمانی امام‌علی(ع) به سال‌ها پیش برمی‌گردد. زنجانی می‌گوید: «تا یادم می‌آید خانه ما سقف نیازمندان بود. پدربزرگم به مهربانی و دستگیری از خانواده‌های نیازمند شهرت داشت. پدرم نیز راننده ‌تریلی بود و به شهرهای دور و نزدیک بار می‌برد. او هروقت به خانه می‌رسید، اول از درآمدش سهم همسایه‌ها و نیازمندان را جدا می‌کرد و بعد خرج خـورد و خوراک بچه‌ها را می‌داد.» زنجانی وقتی ازدواج کرد و در محله وصفنارد ساکن شد، با دیدن رنج و مشکلات خانواده‌های بی‌بضاعت آبرومند نمی‌توانست بی‌تفاوت باشد. تنها بضاعت او هنرش بود و یک چرخ خیاطی دستی قدیمی، ولی از همان درآمد مختصر خیاطی به سفره چند خانواده نان می‌رساند. عضویت زنجانی در انجمن اولیا و مربیان مدرسه فرزندش سبب شد مشکلات این خانواده‌ها را بیشتر بشناسد و احساس کند باید قدمی بلندتر بردارد. زنجانی قسمتی از منزلش را به خیریه‌ای خانگی تبدیل کرد و از خیّرانی که می‌شناخت خواست در سروسامان‌ دادن زندگی این افراد همراهی‌اش کنند. خیریه خانگی زنجانی خیلی زود خانه امید نیازمندان محله شد و گره‌های زندگی آنها هر روز بیشتر از گذشته بر شانه بانوی مهربان سنگینی می‌کرد.
  • کارآفرینی و آموزش
    مرحوم «صمد محمدزنجانی» با دیدن غمخواری و بی‌قراری‌های مداوم همسرش چندان درستی مسیر او را باور نداشت، اما با گذشت زمان تأثیر مهربانی‌های همسرش بر زندگی اهالی محل را بیشتر احساس می‌کرد. زنجانی می‌گوید: «فعالیت‌های من هر روز بیشتر می‌شد و برای مراجعه خیّران و نیازمندان یا نگهداری هدایا و نذورات به محل مناسبی نیاز داشتم، ولی به هر دری زدم، نتوانستم مکانی اجاره کنم. همسر مرحومم با دیدن شرایط و مشکلات خیریه، ملک تجاری منزلمان را وقف خیریه کرد.» زنجانی در حیاط منزلش وسایل آشپزی و پخت‌وپز روبراه کرده و تعدادی از بانوان سرپرست خانوار با تهیه و فروش غذا درآمد کسب می‌کنند. طبقات منزلش نیز به انبار و محل نگهداری لوازم خانگی و خوراک و پوشاکی تبدیل شده که اهالی در اختیار او قرار داده‌اند تا به دست نیازمندان برساند. زنجانی می‌گوید: «اگر فضای مناسبی داشتم، آشپزخانه را توسعه می‌دادم تا افراد بیشتری صاحب شغل و درآمد شوند.» او از مشکلاتی مانند طلاق، اعتیاد و... که در بعضی از خانواده‌های تحت پوشش خیریه وجود دارد رنج می‌برد و می‌گوید: «برخی از این مسائل به دلیل فقر و ناآگاهی پیش می‌آید. بسیاری از جوانان و خانواده‌ها درباره مسائل زندگی آگاهی ندارند و باید آموزش داده شوند، ولی خیریه برای برگزاری کلاس‌های آموزشی مکان مناسبی ندارد.»
کد خبر 455850

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha