سیاوش فلاح‌پور:  با گذشت ۳روز از حادثه آرامکو، رسانه‌ها، بازارهای جهانی و افکار عمومی همچنان در حیرت به‌سر می‌برند؛ چگونه هیچ پدافندی قادر به مهار این حملات نبوده است؟

مني صفوان

چرا آمریکا واکنش جدی برای دفاع از عربستان نشان نمی‌دهد؟ این حملات چه تاثیری بر وضعیت داخل عربستان و مخصوصا طرح فروش سهام آرامکو خواهد داشت؟ در شرایطی که همچنان زوایای پنهان این حادثه تکان‌دهنده از سوی منابع رسمی برای افکار عمومی روشن نشده، این سؤالات را با منی صفوان، نویسنده و تحلیلگر یمنی در میان گذاشته‌ایم.

  • آمریکا علاوه بر فروش تسلیحات پدافندی به عربستان، پایگاه‌های نظامی و اطلاعاتی متعددی نیز در این کشور دارد. چرا با وجود تمام این نیروها، از وقوع حملات یمن، دست‌کم علیه چنین مراکز حساسی پیشگیری نمی‌کند؟

نباید فراموش کنیم متضرر اصلی این حادثه پیش از عربستان سعودی، آمریکاست. مدت‌هاست نوعی ناکارآمدی غیرقابل توجیه در ساختار دفاعی سعودی- آمریکایی نسبت به حملات یمن ملاحظه می‌شود و بر این اساس می‌توان گفت حادثه آرامکو آنطور که به‌نظر می‌رسد غافلگیرکننده نبود. ما از ابرقدرتی سخن می‌گوییم که صاحب توانمندترین سازمان اطلاعاتی در سطح جهان است و به خوبی می‌دانست چنین حملاتی علیه مراکز حساس عربستان سعودی در هر لحظه ممکن است تکرار شود. پس سؤال اصلی در حقیقت این است که با وجود شکست پدافند سعودی-آمریکایی در ماه‌های گذشته (حملات متعدد به مراکز نظامی، فرودگاه‌ها و حتی برخی تاسیسات نفتی)، چرا این نقاط ضعف به خوبی شناسایی و رفع نشده است.
ممکن است برخی بر این باور باشند که نوعی رضایت آمریکایی نسبت به این حوادث وجود دارد؛ گویی این کشور عامدانه زمینه را برای حمله به عربستان و تهدید اقتصاد جهانی فراهم کرده باشد. اما من فکر می‌کنم منطقه خاورمیانه به‌طور کلی در پی این حوادث وارد مرحله تازه‌ای از آشوب و هرج و مرج شده است تا جایی که حتی پدافند هوایی عربستان (که با هزینه گزافی از آمریکا خریداری شده) دیگر قادر به مهار تهدید این تسلیحات هجومی نیست. برخی علت این امر را رادارگریز بودن پهپادهای یمنی می‌دانند اگرچه این مسائل تخصصی است و من متخصص این حوزه نیستم اما در سطح سیاسی دو امر روشن است:
۱- جبهه سعودی-آمریکایی در دفاع مقابل حملات جدید یمنی‌ها شکست خورده‌ است.
۲- اراده جدی در آنها برای شناسایی و متعاقبا حل این بحران دیده نمی‌شود.

  • برخی تحلیلگران نظامی معتقدند حمله پهپادی به تاسیسات نفتی آرامکو ثابت کرد که سرتاسر عربستان سعودی ناامن شده است. از دید شما چنین تحلیلی صحیح است یا در آن مبالغه به چشم می‌خورد؟

امروز سرتاسر خلیج‌فارس ناامن شده است و مسئله صرفا به عربستان منتهی نمی‌شود چرا که جنگ وارد مرحله‌ای بی‌بازگشت شده است. آمریکا طی دهه‌های گذشته مدعی بوده قادر است امنیت خلیج‌فارس را تامین کند و بر این اساس تا به امروز پایگاه‌های متعدد زمینی و دریایی در این منطقه تاسیس کرده است اما می‌بینیم که هیچ‌کس در برابر موج جدید آشوب و هرج و مرج نظامی-امنیتی شکل‌گرفته قادر به تامین امنیت منطقه نیست. در چنین شرایطی هر طرفی می‌تواند طرف دیگر را مورد حمله قرار دهد بدون آنکه مسئولیتش را بپذیرد؛ از کشورها گرفته تا گروه‌های مسلح. برای مثال در همین پرونده ملاحظه کنید؛ اگر جنبش انصارالله مسئولیت حمله را نمی‌پذیرفت عامل حقیقی آن هرگز شناخته نمی‌شد. با وجود این آمریکا و عربستان هنوز از جزئیات کامل حمله اطلاعی ندارند؛ دست‌کم مواضع رسمی اینطور نشان می‌دهد. این قبل از آنکه شکست در ساختار پدافندی باشد شکست اطلاعاتی است. وقتی نظام اطلاعاتی نیرویی دچار چنین فروپاشی‌ای شود طبیعی است که قادر به تامین امنیت خود و مهار دشمنانش نباشد.

  • بخش عمده تحلیل‌ها ناظر به تحولات منطقه‌ای است؛ از دید شما تأثیر حملات بی‌سابقه به آرامکو بر وضعیت داخلی عربستان و مشخصا ولیعهد این کشور چه خواهد بود؟

عربستان هم‌اکنون شاهد بازسازی ساختار سیاسی و اقتصادی این کشور توسط امیر محمد بن‌سلمان است. ایده اصلی در بازسازی ساختار اقتصادی این کشور براساس چشم‌انداز ۲۰۳۰ولیعهد، طراحی نظامی غیرمتکی به نفت بوده و بخش مهمی از برنامه اجرایی آن، فروش سهام شرکت آرامکو است. اکنون قلب چشم‌انداز اقتصادی ولیعهد مستقیما مورد حمله قرار گرفته است. مسئله صرفا خسارت‌های مادی حملات اخیر نیست؛ اکنون قلب برنامه توسعه اقتصادی عربستان سعودی در معرض حملاتی قرار گرفته که می‌تواند از سوی هر کسی، نه فقط جنبش انصارالله یمن، بدون پذیرش مسئولیت حمله انجام شود آن هم درحالی‌که ساختار دفاعی سعودی عملا قادر به هیچ اقدامی در برابر این حملات نخواهد بود. این تاسیساتی است که قرار بود با فروش سهام آن، گام اصلی در جهت بازسازی اقتصاد نفتی عربستان سعودی برداشته شود و این برای ریاض یک فاجعه است.
علاوه بر تمام اینها نباید فراموش کرد تمام قدرت نظام سعودی در نهایت متکی به نفت است؛ البته که قدرت این کشور ابعاد مختلفی به‌ویژه دینی دارد اما تمام اینها بدون وجود چنین پشتوانه نفتی چشمگیری فاقد تأثیرگذاری و نفوذ کنونی خواهد بود. توجه داشته باشید که تمام جنگ‌ها و ناامنی‌های گسترده خاورمیانه طی ۲۰سال اخیر با تکیه بر نفت عربستان رخ داده است، نفتی که امروز عربستان قادر به تامین امنیت آن نیست. تمام اینها در حالی است که به‌نظر می‌رسد آمریکا هم اراده جدی برای حمایت از عربستان و نفت این کشور ندارد. بر این اساس می‌توان گفت شرایط داخلی عربستان نیز همچون سرتاسر خاورمیانه در آستانه تحولاتی بنیادین قرار دارد.

  • چرا مشابه چنین حملاتی علیه مراکز اماراتی رخ نمی‌دهد؟

مسئله امارات تا حدودی متفاوت است؛ البته این کشور نیز در قبال یمن تهدید به شمار می‌رود اما خطر آن نسبت به عربستان کمتر است. از سوی دیگر می‌دانیم که امارات به شکل جداگانه از عربستان، چرخش قابل توجهی به سمت ایران داشته و حتی تفاهمنامه امنیتی نیز با این کشور به امضا رسانده است. به یاد داشته باشیم که به‌رغم مواضع آمریکا در حادثه بندر فجیره، امارات هرگز ایران را رسما متهم نکرد و اتفاقا بعد از این حادثه بود که هیأتی امنیتی را به تهران اعزام کرد. اکنون به‌نظر می‌رسد امارات در تقابل میان ایران و عربستان در موضعی نسبتا بی‌طرفانه قرار گرفته و بر این اساس نوعی حاشیه امنیت نسبت به تمام این حملات به‌دست آورده است. اگرچه نباید فراموش کرد به‌رغم مواضع رسانه‌ای، امارات تاکنون به شکل کامل از یمن خارج نشده است.

کد خبر 455360

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار غرب آسیا

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha